فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 نااُمیدی در فضای رسانه ما تبدیل به کالای مدرن شده است!
🏷 بیاناتی از استاد حبیبالله #بابایی پیرامون تاثیر نااُمیدی در فضای رسانهای…
#⃣ #صیانت_از_ایران
جبههٔ #انقلاب اسلامی در فضای مجازی
✊🏻 @jebheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨تظاهراتکنندگان صدر در آستانه ورود به پارلمان عراق
🛑آمریکا کشتن سگهای ولگرد و روباه را مجاز کرد... آیا بی بی سی مجوز رسمی اعلام کشتار در آمریکا رو مانند قضیه ی مبهم #گندک ایران به خونخواری حاکمان ربط خواهد داد؟!
⚫️ اشک ریختن امام زمان ارواحنا فداه برای #امام_حسین علیه السلام
خطیب بزرگ شیعه مرحوم شیخ عبدالزهرا کعبی می گوید:
یک روز بعد از ظهر، وارد صحن مطهر امام حسین سلام الله علیه شدم؛ شخصی در مقابل یکی از حجره های صحن شریف،
کتاب های مذهبی می فروخت و من با وی سابقه آشنایی داشتم، چون مرا دید گفت: کتابی دارم که شاید برای شما نافع باشدو در آن اشعاری وجود دارد که زیبنده شما می باشد، و قیمت آن این است که یک بار آن را برایم بخوانی.
مرحوم شیخ عبدالزهرا می گوید:
آن اشعار- قصیده ابن عرندس حلی - گمشده من بود و مدت ها در جستجوی آن بودم. آن را گرفتم و هنگامی که به خواندن آن مشغول بودم، ناگهان سیدی از بزرگان عرب را دیدم که در برابرم ایستاده است و به اشعارم گوش می دهد وگریه می کند. چون به این بیت رسیدم:
🔹 ایقتل ظمآنا حسین بکربلا
🔹 فی کل عضو من انامله بحر
((چگونه است که حسین ، تشنه در کربلا کشته می شود
با آنکه در هر سر انگشت او دریاهایی از سرافرازی توان یافت؟))
گریه آن بزرگوار شدید شد و رو به ضریح امام حسین سلام الله علیه کرد
و این بیت را تکرار می نمود و همچون زن جوان مرده می گریست.
همین که اشعار را به پایان رساندم، دیگر آن بزرگوار را ندیدم.
برای دیدن ایشان، از صحن خارج شدم تا شاید آن جناب را بیابم ولی ایشان را ندیدم. به هر کجا رو نمودم، اثری نیافتم. گویا از برابر چشمم غایب شده است.
به یقین دانستم او حضرت حجت و امام منتظر ارواحنا فداه بوده است.
📚 ملاقات با امام عصر، ص۳۱۵
🔹 علامه امینی در کتاب الغدیر جلد ۷ ، صفحه ۱۴ قصیده ابن عرندس را آورده است و فرموده : در میان یاران و اصحاب ما معروف است که در هر مجلسی این قصیده خوانده شود، پیشوای ما امام زمان عج الله تعالی که چشم به راه اوییم و خداوند به زودی در فرجش تعجیل فرماید، در آن مجلس و انجمن تشریف فرما می شوند.
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️🎥 سوال
⁉️ اگه ماه محرم جزء ماه های حرام است پس چرا امام حسین علیه السلام در این ماه جنگ کردند؟
📎 #شکوه_حسینی
📎 #عزیزم_حسین
📎 #محرم
صدایِ کربلا ۳.mp3
11.82M
#صدای_کربلا ۳ 🏴
#مقام_معظم_رهبری
#استاد_شجاعی
▪️کربلا، اَلَک است! یک اَلَک از جنس نَفْس!
- کربلا ابزار غربال است!
- غربالی با سوراخهای ریز و درشت!
⚡️آنقدر سَوا میکند تا فقــط کسانی بمانند و به امام برسند که قدّ و قواره شان، به این حرفها بخورد!
آیا شما تا امروز، با اَلَکِ کربلا، آشنا بودهاید؟
آیا این الک در زندگی شما، منشاء اثر بوده است؟
💥همه نمیتوانند در کربلا سربازی کنند!
کتاب صوتی کاروان حسینی 1.mp3
3.16M
کتاب صوتی کاروان حسینی
قسمت 1⃣
ادامه دارد...
#ویژه_محرم
کتاب صوتی کاروان حسینی 2.mp3
3.58M
کتاب صوتی کاروان حسینی
قسمت 2⃣
ادامه دارد...
