eitaa logo
طلوع فکر و اندیشه
921 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
878 ویدیو
23 فایل
ارتباط با نویسنده کانال : @Musa1364 تا بنده نباشی تابنده نباشی کپی بشرط رفرنس مجاز است
مشاهده در ایتا
دانلود
طلوع فکر و اندیشه
🔴 برادر عزیز، دردی که گفتی را انکار نمی‌کنم. رنج مردم، سنگینی فقر، و لغزش برخی از مدعیان دین را ما هم دیده‌ایم و از آن اندوهگینیم. اما میان نقد عالمانهٔ رفتار انسان‌ها و انکار حقیقت دین فاصله‌ای به اندازه زمین و آسمان است. آنچه شما از آن می‌نالی، بی‌عدالتی و دنیاطلبی و ریاکاری است؛ و اتفاقاً قرآن، پیش از همه، همین را فریاد زده است : كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ. (صف/۳) بزرگ است خشم خدا از آن‌که چیزی بگوید و خلاف آن عمل کند. اگر در میان روحانیان کسی به ریا و تجمل آلوده شده، او در برابر همان آیه ایستاده، نه در کنار آن. ولی لغزش شاگرد، برهان بطلان مکتب نیست. در روزگار امیرالمؤمنین (ع) نیز کسانی بودند که با ریش و تسبیح و جامهٔ زهد، نفاق می‌فروختند. اما علی(ع) را با آنان نسنجیدند، چون می‌دانستند عدالت علی معیار است، نه رفتار ریاکاران. تو هم اگر به علی عشق داری، باید همان‌گونه بیندیشی که او فرمود : انظر إلى ما قال، ولا تنظر إلى من قال. به سخن بنگر، نه به گویندهٔ آن. ■ دربارهٔ معیشت روحانیان ؛ بله ، عده‌ای از اهل علم در نهادها و حوزه‌ها حقوقی می‌گیرند؛ این، پوششی برای معیشت است، نه هدف دیانت. همان‌گونه که معلم برای تعلیم مزد می‌گیرد، پزشک برای درمان، و قاضی برای قضاوت. اگر کسی این امکانات را ابزار رفاه خود کند، خطاکار است؛ اما اگر آن را نردبان خدمت بداند، مأجور است. قرآن می‌فرماید : وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ پاداش حقیقی نزد خداست، نه در فیش حقوق. ■ بزرگوار فلسفه در حوزه‌های اصیل شیعی نه تنها نجس شمرده نمی‌شود، بلکه بخش جدایی‌ناپذیر از حکمت اسلامی است. ملاصدرا، علامه طباطبایی، و شهید مطهری ره همگی روحانی و فیلسوف بودند. اگر در گوشه‌ای کسی از روی جهل سخنی گفت، آن نظرِ حوزه و دین نیست، بلکه خطای شخصی است. در قرآن، نخستین دعوت پیامبران این بود: أَفَلَا تَعْقِلُونَ. آیا نمی‌اندیشید؟ و این یعنی دعوت به فلسفهٔ الهی. ■ اسلام اگر برای نفع کسی بود، علی(ع) در محراب کشته نمی‌شد و حسین(ع) در کربلا تنها نمی‌ماند. اسلامی که در خدمت قدرت باشد، اسلامِ حقیقی نیست؛ همان چیزی است که تو خود آن را انکار می‌کنی، و ما هم با تو هم‌صدا هستیم که باید از آن پاک شد. ولی اگر به نام این اسلامِ ظاهری، اسلامِ ناب محمدی را نیز نفی کنیم، ظلمی دوچندان کرده‌ایم؛ چون عدالت و کرامت انسان، فرزند همان اسلام ناب است. ■ من و شما هر دو درد می‌کشیم، اما فرق میانمان شاید در نوع نگاه است. تو بر زخم می‌نگری و من بر درمان. تو از خطاکار می‌گویی و من از حقیقتی که هنوز پاک است. نه دین، مقصر فقر مردم است و نه ایمان، مانع آزادی اندیشه. دین حقیقی همان است که علی(ع) فرمود : الناس صنفان : إمّا أخٌ لك في الدين أو نظيرٌ لك في الخلق. انسان یا برادر تو در دین است، یا هم‌نوع تو در آفرینش. اگر روحانی‌ای به ناحق عمل کرد، خود پاسخ‌گوست؛ اما حق را به خاطر باطل دیگران وانگذاشتن، خطایی بزرگ‌تر است. اسلام را از سرچشمه‌اش بشناس، نه از رفتار تشنگان گل‌آلود. همان‌طور که از آلوده‌بودن آب‌فروش، وجود دریا را انکار نمی‌کنند. بگذار آخر سخن چنین باشد : من به نام دین سخن نمی‌گویم که سود برم، سخن می‌گویم تا نانِ ایمان را از خاکستر بی‌اعتمادی بیرون آورم. اگر تو از ریا خسته‌ای، من هم خسته‌ام؛ ولی خستگی ما دلیل مرگ حقیقت نیست، بلکه نشانهٔ زنده‌بودن وجدان ماست. ✍ موسی آقایاری 🆔 https://eitaa.com/Myidea/7075
