یاسهاسبزخواهندشد ؛
سومین روز تابستون؛ اولین روزِ کارورزی.
باغ نگارستان، در جوارِ چند دوست.
#ولاکس.
میدونم که همتون باغ نگارستان رو دیدین، ولی اینارو میزارم که اینجا باشه، دوسشون دارم.
بقیهیِ روزم انگار تموم میشه، میپره میره نمیفهمم کجا، وجودم اینقدر خسته میشه میخوام بمیرم.
ولی من تنها کسی بودم که وقتی فهمیدم مبینا مثل سگ حمال برگشته خونه یه نفس راحت کشیدم.