#شهید_امروز
✍ حاجقاسم سلیمانی میگفت: شاید آنقدر که من در وصف حماسه و ایثار سردار طوسی میدانم؛ حتی بستگان وخانواده ایشان نمیدانند
💢#آشنایی_با_شهید|محمدحسن طوسی سال ۱۳۳۷ در روستای «طوسکلای نکا» بدنیا آمد. بعد از انقلاب بخاطر هوشمندی و رشادتش، مسئولیتهای زیادی رو تجربه کرد؛ تا اینکه فروردین سال۶۶ با مسئولیت جانشینی فرمانده لشکر ۲۵ کربلا در سن ۲۹ سالگی در شلمچه بر اثر اصابت ترکشهای گلوله «خمپاره ۶۰ » به شهادت رسید...
💢#سربازی_نمیروم| چند وقت بعد از ازدواجش، باید میرفت سربازی؛ اما میگفت: من به طاغوت خدمت نمیکنم. ژاندارمری با زور مجبورش کرد بره سربازی. اما هنوز چند روز از اعزامش نگذشته بود که به خونه برگشت و گفت: من که گفته بودم به طاغوت خدمت نمیکنم.
💢#دغدغه_مبارزه|زمزمهی اعتراض علیه شاه بالا گرفته بود. محمدحسن کاری هوشمندانه کرد. یک رادیوی کوچک خرید. اخبار را از کشورهای دیگر میگرفت و آن را به دیگران منتقل میکرد.
💢#پیش_ما_نمیماند|همسرشهید میگه: زمانی که اهواز بودیم؛ با اینکه فاصله زیادی تا میدان جنگ نداشتیم و انتظار داشتیم محمدحسن بیشتر در کنارمون باشه، اما بعد از دیداری کوتاه با من و دخترم سمیه، به جبهه برمیگشت و میگفت: بچهها و رزمندگان تنها هستند و نباید اونا رو تنها بذارم؛ اونا هم مدت زیادیه که از خانوادهشون دور هستند...
💢#سفیدی_چشم|همسرشهید: در طول جنگ هیچگاه سفیدی چشمش رو ندیدم و همیشه قرمز بود؛ چون کمتر میخوابید و بیشتر بیدار بود تا علاوه بر هدایت جنگ، در کنار رزمندهها باشه
__
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم
#شهیدطوسی #شهدای_مازندران
#شهید_امروز
🔸 شهیدطوسی بعد از جا ماندنِ پیکر برادرش گفت: یا پیکر همهی شهدا را برگردانید؛ یا هیچکدام... [جملهای که شهید باکری هم بعد از جاماندن پیکر برادرش گفت]
#متن_خاطره|۴ اسفند سال ۶۲ توی عملیات والفجر۶؛ محمدابراهیم [برادر سردار شهید محمدحسن قاسمیطوسی] به شهادت رسید. شهیدمرشدی اومد و از محمدحسن خواست تا اجازه بده هر طور شده پیکر برادرش محمدابراهیم رو به عقب بیاورند؛ اما محمدحسن در جوابش گفت: یا همه شهدا رو برگردونید؛ یا هیچکدام... همین باعث شد که پیکر نوجوان شهید محمدابراهیم طوسی جامانده؛ و بعد از ۱۳سال توسط گروه تفحص پیدا شود.
🇮🇷۱۸ فروردین سالگرد شهادت سردار شهید محمدحسن قاسمیطوسی گرامیباد
___________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم
●واژهیاب:
#عدالت #شهیدطوسی #شهدای_مازندران #ضدتبعیض
#شهید_امروز
🔸 رفتار جالب شهید حاجحسین بصیر؛ در مقابلِ پیشنهاد فرماندهی تیپ
#متن_خاطره|چند نفر از لشکر اومدند و به حاجحسین گفتند: «از طرف فرماندهی لشکر ابلاغيهای اومده مبنی بر اينكه حضرتعالی از اين پس؛ به فرماندهی تيپ يكم لشکر منصوب شديد»
حاجی ابتدا قبول نكرد؛ ولی بعد از اصرار زياد دوستانِ لشکر، بهشون گفت: «من بايد فكر كنم» اونا هم قبول کرده و رفتند...
فردای همونروز دوباره اومدند و از حاجحسین پاسخ خواستند. حاجی اين بار بهشون جواب مثبت داد.
من كه از اين قضيه متعجب شده بودم، به حاجحسین گفتم: «حاجی! چرا همون ديروز این مسئولین رو قبول نکردید؟» ایشون در جوابم گفت: «ديروز توی اون حالت نمیتونستم فكر كنم و تصميم بگيرم. راستش رفتم و با خودم فكر كردم «امروز كه من رو به فرماندهی تيپ منصوب كردند؛ اگر چند روز ديگه بخواهند اين مسئوليت رو ازم بگيرند و بگويند از اين پس بايد به عنوان يه تيرانداز [سرباز ساده] توی جبهه خدمت كنی؛ من چه عكسالعملی نشون میدم؟ آیا ناراحت میشم یا نه؟ اگه ناراحت و غمگين شدم؛ پس معلوم میشه برا رضای خدا اين مسئوليت رو قبول نكردم؛ ولی اگه برام فرقی نداشت، پس مشخص ميشه كه اين مسئوليت رو برا رضای خدا قبول كردم؛ و فرقی نداره كجا خدمت كنم...
[خلاصه فکر کردم و] ديدم اگه بخواهند مسئوليت فرماندهی تيپ رو ازم بگيرند، برام فرقی نمیكنه؛ لذا این مسئولیت رو قبول كردم»
👤راوی: برادر سردار شهید حاجحسین بصیر
📚منبع: نویدشاهد "پایگاه اینترنتی بنیاد شهید و امور ایثارگران"
________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم
●واژهیاب:
#شهیدبصیر #رضای_خدا #تقوا #شهدای_مازندران