eitaa logo
موسسه نجوا
141 دنبال‌کننده
588 عکس
199 ویدیو
4 فایل
🔰 ارتباط با ما ✍ 🆔 @Najva_Pr 📢 🔗 https://zil.ink/najva_org 🔎
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حتما ببینید، نماز صحیح... #⃣ 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
📚کتاب خاطرات سفیر : - چه خوب! تبریک می گم بهتون. این کار خیلی لازمه؛ به خصوص توی فرانسه هم لازمه هم خیلی سخت. وقتی پیام های ضد مذهب شبانه‌روز به خورد مردم داده می شه، این که شما بخواید خدا را به مردم یادآوری کنید خیلی خیلی سخت می شه. - بله سخته. اما غیرممکن نیست. آدمایی هم هستن که دوست دارن با خدا آشنا بشن؛ آدمایی که می آن این جا، مثل شما. این را که گفت، فکر کنم متوجه سوتیِ حرفش شد؛ چون یه کم خنده اش گرفت. - بله، من هستم! خیلی هم دوست دارم درباره خدا بشنوم. اما، مشکل شما که من و امثال من نیست. ما خودمون با خدا آشناییم. (خنده م گرفت.) و گرنه امروز این جا نبودم. مخاطب شما باید افرادی باشن که بی دین هستن یا دینی دارن که ناقص تر از دین شماست. - شما امروز برای عکاسی اومدید این جا؟ - نه، برای دیدن جایی که محل دعا باشه اومده م؛ برای دیدن آدم های خداپرست و خب البته عکس هم می‌اندازم. - عجب! من وارد شدم و دیدم شما در ارتباط با این کلیسا خیلی با احترام رفتار می کنید و این برام خیلی جالب بود. - بله، این جا محل رفت و آمد آدمای معتقد و محترمه؛ آدمای خداشناس. باید احترام این مکان رو نگه داشت. لبخندی زد و سرش رو تکون داد. ادامه دادم: «من جلوی در دنبال یه نفر می گشتم که برای ورود اجازه بگیرم؛ اما هیچ کس توی کلیسا نبود.» - بله، متأسفانه زیاد کسی این جا نمی آد. - خب، البته امروز هم شنبه است. ظاهراً برنامه ی کلیساها یکشنبه هاست. من می تونم یکی از این مراسم رو ببینم؟یعنی اشکالی نداره؟ یه کم مِن مِن کرد. گفتم: «مثلاً فردا اگه بیام...» آخه این جا مدت هاست که دیگه برنامه ای نیست یعنی این جا الآن فقط برای بازدیده. - خب، کلیساهای دیگه؟ - خیلی کم هستن کلیساهایی که مراسم دارن. آخه شرکت کننده ندارن. با حالت تأسف ادامه داد: «این روزا دیگه مردم خیلی کم به کلیسا می‌ رن. باید اونا رو با دین آشنا کرد. این همون کاریه که ما انجام می‌دیم.» - بله باید افراد رو با دین آشنا کرد. این کار سختیه؛ اما موندنشون توی یه دین سخت تره. می دونید وقتی دین تکلیفی برای انجام دادن نداشته باشه، موندگار نیست. بعد، اگه آشنا هم بشن، چند وقت بعدش تغییر نظر می‌دن. شاید به این دلیله که اکثر مسیحی ها دارن لاییک می شن. این ناراحت‌کننده است. - اما، مسیحیت می تونه جوابگوی سؤالات باشه. مسیحیت حرفای زیادی داره. شما هم خوبه که این حرفا رو بشنوید. به یکی از مجسمه هایی حضرت مریم اشاره کردم و گفتم: «شما دقت کردید چه قدر پوشش مریم شبیه منه؟» یه نگاهی به مریم انداخت و یه نگاهی به مانتو و مقنعه ی آبی آسمانی من. بعد گفت: «بله... می شه این طور گفت!» - چرا زنان مسلمون نزدیک ترن به این پوشش تا زنان مسیحی؟ به نظر شما چرا زنان مسیحی هیچ حد و مرزی برای پوشش ندارن؟ - نه، نمی شه این طور گفت. این که این جاست یه پوشش مذهبیه. الآن امکانش نیست زن ها از این پوشش استفاده کنن. این پوشش مال اون زمان هاست، نه الان. نه، غیر ممکنه! - یعنی توی دین مسیحیت پوشش مذهبی برای زندگی روزمره کاربرد نداره _ چرا... خواهرها توی مدارس مذهبی پوشش مشابه این دارن. اما اونا کارشون اینه. در عوض، بیرون هم کار نمی کنن. می بینید؟ - بسته به کار افراد... - یعنی یه عده مذهبی هستن و قوانین مذهبی با اونا سازگاره و در عوض مثل افراد عادی زندگی نمی‌کنن.(می دونید که این افراد حق ازدواج ندارن و خیلی محدودیتای دیگه دارن) و بقیه ی مردم هم که می خوان عادی زندگی کنن، اجرای قوانین براشون عملی نیست. من فکر می‌کنم دین برای یاد گرفتنِ «چه طور زندگی کردن» اومده. اگر پوشش تعریف شده ی یه دین برای زندگی عادی نیست، چه طور اون دین جوابگوی سایر مسائل زندگی عادی باشه؟ کسی که می خواد یه زندگی عادی داشته باشه، چه طور دیندار باشه؟ به نظر من این خیلی عالیه که شما می خواید خدا رو به مردم معرفی کنید؛ اما، اگه امروز جایی برای دین توی زندگی مردم وجود داشت، شما مجبور نبودید به من مسلمون خدا رو معرفی کنید! این برای اینه که توی وضعیت فعلی باز هم هیچ کس بیشتر از یه مسلمون حرف شما رو درک نمی کنه و براش ارزش قائل نیست؛ مسلمونی که حداقل روزی پنج بار خدا رو به خودش یاد آوری می کنه. وجود خدا برای من بدیهی تر از اونیه که به اثبات نیاز داشته باشه. - به هر حال همه مون نیاز داریم خدا رو به هم معرفی کنیم. -من کاملاً با شما موافقم. اما این که چه چیزی رو معرفی کنیم مهم تر از اینه که فقط معرفی کنیم. 📚 ادامـه دارد... 📒 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
205194929511.mp3
8.11M
★ خویشتن‌داری عملی کاملاً هوشمندانه است! ‌ - اساساً،برقراری تعادل میان لذت‌ها و پرهیزها بدون تعقل و تفکر ممکن نیست. ‌ × گاهی بعضی خویشتن‌داری‌ها، مثل حرام‌کردن لذت‌های حلال خداوند بر خود، عینِ بی‌دینی است. ‌ #⃣ 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
موسسه نجوا
https://EitaaBot.ir/poll/mc1qk?eitaafly
آیا جمعه نهم دی ماه به چله پایبند بودید؟ در نظرسنجی شرکت کنید‌.
🔔 فلسفه پاداش و کیفر خدا ✅ امام علی علیه السلام: خداوند سبحان ثواب را بر اطاعتش و كيفر را بر معصيتش قرار داده است تا بندگانش را از عذاب خود بازدارد و آن ها را به سوى بهشتش سوق دهد. 📚( حکمت ۳۶۸ نهج البلاغه) #⃣ ✨ 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
موسسه نجوا
🦋زیارت عاشورا 🦋 با نوای علی فانی گوش بدید و لذت ببرید 🙃 #⃣ #زیارت_عاشورا #صوت 📌 ایتا؛خانواد
🦋زیارت عاشورا 🦋 با نوای علی فانی 📎روز دوم چله زیارت عاشورا و نماز اول وقت گوش بدید و لذت ببرید 🙃 #⃣ 📌 روبیکا،یه جا به جا همه جا ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
📌 پدر و پسر شهیدی که سالیان سال در آغوش هم بودند/دوپلاک معروف ۵۵۵و ۵۵۶ 🔹️ طی یک عملیات تفحص در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد. یکی از آنها در حالت نشسته با لباس و تجهیزات کامل به جایگاهی تکیه داده بود و شهید دیگر در پتو پیچیده شده بود. ◇ معلوم بود شهیدی که درازکش است مجروح شده و شهید نشسته سرِ وی را به دامن گرفته است. پلاک‌هایشان را بررسی کردیم، شماره‌ها پشت سر هم بود: 555 و 556. ◇ متوجه شدیم آنها با هم پلاک گرفته‌اند. معمولاً رزمنده‌هایی که خیلی رفیق بودند، با هم می‌رفتند پلاک می‌گرفتند. با مراجعه به اطلاعات شهدا متوجه شدیم. ◇ شهیدی که نشسته، پدر و شهیدی که درازکشیده، پسر است. پدر سر پسر را به دامن گرفته بود. ◇ اینها شهید سیدابراهیم اسماعیل‌زاده پدر و سیدحسین اسماعیل‌زاده، اهل روستای باقرتنگه بابلسر