#ویژه_محرم
کتاب صوتی کاروان حسینی 3.mp3
4.02M
کتاب صوتی کاروان حسینی
قسمت 3⃣
ادامه دارد...
#ویژه_محرم
☢ پاسخ به چند پرسش اتمی
آیا بمب اتم داریم یا در تدارک ساخت/تهیه آن هستیم؟ نمیدانم.
آیا بمب اتم لازم داریم؟ بله.
اگر داشته یا قصد ساخت/تهیه آن را داشته باشیم، باید اعلام کنیم؟ مانند تمام امور سری دیگر، خیر.
آیا فتوای حرمت ممکن است تغییر کند؟ مانند تمام فتاوای تغییر یافته دیگر، بله.
آیا فتوای حرمت مانع ساخت/تهیه میشود؟ درصورت وجود قصد ساخت/تهیه، خیر. در آن صورت آنها که باید کارشان را انجام دهند با دستور از بالا بیسروصدا انجام میدهند.
درصورتی که قصد تهیه یا تولید سلاح هستهای را داشته باشیم و در عین حال آن را حرام اعلام کنیم، آیا دروغ گفتهایم؟ بله.
در این صورت مرتکب فعل حرام، و از عدالت ساقط شدهایم؟ خیر، حربه جنگی جایز و تقیه و دروغ مصلحتی برای حفظ دماء مسلمین واجب است.
امام خمینی(ره): «احکام اسلام برای مصلحت مسلمین است، برای مصلحت اسلام است... این حرفهای احمقانهای است که از همین گروهها القا میشود که خب، جاسوسی که خوب نیست! جاسوسی، جاسوسی فاسد خوب نیست، اما برای حفظ اسلام و برای حفظ نفوس مسلمین واجب است، دروغ گفتن هم واجب است، شرب خمر هم واجب است».
۶۰/۵/۲۷
@GhadiriNetwork
🚨#فوری
🔻چارچوب هماهنگی شیعی درباره رویدادهای امروز عراق، بزودی بیانیه صادر خواهد کرد.
❌در آبان و دی سال ۱۳۹۹ در مورد سیل در تهران و اطراف تهران گفته بودیم
همچنین در مقارنه ی زحل و مشتری هم در مورد سیل هشدار داده بودیم
البته سیل هنوز ادامه دار خواهد بود
و با اینکه تا کنون زلزله ها زیاد بوده در این یک سال گذشته ولی زلزله های اصلی و قوی قبل ظهور هنوز بوقوع نپیوسته
همچنین تا آخر سال شاهد شروع جنگها و هرج و مرجها در کشورهای مختلف خواهیم بود
بلاها با سرعت و قدرت بر سر مردم فرو خواهد آمد
اگر با دعا کردن بتوانیم ظهور را جلو بیندازیم برد کرده ایم وگرنه در بلاها گرفتار میشویم و متحمل ضررهای جانی و مالی و دنیوی و اخروی میشویم
#اللهمعجللولیڪالفرج✋💚
@NOORI82325
#التماس_دعامولاجانم😍💚
☑️آتش فتنه در عراق شعلهورتر میشود...
تظاهرات طرفداران صدر در بغداد در مخالفت با جلسه احتمالی پارلمان عراق
🔹طرفداران جریان صدر امروز شنبه در بغداد مجددا تجمع کرده و مخالفت خود با نامزدی محمد شیاع السودانی، برای نخست وزیری عراق را نشان دادند
🔹تصاویری که از تظاهرات امروز منتشر شده است نشان می دهد تظاهرات کنندگان موانع سیمانی را کنار زده اند و به ورودی منطقه الخضراء رسیده اند.
🔹تظاهرات کنندگان طرفدار صدر پیش از این و در شب گذشته به برخی مقرها و دفاتر چارچوب هماهنگی نیروهای سیاسی شیعه به ویژه جریان حکمت ملی عراق و حزب الدعوه حمله کردند.
اخبار تایید نشده ای حکایت دارد که ۱۵ خانوار از روستا های الیگودرز ناپدید شدند
خبر شهادت سرتیپ یحیی سریع سخنگوی نیروهای یمن که در برخی کانال های تلگرامی مطرح شده بود تکذیب میشود .
🔰طرفداران صدر به دنبال عمار الحکیم و فرماندهان حشد الشعبی
اخبار تایید نشده از رفتن تعدادی از طرفداران صدر به سمت میدان طلایی «الجادریه»، جایی که منازل سران جمعیت و عمارالحکیم در نزدیکی پل معلق قرار دارد تا از هر گونه امکان فرار از منطقه سبز و شورای قضایی جلوگیری کنند.
