#سبک_زندگی_شهدا
💢 ادب مقابل پدر
🌹سردار شهید عبدالله میثمی
🔸 اوایل ازدواجمان یک روز رفته بودیم منزل پدر و مادر آقا عبدالله. ساعتی از شب گذشته بود که من به علت خستگی رفتم تا استراحت کنم. لحظاتی بعد ایشان آمد و کنار من نشست و از من عذرخواهی کرد. وقتی علت عذرخواهی شان را پرسیدم،
گفت:
♨️ تا زمانی که حاج آقا (پدرشان) بیدارند و نشسته اند، من نمی توانم استراحت کنم و بخوابم؛ این بی ادبی است که ایشان نشسته باشند و من خوابیده باشم.
📚 سیره پیامبرانه شهدا، ص۵۷.
#شهید_عبدالله_میثمی
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
@Mostanade_Eshq
🍃قبل از عملیات، خانم و بچه هایش از اصفهان آمدند اهواز دیدنش. هادی کوچولو تا او را دید، پرید بغلش و گفت : "بابا! چرا صدام هنوز شما را نکشته ؟" حاجی غش رفت برای هادی.
✨ قبل از رفتن، زیارت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) خواند. ایام فاطمیه بود و رمز عملیات هم یا زهرا (سلاماللهعلیها)!
عملیات که شروع شد، حاجی گفت: فلانی! من در اين عمليات اجر خودم را از خدا ميگيرم.
🕊شب دوم عملیات بود. حاجی از سنگر رفت بیرون وضو بگیرد،اما دیگر برنگشت. تركش خورده بود به سرش. بردنش بیمارستان. چند روز بعد 12 بهمن 65، شهید شد، درست روز شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
#شهید_عبدالله_میثمی
#فاطمیه #حضرت_زهرا
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
@Mostanade_Eshq