اینطور بارم آورده بودند که بترسم . از همهچیز . از بزرگتر که مبادا بهش بربخورد ؛ از کوچکتر که مبادا دلش بشکند ؛ از دوست که مبادا برنجد و تنهایم بگذارد ؛ از دشمن که مبادا برآشوبد و به سراغم بیاید .
همنوایی شبانه ارکستر چوبها - رضا قاسمی
این همه رنج کشیدیم و نمی دانستی
که بلاهای وصال تو کم از هجران نیست !
- ابتهاج
[ أنا صرخة الألم في حنجرتك ]
من فریاد ِ درد در گلوی ِ توام .
- ریاض الصالح الحسین
فکر کردم لابد باید روی پیشانیم بنویسم برای من بسیار سخت است به کسی نزدیک شوم ، لطفا اگر به تو نزدیک شدم پشیمانم نکن .
- حمید سلیمی
ببین جز من
غریبی را از این تنها تر و اندوهگین تر
دیده ای آیا ؟
- مهدی اخوان ثالث
گاهی گمان می کنم نمی توانم کسی را دوست داشته باشم اما در عین حال می دانم چقدر عاشقی را خوب بلدم .
- وحید عیسوی