🔻دشمن شناسان دوست فراموش نباشیم!
1. سالها قبل وحید جلیلی در جلسه ای گفت اشکال اصلی نیروهای انقلابی این است که «دشمن شناسان دوست فراموش» هستند. بلافاصله توضیح داد که یعنی بسیاری از حزب اللهی ها دشمن را خوب می شناسند، واکنش هایشان به دشمن نیز سریع است اما فقط واکنش محور هستند و منتظرند تا دشمن کاری کند تا آنها نیز واکنشی نشان دهند اما اگر در جبهه خودی، کسی ده برابر دشمن هم کار ایجابی و درست انجام دهد اساسا توجهی به او نمی کنند، یا او را به زودی فراموش می کنند و شاید حتی آن دوست را به درستی نشناسند. بعدها عنوان این مقاله را در اینترنت جستجو کردم و آن را به طور کامل خواندم، آسیب شناسی دقیقی بود بر حال و روز بسیاری از ما!
2. هیات های مذهبی نه فقط یکی از ستون های انقلاب اسلامی بلکه یکی از ستون های دین ما هستند. بی جهت نیست که در کلام ائمه مکرر بر «تعظیم شعائر» تاکید شده زیرا زنده نگه داشتن یاد و نام ائمه هدی علیهم السلام صرفا امری مستحب نیست، بلکه راهبردی است که شیعه را در طول فراز و فرودهای تاریخ و 14 فرن گذشته تا به امروز حفظ کرده و حتی گسترش داده است. از این رو بر تک تک دوستداران اسلام و انقلاب واجب است که قدردان این ظرفیت بزرگ و سرمایه اجتماعی کم نظیر باشند. در میان هزاران هیات مذهبی در سراسر کشور، هیات های فراوانی وجود دارند که در سالهای گذشته به خوبی توانسته اند جمع «شور و شعور» باشند و علاوه بر زنده نگاه داشتن یاد ائمه معصومین، نیروهای فراوانی را نیز در جهت تقویت اسلام و انقلاب تربیت کنند. هیات هایی که در وقت جهاد مرد میدان هستند و در وقت نوکری برای سیدالشهدا علیه السلام پیشتاز هستند.
3. بدون شک یکی از این محافل مذهبی هیات «رایه العباس» است که بیش از هر چیز به ذاکر آن یعنی حاج محمود کریمی شناخته می شود. کسی که در دو دهه گذشته همچون بسیاری دیگر از مادحین اهل بیت حق بزرگی بر گردن جوانان زیادی از کشور داشته و با نوحه ها و ابتکارات خود در عرصه مداحی توانسته مسیر زندگی جوانان پرشماری را تغییر دهد. به عبارت دیگر، در روزگاری که علاوه بر بمباران 24 ساعته شبکه های ماهوارای و رسانه های مجازی، عملکرد سوء برخی از مسئولین و تضادهای میان گفتار و کردار برخی از نخبگان سیاسی نیز باعث بدبینی بخشی از جوانان به اصل دین شده است، همین محافل مذهبی هستند که توانسته اند بسیاری از جوانان را به سمت اسلام و انقلاب جذب کنند و مسیر درست را از مسیر نادرست مشخص کنند. از این رو هر از چند گاهی شاهد حملات ناجوانمردانه دشمن به هیات ها، سخنران های مذهبی و مداحان اهل بیت هستیم. حملاتی که البته سوژه اصلی آنها افراد نیستند، بلکه اصل دین است و هر آنچه که بتواند کمی جامعه را «دینی تر» کند و البته عجیب آنجاست که برخی از «دشمن شناسان دوست فراموش» نیز با این حملات همراهی می کنند.
4. با این اوصاف، در این ویژه نامه تلاش شده تا بخش کوچکی از حرفهای کمتر شنیده شده درباره حاج محمود کریمی و هیات رایه العباس به عنوان یکی از ظرفیت های اجتماعی مهم و ارزشمند انقلاب اسلامی روایت شود و اتفاقا اصرار بر این بود تا در آستانه ماه محرم که دشمن بر اساس سنت دیرینه خود به تخریب هیات های مذهبی و ذاکران سیدالشهدا می پردازد، این اتفاق رقم بخورد. اگرچه خیلی تلاش شد تا با خود حاج محمود کریمی نیز گفتگویی را انجام داده شود اما از آنجایی که ایشان اساسا دوست ندارد سخنی از خویش بگوید، به ناچار سعی کردیم تا این خلاء بزرگ را در گفتگو با اطرافیان و نگارش گزارش هایی در این باره پر کنیم، ان شاءالله که مفید واقع شود.
