🇮🇷مستندعشق
بمباران سال ۶۵ که بر کوهدشت شبیخون زد، «مریم حقندری» را شهید کرد، حالا نام او بهعنوان تنها خیابانی
#وداعتشنهلب
💠پدر آن طرفتر ایستاده، صبور و سربهزیر. 67 سال دارد با داغ فرزند بر پیشانی. بریدهبریده با چشم حرف میزند و بعد مکثی ممتد خیره در قاب دختر. چشمهای متین مریم را نگاه میکند. دختری ایستاده در قاب سیاهوسفید، با نگاهِ بیجنبش. زیبا و دوازدهساله.
«حسنعلی حقندری»، سرش را میاندازد پایین. صدایش مثل گمشدهای در مه و غبار از دوردستها میآید. تهمانده اشک را با کف دست از گونههای اندوه میچیند:«دخترم چند هفته پیشتر از شهادتش خبر داده بود. گفتهبود اگر شهید شدم، رد مرا در کوچهی خسروی پیدا کنید. بمباران که شد، مریم را میان انبوه پیکرها با تقلا یافتم. بالای سرش رفتم. خون از او روان بود و تشنه. طلب آب میکرد، شبیه گنجشکی دهانباز و رو به لبهای مادر. آب نبود. با دهان خشک برای همیشه رفت. او آنروز خواستهبود دخترعمویش را بدرقه کند. در حال بازگشت بود که انفجار شد و دیگر برنگشت. ما ماندیم با خاطرات مؤمن او.»
#ادامهدارد.....
#شبهایدیگرهمباماهمراهباشید....
#هفتهحجابوعفاف
#مستندِعشق