بودند. ◇ پسر آرپی‌جی زن و پدر کمک آرپی‌جی زن پسر بود. پسر برای دید بهتر و انهدام تانک‌های دشمن به سمت دامنه قله حرکت می‌کند. ◇ پدر وقتی افتادن فرزندش را می‌بیند، خودش را به دامنه کوه می‌رساند و بالای سر فرزندش می‌رود. چون توان بالا بردن پیکرحسین را نداشت، پتویی می‌آورد و پسرش را در آن می‌پیچد. او را در آغوش می‌گیرد و سر پسرش را روی زانوهایش می‌گذارد ، لحظاتی بعد خودش هم به شهادت می‌رسد و هر دو برای سال‌های طولانی در همان حالت می‌مانند. 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 یعنی کنشگری زن 🔹️ حجت‌الاسلام سوزنچی 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
245234997045.mp3
7.65M
✨ جز خداوند که تنها وجهِ باقیِ حیات است، هرآنچه غیرخداست؛ محکوم به فنا و نابودیست! ‌ ✧ تقوا (خویشتن‌داری) عاملی است که؛ میان انسان و خداوند شباهت ایجاد می‌کند! ‌و هر آنچه رنگ خدا گرفت؛از اتلاف و فنا نجات می‌یابد! ‌ #⃣ 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
📚کتاب خاطرات سفیر ...من شما رو دعوت می کنم به ایران هر کدوم از مساجد رو که خواستید انتخاب کنید و موقع نماز برید و مردم خداپرست رو ببینید که چه طور مردم خداپرست ما هم نماز می خونن هم عادی زندگی می کنن. چه طور دین برای زندگی تعریف شده و نه سوای زندگی. توی همون مسجدای به قول شما کوچک و ساده. می دونید آقا، کلیساها بزرگ و پر تجمل هستن اما نمایشی و مساجد کوچه های ما کوچیک و ساده، اما کاربردی. اون چیزی که دین رو نگه می داره میزان کاربردی بودنشه نه تجملش. درباره ی دوری مردم اروپا از خدا صحبت کردیم و درباره ی نیاز همه به خدا؛ درباره ی این که محبت توی زندگی لازمه و درباره ی این جور جملات که توی همه ی ادیان پیدا می شه. و بحث جدّی موکول شد به دفعه ی بعد! طرف مطمئن شد که من مسیحی بشو نیستم و نباید کتابا و وقتش رو برای من هدر بده اما کاملاً محترمانه از دیدار من ابراز خوشبختی کرد و گفت که حتماً دفعه ی بعدی خواهد بود که بیاد تا در این باره صحبت کنیم و به خصوص در باره ی مسیحیت و... و رفت... و دیگه خبری ازش نشد... و نیومد که نیومد! ....📚.... «او» ‌- سلام! سرم رو بلند کردم و نامه ای رو که تازه از نگهبونی خوابگاه گرفته بودم تا کردم. امبروژا بود. جواب دادم: «سلام! تو چه قدر زود رسیدی! بیا این هم گُلای سهمیه ی امروزت، دیگه مجبور نیستم بچسبونمشون روی در اتاقت! بیا مال تو.» گُلا رو ازم گرفت و خندید؛ اما نه مثل همیشه با شیطنت و ذوق. به نظرم آروم اومد. گفت: «بیا بریم ژِآن.» - بریم ژِآن چه کار کنیم؟! - من چه می دونم! بریم آب بخریم. - خب، میریم سوپر او آب می خریم. چرا بی خود بریم اون سر شهر؟ - آخه، می خوام باهات حرف بزنم. خب موضوع فرق کرد. گفتم: «باشه. نمازم رو بخونم و بریم.» طبق معمول چند وقت اخیر، موقع نمازم در اتاق رو نیمه باز می ذارم برای این که اگه کسی اهلشه، براش سؤال پیش بیاد و بیاد بپرسه. امبر در اتاق رو آروم هل داد و سرش رو از لای در آورد تو. مجسم کنید؛ یه در یه کم باز که یه سر تا گردن از وسطش اومده تو و بدون این که چیزی بگه نگاتون می کنه. درسته که سر نماز بودم، اما قوه ی تخیلم که فعال بود! معمولا وقتی می اومد توی اتاقم و می دید سر نمازم، دوباره در رو پیش می کرد و می رفت؛ اما اون روز این کار رو نکرد. بعد از نماز راه افتادیم که پیاده بریم فروشگاه ژآن. توی راه گفت بچه ها