5. محرم 1444 نیز به زودی خواهد گذشت اما یاد و نام سیدالشهدا علیه السلام پر رنگ تر از همیشه در تاریخ باقی خواهد ماند. خوش به حال تمام کسانی که در این دستگاه نوکری می کنند و در حد وسع و توان شان، خود را به این قافله جاودان گره می زنند. رحمت الله به عشاق اباعبدالله...
🔹 منتشر شده در روزنامه ایران. ۸ مرداد ۱۴۰۱ مصادف با اول محرم الحرام ۱۴۴۴
از علایم نزدیکی ظهور طلوع ستاره ای درخشان در سمت مشرق است که همچون ماه می درخشد سپس دو جانب آن خم گردد به طوری که گویی دو جانب آن می خواهند به همدیگر متّصل شوند. سپس پدید آمدن سرخی در آسمان است که در فضا پراکنده گردد.
هنگامی که این ستاره آشکار شد از شر فتنه ها به خدا پناه ببرید چرا که سختی ها و جنگهای فراوانی آغاز خواهد شد......
#تایوان
#اوکراین
#سوریه
#هرج_الروم
#هرج_و_مرج_جهانی
شیخ مفید(ره) آورده است:
هرگاه ستاره ای سرخ را دیدی که آن را نمی شناسی و در مسیرحرکت ستارگان قرار ندارد و در آسمان از جایی به جایی دیگر می رود و مانند ستون است، در حالی که ستون نیست، پس بی گمان، چنین چیزی نشانه جنگ، بلا، کشته شدن بزرگان، زیاد شدن شرور و اندوه ها و آشوب در میان مردم است.
1401.05.07-Panahian-Chera-Ekhlas-Tanha-Rah-Taqarob-Ast-01-Medium.mp3
24.65M
🔉 چرا اخلاص تنها راه تقرب است؟ (۱)
📅 جلسه اول | ۱۴۰۱/۵/۷
🔻هیئت ام ابیها(س)
(✌️تاظهور✌️)
❌در آبان و دی سال ۱۳۹۹ در مورد سیل در تهران و اطراف تهران گفته بودیم همچنین در مقارنه ی زحل و مشتری
طبق تقویم امروز شنبه اول محرم هست
طبق نظر برخی مراجع از جمله آیت الله سیستانی فردا یکشنبه اول محرمه
برخی هم بیان میکنند جمعه اول محرم بوده و در این سال اتفاقات خاصی برای ظهور خواهد افتاد
روز اولمحرم
مشرف شد خدمت #امام_رضا علیهالسلام
حضرت به او فرمودند:
(حدیث طولانیست، مختصر کردم)
ای پسر شبیب
#روز_حسین (عاشورا) پلک چشمان ما را(از شدت گریه بر او) مجروح کرد
و اشکهای ما را روان ساخت و دل ما را سوزاند...
گریهکنندگان باید بر #حسین بگریند
گریه بر او #گناهان_بزرگ را از بین میبرد...
ای پسر شبیب
اگر خواستی بر چیزی گریه کنی،
بر #حسین گریه کن
چرا که آن حضرت را کشتند...
و با او #هجده_نفر از اهل بیت او کشته شدند
که روی زمین شبیه و نظیری نداشتند
آسمانهای هفتگانه و زمینها،
در شهادت آن حضرت گریستند
چهار هزار ملک #روز_عاشورا برای نصرت آن حضرت آمده بودند و دیدند حضرت شهید شدهاند
لذا پریشان و غبار آلود به مجاورت آن قبر مطهّر مأمور شدند،
تا #قائم(عج) ظهور کند و از یاران او باشند
ای پسر شبیب
اگر دوست داری که با ما در درجات عالی بهشت باشی،
#محزون_باش برای #حزن_ما
و #شاد_باش در #شادی_ما
📚بحارالانوار ج۹۸ص۱۰۲
🛑 زندگی نامه نادر شاه افشار
🔺 پسر شمشیر ، سردار نا آرام
*قسمت سی و دوم*
پس از حمله محمود افغان و ضعف دولت مرکزی و پاره پاره شدن ایران ، شیخ نشینان جزایر جنوب ایران به رهبری شخصی بنام شیخ جبار از این مسئله سوء استفاده کرده و با توافق پنهان با هلندی ها و انگلیسی ها که دارای نیروی دریائی مجهزی بودند با حمله به بحرین و دیگر جزایر ایرانی خلیج فارس ، آنها را به تصرف خود درآورده بود
شیخ جبار فردی عیاش و سنگدل بود و در حملات خود عده زیادی را به قتل رسانده بود ، وی دارای حرمسرای گسترده ای بود که نیمی از آنان را ، زنان و دختران ایرانی که خانواده آنها در جنگ با نیروهای وی کشته شده بودند تشکیل می دادند ، شیخ جبار از دادن مالیات به دولت ضعیف مرکزی ایران نیز خودداری می کرد
