زلزله شدید در افغانستان با ۵۰ کشته و ۶۵ زخمی
🔹یک مسئول دولتی افغانستان به شبکه الجزیره گفت: زلزله بامداد امروز ولایت پکتیا در شرق افغانستان ۵۰ کشته و ۶۵ زخمی بر جای گذارده است.
🔹مرکز لرزه نگاری آمریکا شدت این زمین لرزه را ۶.۱ ریشتر اعلام کرد./ اعتمادآنلاین
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
(✌️تاظهور✌️)
زلزله شدید در افغانستان با ۵۰ کشته و ۶۵ زخمی 🔹یک مسئول دولتی افغانستان به شبکه الجزیره گفت: زلزله ب
۲۵۵ کشته در زلزله جنوب افغانستان
🔹منابع محلی در ولایت پکتیکا در جنوب شرقی افغانستان اعلام کردند که بر اثر وقوع زلزله شدید در شهرستان گیان این ولایت، بیش از ۱۰۰ نفر کشته و یا زخمی شدهاند. یک منبع محلی در این رابطه گفت: تنها به بیمارستان شهرستان ارگون پکتیکا ۳۵ جسد و بیش از ۶۰ زخمی انتقال داده شده است.
🔹خبرگزاری الجزیره نیز گزارش داده که در این حادثه بیش از ۲۵۵ نفر کشته و ۱۵۰ مصدوم شدند و به مناطق مسکونی خسارت زیادی وارد شده است. قدرت این زلزله ۶.۱ ریشتر اندازگیری شده که کابل، خوست، پکتیا، پکتیکا، لغمان، غزنی و لوگو را لرزانده است.
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین ویدئو از زلزله افغانستان
🔹بسیاری از مردم از زلزله ولایت پکتیکا متاثر شده اند
🔹 دولت اقدامات جدی برای تخلیه مجروحان انجام داده است.
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دراولين ساعات فصل تابستان☀️
براتون
قلبی عاری از 💚
بغض و کدورت
چشمی بینا
دستی توانگر
دل آسمونی💚
آرزومندم🙏
تابستان مبارک💚🍀💚
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
*امروز زاد روز مردی بزرگ در سرزمین ایران است... نادر شاه افشار (زاده ۱۰۶۷ شمسی کلات نادری – مقتول ۱۱۲۶ درقوچان)*
که پیش از پادشاهی نادر قلی خوانده میشد ، ملقب به تهماسب قلی خان از ایل افشار خراسان که از ۱۱۱۴ تا ۱۱۲۶ خورشیدی پادشاه ایران و بنیانگذار دودمان افشاریه بود. او از مشهورترین پادشاهان ایران ، پس از اسلام است . سرکوب افغانها و بیرون راندن عثمانی و روسیه از کشور و تجدید استقلال ایران و نیز فتح دهلی و ترکستان و جنگهای پیروزمندانه او سبب شهرت بسیارش شد. همچنین او آخرین کشورگشا و فاتح آسیایی است ....
*" نادرشاه " ؛ فرزند شمشیر ،*
*وآخرین فاتح مشرق زمین ...*
*بی گمان نالایق ترین پادشاه صفوی و ایران در درازای تاریخ، نهمین پادشاه صفوی، شاه سلطان حسین بودکه تمام زندگی خود را صرف عقاید مذهبی کرد و......*
سرانجام حکومتش بدست محمود افغان سرنگون وبعد از مرگ محمود، قدرت بدست اشرف افغان افتاد، در طول مدت حکومت ننگین افغانها، ایران توسط افغانها، روسها و ترکان عثمانی اشغال و ایرانیان سخت ترین، خفت بارترین وهولناکترین شرایط را تحمل میکردند !