بهش گفته ن که شب گذشته تا ۱۲ شب بیدار بودیم و بحث می کردیم. گفتم: «آره» گفت: «بحث سر چی بود؟» گفتم: «طبق معمول، اعتقادی بود!» یعنی اون لحظه هم حوصله نداشتم بیشتر توضیح بدم؛ ضمن این که اون قدر بحث اعتقادی می کردیم که فکر کردم دیگه گفتن نداره. خیلی جدی گفت: «اَه... یکی از بهترین شبای زندگیم رو از دست دادم!» داشتم با خودم فکر می کردم منظورش از این جمله چیه که ادامه داد: «یه چیزی رو می دونی از روزی که تو با یقین گفتی از اون آب نباتا نمی خوری، چون ژلاتین خوک توشه، من هم دیگه نخوردم!» موضوع مال چند شب پیش از اون بود که یکی از بچه ها بهم از این آب نبات کشدارها تعارف کرد و چون توش ژلاتین داره و ژلاتین اروپا هم معلومه از چی تأمین می شه، من نخوردم. وقتی امبروژا ازم پرسید که چرا نمی خورم، خیلی جدی بهش گفتم چون خدا دستور داده. تعجب کردم. گفتم: «اما اون دستور مال مسلمونهاست تو چرا نمی خوری؟» گفت: «مگه تو نگفتی این رو خدا گفته؟ اگه واقعا خدا گفته این رو نخورید، من هم نمی خورم. اگه خدا یه حرفی رو بزنه، دیگه به دین ربطی نداره. همه باید همون کار رو انجام بدیم. اما، من چه طور می تونم مطمئن بشم که این واقعا حرف خداست؟» بعد شروع کرد به تعریف کردن داستان زندگیش: «...من دوستی دارم که در واقع نامزدمه و قرار گذاشتیم ازدواج کنیم. من خیلی دوستش دارم؛ خیلی خیلی زیاد. اما اون لاییکه. به همین دلیل، من براش شرط گذاشتم. گفتم باید به خدا معتقد باشه. من دوست دارم برم کلیسا و دعا کنم. دوست دارم به بچه هام یاد بدم که چه طور باید از خدا اطاعت کنن. با وجود پدری که این طور حرفا براش بی خوده، من چه طور باید بچه هام رو درست تربیت کنم؟ من بهش گفتم که یک سال برای درسم می رم فرانسه. توی این مدت با هم در تماسیم. تا وقتی برگردم، تو وقت داری که فکر کنی و خدا رو پیدا کنی. چند شب پیش تلفنی با نامزدم صحبت کردم، هیچ امیدی نیست. نه این که نتونه؛ نه! نمی خواد خدا رو ببینه. من نمی دونم چرا! چون اگه خدا رو نبینی، مجازی هر کاری انجام بدی و این چیزیه که من ازش متنفرم. چند شب پیش به من گفت که مثل همیشه خیلی دوستم داره، اما حاضر نیست درباره ی این مسئله فکر کنه.» 📚 ادامـه دارد... 📒 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
آیا «شنبه ۱۰دی ماه» به چله پایبند بودید؟! 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
🍃خاطرۀ هر روزه‌ام دلم را دفتری کرده‌ام و هر روز خاطره‌ای را در آن می‌نویسم؛ حالا که بر می‌گردم و خاطرات گذشته‌ام را در این دفتر می‌خوانم، جز خاطرۀ فراق تو هیچ خاطرۀ دیگری در آن ننوشته‌ام؛ اما هیچ کدام از این خاطره‌ها تکراری نیست. فراق تو هر روز یه خاطرۀ جدید است. خدا نکند فراقت، قصۀ تکراری زندگی‌ام شود. من از این تکرار می‌ترسم. صبحت بخیر خاطرۀ هر روزه‌ام! 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
✍امیرالمومنین علیه السلام: هيچ مؤمنى نيست كه مهمان را دوست بدارد ، مگر آن كه چون از قبرش بر مى خيزد ، چهره اش مانند قرص ماه مى درخشد ، و اهل محشر مى نگرند و مى گويند : اين ، كسى جز پيامبرى مُرسل نيست! و فرشته اى مى گويد: اين ، مؤمنى است كه مهمان رادوست مى دارد و او را گرامى مى شمارد و راهى جز رفتن به بهشت ندارد. 📚(بحارالأنوار : ج ۷۵ ص ۴۶۱ ح ۱۴) ✨ 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کو تأثیر شما... ◾️ صحبت های استاد فرج نژاد با شیعیان هند پی‌نوشت: هر گِردی گردو نیست، هر فعالیتی تاثیرگذار نیست... ‌ #⃣ 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