نادر از نداشتن نیروی دریایی و جولان هلندی ها و انگلیسی ها در آبهای سرزمینی ایران ، همیشه در رنج بود به همین خاطر مدتی که در شوشتر بود یکی از سرداران خود را بنام لطیف خان را مامور کرد به هر قیمتی که شده یک فروند کشتی بزرگ نظامی از هلندی ها بخرد ، هلندی ها ابتدا به تحریک انگلیسی ها از فروش کشتی جنگی به لطیف خان خودداری کردند ولی وقتی لطیف خان سه برابر قیمت کشتی را که بالغ بر پنج هزار تومان ، که در آن زمان مبلغ بسیار قابل توجهی بود به آنان پیشنهاد کرد ، قبول کردند و ایران دارای یک کشتی بزرگ جنگی شد
لطیف خان سپس به سراغ انگلیسی ها رفت و پیشنهاد خرید یک کشتی تجارتی را به آنان داد ، انگلیسی ها از فروش کشتی خودداری کردند ولی وقتی با تهدید شدیداللحن لطیف خان مبنی بر جلوگیری از بازرگانی آنان در سواحل خلیج فارس مواجه شدند بناجار قبول کردند و یک کشتی بزرگ تحاری خود را به پنج برابر قیمت روز آن ، به ایران فروختند ، بدین ترتیب زیر بنای نیروی دریائی ایران ، هر چند محدود به همت نادر پایه ریزی شد ، نادر به استاندار مازندران نیز دستور داد با ارسال چوب ها و الوارهای بزرگ جنگلی به سواحل خلیج فارس ، کشتی های جدید و بزرگ ، با کپی برداری از کشتی های خریداری شده ساخته شود
خرید کشتی ها در نهایت پنهانکاری انجام شد و سربازان لطیف خان با بارگیری تجهیزات جنگی و سوار شدن بر کشتی های خریداری شده به سوی بحرین حرکت کردند ، جاسوسان ایرانی به لطیف خان خبر دادند که شیخ جبار با تعدادی از سرداران خود برای انجام مناسک حج به مکه رفته ، لطیف خان فرصت را غنیمت شمرد و با وانمود کردن اینکه کشتی ها تجاری بوده و قصد بازرگانی دارند بسوی بحرین حرکت کرد
در آنسوی خلیج فارس ، نگهبانان دژ بحرین که مسلط بر خلیج فارس بود از نیت لطیف خان آگاهی یافته و آماده دفاع شدند ، بدستور لطیف خان زبده ترین و جابک ترین سپاهیان ایرانی گروه گروه ، خود را با قایق به خشکی رساندند و سریعا شروع به ایجاد سنگرهای دفاعی کردند
نیروهای شیخ جبار چندین بار به سربازان پیاده شده در خشکی حمله کردند ولی هر بار خود را با افرادی از جان گذشته و دلاور روبرو می دیدند و با تلفات کم و زیاد عقب می نشستند ، سردار لطیف خان که از دور متوجه شد جای پای استواری توسط شیرمردان ایران در خشکی ایجاد شده ، با قایق های بزرگ توپخانه ایران را به خشکی منتقل و سپس بیدرنگ به توپخانه دستور شلیک به دژ بحرین را صادر کرد
دژ بحرین از خشکی و دریا توسط توپخانه گلوله باران شد ، از بالای دژ نیز با شدت تمام بسوی سربازان حاضر در سنگرها شلیک می شد و دو طرف زیر باران گلوله های توپخانه ، روزگار سختی را سپری می کردند ، در اینحال لطیف خان شخصا بهمراه سربازان خود پای بر خشکی نهاد و در جلسه ای که با فرماندهان خود گذاشت رو به آنان گفت ، آذوقه ما محدود به کمتر از یکماه است و ماندن ما در پشت دیواره های دژ ، قطعا شکست ننگینی را برایمان به ارمغان خواهد آورد ، و چنانچه در این جنگ شکست بخوریم مرگ برایمان بهتر است تا اینکه با سرافکندگی به حضور نادر برسیم ، من شخصا طاقت چنین کاری را ندارم و مرگ را ترجیح می دهم ، فرماندهان حاضر در جلسه عینا صحبت های لطیف خان را تائید کردند و قرار گذاشتند فردا یا پیروز میدان باشند یا تا آخرین نفر ، زهر تلخ مرگ را به متفقا با هم بنوشند
