eitaa logo
نشریه عهد
2.5هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
428 ویدیو
118 فایل
نشریه علمی و فرهنگی #عهد بستری برای گفتمان انقلاب اسلامی در حوزه‌های علمیه و عموم مخاطبین 🔰 متعلق به خانه طلاب جوان انتقادات و پیشنهادات همکاری ،تبادل @gohari_67
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️تنها راه حل؟ 🔶 سیاست ورزی در جامعه چند مذهبی و چند فرهنگی لبنان دشوار است؛ لبنان سه طایفه مذهبی اصلی دارد؛ مسیحی مارونی، سنی و شیعه که هر یک بر اساس قانون، مسئول نهادی از نهادهای قدرت در لبنان هستند؛ ریاست جمهوری از آن مسیحیان است، نخست وزیری مالِ اهل سنت و ریاست مجلس سهم شیعیان. و باز در هر طایفه چند حزب قدرتمند وجود دارد که گاه شاخه نظامی نیز دارند (مانند حزب الله و امل در طایفه شیعه یا کتائب و قوات اللبنانيه و المردة در میان مسیحیان) و هر کدام در سیاست سهمی دارند . 🔹چاره این وضع شکننده چیزی جز وحدت نبود که سید به جد آن را دنبال می کرد . مرحوم حسین شیخ الاسلام (سفیر پیشین ایران در سوریه تعریف میکند: "من در سفری با آقای نبیه بری، رئیس مجلس لبنان، دیدار کردم. او رهبر جنبش امل بوده و در مقطعی با حزب الله جنگیده است. اما در آن زمان از سید حسن نصرالله ممنون بود. او میگفت که سید حسن نصرالله در اوج جنگ ۳۳ روزه برایم پیغام فرستاد: "من جنگ را از نظر نظامی فرماندهی میکنم؛ ولی در صحنه سیاسی شما جنگ را فرماندهی کنید." نبیه بری می داند که ثمره جنگ در بهره برداری سیاسی از آن است و آقای نصرالله خالصانه آن را در طبق اخلاص قرار داد و به ایشان تقدیم کرد. سید حسن خیلی خوب توانست وحدت درونی لبنان را حفظ کند . ✍️هادی حسن زاده 📱خواندن مطلب کامل 👇 👈 شماره98 نشریه عهد 👉 🔰 کانال نشریه عهد 🔰 https://eitaa.com/joinchat/3229286474Cc283d72f64
❇️ شهید تراز تمدن اسلامی ▫️ حجت الاسلام استاد یزدان پناه 🔸ما شاید در کار شهید سلیمانی عظمت او را ببینیم ولی از ظرفیتی که در انقلاب اسلامی برای پرورش این شخصیت روی داده است هم باید سخن گفته شود انقلاب اسلامی همراه با خودش دسته ای از پدیده های متناسب با خود را فراهم کرده است و این نمایی است از تمدن اسلامی که ما درصدد آن هستیم. 🔹مغز تمدن اسلامی معنویت و عرفان و توحید است بدون اینکه سهم سایر موارد را کم کنیم این بحثی که الان می‌خواهیم وارد شویم نمونه‌ای است از نشان دادن اینکه چگونه معنویت مغز است. همین مسئله را در سایر مسئله های اجتماعی باید پی بگیریم برخی می‌گویند تمدن اسلامی یعنی جمع دنیا و آخرت. اما مسئله بیش از این است. مغز تمدن اسلامی می‌شود فوق آخرت که خداوند متعال است. 🔸تلقی خودم نسبت به حاج قاسم سلیمانی این است که ایشان اندیشه شهادت را به عمق ویژه‌ای رسانده است. من از ایشان به عنوان ابرشهید و شهید متعالی در تراز تمدن اسلامی یاد می‌کنم. ابر شهید و شهید متعالی در تراز تمدن اسلامی چگونه شخصیتی است؟ چه اضلاعی است که ایشان را به اینجا می کشاند و تبدیلش می‌کند به این شخصیت. وقتی می‌گوییم اضلاع، مرادمان آن معانی نهفته پشت صحنه است. 🔹ما چند زاویه ورود به بحث داریم که در مکتب امام (ره) به نحو واضح اینها وجود دارد یکی از آنها سه گانه‌ای است به عنوان معنویت، عقلانیت و عبودیت این سه گانه پایه انقلاب ماست. 📱 خواندن کامل این یادداشت👇 👈 شماره۶۴ نشریه عهد 👉 🔰 کانال نشریه عهد 🔰 🆔 @nashriyeahd