*تا اینکه " نادرشاه فرزند شمشیر و اخرین فاتح مشرق زمین " سر بر اورد !*
"اشرف افغان" و لشکریانش پس از شکستی خفت بار از نادر و سپاهیانش در اصفهان و دامغان به قندهار و هرات گریختند، نادر در پی انان قندهار را محاصره و بسیاری از لشکریان افغان را کشت و تارومار کرد ، حدود ۸۰۰ تن از افسران و جنگجویان افغان به دهلی گریختند و به دربار "محمدشاه" پناهنده شدند، نادر چندین بار تقاضای استرداد انان را نمود ،درباریان هندوستان نه تنها ترتیب اثری ندادند و بلکه اخرین فرستادگان نادر را نیز گردن زدند، زیرا معتقد بودند نادر شجاعت، سپاهیانی اماده و توانایی جنگ با ارتش پرشمار و قدرتمند هندوستان را ندارد،
اما، نادر فرزند شمشیر، تمامی محاسبات دربار محمدشاه را بهم ریخت، هندوستان را فتح و افسران افغان را در دهلی به دار اویخت،⚘ سپس محمدشاه امان خواست، نادر در قبال کلید خزانه سلطنتی، هندوستان و محمدشاه را رها کرد و فاتحانه با غنائمی ارزشمند و پرشمار به ایران بازگشت،⚘
*نادر ﺷﺎﻩ ﺑﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ترکیه ﺍﺧﻄﺎﺭ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ هرچه سریعتر ﺗﺮﮎ ﮐﻨﺪ ، ﺍﻣﺎ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ گستاخانه ﺷﻌﺮ ﺯﯾﺮ ﺭﺍ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺎﺩﺭ میفرستد :*🌹
ﭼﻮ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻗﺸﻮﻧﻢ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﮐﻨﯽ
ﺳﺤﺮﮔﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﺮ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﮐﻨﯽ
ﺍﮔﺮ ﺁﻝ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺣﯿﺎﺗﻢ ﺩﻫﺪ
ﺯﭼﻨﮓ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﻧﺠﺎﺗﻢ ﺩﻫﺪ⚘
ﭼﻨﺎﻧﺖ ﺑﮑﻮﺑﻢ ﺑﻪ ﮔﺮﺯ ﮔﺮﺍﻥ
ﮐﻪ ﯾﮑﺴﺮ ﺭﻭﯼ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻥ
و ﻧﺎﺩﺭﺷﺎﻩ ﻫﻢ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ مینویسد :⚘
ﭼﻮ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺷﻮﺩ
ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺯ ﭘﯿﺸﺶ ﮔﺮﯾﺰﺍﻥ ﺷﻮﺩ
ﻋﻘﺎﺏ ﺷﮑﺎﺭﯼ ﻧﺘﺮﺳﺪ ﺯ ﺑﻮﻡ
ﺩﻭﻣﺮﺩ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺩﻭﺻﺪ ﻣﺮﺩ ﺭﻭﻡ
ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺖ ﯾﺰﺩﺍﻥ ﺩﻫﺪ ﺭﻭﻧﻘﻢ
ﺑﻪ ﺍﺳﮑﻨﺪﺭﯾﻪ ﺯﻧﻢ ﺑﯿﺮﻗﻢ ⚘
*ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭ ﻧﺒﺮﺩﯼ ﺳﻬﻤﮕﯿﻦ ﺍﺭﺗﺶ قدرتمند "ﺗﻮﭘﺎﻝ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﭘﺎﺷﺎ " ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ترکیه ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﻢ ﮐﻮﺑﯿﺪ ﻭ ﺧﺎﮎ ﻭﻃﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﺮﮐﺎﻥ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ متجاوز ﺑﺎﺯﭘﺲ ﮔﺮﻓﺖ* ،🌹
*بدون تردید ﭘﺲ ﺍﺯ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﺑﻮﺩ، ﺩﺭ ﺍﻭﺍﺧﺮ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘۀ ﻗﻔﻘﺎﺯ*،
ﻧﺎﺩﺭﺷﺎﻩ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺷﮑﺴﺖ ﺳﻬﻤﮕﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺭﺗﺶ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ🌹 ﺭﻭﯼ تخته ﺳﻨﮕﯽ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﺳﻔﺮﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﭘﻬﻦ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺗﮑﻪ ﺍﯼ ﻧﺎﻥ ﻭ ﭼﻨﺪ ﭘﯿﺎﺯ نهاده بودند ⚘. ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺣﺎﻝ فرمان ﺩﺍﺩ ﺳﻔﯿﺮ ﺭﻭﺳﯿﻪ " ﮔﺎﻟﯿﺘﺰﯾﻦ " ﺭﺍ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﺭﺗﺶ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭﺵ ﺍﻭﺭﺩﻧﺪ ، *ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﺯ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﺧﻮﻧﯿﻦ ﺩﻭ ﻧﯿﻢ میکرﺩ ﺑﻪ ﺻﺤﻨﻪ ﻧﺒﺮﺩ ﻭ ﮐﺸﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :*⚘
ﺍﻗﺎﯼ ﮔﺎﻟﯿﺘﺰﯾﻦ ، ﺳﺮﯾﻌﺎ ﺑﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺘﺒﻮﻋﺘﺎﻥ ﺍﻃﻼﻉ ﺩﻫﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﺭﺗﺶ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ هرچه سریعتر ﺗﺮﮎ ﮐﻨﺪ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺗﻤﺎمی سپاهیانتان ﺭﺍ از دم تیغ گذرانده ﻭ ﺍﺟﺴﺎﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﻡ .
*ﮔﺎﻟﯿﺘﺰﯾﻦ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺧﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﺎن ﺮﻭﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻠﮑﻪ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﻧﻮﺷﺖ :*
*" ﻧﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﻥ ﻣیداد " !!!*⚘🌹
*"چه بسا این مرد قادر است روسیه و حتی اروپا را به تصرف دراورد، ﺻﻼﺡ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ هرچه سریعتر ﺧﺎﮎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﻨﯿﻢ "*⚘🌹🌹
*ﺍﺭﺗﺶ ﺭﻭﺳﯿﻪ ﭘﯿﺮﻭ ﺁﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺩﺭ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﯾﮑﻤﺎﻩ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺟﻨﮕﯽ ﺗﺮﮎ کرد*،⚘🌹
ملتی که تاریخ کشورش را نداند، سزاور بردگیست😞
لطفا آنقدر انتشار دهید که خواندن تاریخ ایران باب شود و افتخارات گذشته دور و نزدیک برای هر ایرانی غیرتمندی یادآوری شود..🌿🌿
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
سلام و ارادت
از امروز تاریخ سرگذشت نادرشاه برا گروه میذارم اگه بچه های گروه به تاریخ علاقه دارند من هر روز یک قسمت براتون میفرستم !
درود بر همگی روزتون بخیر!
تقدیم به گروه همکلاسی ها
قسمت اول تقدیم حضورتان
زندگی نامه نادر شاه افشار ( پسر شمشیر ) قسمت اول
در خراسان بزرگ در ناحیه درگز ، روستای دور افتاده ای بود که نامش دستگرد بود ، در این روستا تیره ای ایرانی به نام افشار زندگی می کردند که با گله داری و پوستین دوزی امورات خود را می گذراندند
سحرگاه یک شب نسبتاً سرد پاییزی در سال ۱۱۰۰ هجری ، زن روستائی بنام هاجر ، درد زایمان امانش را بریده بود ، شوهرش امام قلی برای چرای گله گاو و گوسفند ، به صحرا رفته بود ، قابله سالمند روستایی برای پرستاری از هاجر ، کمر بسته بود ، هاجر درد زیادی می کشید که او را تا آستانه مرگ پیش برده بود ، سرانجام درست هنگامی که نزدیک بود پنجه مرگ ، مرغ جان او را از قفس تنش بیرون بکشد ، نوزاد به دنیا آمد
آفتاب نیمروز (ظهر) تمامی دشت را پوشانده بود که امامقلی با شتاب به چادر آمد تا ببیند چه بر سرِ همسرش آمده ، زنان تیره افشار دور او حلقه زدند و او را بشارت دادند که پسری بسیار قوی و غیر عادی به دنیا آورده ، امامقلی مشتاق دیدن او شد و به چادر در آمد و با دیدن همسر رنگ پریده اش ، با قدردانی تمام او را بوسید ، زنان تیره افشار ، نوزاد را آوردند ، امامقلی با دیدن بچه که بسیار قوی و تنومند بود گفت چنین بچه ای واقعاً نادره ، در همین حال کدخدای ده نیز به چادر آمد و وقتی که درشتی و تندرستی بچه را دید لبخندی زد و گفت واقعا این بچه نادره (نایاب ، کمیاب) ، همانجا اسم این نوزاد ، نادر نامیده شد و بدینسان پهلوان پر آوازه دیگری در گوشه ای از خاک قهرمان پرور ایران زمین ، زاده شد
سال ها یکی پس از دیگری گذشت ، نادرقلی ۷ ساله و ۱۰ ساله و ۱۷ ساله شد امامقلی دیگر ، پیر و از کار افتاده شده بود ، نادرقلی و برادر بزرگترش ابراهیم ، سرپرستی و تیمار خانواده خود را عهده دار شده بودند
در یک شب تیره ، ناگهان ازبکان غارتگر به دستگرد تاختند و دارایی و گوسفندان و اسبان روستاییان را به غنیمت گرفتند ، دختران و پسران جوان را اسیر ، و با خود می بردند و هر که در مقابلشان ایستادگی می کرد به ضرب شمشیر و نیزه و گرز از پای می انداختند ، اما مقلی و ابراهیم ، پدر و برادر بزرگتر نادر به سمت کوههای الله اکبر فرار کردند ، ولی نادرقلی هفده ساله و جوان با وجود پای گریز ، فرار نکرد و با شهامت تمام در کنار مادرش ایستاد و گفت من ، مادرم را تنها نمی گذارم و بدون او قدم از قدم بر نمی دارم
ازبکان با تازیانه به جان نادر افتادند ، اما او از جان گذشته در همان جا ایستاد و گفت ، بدون مادرم ، با شما نخواهم آمد ، ازبکان که پایداری آن جوان رشید و سرسخت را دیدند تصمیم گرفتند هاجر سالخورده را نیز با خود ببرند به این امید که تا رسیدن به مقصد ، بر اثر خستگی از پای درآید و بمیرد
لشگر چپاولگر ازبک ، بهمراه اسراء براه افتادند ، شدت تابش خورشید و حرارت آفتاب لحظه به لحظه بیشتر می شد ، گرما و تشنگی ، عده ای از اسیران را یک به یک از پای درمیآورد ، هاجر دیگر ، تاب رفتن نداشت ، نادر از فرمانده غارتگران ازبک خواست تا مادرش را بر پشت یکی از اسب هایشان سوار کنند ، فرمانده پوزخندی زد و گفت ، تو خود خواستی که مادرت را بیاوری ، پس باید جورش را هم خودت بکشی ، نادر با مردانگی و غرور تمام گفت ، میپذیرم ولی باید دستهایم را باز کنید تا خودم مادرم را بدوش بگیرم
فرمانده ازبکان که می پنداشت نادر در آن گرمای طاقت فرسا ، چند گامی بیشتر نمی تواند مادرش را بر دوش بکشد دستور داد تا بند از دست های نادر بگشایند ، نادر بیدرنگ مادر را به دوش گرفت و به راه افتاد
نزدیک به یک فرسنگ دیگر راه پیمودند ، فرمانده ازبک زیر چشمی نادر جوان و تنومند را که بدون ذره ای ضعف راه می پیمود زیر نظر داشت و از پایداری و سرسختی و نیروی فوق العاده این جوان ، سخت در شگفت شده بود و در دل او را تحسین می کرد و بعبارتی ، از نادر خوشش آمده بود
سردار ازبک بناگاه دستور توقف داد و فرمان داد هاجر را از دوش نادر پیاده و بر پشت یکی از اسبان بنشانند ، و بدین گونه بود که نادر برای نخستین بار سخن خود را به کرسی نشاند
نادرقلی و مادرش چهار سال در اسارت ازبکان بودند ، نادر که در طول دوران اسارت ، سخت ترین کارها را به دستور ازبکان انجام میداد ناخواسته ، فولاد آبدیده شده بود
شب غم انگیزی بود ، درون خیمه ای مندرس و کهنه ، در اسارت ازبکان ، نادر روبروی مادرش بر روی گلیمی پاره نشسته بود ، هاجر علاوه بر پیری ، اینک کاملا فرتوت و درهم شکسته شده بود و بر بستری از پلاسی کهنه با مرگ دست و پنجه نرم می کرد و ساعتهای پایانی زندگی خود را می گذراند ، نادر در این ایام در آستانه ۲۱ سالگی بود و نگران و اندوهگین و ماتم زده چشم از
چشم مادرش برنمی داشت ، ناگهان هاجر چشم گشود و گفت ، پسرم ، دیگر به من امیدی نیست ، می دانم که در این چهار سال فقط بخاطر من روح سرکش ات را تسلیم این نامردان کرده ای ، امشب آخرین شب زندگی من است ، از این به بعد ، تو آزادی که از اسارت ازبکان بگریزی ، من تو را به خدا می سپارم و از خداوند خواسته ام قدرتی به تو بدهد که انتقام قوم و قبیله ات را از این غارتگران بستانی
نادر با چشمانی گریان و قلبی مجروح مادر را می نگریست ، آوای هاجر دردمند ، آهسته و آهسته تر شد تا اینکه نادر وحشتزده ، گوش خود را نزدیک به دهان مادر برد و دیگر آوایی نشنید ، در حالی که بغض راه گلویش را بسته بود به سختی گریست ، فردای آن شب ، پیکر بی جان مادر ستمدیده اش را در گورستان ازبکان به خاک سپرد و پس از بدرود با مادر ، در حالی که یک جهان کینه و خشم ازبکان در درونش انباشته شده بود از همان لحظه ای که از گورستان باز می گشت تصمیم به گریختن از اسارت و انتقام از ازبکان گرفت.
پایان قسمت اول زندگی نامه نادر شاه افشار
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
🌸🍃شروع تابستانی پر برکت
با ذکر شریف صلوات
بر حضرت محمد ﷺ
و خاندان مطهرش🍃🌸
(🍃)اَللّهُـمَّ
🌿(☘)صَـلِّ
🌱🌿(🍃)عَـلىٰ
☘🌱🌿(☘)مُحَمَّـدٍ
🍃☘🌱🌿(🍃)وَ آلِ
☘🍃☘🌱🌿(☘) مُحَمَّـدٍ
🍃☘🌱🌿(🍃)وَ عَـجِّلْ
☘🌱🌿(☘)فَرَجَهُـمْ
🌱🌿(🍃)وَ اَهْـلِکْ
🌿(☘)اَعْـدَائَهُمْ
(🍃)اَجْمَعِیـن
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
نام تو پناه است، نگاه تو امان است
آغوش تو، دلبازترین جای جهان است...
«قاسم صرافان»
💫 یا #امام_رضا علیهالسلام
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
✍ گفتهاند بهشت جایِ "مَن أتیَ الله بقلبٍ سلیم" است ...
جایِ قلبهای بیعیب!
اما من بهشتی را میشناسم؛
که سالهاست محل تیمار بدحالترهاست!
🌞 السلام علیک أیّها الإمام الرئوف.
ویژه ۲۳ ذیقعده، روز زیارتی #امام_رضا علیهالسلام
طرح ؛ استدیو "انسانِ تمام"
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
آیا فقط شیعیان 12 امامی وارد بهشت می شوند؟.mp3
502.1K
⭕️ سوال
❓آیا فقط شیعیان 12 امامی وارد بهشت می شوند؟
🎙استاد محمدی شاهرودی
📎 #اعتقادات
📎 #امام_زمان
📎 #شبهات
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️مجموعه مباحث تعبد و عقلانيت
🔸قسمت سوم:
🔸چرايي تعبد 1
🔈حجت الاسلام و المسلمين دكتر جعفري
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
خوش چشم. تحليل مسائل جديد آمريكا و ايران هسته اي 21 خرداد جهان آرا.mp3
15.86M
↙️پیشنهاد دانلود mp3
زمان: 64 دقیقه
حجم: 15 مگ
🔰تحليل مسائل جديد آمريكا و ايران هسته اي
🔸استاد سید مصطفی خوش چشم(کارشناس مسائل منطقه)
21 خرداد 1401 ـ برنامه جهان آرا
👌ویژه فعالین فرهنگی و سیاسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️مجموعه مباحث تعبد و عقلانيت
🔸قسمت پنجم:
🔸چرايي تعبد 3
🔈حجت الاسلام و المسلمين دكتر جعفري
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️مجموعه مباحث تعبد و عقلانيت
🔸قسمت اول
🔈حجت الاسلام و المسلمين دكتر جعفري
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️مجموعه مباحث تعبد و عقلانيت
🔸قسمت هشتم
🔈حجت الاسلام و المسلمين دكتر جعفري
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️مجموعه مباحث تعبد و عقلانيت
🔸قسمت دوم:
🔸چيستي تعبد و عقلانيت
🔈حجت الاسلام و المسلمين دكتر جعفري
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️مجموعه مباحث تعبد و عقلانيت
🔸قسمت هفتم
🔈حجت الاسلام و المسلمين دكتر جعفري
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️مجموعه مباحث تعبد و عقلانيت
🔸قسمت چهارم:
🔸چرايي تعبد 2
🔈حجت الاسلام و المسلمين دكتر جعفري
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️مجموعه مباحث تعبد و عقلانيت
🔸قسمت ششم
🔈حجت الاسلام و المسلمين دكتر جعفري
#نیروهای_متحد_اسلام
@NOORI82325
#یمن_پرچمدار_ظهور
هدایت شده از (✌️تاظهور✌️)
🥀🍂برادر شهـیدم،رحمان عزیزم🍂🥀
دلم گرفته ،غم بزرگی بر قلبم سنگینی میکند،
غمی از جنس از دست دادن فرزند دلبندم
*علی عزیزم*
روحـم پـژمـرد
صبر و طاقتم بـه سـرآمـد ...
از گذشـتـه ها شـــرمنـده ام و از آینده ها بیمناڪـم...
تنها تسلے ام آب دیده است
اشـڪـے ڪـه تقـدیم تـو و فرزند دلبندم میڪنیم ...
آبے ڪـه با آن دل خــود را شستــشــو مـیدهـیـم
و بـا ایـــن وسیله غمهــاے درونے خـود را تسـڪـین میبخـشیم ...
از آتش درونے خــود میڪاهـیـم و بـراے لحـظـه اے آرامش ضـمیــر مــے یــابیـم ...
🥀🍂برادر شهیدم رحمان جان،🍂🥀
دعایمان ڪن که برای صبوری براین غم جانکاه به دعایت سخت محتاجیم. ✋😔
🌷پنج شنبه است
🌹 #شهدا رویاد کنیم...
🌺با #ذکریک #صلوات و یک #فاتحه...
🖤برای در گذشتگان
🌷 شاید همه دلتنگیم ؛ بهر #پدرباشد
💐که نیست. یااینکه دل دیوانه وار دلتنگ
♥️ #مادرمیشود.
#یا که دلتنگ جگر گوشه مان ،فرزند دلبندمان،گل نشکفته زندگیمان که زود پژمرده شده. #روحشان قرین #رحمت_الهی
❤️تمام اسیران خاک
♻️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍوآلِ مُحَمَّدٍ
وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ♻️
#کانال_ما_را_به_دوستان_انقلابیِ_خود_معرّفی_نمایید
👈 به نیابت از قمرالعشیره ابالفضل العباس علیه السلام
(#صلوات_صلوات_صلوات)
✨جهت تعجیل و تسهیل در امر فرج ✨
#نیروهای_متحد_اسلام
@noori82325 #تمدن_نوین_اسلامی