🔴 حجاب زنجیر نیست، بلکه بال پرواز است ؛ نه حصار زن، که حصانت اوست. خداوند حجاب را واجب نکرد تا زن را پنهان کند، بلکه تا گوهر وجودش را از چنگ نگاه‌های طمع‌آلود حفظ کند و ارزشش را از سطح جسم به قلهٔ روح ارتقا دهد. حجاب اعلام استقلال زن از بازار مصرف شهوت است؛ بیانیه‌ای است که می‌گوید : من، تابلوی نگاه دیگران نیستم، آینهٔ وقار و ایمانم. جامعه‌ای که زن را بی‌پرده می‌خواهد، در حقیقت زن را بی‌حرمت می‌خواهد، و تمدنی که بر برهنگی می‌بالد، پیش از زن، کرامت انسان را عریان کرده است. حجاب یعنی زن بگوید : من در مدار خورشید عفاف می‌گردم، نه در چرخش نگاه‌ها. و این همان آزادی حقیقی است که نه غرب فهمید و نه مدعیان روشن‌فکری؛ چرا که آنان آزادی بدن را گرفتند و آسایش دل را از دست دادند. ✍ موسی آقایاری 🆔https://eitaa.com/Myidea/7076
🔴 باران رحمت بر دل‌های توبه‌کار ای مردمِ غافل از آسمان، ای کسانی که مرز میان گناه و قداست را شکستید، لحظه‌ای درنگ کنید… زمین تشنه است، نه از کم‌بارانی، که از بی‌توبگی. ابرهای رحمت در انتظار اشک توبه‌اند، و درهای آسمان، جز با استغفار گشوده نمی‌شوند. این روزها که ایام فاطمیه است، روزهایی که آسمان هم بر مصیبت دختر پیامبر(س) می‌گرید، برخی دل‌ها به ترانه و بزم و خنده آلوده شده است؛ گویی فراموش کرده‌اند که هر نغمه‌ی گناه، زلزله‌ای در برکت است و هر بی‌نمازی، دیواری میان انسان و رحمت خدا. خداوند در قرآن فرمود : فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا (نوح/۱۰–۱۱) بازگردید به پروردگارتان، که اگر آمرزش بخواهید، بارانِ پربرکت بر شما فرو می‌فرستد. ای اهل زمین ، حیا کنید از زمینی که گناه شما را تحمل می‌کند، و از آسمانی که بر شما نمی‌بارد. حیا کنید از فاطمه(س) که در غربت عبادت می‌کرد، آنگاه که برخی ها این روزها حتی در روز شهادتش حرمت می‌شکنند. بیایید، پیش از آن‌که دیر شود، به درگاه خدا بازگردیم. بیایید دل‌ها را با اشک استغفار بشوییم، نه با خنده‌های گناه بیالاییم. بخوانید دعای نوزدهم صحیفه سجادیه را همان نیایش نورانی که امام سجاد(ع) در طلب باران و رحمت بر زبان آورد : اللهم اسقنا الغیث و انشر علینا رحمتک بغیثک المغدق ..... باشد که خداوند، بر زمین‌های خشک و دل‌های خشکیده‌مان باران توبه و برکت فروفرستد. ✍️ موسی آقایاری 🆔 https://eitaa.com/Myidea/7078
