eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
45 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
238 ویدیو
28 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸 خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 ✍ گاهی بعضی آدمای زندگیمون میشن وسیله ای از جانب خدا واهل بیت برای اینکه مسیرو بهتر بهمون نشون بدن یا کمکمون کنن : مثل شهدا ؛ مثل رفقای خوبمون مثل خیلیایی که ممکنه رفیق صمیمی ما هم نباشن ؛! اما 🍀 وسیله خدا برای ما باشن ، به اینطور آدما میگن  ✋💚 🍀 اینجور آدما رو ؛ احتمالا" دیدیم . اما به سادگی ازش گذر کردیم. نمیدونم شما هم کسانی رو که این صفات رو داشته باشن می شناسید یا نه!؟ کمی فکر کنید... 🍀 آدم امن ، معمولا قبل از راهکار دادن ، ازتون سوال میکنه که آیا نیاز به کمک داری یا نه.!؟ چون درک می‌کنه که گاهی فقط نیاز به گوش کردن داری ، یا گاهی شرایط طوریه که راهکاری رو نمیتونید اجرایی کنین و گاهی هم از رنجی که میکشی فراری نیستی... 🍀 بین آدمای امن حمید آقای خودمون مشهوری ؛ جزو همین آدما هستش ؛ شاید خیلی از همرزما اصلا" نمی دونستن که خانواده شهید هست ، و خیلی ها هم نمی دونستن که داداش عزیزشو تو عملیات مرصاد فرستاده پیش آدمای امن تر از خودش... 🍀داداشی تو هر سنی هم که باشه وقتی شهید میشه از استاد خودش هم جلو میزنه و خودش یه جورایی میشه آدم امن ؛ مگه نه!؟ 🍀با این حال حمید آقای امن ما یه گروه از آدمای امن رو دور برش جمع کرده و مدام صبوری میکنه ؛ کمک میکنه تا هم دلی بوجود بیاره و سایرین رو دور یک محور مهم و اساسی جمع کنه و صفا و صمیمیت رو بیشتر و بیشتر کنه... 🍀 این روزها هم یه سری آدمای امن از جون های قدیمی و جدید رو برداشته و پای پیاده رفته سفر اربعین همین دیروز امروز بود که از تنگه مرصاد هم گذشتن...نمیدونم برادر حمید چه حالی داشته ، اما خوش بحال اینطور آدمای امنِ استوار و صبور و کارگشا... 🍀 یادم افتاد شهید حشمتی گردان حصرت رسول (ص) خودمون از این آدمای امن بود برای سایر همرزمای خودش ؛ شهید علی رضا سیف کار همرزمش و شهید محمد رضا یعقوبی مدافع حرم هم جزو همین جور آدمای امن بودن...اصلا" شهدا اگه آدمای امن نبودن پا در این راه نمی‌گذاشتن... 🍀 با این حالا همه ی همرزمای خوبم‌ هم جزو همین آدمای امن هستن و این روزا تو گروهای فضای مجازی هم از این دست آدمای امن میشه پیدا کرد. آدمای تحصیل کرده ی ولایتمدار ؛ قرآنی ؛ با بصیرت و... ان شاءالله در این امر ثابت قدم وصبور و... باشند. 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگرخداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🕊🌷🕊🌷🕊 🖤 با دخترت ، دختران شام قهرند! 🖤 با طعنه می گویند ؛ بابا نداری؟ 🖤 من را به همراهت ببر ؛ تا که بفهمم 🖤تو دوست داری دخترت را ، یا نداری!؟ 🕊 شهادت حضرت سلام الله علیها تسلیت باد. 🖤«أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا [و اُجُورَکُمْ] بِمُصَابِنَا بِالْحُسَینِ [عَلَیهِ السَّلَامْ] وَ جَعَلَنَا وَ إِیاکُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَأْرِهِ [عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ عَلَیهِ السَّلَامْ]».
