شیعتنا (۲)
لَقَدْ نَصَبَ إِبْلِيسُ حَبَائِلَهُ فِي دَارِ الْغُرُورِ فَمَا يَقْصِدُ فِيهَا إِلَّا أَوْلِيَاءَنَا.
مقصود شیطان از فریب جز شیعیان ما نیستند.
پیام ها:
۱. شیطان تمرکزش را بر انحراف شیعیان گذاشته و این مفاد صریح این روایت و نیز مضمون آیه شریفه قرآن کریم است: قالَ فَبِما أَغْوَيْتَني لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقيمَ (۱۶، اعراف) صراط مستقیم علی بن ابی طالب است و شیطان در این مسیر نشسته است.
۲. وقتی سرمایه های اصلی یعنی توحید و ولایت را نداشته باشی، هیچ یک از اعمالت خیر نیست و به همین دلیل شیطان وقتش را بیهوده تلف نمی کند.
۳. از جمع آیات و روایات چنین برداشت می شود که شیطان با دو گروه کاری ندارد: خیلی خوبها (مخلصین) و بدهای معمولی
و دو گروه را هدف خود قرار داده: خوبهای معمولی و خیلی بدها (اولیاء الشیطان)
#ماه_رمضان
#حدیث_عبدالله_بن_جندب
https://eitaa.com/elmetawhid
شیعتنا (۳)
وَ لَقَدْ جَلَّتِ الْآخِرَةُ فِي أَعْيُنِهِمْ حَتَّى مَا يُرِيدُونَ بِهَا بَدَلا
شیطان به طور مسلم دام های خود را در منزلگاه فریب پهن کرده و قصد شکار هیچ کس جز پیروان ما را ندارد، در حالی که آخرت در چشم شیعیان ما به شدت بزرگ می نماید تا جایی که هیچ جایگزینی برای آن نمی خواهند.
پیام ها:
۱. راه عمده مقابله با شیطان احساس برتری بدون چون و چرای آخرت بر دنیاست، تا دنیا جذابیت دارد بستر فریب مهیاست.
۲. گویا ترس از جهنم و شوق به بهشت در معادلات مومنین نقش زیادی ندارد، آیات بهشت و جهنم را بدون احساس تلاوت میکنیم و این نشان از بیرغبتی و نترسی دارد. این یک بیماری است و باید درمان شود.
#ماه_رمضان
#حدیث_عبدالله_بن_جندب
https://eitaa.com/elmetawhid
شیعتنا (۴)
ثُمَّ قَالَ آهِ آهِ عَلَى قُلُوبٍ حُشِيَتْ نُوراً.
ترجمه:
آه! مشتاقم به دیدار شیعیانی که به واسطه دوری از دنیا و تجلی آخرت بر قلب ایشان، درونشان مملو از نور شده است.
پیامها:
۱. مفاد شکوائیههای متعدد امامان معصوم از شیعیان این است که دینداری عوامانه مطلوب اهل بیت علیهم السلام نیست و هیچ کارآمدی برای ایشان ندارد. "شیعه تنوری" و "خیلی خوب بودن" و نه "خوب معمولی بودن" را آرزو میکنند.
۲. نورانیتی که در اثر دوری از دنیا حاصل میشود سبب فهم عمیق روابط عالم تکوین و درک شایسته قرآن کریم است. بر طالبان علم دینی این مساله لزوم مضاعف دارد. زشت است طلبه علم دینی دنیاگرا شود.
#ماه_رمضان
#حدیث_عبدالله_بن_جندب
https://eitaa.com/elmetawhid
شیعتنا (۵)
إِنَّمَا كَانَتِ الدُّنْيَا عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الشُّجَاعِ الْأَرْقَمِ وَ الْعَدُوِّ الْأَعْجَم
ترجمه:
دنیا برای شیعیان ما به مثابه مار خوش خط و خال و دشمن زبان نفهم است.
پیامها:
۱. مسلما دنیای مذموم مکان نیست بلکه نسبت و رابطه نادرستی است که ما با این مکان برقرار می کنیم؛ نسبت های نادرست با دنیا عبارت اند از لهو(مشغولیتِ غافل کننده) لعب (سرگرمی بی هدف)، زینت، تفاخر و تکاثر (مدام در اندیشه زیاده خواهی).
۲. امام علیه السلام زاویه دید شیعیان به دنیا را تنظیم می کنند، دنیا برای شیعیان ما فریبندهی خطرناک (مار زیبا) است. فریب میدهد و جذب میکند اما هنگامی که در دل دنیا قرار گرفتی مسموم شدهای و هلاکت حیات معنویات نزدیک است.
۳. دنیا دشمن زبان نفهم است و تنها زبان جنگ را میداند نه مذاکره و کنار آمدن، تنها راه آلوده نشدن به دنیا پاک کردن صورت مسأله است یعنی زهد ورزیدن.
