eitaa logo
مستندعشق 🌷
350 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.1هزار ویدیو
26 فایل
﷽ بترسید از آنان که دعای بعدِ نمازشان شهادت است...💔 . . ویژه یاد و خاطره شهداء . . محفل شهداء را ترک نکنید🌷 کپی مطالب آزاد🥀 خادم‌الشهداء: @MoghuofehMahdavi9401
مشاهده در ایتا
دانلود
••❤️🖇•• ابراهیم می گفت : به احترام بگذارید که حفظ آرامش و بهترین امر به معروف برای شماست ...!
مادر است دیگر... تنها پسرش بود که تقدیم خدا شد... حال و روز مادر شهید مدافع امنیت سینا آراسته که شبها تا صبح کنار قبر فرزند شهیدش می‌خوابد... امنیت چنین بهای سنگینی دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 📖 صفحه103 شرکت در ختم قرآن برای فرج
4_6046603848645086754.mp3
14.95M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت نهم: مجلسِ دارالاماره کوفه (قسمت۲)... ✧════•❁🌹❁•════✧ ✅ نهمین روز و @Mostanade_Eshq
🕊🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️ ‌:))☺️ 🌸 🤲🏻
لطفاََ در میانِ نگاه‌هایِ مُختلفی که...، به خود جَلب می‌کُنید...؛ مُراقب چِشمانِ گریانِ...؛ امام‌زَمان(عج) و شُهدا باشید:)🤚🏻💔
مستندعشق 🌷
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زندگی نامه #سردار_شهید_مجید_زین‌الدین 📔کتاب ستارگان حرم کریمه #قسمت
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زندگی نامه 📔کتاب ستارگان حرم کریمه وهفتم نمازش را با حضور قلب می خواند؛ اول وقت . بعداز نماز،شوخی اش گل می کرد. می گفت:(( وقت خدا را نگیرین. بسه ؛ بلندشیدو سفره رو بیارین.)) وهشتم توی یکی از شناسایی ها گم شدیم. نمی دانستیم کجاییم. از صدای نگهبان عراقی فهمیدیم رفتیم وسط دشمن . حسابی خسته شده بودیم و کلافه.پیرمان درآمد تا راه را پیدا کردیم . مجید جلوتر از ستون حرکت می کرد؛ خیلی سرحال وپرانرژی .ردّ عطر گیاهان پونه و علف های روییده نزدیک چشمه ها و نهرها را می گرفت، می بردمان کنار آب ، بعدهم با خنده می گفت:(( بیایید براتون آب پیدا کردم.)) ✍🏻نویسنده کتاب 🌷نثار روح مطهر سردار شهید مجید زین‌الدین ... ━━━━━━༺♥️༻ ━━━━━━