هدایت شده از توییت فارسی 🇮🇷
واقعا چایی نقطه امن منه. وقتی هیچی حالم رو خوب نمیکنه میرم زیر کتری رو روشن میکنم. وقتی حالم خوبه هم میرم زیر کتری رو روشن میکنم. کلا چای رو بغل میکنم و زیست رو ادامه میدم
👤کریمان
@farsitweets
ما چون رشتمون انیمیشنه احتمالا باید برای درس کوفت و مرضم انیمیشن ارائه کنیم نه؟ واقعا این کار، کارِ راحتی نیست خدایِ من😭
این روزا دیگه اون بچه هایی که تو کلاس و بین ساعاتِ استراحتشون درس نمیخوندن هم دارن درس میخونن. من احساس عذاب وجدان دارم. احساس کم بودن، احساسِ نرسیدن و از همش بدتر نا امیدی زودرس.
نباید اینقدر زود جا خالی کنم نه؟ فقط ده روز دیگه، فقط، ده، روز، دیگع.
امروز خیلی روز قشنگی و پرباری بود برام. خوشحالم و خداروشکر. سی ابانِ تا اینجا یکی از بهترین روز هایِ پاییز امسال.
احساس میکنم بدونِ اینکه امسال پاییز بشه وارد زمستون شدیم. من هنوز خرچ خرچِ برگای نارنجی رو زیر پام تجربه نکردم امسال. یعنی چی که اینقدر وزد هوا سرد بشه چه معنی داره.
امیدوارم آذر دیر بگذره. امیدوارم فصلِ سرما آروم طی بشه. امیدوارم خدا یه چند ماه دنیا رو بذاره رویِ حرکت آهسته. خدا نمیشه یعنی؟
گاهی اوقات میشینم، اون وقتایی که زیادی حرص میخورم از یه سری اتفاقات، یه گوشه برای خودم میشینم و میگم خدایا! تو چطوری اینقدر صبوری در برابر این همه ظلم بزرگ و کوچیک؟ چطوری نمیزنی زمینو بترکونی، چطوری جواب این ادمارو همین دنیا نمیدی که بفهمن دنیا دست کیه؟ چطوری واقعا چطور؟ ولی امروز خودم جوابم رو گرفتم.