از آن طرف فرمانده دژ بحرین که از کمبود آذوقه ایرانیان آگاه بود تصمیم گرفت از درون دژ به مقاومت خود ادامه دهد تا با بازگشت شیخ جبار و اعزام نیروهای کمکی به سپاهیان ایران بتازد و آنان را با شکست راهی میهن خود کند
فردای آن روز بدستور لطیف خان ، غرش توپخانه ایران از دریا و خشکی آغاز شد ، حجم آتش بقدری زیاد بود که در نهایت شکاف کوچک چند متری در دیواره دژ ایجاد شد ، لطیف خان بلافاصله عده ای از آزموده ترین افراد خود را به محل شکاف فرستاد ولی در آن سوی دژ ، نیروهای شیخ جبار به سختی دفاع می کردند و اجازه ورود به نیروهای ایرانی نمی دادند ، ایرانیان از پائین و بالای دژ ، زیر باران تیر و نوکِ تیز پیکان ها و نیزه های مدافعین
بودند ولی حتی یکقدم ، پا پس نمی گذاشتند ، لطیف خان دستور اعزام نیروهای کمکی داد ، در این محوطه کوچک هنگامه ای عظیم برپا شده بود ، آتش تفنگ ها ، برق شمشیرها ، بوی باروت ، گرد و غبار فراوان ، آوای مجروحان ، و فریاد و نعره جنگاوران همه و همه در هم آمیخته بود ، گرد و خاک حاصل از این درگیری وحشتناک ، دید مستقیم هر دو طرف نبرد را کور کرده بود
در این احوال سخت و وانفسا ، مردمان ایرانی ساکن دژ که مدتها با ننگ شکست احساس سرشکستگی می کردند از موقعیت پیش آمده که باعث شده بود تمام توجه سربازان شیخ جبار به آن شکاف جلب شود نهایت استفاده را کردند و بسوی دروازه غربی دژ هجوم برده و پس از زد و خورد با مدافعین کم تعداد دروازه ، درب آنرا گشوده و یکی از آنان با سرعت تمام خود را به لطیف خان رسانیده و وی را از باز بودن دروازه غربی دژ آگاه کرد
لطیف خان با احتیاط ، عده ای از افراد خود را بدنبال آن مرد فرستاد و پس از اطمینان از صحت گفته وی ، با نیمی از سربازان خود با سرعتی برق آسا به آن قسمت از دژ حمله برد ، مدافعین دژ که هنوز در حال دفاع در ناحیه شکاف ایجاد شده قلعه بودند ناگهان از پشت سر ، مورد تاخت و تاز لطیف خان قرار گرفته و مردان جنگی ایران مانتد عقابی تیز چنگ بر سر آنان فرود آمدند
فرمانده دژ که چنین دید ، دستور داد تمام نیروهای ذخیره و حاضر در دژ ، به سپاهیان ایران بتازند ، هنوز دستور وی اجراء نشده بود که ایرانیان ساکن در دژ منامه (پایتخت فعلی بحرین) که مدتها با حقارت و خواری روزگار را سپری می کردند با داس و چکش و هر جه در دست داشتند به کمک سپاهیان ایرانی آمده زد و خوردی خونین و هولناک درگرفت ، فضای دژ از چکاچک شمشیرها و بوی خون و باروت آکنده شده بود
هنوز ساعتی از نیمروز (ظهر) نگذشته بود که فرمانده دژ و سردارانش ، یک به یک شربت مرگ نوشیدند و بحرین مجددا به خاک وطن بازگشت ، مردم شیعه بحرین که خود را ایرانی می دانستند به کوی و برزن ریخته و با شادمانی به پذیرائی از سپاهیان ایران مشغول شدند
لطیف خان به وسیله جارجیان ، مردم بحرین اعم از عرب و ایرانی را به همبستگی فراخواند و اکیدا سفارش کرد به اعراب ساکن در بحرین که اهل تسنن بوده و جمعیت آنان نیز در اقلیت بود ، هیچگونه آسیبی نرسانند ، زیرا هیچ گناهی متوجه آنان نیست ، هتوز روز به پایان نرسیده بود که قصر شیخ جبار و همه گنجینه های وی بدست ایرانیان افتاد و زنان و دختران ایرانی و عرب بیشمار که در حرمسرای شیخ جبار حرمسرای شیخ جبار زندانی بودند ، آزاد و نزد خانواده های خود بازگشتند
لطیف خان با پیروزی به حضور نادر رسید ، نادر با شنیدن خبر پیروزی ، فریادی از شادی سر داد و لطیف خان را در آغوش گرفت و دستور داد هدایایی بسیار با ارزش ، بعلاوه پاداش نقدی قابل توجه ، به وی اهداء نمایند
