هدایت شده از مهدویت تا نابودی اسرائیل
🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
⭕️ #شهید_عبدالصاح_زارع
🔶 قسمت سی وسه
🔶 #احساس_وظیفه
قصد داشتم به شغل آزاد روی آورده وبرای خودم کار وکاسبی مستقلی فراهم کنم. اما مانده بودم کدام شغل مناسب من است . صالح گفت : دقت کرده ای در بابلسر مغازه فروش لوازم سفالی یا اصلا وجود ندارد و یا اگر هم هست توی چشم نیست؟
پیشنهاد بدی نبود . همین شغل را انتخاب کردم . برای راه اندازی کار وخرید لوازم پول کافی نداشتم . صالح حدود ده ملیون تومان را بی هیچ چشم داشت و منتی به عنوان قرض الحسنه در اختیارم قرار داد .
هیچ وقت هم به من نگفت : که آن پول چه شد و چرا به من پس نمی دهی؟ یک بار دید می خواهم برای خرید لوازم مغازه به همدان بروم و چون دست تنها هستم . به کمک نیاز دارم .
زود مرخصی گرفت ، کار خودش را رها کرد ، همراهم آمد و تنهایم نگذاشت .اگر فرصت داشت ، می آمد مغازه چند دقیقه ای می ایستاد ، خدا قوتی میگفت و می رفت . وقتی می دید شب ها تا دیر وقت در مغازه هستم به خانه ما می رفت وبه خواهرش سر میزد . گاهی او با خود به منزلشان می برد تا من بعد از اتمام کارم به دنبال او بروم و گاهی هم به همراه همسرش منزل ما می آمدند تا خانمم در نبود من احساس تنهایی نکند . آخر شب که پیش همسرم میرفتم می دیدم که خستگی از چهره صالح می بارد ، ولی این مساله را به روی من نیاورد و طوری رفتار می کرد که انگار دارد وظیفه اش را انجام می دهد.
👉 @mtnsr2
🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