🔴 نکته‌ای که فرمودید محل تأمل است، اما حقیقت آن است که انذار و تذکر به بندگان خدا اختصاص به ملائکه و انبیا ندارد. قرآن کریم می‌فرماید : وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ (آل‌عمران/۱۰۴) یعنی بخشی از امت، مأمور دعوت و هشدارند. این خطاب ای مردم در منطق قرآن، لسانِ دعوت و بیدارسازی است، نه لسانِ برتری‌جویی. اگر یا أیها الناس از زبان پیامبر رواست، از زبان شاگرد مکتب او نیز رواست، به شرط آن‌که با دلسوزی و نه از سر تکبر ادا شود. سخن من از موضع قضاوت نبود، از موضع غیرت دینی بود؛ چراکه قرآن می‌فرماید: وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَىٰ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ (ذاریات/۵۵) پس یادآوریِ خیر، اگر خالصانه باشد، سهم هر دلسوزی است که هنوز در او حرارت ایمان مانده است. خلاصه تذکر دادن، جسارت به خلق نیست؛ دلسوزی برای خلق است. و هرکه امروز مردم را به توبه می‌خواند، فردا نزد خدا شرمنده‌ی سکوتش نخواهد بود. ✍موسی آقایاری 🆔https://eitaa.com/Myidea/7079
8.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 در وصف آقای زیبا کلام یک جمله بنویسید 👇👇 @musa1364 🆔 https://eitaa.com/Myidea/7080
🔴 از مکه درون تا مدینه عمل سفر از مکه درون تا مدینه عمل ، تنها یک مفهوم عرفانی نیست؛ بلکه درسی تاریخی، انسانی و اجتماعی از سیر تحول فرد و جامعه است. مکه درون، نماد ایمان، تزکیه و اصلاح باطن است؛ جایی که انسان با خویشتن خویش رو‌به‌رو می‌شود، باورش را می‌سنجد و نیتش را از آلودگی خودخواهی پاک می‌کند. اما ایمان، اگر در درون بماند و به صحنه‌ی واقعیت اجتماعی قدم نگذارد، به کمال نمی‌رسد. از همین‌جاست که هجرت به مدینه عمل معنا می‌یابد؛ یعنی گذار از اندیشه و باور به میدان عمل، از خلوت فردی به مسئولیت جمعی. در تاریخ اسلام، پیامبر اکرم‌(ص) خود این سیر را تجسم بخشید. در مکه، سال‌های نخست بعثت را با دعوت آرام و اصلاح دل‌ها سپری کرد؛ اما در مدینه، ایمان را در قالب ساخت جامعه‌ای عادل، متحد و اخلاقی به ظهور رساند. هجرت او، تنها یک جابه‌جایی مکانی نبود، بلکه تحولی تمدنی بود؛ از ایمان درونی به نظام اجتماعی عادلانه. امروز نیز جامعه‌ی ما در برابر چالشی مشابه قرار دارد. باورهای دینی و ارزش‌های اخلاقی، اگر در حد شعار و احساس باقی بمانند، به بازسازی جامعه کمکی نمی‌کنند. ما اکنون بیش از هر زمان نیازمند مدینه عمل هستیم ؛ جایی که ایمان در رفتار شهروندی، عدالت اجتماعی، صداقت در کار، و همدلی در سیاست جلوه کند. حرکت پیامبر(ص) الگویی است برای امروز ما: اصلاح درون، آگاهی، و سپس مسئولیت‌پذیری در اجتماع. مکه، ریشه ایمان است؛ مدینه، شاخه عمل. جامعه‌ای که این دو را با هم نداشته باشد، نه درونش آرام است و نه بیرونش آباد. این یاد داشت ، دعوتی است به بازخوانی همان مسیر جاوید؛ از ایمان خاموش تا ایمان فعال، از درون پاک تا جهان آباد. ✍ موسی آقایاری 🆔https://eitaa.com/Myidea/7081
طلوع فکر و اندیشه
🔴 پاسخ به سخنان بی پایه آقای سلیمانی در سخنان او مغالطات زیادی وجود دارد : ■ مغالطه‌ی بزرگ در نسبت دادن ناکامی‌ها به رهبری ، سخن ایشان که ۹۰ درصد قدرت دست رهبری است پس باید پاسخگو باشد ناشی از عدم درک نظام ولایت فقیه و ماهیت تفکیک قوا در جمهوری اسلامی است. رهبر انقلاب مسئول اجرا نیست، بلکه ناظر بر سلامت کلی نظام است. همان‌طور که پیامبر اسلام در زمان خود، مسئول همه‌ی خطاهای افراد نبود، رهبری نیز مسئول عملکرد ناصواب دولت‌ها یا نهادهای مختلف نیست. در نظام اسلامی، مسئول اجرا رئیس‌جمهور است نه ولی فقیه. آیه‌ی شریفه می‌فرماید : وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد. پس انتساب خطاهای افراد یا ناکامی‌های مدیریتی به مقام ولایت، مغالطه‌ی تعمیم