🕊🌷🕊🌷🕊 💚 💚تَبَارَكَ ٱلَّذِى نَزَّلَ ٱلْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِۦ لِيَكُونَ لِلْعَـٰلَمِينَ نَذِيرًا 💚بزرگوار است پاک خداوندی که فرقان را بر بنده خاص خود نازل فرمود تا (به اندرزهای وی) اهل عالم را متذکر و خدا ترس گرداند. 💚ٱلَّذِى لَهُۥ مُلْكُ ٱلسَّمَـٰوَ‌ٰتِ وَٱلْأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُن لَّهُۥ شَرِيكٌ فِى ٱلْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَىْءٍ فَقَدَّرَهُۥ تَقْدِيرًا 💚آن خدایی که پادشاهی آسمانها و زمین از آن اوست و هرگز فرزندی نگرفته و شریکی در ملک هستی نداشته و همه موجودات را او خلق کرده و حد و قدر هر چیز را معین فرموده است. 🍀 ۱و۲ اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
🕊🌷🕊🌷🕊 💚 برصبر حسن و خوی احمد 🌷 براختر دومین امامت شهید 💚 خواهی که خداوند ببخشد همه عصیانت را 💚بفرست براین امام ، بی حد 🌷 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدالله 🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🕊🌷🕊🌷🕊 💚السَّلاَمُ عَلَى حُجَّةِ الْمَعْبُودِ وَ كَلِمَةِ الْمَحْمُودِ 💚 کاش نام و یاد شما ؛ ثانیه به ثانیه ی ، زندگی ما را فرا گیرد ، تا قدم هایمان پُر شود از لبخند ؛ همراه با خوشحالی شما 💚 آقاجانم ؛ ميدانم با لبخند شما زندگی گلستان میشود... 💚 پریشونم که اینجایی ؛ ولی از چشمم پنهان! 💚 یابن الحسن ؛! علی رغم سیاهیِ نامه ی اعمالم آدم بی تفاوتی نیستم. 💚 اگه بی تفاوت بودم دردِ دوری و این فاصله آزارم نمیداد. 💚 نمی نویسم که توجیه کنم . می نویسم چون یه وقتایی باید کنار خودم بایستم و برای موفقیت های کمرنگم ، دست بزنم. 💚 درپایان َ
🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 کیسه انفرادیم (۱) ✍آب و هوای معتدل شمال رو هرگز به آب و هوا های دیگه ترجیح ندادم . اما مدتی هست که دیگه حال و هوای دیگری به سرم زده و این هوا توی اعزام نیروی رامسر از هوای شمال خیلی بهتره . مثل اینه که هوای جبهه مجددا به سرم خورده. 🍀 یه حالی بود برای خودش . هرکسی چیزی می گفت.! جبهه جنوب خوبه . یکی می گفت: اهواز خیلی گرمه معلوم نیست تا پایان ماموریت ما هم عملیات بشه و از این دست حرفهای قشنگ و... 🍀 اصلا" معلوم هم نبود. به کجا اعزام می شیم .! 🍀 غروب بود همه اومدن بیرون تومحوطه که یهویی دستور دادن جمع شیم . پس از ؛ از جلو نظام و خبر دار و الله اکبر و آزاد باش . 🍀 یکی از بچه های پشتیبانی جنگ ؛ یه فرغون آوردن جلو دسته ما و داخلش پر بود از یه سری کمربند و کیسه.!! 🍀 وقتی تحویل گرفتیم. یکی گفت: این چیه بابا!؟ عین لوله بخاریه ؛! اون یکی گفت: این لوله بخاری رو بهش میگن ! ! 🍀 یکی دیگه ادامه داد تا جبهه هستی باهاته و اموال بیت الماله و وقتی تسویه حساب می کنی باید تحویلش بدی .همه وسایلی که میدن رو بذارید داخلش ؛ به نوعی ساک مسافرت رزمنده هاست. 🍀 یکی دیگه گفت : پس چمدان مسافرتی نمیدن ؛ از همین الان معلومه که دارن به صرفه کار میکنن ! یکی دیگه گفت: مگه میخای بری مسافرت !؟ 🌷 یکی از بچه ها از ته چادر گفت: اگه خدا بخواد چرا که ؛ نه!؟ من که عشق مسافرتم با کلید شهادت با همه خدا حافظی هم کردم و همه روسپردم به قیامت. 🌷 راستی اون یکی از بچه های لاهیجان بود اسمش یادم نیست اما تو قله بازرگان تو سنگر خودمون بود که تیر خورد کنار چشمش و شهید شد. خاطره اش رو بعدا" تعریف میکنم‌؛! 