|•ناڕوَݩ🌿'
#Favorite . •••
••
.
🍂•|هنگام #ثمر دادنمان بود
خزان شد...
#حامد_عسکری
.
•••
••
.
تا پر از روسری و سیب شود شهر شما
زیر این خاک، غزل های مرا دفن کنید🍂
#حامد_عسکری
.
•••
••
.
باد، یک آه بلند است که گاهی دم عصر
نرم می آید و از بغض خــــدا می گذرد
#حامد_عسکری
.
•••
••
.
یا سراغ من میایی چتر و بارانی بیار
یا به دیـدار منِ ابری نیا... تر میشوی!
#حامد_عسکری
.
•••
••
.
زلیخاها اگر پیراهنی پاره نمیکردند
به #یوسفها
که میآموخت رسمِ بیگناهی را؟
#حامد_عسکرى
.
•••
••
.
تو نیم دیگر من بودی
و ندانستی
چه داغها که به این نیمِ دیگرت دادند...
#حامد_عسکری
.
•••
••
.
آدمیزاد است و عشق و دل به هر کاری زدن..
آدم است و سیبخوردن! آدم است و اشتباه!
#حامد_عسکری
.
•••
••
.
من از سهراب بودن، زخم خوردن قسمتم بوده!
برو گردآفریدم؛ فصلِ پایان شد چهپایانی!
#حامد_عسکری
.
•••
••
.
برای وصف جوانیمان این مصرع از #حامد_عسکری کافیست:
«هنگام ثمر دادنمان بود ؛ خزان شد»🍁🍂🍁
#ارسالی_شما 🌱
.
•••
4_5976503368124731204.mp3
712.2K
•🎶•
.
داغت به هیچ قصهی دیگر بیان نشد
الا همین غزل که حساب غزل
جداست...
#حامد_عسکری
.
•••
••
.
نبودی در دلم انگار طـوفان شد، چه طوفانی!
دو پلکم زخمی از شلاقِ باران شد، چه بارانی!
صدایت کردم و سیبی به کف با دامنی آبی
وزیدی بر لبِ ایوان و، ایوان شد چه ایوانی!
نبودی بغضکردم، حرف ها را، خودخوری کردم
دلم ارگاست و ارگ از خشت، ویرانشد، چه ویرانی!
یکی مــثل منِ بدبخــت در دامِ نگـاه تو
یکی در تنگی آغوش زندان شد، چه زندانی!
هلا ای پایتخت پیر، تای دسته دارت کو؟
بگیرد دست من را آه، "طهران" شد چه "تهرانی"
پس از یوسف تمام مصریان گفتند: عجب مصری
بماند گریه هم سوغاتِ کنعان شد، چه کنعانی!
من از "سهراب" بودن زخم خوردن قسمتم بوده
برو "گرد آفریدم" فصل پایان شد، چه پایانی...
#حامد_عسکری
.
•••
••
.
مثل آن چایی که میچسبد به سرما بیشتر
☕️با همه گرمیـم...با دلهای تنهــا بیشتر
درد را با جان پذیراییم و با غـمها خوشیم
قالی کرمان که باشی میخوری پا بیشتر
بَم که بودم فقـــر بود و عشـــق اما روزگار
زخـم غـــربت بر دلـم آورد این جا بیشـتر
هر شبِ عمرم به یادت اشک میریزم ولی
بعدِ حافظخوانیِ شبهای #یلدا بیشتر
رفتهای اما گذشتِ عمــــر تأثیری نداشت
مـن که دلتنگ توام امروز...فــردا بیشتر
زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلختر
بغـض، جانکاه است هنگام تماشا بیشتر
هیچکس ازعشق سوغاتی بجز دوری ندید
هـرقـدر یعقـوب تنهــــا شد زلیخـا بیشتر
بر بخارِ پنجـــره یک شب نوشتی: عاشقم
خون انگشـتم بر آجر حک کنم: ما بیشتر
#حامد_عسکری
.
•••
••
.
رنجــورم و باتاب و تَوانی که ندارم
دلتنگ توام ؛ ای تو همانی که ندارم
#حامد_عسکری
.
•••
••
.
جوانه میرود
ابر میرود
رود میرود
برای کمال و دریا شدن باید رفت و بزرگ شد
و البته بزرگ شدن درد دارد
#حامد_عسکری
.
•••
••
.
شببهشب قوچی ازين دهكده كمخواهدشد
ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد!
#حامد_عسکری
#ارسالی_شما 🌱
.
•••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••
.
کاروانی رد نشد تا یوسفی پیدا شود
یکنفر باید زلیخـا را بیندازد به چاه!
#حامد_عسکری
#ارسالی_شما 🌱
.
•••
••
.
عاشقان هم همه خوابند دراین موقعِشب!
بیگمان یک دلِ ویران شده از عشق
فقط بیدار است
#حامد_عسکری
.
•••
••
.
دل کندن از آنچه به دل ربط دارد
و درمانِ دل است، پهلوانی میخواهد
#حامد_عسکری
.
•••
یک حـافظ کهــنه، دو سه تا عطر، گل سر
رفت و همهی دلخوشیام یکچمدان شد
با هــر که نوشتیم چه ها کرد به ما گفت
مصداقِهمان (وای به حال دگران) شد!
#حامد_عسکری
••
.
شب به شب
قـوچی از این دهکده کم خواهد شد
تولهگرگی دل اگر از سگچوپان ببرد
#حامد_عسکری
.
•••
••
.
رفتهای، اما گذشتِعمر تاثیری نداشت
من که دلتنگ توام امروز ، فـردا بیشتر
#حامد_عسکری
.
•••