#ماه_رمضان
#حدیث_عبدالله_بن_جندب
▫️تحلیل هستی شناختی برخی مسائل تجربه های نزدیک به مرگ
*قسمت اول* (تحلیل ماهیت توهم)
🔸۱. رایج ترین اشکال به این تجربه ها استناد توهمی بودن بدانهاست، برچسبی که نسبت دادنش چندان مؤونه و زحمتی ندارد و در واقع بار استدلال را به دوش طرف مقابل گذاشته و درعین حال به مقصود خویش در نفی اعتبار این تجربیات هم رسیده است.
بنابراین لازم است تحلیلی نسبت به «ماهیت توهم» داشته باشیم تا بدانیم چه چیز را می توان به توهم متصف کرد و چه چیز را نباید.
🔹۲. توهم ویژگی برخی «ادراکات» ماست، یعنی از میان انبوهی از حالات و صفات نفسانی این «ادراک و علم» است که ممکن است توهم باشد، اهمیت این مسأله بدین جهت است که تأکید کنیم تصمیم درباره توهم بودن یا نبودن یک ادراک به یک پزشک ربطی ندارد و این کار فیلسوفان معرفت شناس است که درباره آن صحبت کنند و معیارها را ارائه کنند. کار پزشک بررسی صحت و سقم بدن است و ادراک هر چند زمینه های بدن مند دارد اما دارای ماهیتی مجرد از بدن است.
🔸۳. می رسیم به سؤال اصلی؛ فیلسوفان از کجا یک ادراک را واقعی و ادراکی دیگر را توهمی می دانند؟
🔺پیش از آن «توهم» را تعریف کنیم و پیش تر از آن یک اصطلاح را توضیح دهم.
🔹در فلسفه به آنچه مقابل صورت های ادراکی ما قرار می گیرد «برابر ایستا» یا مُطابَق گفته می شود. مثلا صورت ذهنی سی و سه پل که در ذهن شماست یک برابر ایستا دارد و آن هم همان سی و پل واقعی است که در شهر اصفهان است.
🔸۴. توهم یعنی ادراکی که فاعل شناسا گمان می کند برابر ایستای خارجی (مطابَق) دارد در حالی که چنین نیست، مثل شخصی که سراب می بیند و گمان می کند که واقعی است اما چنین نیست.
🔹پس برای تحقق توهم چند چیز نیاز است:
اول یک صورت ذهنی،
دوم اعتقاد فاعل شناسا به برابر ایستا داشتن صورت ذهنی،
سوم برابر ایستا نداشتن صورت ذهنی.
🔺بنابراین سؤال اصلی این است که چگونه می توانم بدانم غیر از من و ادراکات من، چیزی در عالم خارج از ذهن وجود دارد یا خیر؟
🔸۵. فیلسوفان از دو راه عمده تشخیص می دهند چه چیز توهم نیست:
🔹۵.۱. راه اول را ادراک پیشینی نام نهاده اند ( و به قول ابن سینا ادراک ما قبل الکثرۀ) در این راه از طریق لوازم عقلی و فلسفی جلو می روند. مثلا می گویند لازمه وجود من به عنوان ممکن الوجود یا موجود معلول یا موجود منظم یک علت مستقل (واجب الوجود) است.
این راه ربطی به بحث ما ندارد.
🔸۵.۲. راه دوم ادراک پسینی و به قول ابن سینا ادراک ما بعد الکثرۀ است.
🔺ساده اش این است که از طریق مشاهدات تجربی می توانیم بفهمیم که آیا این ادراک توهم است و یا واقعی. مثلا شما از طبقه دهم ساختمان ارتفاعی مشاهده می کنید که هیچ گاه نمی گویید توهم است چون بارها تجربه شده است کسانی از این ارتفاع افتاده اند و سخت در هم شکسته اند.
🔹 ۶. می رسیم به قسمت اصلی بحث:
توهمی بودن یا نبودن امر تجربی با تراکم شواهد و تجمیع قرائن ثابت می شود. (قهرمان این بحث شهید صدر است که خلأ آن را در فلسفه اسلامی احساس کرد و با نبوغ خود نظریه پردازی قابل توجهی نمود)
🔺هر مقدار امر تجربی با شواهد بیشتری تأکید شود از احتمال توهمی بودن آن کاسته می شود.
🔺به عبارت دیگر «اعتبار» تجربه های نزدیک به مرگ مثل «اعتبار» تجربه های دیگر است، وقتی «تعداد» این تجربه ها بالا می رود احتمال خطا بودن آنها کاهش می یابد. دقیقا این را می گویم که کمیت مشاهده ها و ملاحظه آثار آنها موثر در نفی توهم است.
🔺البته هیچ گاه احتمال خطا درهیچ امر تجربی به صفر نمی رسد اما می تواند آن قدر کم شود که اصلا مورد اعتنا قرار نگیرد...
اما آیا این همه ماجراست؟ خیر، تجربه احتیاج به چیزهای دیگری برای اثبات خودش دارد.
ادامه دارد...
#زندگی_پس_از_زندگی
#ماه_رمضان
@elmetawhid