🌷 ما اونجابهش یه طوری نگاه میکردیم ، انگار حرف نا مربوطی زده اما اون حتی وقتی تو اعزام نیروی ارومیه هم وقتی پشت یه دسته گل محمدی عکس گرفت ،! گفت: این عکس فقط برای شهادت و کنار مزارم خیلی زیباست... 🌷نمی دونم چه حالی داشت ؛ که فقط از شهادت حرف میزد!؟ اما واقعا مثل اینکه در جهتی گام بر می داشت که به شهادت ختم می شد. برعکس ما که برای جهاد و جنگیدن میرفتیم و اصلا به جهت دیگه ای فکری نکرده بودیم که هیچ ؛! اصلا در فکرش هم نبودیم! 🍀دور نشیم کیسه انفرادی خاکی رنگ یک متری شاید هم بلندتر . برزنتی و با دو تا سگک فلزی مشکی با یه بند سبز کم رنگ ! تحویل شده بود. 🍀 یکی گفت: برادرها اصلا" یه همچین چیزی بدرد چی می خوره !؟ ما خودمون ساک دستی داریم ! حالا اینو کجا جا بدیم تو ساکمون جا نمی گیره!؟ اما باز یکی از ته چادر که کمی هم تاریکتر بود گفت: جوجه رو آخر پاییز می شمرن .! همه زدن زیر خنده ... 🍀 تا موقعی که با ما و در کنار ما بود همیشه و برای خیلی از کارها همین مطلب رو مدام می گفت. 🍀 کیسه انفرادی من و نُقل مجلس امروز ما که برای خودش دورانی ؛ برو و بیایی داشت. خیلی کارایی داشت . باز هم براتون ازش می گم واصلا"چطور شد و چی داشتیم توش... 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🕊🌷🕊🌷🕊 🌷 زیارت خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام 💚 السلام علیک یا ابن رسول رب العالمین 💚 السلام علیک یاابن امیر المومنین 💚 السلام علیک یاابن فاطمه الزهراء 💚 السلام علیک یا حبیب الله 💚 السلام علیک یا صفوه الله 💚 السلام علیک یا أمین الله 💚 السلام علیک یا حجه الله 💚 السلام علیک یا نورالله 💚 السلام علیک یا صراط الله 💚 السلام علیک یا بیان حکم الله 💚 السلام علیک یا ناصر دین الله 💚 السلام علیک أیها السید الزکی 💚 السلام علیک أیها البر الوفی 💚 السلام علیک أیها القائم الأمین 💚 السلام علیک أیها العالم بالتأویل 💚 السلام علیک أیها الهادی المهدی 💚 السلام علیک أیها الطاهر الزکی 💚 السلام علیک أیها التقی النقی 💚 السلام علیک أیها الحق الحقیق 💚🌷السلام علیک أیها الشهید الصدیق 💚🌷السلام علیک یا أبا محمد الحسن بن علی و رحمه الله و برکاته 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدالله 🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🕊🌷🕊🌷🕊 💚 💚قَالُوٓا۟ ءَامَنَّا بِرَبِّ‌ٱلْعَـٰلَمِينَ 💚گفتند: ما به خدای عالمیان ایمان آوردیم. 💚 رَبِّ مُوسَىٰ وَهَـٰرُونَ 💚پروردگار موسی و هارون. 🍀 ✍اﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ، ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﯾﻮﻧﺲ نبی ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺁﺏ ، ﻧﻮﺡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﺏ ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻌﺮ ﭼﺎﻩ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﺏ ﺣﻔﻆ ﮐﺮﺩ. 🍀ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﯾﮏﺿﺮﺑﻪ ﻋﺼﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺩ ﻧﯿﻞ ﻧﻮﺍﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺧﺸﮑﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﺼﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﭼﺸﻤﻪ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﻮﺩ . 🍀ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺏ ﻭ ﻗﺎﺭﻭﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﺧﺎﮎ ﻏﺮﻕ ﮐﻨﺪ.ﺍﻣﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﺗﺶ ﺳﺎﻟﻢ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ. 🍀اﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ دست یابی... 🌸 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸کیسه انفرادیم (۲) ✍وقتی یاد دوران نوجوانی خودم و هم سن و سالهایم می افتم به آن روزها بسیارمباهات میکنم . 🍀 راستی چگونه بود که رزمندگان دفاع مقدسی و به نوعی نوجوانان قدیم به این همه بلوغ فکری رسیدند!؟ 🍀 به یکی از آن نکات اشاره نموده و می نویسم تا بماند. 🍀 روح الله امام خمینی(ره) را می گویم !ایشان با کلام نافذ و ملکوتی خود نوجوانان قدیم را به سوی معبود به پرواز در آورد. ؛دقت کنید که به پرواز در آورد نه این که راهنمایی نمود . 🌸 برگردیم به کیسه انفرادی 🍀خُب قبل از اذان مغرب کیسه انفرادیم را تحویل گرفتم . پس از اقامه نماز جماعت به چادر بر گشتیم و آماده دریافت شام بودیم که ناگهان با بلندگو دستی مجددا" به بیرون چادر فرا خوانده شدیم . 🍀 زیر یه چراغ زرد ۱۰۰ وات یه مقدار وسایل که به آن جیره پوشاک گفته می شد. به هر ترتیبی که بود تحویل دادند. ✨دو جفت جوراب مشکی ساق بلند . ✨دو عدد زیر پیراهن سفید ✨دوعدد شورت مامان دوز چهارخونه ✨یک دست بلوز شلوار گرم کن راه راه کرم ✨یک دست لباس فرم بسیجی ✨یک کمر بند طرح نظامی با سگک فلزی سفید . ✨صابون دو عدد از نوع نخل زیتون ✨خمیر دندان پاوه و مسواک 🍀 همه را تحویل و بدون سایز کردن با خودمون بردیم تو چادر 🍀 هنوز نیم ساعت نگذشته بود. تو خوشی دریافت وسایل و شلوغ بازی و خنده و سر به سر گذاشتن تازه واردا بودیم که دوباره با صدای بلندگو دستی به بیرون فرا خوانده شدیم . 🍀 این بار برای دریافت پوتین نظامی ؛باز هم بدون سایز کردن ؛حدودی یه شماره پا می گفتیم و برادری که زحمت آوردن اونا رو کشیده بود اگه داشت ، میداد . اگر هم نبود یه شماره بزرگتر میداد. با خنده و شادی برگشتیم تو چادر ! 🍀تو تاریکی چادر که با یه لامپ ۱۰۰ وات معمولی روشن بود و هرکسی اگه از سر جایش بلند می شد.بخشی از چادرتاریک می شد و صدای بشین برادر با لهجه گیلکی و مازندرانی با شلوغ کاری و خنده بچه ها رو به رو می شد 🍀 شلوغی یک عالمه جیره لباس بچه ها و غر زدن بچه بسیجی های تازه وارد که نمیدونستند چه کاری باید انجام دهند. خودش به آشفته بازار شام چادر گروهی می افزود. و ضرب المثل تکراری عزیزی که حالا دیگه همه بچه ها اونو تکرار میکردند. (جوجه روآخر پاییز می شمارن ) چادر رو مثل چهارشنبه بازارهای محلی شمال کرده و همه ی نظم و ترتیب چادر رو بهم ریخته بود. 🍀 دو باره با بلند گو دستی به بیرون فرا خوانده شدیم . این بار برای شام و گرفتن یک عدد تخم مرغ . دو عدد خیار شور . یک عدد نان لواش و هر چهار نفر یه قالب کره هر کسی هم لیوان داشت با خودش چای و دوعدد قند. میدادند.! 🍀 هر چهار نفر رفتیم یه گوشه ای برای خوردن غذا خیلی هم چسبید.! چون اون زمان کره و تخم مرغ و پنیر و قند و شکر کوپنی بود البته به همراه خیلی از مواد غذایی و کالا های اساسی دیگه! 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگرخداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
