🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت
🌸عملیات بدر بخش شانزدهم لباسی که سایز نبود
✍هر بار که میرفتی #ندارکات = تدارکات
🍃میگفت لباس کره ای نداریما . اون موقع هالباس های براق وزیبایی اومده بودکه کره ای نام داشت و الحق و الانصاف خیلی هم زیبا بود.اما
🍃لباس خاکی بسیجی به وفور یافت می شد. از اون مدلی که فقط به بسیجی ها ی جدیدالورود تحویل میدادن و از زمین تا آسمون با لباس کره ای ها فرق داشت.
🍃البته خودم چند سالی و بیشتر همین لباس بسیجی ها رو می پوشیدم و بیشتر هم با همین لباس تردد میکردم. اما
🍃آقااین لباس خاکی معمول جبهه ها یا گشاد بود، یا کوتاه، یا تنگ بود و ...خلاص کنم خودم و شما رو ، سایز نبود،و تو تن آدمیزاد زار میزد.
🍃وقتی می شستی یه درد سر داشتی که به این سادگی ها صاف نمی شد. اتو هم که نبود. خشک میشد تازه یقه ها برمی گشت رو به بالا ، زیاد آب میزدی کوتاه می شد ، و گاهی اوقات هم نخ ها باز می شد و دکمه ها می افتاد. خلاصه نخ سوزن واجب بود برای هر رزمنده و هزار و یک اتفاق دیگه...
🍃همه و همه یک طرف فقط موقع پرو لباس کنار ندارکات بیا و بین چه تماشایی داشت. هر شخصی یه گوشه ای بود و غر میزد و یا داد میزد پیراهن یا شلوار ، یا پوتین و... کوچکتر ، بزرگتر...بگذریم از برو بچه هایی که محجوب تر بودند و به این سادگی ها نمی تونستند در جمع لباس پرو کنند ،یا مثلِ بقیه داد و هوار راه بیاندازند.
🍃با این حال وقتی لباس خاکی بسیجی رو می پوشیدن، اونقدر بی ریا و دوست داشتنی می شدند که دیدن داشت. زیبایی رفتار وکردار با زیبایی معنویت و مادی افراد درآمیخته می شد و لبخندها ی بی نظیری رو رقم میزد.
🍃اما این لبخندها وقتی جذاب تر می شد که میدیدی تحویل گرفتن جیره لباس و امکانات مثلِ چهارشنبه بازارهای شمال شده ، شاید همون بازار مکاره تهرونی ها... و وقتی این بخش جذاب با رُشدی افزایشی روبرو می شد که:
🍃میدیدی یکی اون وسط معرکه ی تحویل اجناس یه شیشه عطر درآورده و داره به پشتِ گوش همرزمی، دوستی، آشنایی دوست داشتنی میزنه و دل میدن و همدیگر رو دعا و حواله میکنن به شهادت ...
🍃با این حال وقتی همه ی رزمنده ها وسایل رو تحویل میگرفتند و آرامش برقرارمی شد، به وقت نماز همه یکرنگ و یکدل بودند و التماس دعا داشتند. و این نماز جماعت بسیار بیشتر از آنچه که قبلا درک کرده بودند وحدت بخش و عرفانی بود.
🍃همین برو بچه های بسیجی ، با چفیه های سفید و مشکی و اون خوشکل ترها با چفیه های مشکی و سفید وقتی سوار قایق می شدند تا بزنن به آب هورالعظیم، خودش واقعه ای رو رقممیزد که کمی آنطرف تر بهش میگفتند حماسه ی عاشورایی دفاع مقدس...
🍃الهی به تعداد گره های اطراف همون چفیه ها ، به میزان اون عرق های پاک شده از چهره و پیشانی ها، قَسمتون میدم ، برای یادگاران ماندگار ، برای همرزم های خودتون هم دعا و شفاعت و عاقبت به خیری طلب کنید. آهای با شما هستم... شهدا رو میگم شهدا را...
🌸والعاقبه للمتقین
🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگرخداوند متعال مجالی عنایت فرماید.
🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