نادرست است. ■ مغالطه‌ی تشبیه ناصحیح در تمثیل‌های چغندر و ترب توصیف نامزدهای انتخابات به چغندر و شلغم و ترب نوعی تمثیل تحقیرآمیز و غیرعقلانی است که از منطق استدلال علمی خارج است. انتخابات عرصه‌ی تشخیص مصالح کلان جامعه است، نه بازار سبزی‌فروشی. در منطق قرآن، رأی دادن باید بر اساس تقوا و تشخیص اصلح باشد: إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ (قصص/۲۶) بهترین کسی که برای اداره‌ی کار برگزیده می‌شود، کسی است که قوی و امین باشد، نه چغندر و ترب! ■ دروغ بزرگ درباره‌ی مالیات آستان قدس و رانت ادعای آستان قدس مالیات نمی‌دهد یا امام رضا متخلف اقتصادی است هم از نظر شرعی و هم از نظر قانونی باطل و جسارت‌آمیز است. اولاً طبق قانون مصوب ۱۳۹۸، آستان قدس رضوی مالیات بر درآمد شرکت‌های تابعه را پرداخت می‌کند و اسناد رسمی در سازمان امور مالیاتی موجود است. ثانیاً خود رهبر انقلاب در همان سال صراحتاً دستور دادند که آستان قدس باید مالیات دهد. پس این ادعا نه تنها خلاف واقع است، بلکه تخریب یکی از شفاف‌ترین نهادهای اقتصادی کشور است که تمام دارایی‌اش صرف خدمات عام‌المنفعه، درمان، و کمک به محرومان می‌شود. اگر امام رضا علیه‌السلام امروز زنده بود، مسلماً از کسانی که این‌گونه تهمت می‌زنند می‌پرسید : أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ؟ (بقره/۸۵) ■ آمیختن طنز با استدلال، نشانه ضعف استدلال ؛ کسی که برای بیان یک موضوع جدی، مدام از باغ ازگل و کسی نمی‌آید باغ به نامم بزند استفاده می‌کند، در واقع به وادی احساس و طنز پناه برده تا از پاسخ‌گویی منطقی فرار کند. در علم منطق، این شیوه را مغالطه‌ی تمسخر می‌نامند. قرآن کریم هشدار می‌دهد: وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ وای بر هر تمسخرگر و عیب‌جوی. ■ مغالطه‌ی تقلیل نقش امام رضا علیه‌السلام تشبیه امام رضا علیه‌السلام و آستان قدس که ولیّ خدا و وارث انبیاء است به یک عامل اقتصادی که باید مثل تاجر مالیات دهد، نشانه‌ی بی‌ادبی معرفتی و فقر الهیاتی است. امام رضا علیه‌السلام نه تاجر است، نه مالک خصوصی، بلکه نهاد وقف و صدقه‌ی جاریه‌ی امت اسلامی است. دارایی آستان، دارایی شخصی نیست تا مالیات بر درآمد فردی بر آن بار شود. این مغالطه از نوع مغالطه‌ی خلط موضوع است. ■ تحریف حقیقت تاریخی در باره‌ی دولت خاتمی ؛ ادعای موفق‌ترین دولت بعد از انقلاب با استناد به آمار نیازمند منبع است. اما در همان زمان، با وجود درآمد ارزی بالا، کشور دچار رکود فرهنگی و ولنگاری اخلاقی شد. رهبر انقلاب بارها حمایت خود را از دولت خاتمی در مواضع صحیح اعلام کردند، اما نقدِ انحراف از مبانی را هم انجام دادند. پس بیان اینکه هر انتقاد رهبری موجب سنگ‌اندازی است نوعی مغالطه‌ی انگیزه‌خوانی است. خلاصه ؛ سخنان آقای سلیمانی آمیخته از چند مغالطه است : 1. مغالطه‌ی تعمیم ناروا درباره‌ی نقش رهبری 2. مغالطه‌ی تشبیه ناروا (چغندر و ترب) 3. مغالطه‌ی تمسخر 4. مغالطه‌ی خلط موضوع درباره‌ی امام رضا علیه‌السلام 5. مغالطه‌ی انگیزه‌خوانی در قضاوت از نهاد رهبری و در برابر همه‌ی این مغالطات، منطق قرآنی می‌فرماید: قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ اگر راست می‌گویید، دلیل بیاورید. ✍ موسی آقایاری 🆔 https://eitaa.com/Myidea/7083
🔴 صدای حوزه : صدای عقل ، کرامت و حکمت است نه غوغا سالاری بسم‌الله الرحمن الرحیم ادعُ إلی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة وجادلهم بالتی هی أحسن (نحل/۱۲۵) قابل توجه تجمع کنندگان : سخن گفتن از رئیس‌جمهور یا ولی جامعه، اگر بر مدار خیرخواهی و نصیحت باشد، عبادت است؛ اما اگر بر مدار هتکِ حرمت و تحقیر باشد، انحراف است. اسلام آزادیِ بیان را برای جستجوی حقیقت می‌خواهد، نه برای لگدمال کردنِ حرمت‌ها و تحقیر مؤمنان. خواهرانی که در تجمع مشهد ، به نامِ حق سخن گفتند ولی با زبانِ بی‌ادبانه و تحریک‌آمیز، علما و مراجع و حتی رهبر جامعه را زیر سؤال بردند، و خوراک برای محافل ضد انقلاب درست کردند ؛ باید بدانند : حق با فریاد به‌دست نمی‌آید، با فهم به‌دست می‌آید. و دفاع از آزادی، اگر از مسیرِ عقل و ادب خارج شود، خودش صورتِ جدیدی از دیکتاتوری است. امروز هیچ جامعه‌ای از بی‌ادبی و بی‌حرمتی پیشرفت نکرده است. اگر کسی واقعاً دغدغه‌ی دین دارد، باید بداند که قرآن، پیامبران را به گفت‌وگو با حکمت دعوت کرد، حتی با فرعون. پس چگونه می‌توان با مؤمنان و خادمان نظام اسلامی، چنین بی‌پروا و گزنده سخن گفت؟ ■ بله، باید بین فریادِ حق‌طلبانه‌ی امام خمینی رحمه‌الله علیه ؛ و این رفتارهای بی‌حکمت، فرق گذاشت. امام در برابر حکومتِ جور قیام کرد؛ اما امروز ما در سایه‌ی حکومت عدل اسلامی هستیم، با رهبری که خود مجتهد جامع‌الشرایط و عبد صالح خداست. آیا انصاف است که همان ادبیاتِ اعتراض به طاغوت را، به حکومتِ الهی تعمیم دهیم؟ آیا جز این است که دشمنان دقیقاً می‌خواهند همین مرز را مخدوش کنند تا عدالت را در لباسِ جور و جور را در لباسِ آزادی جلوه دهند؟ ■ اما سخنی نیز با خودمان، علما و طلاب عزیز : اگر زبانِ ما در تبیین حقایق کند شود، میدان به فریادهای بی‌منطق سپرده می‌شود. حوزه باید سخن بگوید ، اما نه از سر عصبانیت، بلکه با استدلال و ادبِ الهی. امروز میدانِ جنگ، میدانِ معناست؛ و سکوتِ اهلِ معنا، بزرگ‌ترین یاری به جهل است. حوزه‌ها باید نشان دهند که اسلام، هم منطق دارد، هم محبت؛ هم صلابت دارد، هم رأفت. آن‌گاه مردم فرق میان دعوت انبیایی و هیاهوی شیطانی را به‌روشنی خواهند دید. ■ به آن خواهران تجمع کننده در مشهد نیز می‌گوییم : اگر دغدغه دارید، بیایید مناظره کنید؛ با دلیل، با منطق، با احترام. اینجا کشور قرآن است، نه میدانِ فریاد و نفرت. هیچ مسئله‌ای در این سرزمین با توهین حل نشده، اما با گفت‌وگوی قرآنی، هزاران مسئله گشوده شده است. بیایید با منطق حرف بزنیم تا حق روشن شود و باطل خجل. ✅ کلام پایانی ، ما نه از تهدید می‌هراسیم و نه از فریادِ باطل؛ زیرا ایمان داریم که حق، اگر تنها هم بماند، باز هم پیروز است. اما نگرانیم از وقتی که غوغای نادانی و جهالت جای نور دانایی و فهم حکمت را بگیرد. پس امروز رسالت ما این است : سکوت را بشکنیم، اما با علم؛ جواب دهیم، اما با اخلاق؛ بایستیم، اما با منطق پیش برویم. زیرا اسلام ما، اسلامِ اشک و بصیرت است، نه اسلامِ عصبانیت و جهل. و در پایان عرض می کنم : فأما الزبد فیذهب جفاء و أما ما ینفع الناس فیمکث فی الأرض (رعد/۱۷) کفِ روی آب فریاد می‌زند، اما می‌رود. آبِ حقیقت آرام است، اما ماندگار و با حکمت پیش می رود. ✍️ موسی آقایاری 🆔 https://eitaa.com/Myidea/7084