8.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊🌷🕊🌷🕊 🎙 💚 جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم 💚 کربلا منتظر ماست بیا تا برویم 🍀 با نوای حاج صادق آهنگرانحکایت کربلا عاشورا و اربعین حکایت آب و زخم شمشیر نیست ، حکایت زندگیست. 🌷 حماسه مردانگی ، شهامت و شهادت است. 💚 درس پاسداری از اعتقادات و زنده نگاه داشتن دین خداست. همین پیاده روی اربعین را می گویم . را...        ‌‌‍‌
🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 دلبرانه ی سه شنبه های مهدوی ✍انسان وقتی در قلب خودش مِهر و‌مُحبت اهل بیت علیه السلام رو احساس میکنه و به سبب همین علاقه و ارادت ، در و دیوار و پنجره‌‌ های‌ حرم‌های مطهرشان رو هم دوست داره و می‌بوسه و به اونا عشق میورزه.. دیگه سر از پا نمی شناسه... 🍀 نمی دونم تا حالا چنین حسی رو تجربه کردی یا نه !؟ گاهی دلت واسه یه شخص نه؛اما دلت واسه حسای خوبی که با اون تجربه کردی تنگ میشه...! 🍀 البته ، هر کس به اندازهٔ بزرگی خودش کوچکی دنیا رو احساس می‌کنه و به اندازهٔ پَر درآوردن خودش احساس می‌کنه که فضای عالم تنگ و تنگ تر شده.؛! مثلِ شهدا... 🍀 می‌گفت:«مراقب باش که یه غم اونقدر بهت غلبه نکنه که ناامید بشی و جوری رفتار کنی که انگار خدا تا حالا هیچ وقت غم و اندوهت روبرطرف نکرده..» 🍀 امام زمانم ؛ یادم افتاد که بگم ؛ روزامو باهرکی غیر ازشما شروع کردم ،‌ ضرر کردم خدا کنه مشغولیت ها و روزمرگی هام در راستایِ تحققِ ظهورتان باشه و بس... 🍀 شاید هم فقط تو ماه محرم و صفر آدم یهویی به این فکر و احساس بیافته که اگه عباس پروری کار هر مادری بود غربتی هزار ساله ، گریبانِ آخرین حسینِ زمینِ زمان رو نمیگرفت تا که ایشان رو حتی برا لحظه ای نبینیم ، اما باز هم ، دلم برای کسی که ندیدمش هم ، خیلی تنگ میشه... 🍀 آقاجان ؛ «وأَمِنَ مَنْ لَجَأَ إِلَیکمْ» وهرکه به شما پناه آورد ایمنی یافت...در این ایام که نگه داشتن حُرمتت به عنوانِ امامی که منو هر لحظه داره می بینه واز کار خوب یا بدم متأثر میشه ،‌ بهترین روشِ ابراز ولایت محسوب میشه... 🍀آقا ؛ اصلا"میدونی چیه!؟ ‏مرگ که همیشه قطع شدن نفس نیست که ؛! مرگ میتونه قطع شدن شوقت برای دیده شدن توسط امام زمانت هم باشه... 🍀 آقا جانم ؛! وسط این همه غفلتم...یه سوال ذهنمو میخوره و بغض گلومو میگیره یعنی الان دقیقا"کجایی ؟! خوشبخت کسی هست که همین الان داره تورو می بینه... 🍀 همه‌ی پل‌های پُشت سرم روخراب کردم! و دِلتو رو شِکستم! اما به خودت سوگند... اگه جهنم جای من باشه... باز هم اونجا فریاد میزنم: دوستت دارم امام عزیز زمانم 🍀 این روزها‌ شهدا رو یاد کنیم. و به نیابت ازشون چند قدمی در پیاده روی اربعین یادشون کنیم. 🍀از دلاور مردایی یاد کنیم که رفتن جلو تا راه کربلا باز بشه و از این کار دست نکشیدن تا اینکه ان شاءالله قدس عزیز هم آزاد و این راهپیمایی از مکه تا قدس یه روزی همگانی بشه ... 🍀 از خوب های عالم ؛ پدر و مادرا و... آسمانی یاد کنیم ودر پیاده روی اربعین چند قدمی براشون برداریم و هدیه کنیم‌ به امام زمانم عجل الله تعالی یقین بدونید که جای دوری نمیره و حساب میشه... 🍀والعاقبه للمتقین َ
🕊🌷🕊🌷🕊 💚 ‍ 💚مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَكَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ 🕷✨🕷✨🕷 💚داستان كسانى كه غير از خدا دوستانى اختيار كرده‏ اند همچون عنكبوت است كه خانه‏ اى براى خويش ساخته و در حقيقت اگر مى‏ دانستند سست‏ ترين خانه ‏ها همان خانه عنكبوت است 🍀 💚 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن