💚هوالحی
💚 #روایت_اول
✍این روزا فکرش رو که می کنم می بینم خیلی از این مردم که هشت سال دفاع مقدس و وقایع بعدش رو تجربه کردن و درش نقش داشتن ...
💚 روزگاری بند پوتین خودشون رو بستن و برخی دیگه رفتن روی مین و واسه همین آب و خاک و ناموس و پرچم و ...
🌷 برای همین میهن عزیز اسلامی جون دادن ؛ خون دادن و شدن #شهید و ...
🌷 بله ؛ شهید شدن تا ما این روزها #شهیدانه و در امنیت و آسایش زندگی کنیم . البته هنوز هم هستن کسایی که اینجور زندگی رو دنبال میکنن و خدا رو شکر کم هم نیستند.
🍂 #روایت_دوم
💥نمی دونم چی شد ؛ و نمیگم چه کسی هم مقصره ؛ اما روزهایی پیش اومده که بعضی ها بند روسریشون رو باز میکنن ؛ برای لایک گرفتن بیشتر ؛! و صد البته که این کمترین ش هست...
💥می بینیم بعضی ها با رغبت ، فرزند دلبندشون رو می برن خارج از کشور و یا اصلا" بعضی از نقاط در کشور خودمون که مرد نامحرمی ببینه ؛ لمس کنه و ...😳😔
🤔 یعنی ، همین عده ؛ پیش خودشون هم به این فکر نکردن که خُب ؛ بعدش باید چه عواقبی رو تحمل کنن و چه مشکلات و مصائبی برای خانواده و اجتماع پیش میارن!؟ اما:
😏 حالا همین عده معدود ، معترضند ...!؟
🤔 نمیدونم به چی! و به کی !؟ و اصلا" برای چی!؟
😌لطفا"خودتون کلاهتون رو قاضی کنید!!
🌺والعاقبه للمتقین
🍀 #جهادتبیین
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت
🌸 ایستگاه پنجشنبه ها و دو روایت
🍀 #روایت_اول
🍀 روزی عالم و عارف ربانی ، استاد اخلاق آیتالله حقشناس موقع شروع نماز ، نماز جماعتی که خودشون پیش نماز بودند را رها کردند و رفتند! و دقایقی بعد با تاخیر وارد شدن و نماز رو خوندن.!
🍀 بعد نماز بازاریان به ایشان اعتراض کردند که:حضرت آقا ما مشتری داریم ؛چقدر باید منتظر شما بشیم؟!
🍀 ایشان فرمود: اعتراض نکنید! دفعه قبل اتفاقی رخ داد! چند وقت پیش مرد گرفتاری به من مراجعه کرد و درخواست کمک مالی کرد؛ پولی در بساط نداشتم و از ایشان عذر خواستم و به نماز جماعت ادامه دادم.
🍀 مدتها (از عالم غیب) نماز مرا قبول نمیکردند و من هر چه التماس میکردم و زار میزدم عذر منو قبول نمیکردن و بهم میفرمودن: آقای حقشناس پول نداشتی، قبول! آیا #اعتبار_هم_نداشتی؟! چه کسی به تو آبرو داده؟ چه کسی به تو عزت و اعتبار داده؟ تو اراده کنی جماعت اهل انفاق هستن...
🍀امروزبازهم گرفتاری ازمن درخواستی کرد و من پولی نداشتم و ایشان را به حجره دوستان بردم و مشکلشون حل شد. آقایان فردا از #اعتبارات_هم_سوال_خواهد شد.
🍀 #روایت_دوم
🍀 روزی در بیرون صحرا نشسته بودم ، موری را دیدم که دانه گندمی را از زیر خار و خاشاک پیدا کرد، آن را با زحمت و مشقت بسیار از زیر خار و خاشاک بیرون آورد ، و مقداری آن را با خود حمل کرد.
🍀هرجا که پستی و بلندی بود، او به زحمت بسیار میافتاد و آن دانه گندم را با سختی بسیار همراه خود میبرد. من هم عقب سرش رفتم تا ببینم او به کجا میرود.
🍀 مسافت زیادی را پیمود تا بالاخره به لانه اش رسید ، اما ناگهان دیدم که گنجشکی از بالا به پائین جست و دانه گندم را به همراه خود مورچه بلعید.
🍀 به فکر فرو رفتم که ، آدمی این همه زحمت میکشد ، ناگهان فرشته مرگ میآید و او را میبرد.
🍀 آنچه زحمت کشیده ،تمامش به هدر میرود مال و جاه را با خود تا لب گور میآورد ، اما آنجا از او میگیرند و بدنش را زیر خاک میکنند .
🍀 نه فرش و نه چراغی ، نه انیس و مونسی، جز ایمان و عمل صالح ، هیچ چیز هم ندارد.
🍀 آدم بدبخت این جور است که برای خوشی در دنیا زحمت میکشد ، اما بیچاره نمیداند غیر از دردسر ، چیز دیگری نیست.✋😔
🍀 به یاد نفس های گرمی که امروزه در خاک سرد خفته اند. باهم دعای 👇
🌸اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌸
🌸 #خوبان_عالم_برای_همه_دعا_بفرمایید.
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
📚معارفی از قرآن - صفحه ۲۶۸
🕊🌷🕊🌷🕊
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت
🖤 #سهشنبه_های_فاطمی_حسینی_مهدوی
🌷 #روایت_اول
🍁ای کاش زودتر بفهمیم ، آنچه را که مردمان در گذشته نفهمیدند و آن این بود که:
🌷 #حضرت_زهرا سلام الله علیها در روزهای پایانی عمر شریفش ، برای دوری از پدری چون رسول الله ﷺو یا برای درد پهلوی شکستهاش گریه نمیکرد .
🌷 غم و اندوه ایشان بخاطر #بیتفاوتی مردم مدینه بود ، با اینکه برای اتمام حجّت بر شیعه ، با تمام وجود به دفاع از امامش برخاست ، اما مردم بیبصیرت مدینه در دفاع از ولایت با او همراهی نکردند .
🌷 حضرت زهرا سلاماللهعلیها گریه میکرد ، چرا که میدانست تا شیعه نخواهد ، امیر المؤمنین علیه السلام در #غربت_و_مظلومیت خواهد ماند.
🌷 حضرت زهرا سلاماللهعلیها از آتشِ دَر نمیسوخت ، بلکه از دیدن دستهای بستهٔ امیرالمؤمنین میسوخت .
🌷 #روایت_دوّم
🌷 "السَّلامُ علیکِ یا مَن نَطَحَت جَبینَها بِمُقَدَّمِ المَحمِل إِذ رَأَت رَأسَ سَیِّدِ الشُّهداءِ
🌷 درود بر تو باد ای کسی که پیشانیش را به جلو کجاوه محمل کوبید آنگاه که دید سرمطّهر سید الشهدا را
🌷 وَ یَخرُجُ الدَّمُ مِن تَحتِ قِناعِها وَ مِن مَحمَلِها بِحَیثُ یَری مِن حَولِها الأَعداءُ
🌷و بیرون می آمد خون از زیر مقنعه او و از کجاوه به طوری که دشمنان از اطراف او را می دیدند...
🌷 حضرت زینب کبری سلام الله علیها چه دیده بود که سر بر محمل کوبیده بود؟!
🍁 سیر تاریخ را توجه کرده اید ؛!؟ اکنون ، سالهای سال است به تماشای دستهای بستهٔ امام زمانمان که در زندان غیبت است نشستهایم.
🍀خود را شیعه می نامیم ، غافل از اینکه نمیدانیم ، شیعه از فراق و غم امام زمانش شب و روز ندارد.
🌷 #روایت_سوم
💚 پیامبراسلام صلواتاللهعلیهوآله در روز غدیر فرموده اند:
🌸 بدانید که حضرت مهدی علیه السلام خونخواه تمام اولیای خداست!(۱)
🌷 أَلَا إِنَّهُ مُدْرِكٌ بِكُلِّ ثَارٍ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ
🖤 آجَرَکَ الله یَا صَاحِبَ الزَّمان
🌷أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ...
🌷أَلسَّلامُ عَلَۍ الاَْعْضآءِالْمُقَطَّعاتِ
📚 بحار الأنوار، ج۳۷، ص: ۲۱۴
🌷🕊 #عاشورای_حسینی