دو روز بعد هم طی فرمانی از سوی نادر ، لطیف خان مامور شد تا نیروی دریائی قابل توجهی را برای جنگ های دریایی آینده آماده کند ، نادر در فرمان خود نوشته بود *از شما میخواهم افراد فعالی را که به دریانوردی علاقمند و فعال هستند را برگزیده تا برای جنگ های دریائی و خاتمه سیطره بیگانگان ریز و درشت اروپائی آماده باشند*
لطیف خان هنوز از خستگی جنگ در بحرین بیرون نیامده بود که بدستور نادر ماموریت یافت بسوی مسقط (پایتخت فعلی کشور عمان) تاخته و امام مسقط که با دزدان دریائی همکاری کرده و از دادن مالیات خودداری کرده را ، زنده یا مرده به نزد وی آوَرُد ، لطیف خان بیدرنگ با سپاهیان خود بسوی عمان روانه شد
لطیف خان علاوه بر دو کشتی خریداری شده ، با سه کشتی تقریبا بزرگ که از شیخ جبار در بحرین به غنیمت گرفته بود روانه مسقط شد ، پس از رسیدن لطیف خان به مسقط ، پیکی روانه قصر امام مسقط شد و از وی خواسته شد که بی چون و چرا خود را تسلیم کند ، امام مسقط پس از اطلاع از آمدن لطیف خان با گرامیداشت پیک لطیف خان ، شخصا به حضور وی در کشتی رسید ، لطیف خان ، علت همکاری وی با دزدان دریائی و شورش و امتناع وی از پرداخت مالیات به دولت ایران را پرسید امام مسقط خندید و در پاسخ گفت
بفرمایش پیامبر گرامی اسلام (ص) تقیه برای حفظ جان جایز است ، من چون توان رویارویی با دزدان سنگدل و خونخوار دریائی که در ظاهر دزد دریائی هستند ولی در حقیقت مامورین مستقیم دولت های انگلیس و هلند هستند را نداشتم و راهی نیز ، جز پرداخت باج و خراج به آنان و قبول دستورات آنان را برایم نمانده بود ، ولی اکنون که پادشاه مقتدر ایران به پشتیبانی ما آمده حاضرم همه گونه همکاری نمایم و همین حالا هم شما را به قصر خود دعوت میکنم و دستور می دهم به بهترین وجه از شما پذیرائی کنند
لطیف خان در ابتدا به سخنان امام مسقط اطمینان نکرد ولی پس از مدتی به صحت اظهارات وی پی برد و از او خواست پیرامون نحوه فعالیت دزدان دریائی اطلاعاتی در اختیار وی بگذارد ، امام مسقط گفت
دهها کشتی متعلق به دزدان دریائی
روزانه در آبهای خلیج فارس و دریای عمان رفت و آمد دارند که مخوف ترین و ترسناک ترین آنها فردیست بنام کوسه ، که در قتل و آدمکشی و وحشیگری سرآمد دزدان دیگر است ، آنها در ظاهر دزدان دریائی هستند ولی در حقیقت بیشترشان دست نشانده دولت انگلیس و چند تائی هم تحت تسلط هلندی ها هستند ، لطیف خان از امام مسقط پرسید شما از کجا میدانید که این دزدان خونخوار ، وابسته به انگلیس و هلند هستند امام مسقط پاسخ داد
روزانه چندین کشتی تجاری متعلق به کمپانی هند شرقی (کمپانی هند شرقی در آن زمان متعلق به انگلیس بود و بیشتر در هندوستان که تحت استعمار انگلیس بود فعالیت می کرد) و کمپانی های هلندی از آبهای خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند عبور می کند ولی تا به حال احدی ندیده و نشنیده حتی یک کشتی کوچک اروپائی ها که بیشتر از چند نفر خدمه هم ندارد ، مورد دستبرد دزدان دریائی قرار گیرند ، ولی کشتی های دیگر کشورها به محض عبور از این آبها ، مورد هجوم واقع شده و اموال آنان غارت شده و سپس با مبالغی بسیار ارزان به کمپانی های انگلیسی و هلندی ، فروخته می شود و اصولا اروپایی ها طوری برنامه ریزی کرده اند که هیچکس جرات بازرگانی و تجارت را از راه دریا نداشته باشد و مردم کشورهای مختلف مجبور باشند کالاهای خود را با قیمتی بسیار ارزان به آنان بفروشند و از طرفی ، دولت های یاد شده نیز به هیچگونه محدودیت دیپلماتیک و بی آبروئی در عرصه های بین المللی دچار نمی شوند و مجبور به پاسخگویی به دیگر کشورها نیستند
*(امروزه نیز این دولت های بظاهر متمدن و قانونمند ، گروههایی خونخوار و قانون گریز را در کشورهائی که حاضر به دادن امتیازهای بیشتر و ظالمانه نیستند ، بوجود می آورند و بدون اینکه خدشه ای به اعتبار بین المللی آنان وارد شود امتیازهای مختلف را تحت عناوین مختلف از دیگر کشورها بدست می آورند مانند بستن قرادادهای کلان و فروش محصولات خود و غیره ، در دوران فعلی و روزگار ما ، داعش و القائده ، بارز ترین نمونه از این سیاست رذیلانه غربی هاست )*
پس از چند روز پذیرائی مفصلی که از لطیف خان بعمل آمد شبی از شبها ، دیدبانهای امام مسقط اطلاع دادند کشتی بزرگ و توپدار کوسه در حال نزدیک شدن به ساحل است و منتظر علامت است که لنگر بیندازد
امام مسقط دستور داد مشعل های برج های دریائی را در قسمتی که کشتی های ایرانی مستقر هستند را خاموش کرده و کشتی کوسه را به قسمت دیگری از ساحل راهنمائی کنند ، لطیف خان پس از اطلاع از آمدن کوسه به ساحل ، با راهنمائی امام مسقط به محل لنگر انداختن کشتی کوسه در ساحل رفت ، اطرافیان امام مسقط در خصوص جنگ با کوسه به لطیف خان هشدار دادند و به وی گوشزد کردند دریانوردان تحت فرماندهی کوسه مردانی بسیار حیله گر و ستیزه جو و در عین حال بسیار منضبط و نیرومندند ، و لقب فرمانده آنان یعنی کوسه از آن روست که وی مانند کوسه در دریا پنهان است و ناگهان ظاهر می شود و برق آسا ضربه می زند و ناپدید می شود ، کوسه مردیست درشت اندام و تنومند و جنگ آوری سریع و بی رحم است ، او کسی است که در یک دزدی دریائی ، بدون یاری افرادش ، یک تنه یک کشتی را تصرف و افراد داخل کشتی را بدریا انداخته است
در نیمه های یک شب سیاه ، لطیف خان با پانصد نفر از افراد آزموده سپاه خود ، با پنهانکاری تمام خود را به ساحلی که کوسه لنگر انداخته بود رسانید و پنج نفر از زبده ترین افراد خود را مامور کرد که کوسه را زنده دستگیر کنند ، الباقی افراد سپاه وی نیز ناگهان با شمشیرهای آخته مانند سیل به کشتی کوسه ریختند ، دزدان دریائی که در حال خواب بودند علیرغم آنکه غافگیر شده بودند و تعدادی تلفات دادند ولی سریعا خود را جمع و جور کرده و به نبرد با نیروهای دولتی پرداختند ، پنج نفر از افرادی که ماموریت داشتند کوسه را دستگیر کنند سریعا بداخل کابین او رفته و نبرد سختی درگرفت
کوسه ، که در حال خواب و مستی بود تا بخود مسلط شود با خنجر آن پنج نفر ، چندین زخم کاری ، از ناحیه کتف و بازوها دریافت کرد ولی بدون اینکه از پا بیفتد دست به مبارزه سختی با مهاجمین زد و سه نفر از آنان را با شدت تمام به در و دیوار کوبید بطوریکه انان را از پا انداخت ، وی سریعا دشنه ای بدست گرفته و بسوی دو نفر باقیمانده حمله کرد ، جنگ و درگیری به خارج از کابین کشیده شد ، در این اثناء تمامی دزدان دریائی کشته و زخمی و یا اسیر شده بودند ، لطیف خان با دیدن کوسه ، شخصا به سمت وی حمله ور و پس درگیری شدید با وی ، عاقبت با بریدن رگ و پی پاهای وی ، او را از کار انداخت و دستور داد وی را با ریسمان بسته و تحویل امام مسقط نمایند ، امام مسقط سرنوشت کوسه را به مردم محلی سپرد ، مردم محلی که دل خونی از وی داشتند و یک یا دونفر از اقوام دور و نزدیکشان توسط این حیوان وحشی کشته شده بودند با هر چه در دست داشتند ضربات مرگباری به کوسه زدند و پرونده زندگی این جانی بالفطره برای همیشه بسته شد
کش