💢 رابطه آیت الله طالقانی و مجاهدین خلق ✴️ رابطه آیت الله طالقانی با مجاهدین خلق را می‌توان به سه دوره مشخص تقسیم کرد. دوره اول، از آشنایی طالقانی با بنیانگذاران این سازمان به خصوص حنیف نژاد و سعید محسن قبل از تأسیس سازمان شروع شد و تا کشته شدن حنیف نژاد و یارانش ادامه یافت. در این دوره آیت الله طالقانی در راستای تحقق نظام اسلامی، از حامیان جدی مجاهدین محسوب می‌شد. 💠 دوره دوم با کشته شدن حنیف نژاد و یارانش شروع شد و تا تغییر ایدئولوژی سازمان در سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ ادامه یافت. آیت الله طالقانی ضمن حفظ ارتباط خود با مجاهدین و تلاش در هدایت آن‌ها به راه صحیح، نهایتاً با آگاهی از تغییر موضع و ایدئولوژی مجاهدین، با آن‌ها قطع همکاری کرد و تقریباً کاری با آن‌ها نداشت و حتی در زمانی که در زندان به سر می‌برد با همراهی کردن سایر علما، حکم به نجاست مجاهدین خلق، بخاطر تغییر ایدئولوژی و مارکسیسم شدن دادند. ❇️ دوره سوم که به نوعی می‌توان آن را یک رابطه یک طرفه نامید، از زمان قطع همکاری آیت الله طالقانی با این گروه آغاز شد و تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ادامه داشت. در این دوره مجاهدین سعی داشتند تا با مصادره وجهه طالقانی به نفع سازمان خود، از نفوذ و محبوبیت وی برای دستیابی به قدرت استفاده کنند. اما آنچه مسلم است، پس از انحراف مجاهدین، آیت الله طالقانی نیز همچون اکثر روحانیون انقلابی آن روز با آنان هیچگونه همکاری نداشت. ✍️ حشمت الله عزیزی 🔰 کانال نشریه عهد 🔰 🆔 @nashriyeahd
❇️ اگر از شهید مدرس بیشتر نباشد، کمتر نیست 💢 بسیاری از تاریخ‌نگاران و تاریخ آگاهان معاصر ما نیز نه‌تنها قائل به سیاست‌گریزی ذاتی و سیاست نشناسی حاج شیخ عبدالکریم نیستند؛ بلکه ایشان را دارای بینش سیاسی ژرف دانسته و کار سترگ وی–تأسیس حوزه– را نقطه عطفی در ایجاد پیامدهای بزرگ سیاسی برمی‌شمارند. 🔸 بر بنیاد این تحلیل، عدم موضع‌گیری مستقیم در برابر رضاخان، نه از سر ترس، بی‌تفاوتی و یا انزوا که کاملاً با دوراندیشی و درایت صورت گرفت تا حیات حوزه نوپای قم را در فضای مرگبار حکومت رضاخان، استمرار بخشد. ▪️استاد عبدالحسین حائری، استاد محمد شریف رازی، آیت‌الله علی کریمی جهرمی، استاد علی ابوالحسنی (منذر)، دکتر موسی فقیه حقانی، دکتر محمدحسن رجبی دوانی، دکتر موسی نجفی، دکتر یعقوب توکلی، استاد ابوالفضل شکوری، استاد قاسم تبریزی، دکتر ذکرالله محمدی، دکتر مرتضی محمدی و... ازجمله کسانی هستند که هرکدام به نحوی این نظریه را تقویت کرده‌اند؛ حتی مرحوم والد ما، استاد ابوالحسنی (منذر) با قاطعیت می‌فرمود: به‌جرئت عرض می‌کنم که فهم و بینش سیاسی آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری، اگر از شهید مدرس بیشتر نباشد، کمتر نیست. 🔹 حاج شیخ به‌خوبی دریافته بود که رضاخان کاره‌ای نیست و حوزه مستقیم با خود دربار انگلیس طرف است. در آن روزگار، عمّال انگلستان دنبال کوچک‌ترین بهانه‌ای می‌گشتند تا حوزه را از اساس برچینند، لذا حاج شیخ می‌کوشید تا بهانه به دست آن‌ها ندهد. ✍️ استاد محمدصادق ابوالحسنی 🔰 کانال نشریه عهد 🔰 🆔 @nashriyeahd
💠 کَشَفنا خمینی 🌀 براى بعثی ها مهم بود كه روحانى، پاسدار، فرمانده، شخصیت‌های این‌چنینی را شناسايى كنند و لذا افراد را به‌شدت تحت‌فشار قرار می‌دادند كه خودشان را معرفى كنند يا ديگران آن‌ها را لو بدهند. 🔹 تا بیست‌وهفت روز به‌شدت دنبال اين بودند كه بنده را به‌عنوان روحانى شناسايى كنند، درنهایت روز بيست و هفتم اسارتم، بعثی‌ها متوجه شدند كه من طلبه هستم، و وقتى طلبه بودن من را فهمیدند، من را وسط حیاط اردوگاه بردند و مجموعه صدامی‌ها، افسر و درجه‌دار و سرباز، دور من حلقه زدند، و شروع کردند به رقصيدن و شادى كردن، و اشعارشان هم اين بود «كَشَفنَا خمينى»، بعد از این كه كلى كوبيدند و رقصيدند و خنديدند و تمسخر و تحقير کردند، فرمانده آن‌ها دستور داد که کتک زدن را شروع کنند. 🔸 در دست هركدام از آن‌ها كابل يا شلاق يا باتوم بود، یک‌لحظه احساس كردم كه مثل باران، شلاق و كابل و... از فرق سر تا ناخن پایم را فراگرفته است؛ مقدارى تحمل كردم اما کم‌کم جلوى چشمانم سياهى رفت، کم‌کم نفسم داشت قطع می‌شد و قلبم از تپش می‌افتاد، خلاصه تا آنجايى كه می‌توانستم تحمل كردم اما در حین شکنجه از هوش رفتم و من را بين بقيه رفقایم انداختند و بعد از مدتى هم متوجه شدم كه كتف دست راستم را با باتوم شكستند كه هنوز هم اين دستم بالا نمی‌آید. 🎙مصاحبه با حجت الاسلام شاکری فر 🔰 کانال نشریه عهد 🔰 🆔 @nashriyeahd