شهادت فرصتی است برای رسوایی دل های عاشق و آگاهی مردم از خوبی های خوبانی که گمنام بوده اند و محل اثبات صداقت و شجاعت مدافعان حق است.. 🖼شهید مدافع امنیت«بسیجی پاسدار محسن رضایی» 🔹سرهنگ پاسدار محسن رضایی شب گذشته توسط اشرار مسلح ضدانقلاب در شهر سمیرم اصفهان به شهادت رسید. #⃣ 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
موسسه نجوا
🦋زیارت عاشورا 🦋 با نوای علی فانی گوش بدید و لذت ببرید 🙃 #⃣ #زیارت_عاشورا #صوت 📌 ایتا؛خانواد
🦋زیارت عاشورا 🦋 با نوای علی فانی «روز سوم چله» گوش بدید و لذت ببرید 🙃 #⃣ 📌 روبیکا،یه جا به جا همه جا ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
269260462439.mp3
4.88M
🔴 ۱۴ دقیقه طوفانی در مورد حجاب ! پاسخ به یک سوال مهم : ما حجاب نمیخوایم‌؟! #⃣ 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
📚کتاب خاطرات سفیر صداش می لرزید ادامه داد: «من هم بهش گفتم که من هم خیلی دوستش دارم اما خدا رو خیلی بیشتر از اون دوست دارم. به همین دلیل دیگه حاضر نیستم به ازدواج با او فکر کنم.» رو کرد به من. خدا توی چشماش چشمه جاری کرده بود. با بغض گفت: «این یعنی من به خاطر خدا به عزیزترین دوستم گفتم نه. پس، من برای خدا زندگی می کنم این همون چیزیه که تو اون روز به ویدد گفتی؛ نه؟ این که آدم هایی هستن که همه ی زندگیشون برای خداست و نه فقط ساعات دعا کردنشون من هم جزو اونام مگه نه؟» گریه می کرد. حس کردم فشار زیادی روی قلبشه. خودش ادامه داد: «من برای خدا زندگی می کنم. حالا هم می خوام بدونم واقعا خدا چه چیزایی گفته. من نگرانم! پریشب تا دیر وقت با بچه ها درباره مسیحیت و اسلام صحبت کردم. ریاض گفت که مسیحیت تحریف شده. این راسته؟ اون بهم گفت که بیام پیش تو به و این سؤال ها رو از تو بپرسم. حالا تو به من بگو اگه اونایی رو که من تا حالا خوندم خدا نگفته، پس خدا چی گفته؟!» بغلم کرد. اشکاش روی مقنعه م می ریخت کنار اتوبان نشستیم؛ کاری غیر معمول و غریب. یه نفر این گوشه ی اتوبان داشت برای خدا گریه می کرد؛ کاری غیر معمول تر و غریب تر. چه حالی شدم! بغلش کردم. باهاش نشستم. باهاش به از دست دادن یک عزیز فکر کردم. باهاش به خدا متوسل شدم. باهاش گریه کردم. باید برای خدا از عزیزترین متعلقات بگذری تا خدا برات دعوتنامه ی اختصاصی بفرسته. گفتم: «اشکای فرشته ها روی صورت تو چه کار می کنه دختر مسلمون؟!» سرش رو بلند کرد نگاهم کرد گفتم: «اسلام یعنی تسلیم بودن در برابر خدا. تو خودت گفتی که تسلیم خدایی!» از پشت چشمه های چشماش خندید. گفتم: «من به دوستی با تو افتخار می کنم. خدا به همه کمک می کنه. اما تو، به خاطر خدا، از عزیزترین فرد زندگیت گذشتی. مطمئن باش اون برای این کار تو پاداش خیلی ویژه‌ای در نظر گرفته. اون به تو خیلی ویژه کمک می کنه. من یقین دارم تو اون چیزی رو که دنبالش هستی پیدا می کنی.» درباره ی مسیحیت حرف زدیم، درباره ی دینداری صحبت کردیم، درباره ی زندگی با افراد معتقد، درباره ی آیه ۲۱۶ سوره بقره: «عَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ» و چه قدر از شنیدن این آیه لذت برد! قرار شد برای یکی از کشیش هایی که بهش اعتماد داره پیام بگذاره و درباره ی تحریف انجیل بپرسه. کم کم داشتم می فهمیدم چرا اون دختر باید سر بحثای ما سر می‌رسید و باید همیشه توی گفتگوهای ما می بود. توی خوابگاه اتفاق خیلی قشنگی افتاده بود و اون این که جلسات بحث منظمی تشکیل شده بود و برای من خیلی جالب بود که بچه‌ها اون قدر جدّی بحث ها رو دنبال می‌کردن. خیلی احساس رضایت می کردم. خیلی خوشحال بودم. از خدا می خواستم همه مون کارگرای خوبی برای خدا باشیم. اون تنها کسیه که دستمزد خدمتکاراش رو خیلی بیشتر از اون چه حقشونه بهشون می ده. 