✍ ″آینده″، با مروری بر آنچه در نمایشگاه کتاب ″گذشت″
💠 اینبار تجربهی حضوری متفاوت در نمایشگاه بین المللی کتاب، حال خوبتری داشت؛ همیشه خریدار بودم و اینبار اما نه فروشنده، که #مبلّغ بودم...
🔹 حضور در غرفهی لیلة القدر یک فرصت تبلیغی بسیار متفاوت بود، با تنوع بسیار زیادی از مراجعهکنندهها؛ از پسران و دختران طلبه، دختران محجبه و پسران بسیجیِ دانشگاههای مختلف، تا پسرانی فراری از حکومت و دخترانی بدون روسری!
دخترانی بدون روسری که کتاب #حجاب_و_آزادی_روابط را میخواندند و میخریدند؛ و حتی دختران کمحجابی –به تعبیر رایج– که کتابهای #علامه_صفایی_حائری را به همراهان محجبهٔ خود، معرفی میکردند.
آنجا به راحتی میشد اهل دین و ایمان بودن این تیپهای گوناگون را دید...
✅ اجتماع این تیپهای گسترده در این غرفه، فقط میتوانست دو دلیل داشته باشد:
1⃣ مواجهه با #حرف_های_نو از دین، از زبان و قلم یک عالم دین
2⃣ نبودِ سایهی دستهبندیهای سیاسی و ... بر سر نویسندهی این کتابها؛ که این یک فرصت طلایی و ظرفیتی کمنظیر است.
🔆 از اینها گذشته، معلمهای جوانی -پسر و دختر- آمده بودند که بیشتر، مراجعهشان برای تهیهی کتابهای #تربیتی ایشان بود،
و نیز جوانان دغدغهمندی که بر کار تربیتی و فرهنگی همّت کرده و به دنبال #روش_هایش به این غرفه آمده بودند،
و نیز بسیجیهای دانشگاههای مختلف که برای برنامههایشان در دانشگاه، به سراغ این #تفکر آمده بودند.
✔️ اگر سال گذشته و پس از نمایشگاه کتاب، «خوراک فکری» را نوشتم، حالا اما بسیار امیدوارتر، از «آینده» مینویسم که تا ۲۰ سال دیگر، این تفکر را در کف خیابان خواهید دید؛ دانشآموزان امروز و دانشجویان و جوانان و طلاب...
إن شآءالله.
سید. م
۷/خرداد/۱۴۰۲
🌿 @ehya_amr