#سبک_زندگی_شهدا
📝 در دفترچه یادداشتش،
از کارهایی که مقید به انجامشان بود
لیستی تهیه کرده بود به این شرح:
🌱خوشرفتاری با مردم، ذکر روزهای هفته، غذا خوردن با خانواده، اطلاع از اخبار، مسواک و بهداشت فردی، ورزش و پیادهروی، دروغ نگفتن، ادب در کلام، محاسبه اعمال روزانه...
گاهی به سراغ دفترچه میرفت
و این موارد را مرور میکرد
تا خیالش از بابت عمل به تمامی آنها آسوده باشد...
#شهید_یدالله_قاسم_زاده
اللهمعجللولیکالفرج
@Mostanade_Eshq
مستندعشق 🌷
#زندگینامهشهیدحاجحسینخرازی | قسمت ششم شهيد خرازی در عمليات شكست حصر آبادان، فرماندهی خط دارخوين
#زندگینامهشهیدحاجحسینخرازی | قسمت هفتم
حاج حسين خود شخصا به شناسایی ميرفت. تدبير فرماندهیاش مبنی بر اساس غافلگيری و محاصره دشمن بود، حتی در عمليات والفجر ۳
و ۴ خود او از شب تا صبح در عمليات خاكريزی شركت داشت. همواره در تمام عملياتها پيشقدم بود.
در عمليات فتح المبين دشمن را در جاده عينخوش با همان تدبير فرماندهیاش حدود پانزده كيلومتر دور زد و آنها را غافلگير كرد.
در عمليات بيت المقدس، يگان تحت امرش جزو اولين لشكرهایی بود كه از رود كارون عبور كرد و به جاده اهواز ـ خرمشهر رسيد و در آزادسازی خرمشهر نيز سهم به سزایی داشت.
از آن پس در عمليات مختلف همچون رمضان، والفجر مقدماتی، والفجر۴ و خيبر، همچنان در سمت فرماندهی لشکر امام حسين(عليه السلام) به همراه رزمندگان دلاور آن لشكر، رشادتهای بسياری از خود نشان داد.
📥منبع: نوید شاهد
✍شهید حاج حسین خرازی | نعمالرفیق
#اللهمعجللولیکالفرج
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@Mostanade_Eshq
27.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️پای مکتب #حاج_قاسم
🔷 با محبت حرف بزنیم استدلال کنیم ؛
➕اونی که با ما فاصله داره باید جذبش کنیم
#حجاب
#اللهمعجللولیکالفرج
@Mostanade_Eshq
مستندعشق 🌷
#زندگینامه #شهید_محمد_معماریان قسمت دهم سحر بود كه به خانه رسيد. مادر بيدار شده بود و با تعجب به
#زندگینامه
#شهید_محمد_معماریان
قسمت یازدهم
پنج روز عزيزترين مهمان خانه، محمد بود. مثل هميشه به مادر در كارهاي خانه كمك ميكرد. ميرفت و ميآمد و حرف ميزد. هيچكس چيزي نميدانست اما خودش ميفهميد كه دارد چه ميكند، چه ميگويد، چرا ميگويد، كجا ميرود، چرا ميرود، چرا ميآيد، چگونه مينشيند، چرا ميخندد، چرا گريه ميكند، چگونه قرآن بخواند و.... همة كارهايش حسابشده و دقيق بود.
روز پنجم خيلي مستأصل شده بود. ميآمد توي خانه چرخي ميزد. كمي مادر را نگاه ميكرد، بعد ميرفت بيرون. دوباره همينطور، سهبار و چهاربار، سرانجام مادر گفت: محمدجان قيافهات ميگويد كه حرفي داري. فكر كنم دربارة جبههات هم باشد. من گوش ميكنم، بگو مادر جان. محمد انگار باري از روي دوشش برداشته شود، آرام و خوشحال گفت: ميخواهم تنها با شما صحبت كنم. اگر شد شب تنهايي صحبت كنيم. . .
ادامه دارد...
#اللهمعجللولیکالفرج
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@Mostanade_Eshq
da(3).mp3
6.3M
#کتاب_صوتی 🎧
📕 دا ( قسمت3 )
#سیدهزهراحسینی
اللهمعجللولیکالفرج
┄┅═✦❁🌴❁✦═┅┄
قسمت 2👇🏻
https://eitaa.com/Mostanade_Eshq/10747
🎆✨🌙--------------------🌟
بخوان دعای فرج را که یار برگردد
بخوان دعای فرج را
که شب سحر گردد
بخوان دعای فرج را
اگر که می خواهی
حدیث غیبت یار تو مختصر گردد
بخوان دعای فرج را و از خدا بطلب
وجود نازکش ایمن ز هر خطر گردد
#امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
147-anam-ar-parhizgar.mp3
944.8K
بسم الله الرحمن الرحیم
#هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه 147
شرکت در ختم قرآن برای فرج
#اللهمعجللولیکالفرج
@Mostanade_Eshq