eitaa logo
محتوای تربیت دینی 🇵🇸 کودک و نوجوان
2.2هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام این آقا که می‌بینید سید سبحان هست و بچه اردبیل‌. کارایی ازش دیدم گه گفتم با شما به اشتراک بذارم. سید سبحان با داداشش سید سجاد با پدر و مادرش اومدن اربعین ولی چون پای پدرش درد می‌کرد رفته بود کربلا و مادر و دو پسر در حال پیاده روی بودند. شب که رسیدن موکب، سبحان جذب بازی شد. چون اوایل شب بود نهایتا تا ۱۰ شب بازی رو تموم کردند. البته مادرشون با یه فاصله‌ای بچه‌هاش و همچنین ما رو زیر نظر داشت. چون کاری نداشتن با هم شوخی می‌کردن که یادم افتاد یه کلمن بزرگ شربت خنک داریم. صدا زدم کسی کاری نداره بیاد پخش شربت. سید سبحان و چند نفر دیگه اومدند برای پخش. گفتیم ببینیم این ۵ ۶ نفر که فقط یکی دو ساعته همدیگه رو می‌شناسن چی کار میکنن. خیلی سریع سبحان فرمون دست گرفت و بچه‌ها رو نظم داد و تقسیم مسئولیت کرد. جز یه تذکر که من دادم که به کسی در غرفه شربت ندین نیاز به هیچ تذکری اضافی نبود؛ چون گروهی نوجوان با مدیریت یک نوجوان که به شکل طبیعی شکل گرفته، یه کار رو بدون دخالت بزرگ‌تر دارن نوجوانانه جلو می‌بیرن. یکی از مربیان پیشنهاد داد کلمن رو بیرون بذاریم ولی مخالفت کردم. گفتم بچه‌ها الآن به این خیمه و کار حس مالکیت پیدا کردن خرابش نکنیم. تیر آخر فردا بود. وقتی بعدازظهر رفتیم سراغ غرفه، سبحان داشت غرفه رو اداره میکرد‌‌ و به بچه‌ها بازی می‌داد. به رفقا گفتم چند روز دیگه پیش ما می‌موند کل موکب رو دست می‌گرفت. شاید سال دیگه کل استان رو بگردونه! این نسل بستر میخواد. بسازیم تحویل بدیم خودش کار رو در میاره‌. سید سبحان فقط چهارده سالشه!