📚 ادامـه دارد... 📒 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
278267775325.mp3
7M
‌ ⭕️ گاهی عبادات و اعمال خیر ما، عینِ بی‌تقوایی‌اند ... اگر،باعث شوند شئونات و مقاماتی معنوی برای خود تصور کرده و دیگران را ریز و خودمان را آبرودار ببینیم❗️ ‌ ✧ در چنین مواقعی، خویشتن‌داری، آن است که: از هر آنچه قلبمان را درگیر کرده فاصله بگیریم، حتی کارهایی با ظاهر مقدس! ‌ #⃣ 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر معظم انقلاب: رسوایی دولت آمریکا... تفکر راهبردی در پیشبرد امور... #⃣ 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
آیا «یکشنبه ۱۱دی ماه» به چله پایبند بودید؟! 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
🍃حقیقت عالم تو محور حقایق عالمی. با تو معنای همۀ واژه‌ها به هم می‌ریزد. واژه‌ها اگر به تو نگاه نکنند، با خودشان غریبه می‌شوند. اگر حرف تو در میان نباشد، قهرمان را نمی‌شود معنا کرد. قهرمان‌ها در نسبت با تو تعریف می‌شوند. حاج قاسم قهرمان است؛ امّا نه فقط برای این که رسم جنگیدن را خوب بلد بود و جنگ‌ها را یکی یکی فتح می‌کرد. او قهرمان است چون کارش برداشت بارهای غم تو را از روی دلت برداشت. کسی اگر دنیا را فتح کند؛ بی آن که لبخندی به لب تو بنشاند، ضعیف‌ترین آدم دنیاست. خوش به حال حاج قاسم به خاطر همۀ لبخندهایی که به تو هدیه کرد. کاش من هم قهرمان لبخندهای تو می‌شدم. صبحت بخیر حقیقت عالم! #⃣ 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
🌷 امیرالمؤمنین (عليه السلام) : ✍ اِحذَر أن يَخدَعَكَ الغُرورُ بِالحائِلِ اليَسيرِ، أو يَستَزِلَّكَ السُّرورُ بِالزّائِلِ الحَقيرِ 👌 بپرهيز از اين كه فريفته شدن به اين دنياى دگرگون شونده ناچيز ، تو را گول بزَنَد ، يا شاد گشتن به اين فناپذير بى ارزش ، تو را بلغزاند 📚 (غررالحكم حدیث ۲۶۱۲) ✨ 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢
شهیدی‌که‌برای‌آب‌نامه‌ می‌نوشت🥀 شهید یوسف قربانی محل تولد : زنجان تاریخ تولد :  ۱۳۴۵ تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ نام عملیات: کربلای۵ منطقه عملیاتی: شلمچه – پاسگاه کوت سواری شهید غواص،  یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را ندارد ۶ ماهش بود که پدرش را از دست داد در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادر بزرگش را هم از دست داد برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد... زمانی هم که شهید میشه ، غریبانه دفنش می کنند🖤🔗 چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عج‌الله نامه برای آب... همرزم یوسف می‌گوید هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم ، کسی را ندارم که... 🙂 #⃣ 📌 ایتا؛خانواده،ارتباط و دانایی ♨️ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ 🎙 ما را دنبال کنید 🔎 📢 ندای جوان انقلابی 👊 🆔 @NAJVA_ORG 📢