💢بررسی #فرضیه_نمادین بودن #واژه_سفـیـانی
🔰🔰بخش اول🔰🔰
✳️ عده ای بر این باورند که واژه سفیانی، نمادین است: نماد دانستن سفیانی می تواند به این معنا باشد که سفیانی یک #جریان_فکری و #فرهنگی است. این جریان که در درون دنیای اسلام شکل گرفته، با اندیشه مهدویت شیعی و ارزشهای مربوط به آن در تعارض است. [1]
براساس فرضیه یاد شده، سفیانی، شخصیتی انسانی نخواهد داشت. مانند این دیدگاه درباره دجال ارائه شده كه براساس آن، دجال نه یک شخصیت انسانی، بلکه تمدن مادی حاکم بر دنیای آخرالزمان دانسته شده است. [2] و سفیانی نیز هماند دجال، نمادین می باشد.
فرضیه نمادین بودن سفیانی، به دلایل مختلفی، نادرست و باطل است، از جمله:👇👇👇
1⃣_ سمبلیک گرفتن سفیانی با روایات متعددی در تعارض است، از جمله:🔰🔰🔰
🔹الف. مجموعه روایاتی که نام سفیانی را ذکر کرده اند؛
🔹ب. مجموعه روایاتی که به نسب سفیانی پرداخته اند؛
🔹ج. مجموعه روایاتی که وضعیت ظاهری و ویژگیهای جسمانی سفیانی را ترسیم کردهاند.
✅ روایات یاد شده همگی دارای این مضمون مشترک هستند که #سفیانی_یک_انسان است.
امام صادق عليهالسلام در روایت معتبری فرموده اند:
أنک لو رأیت السفیانی لرأیت أخبث الناس ... و قد بلغ من خبثه أنه یدفن اُم ولد له مخافۀ ان تدل علیه [3]
تو اگر سفیانی را ببینی، پلیدترین مردمان را دیدهای .... خباثت او به اندازهای است که مادر فرزندش را زنده زنده دفن میکند از ترس این که مبادا مکان او را گزارش دهد.
👆طبق حدیث فوق، نتیجه نمادین دانستن سفیانی، کنار نهادن مجموعههای روایی یاد شده، خواهد شد. پس برای اين كه چنين نشود، باید سفیانی را یک انسان و نه واژهای سمبلیک و نمادین، بدانیم.
2⃣ـ نمادین دانستن سفیانی با ظاهر روایات متعددی مخالفت دارد؛
توضیح این که: برای سمبلیک گرفتن سفیانی باید، ظاهر چهار دسته از احادیث را باید طبق فرضیه نمادین بودن سفیانی، خلاف ظاهر احادیث، توجیه کرد، که چنین چیزی صحیح نیست:🔰🔰🔰
⚜الف. مجموعه روایاتی را که از دین و مذهب سفیانی خبر دادهاند ـ و او را در ظاهر مسلمان معرفی کردهاند ـ علیرغم ظهور آنها در انسان بودن سفیانی، طبق فرضیه نمادین دانستن سفیانی، باید بر این معنا حمل کرد که: منظور، شکلگیری این جریان فرهنگی مخالف عقاید شیعه، در دنیای اسلام است. در حالیکه چنین چیزی، بعید است.
⚜ب. مجموعه روایاتی که از مکان و زمان قیام سفیانی به مانند یک شخص معین و انسان، سخن گفتهاند، طبق فرضیه نمادین دانستن سفیانی، باید چنین توجیه کرد که: این روایات، به خاستگاه این جریان فرهنگی و محل پیدایش آن در سوریه، اشاره دارند. و نه اینکه چنین شخصی از آنجا، قیام خواهم کرد.
⚜ج. مجموعه روایاتی را که از قدرت سفیانی در سوریه و حمله سفیانی به عراق، مدینه و مکه، سخن گفتهاند، باید طبق فرضیه نماد بودن سفیانی، چنین توجیه کرد که: کنایه از گسترش فرهنگ سفیانی و مخالف شیعه در کشورهای یاد شده، دانست.
⚜د. مجموعه روایاتی را که از کشته شدن سفیانی سخن میگویند، باید به ریشهکن شدن این جریان فرهنگی انحرافی، تفسیر کرد
از مجموع این چهاردسته احادیث، آیا میشود چنین برداشت کرد که سفیانی، انسان نیست و نماد است؟
ادامه دارد...
پی نوشت ها:
[1] محمد صدر، تاریخ ما بعد الظهور، ص 173.
[2] همان، ص 175.
[3] شیخ صدوق، کمال ¬الدین، ج 2، ص 557.
@hoori8232