eitaa logo
|•ناڕوَݩ🌿'
299 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
135 ویدیو
4 فایل
🎗•|آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی سایه‌ی نارونی تا ابَدیَت جاری‌ست به سراغِ من اگر می‌آیید...نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینیِ نازکِ تنهاییِ من... 🌱۱۴۰۰/۶/۱۷ 📬 http://payamenashenas.ir/NARVAN @NaRvAn_20 ⌝یامھد؎ﷻ⌞
مشاهده در ایتا
دانلود
•• . هستم میان جمع شماها و نیستم «بودن» بدون اینکه بدانم که کیستم عمری‌ست در اسارت تقدیرم و هنوز فکر رهایی از غم این قصه نیستم ای روح گنگِ خیره به من پشتِ آینه با تو هزار حرف مگو را گریستم با تو مسیر خاطره‌ها را قدم زدم تا لحظه‌ای مقابل دنیا بایستم شاعر شدم نهان نکنم نام خویش را شاید به بام شعر ببینم که چیستم! . •••
•• . آنجا که دوست آینه‌ام را شکست و رفت 🍂 انتظارِ دیگری از دیگران نبود . •••
•• . 🌿به ســفر می‌روم از خــود که به خود برگردم... . •••
•• . چشمان روشنت غزلی از بهار داشت فصلی که عشق با دلِ تنگم قرار داشت من کودکانه چشم به چشم تو دوختم چون شیرِ کوچکی که خیال شکار داشت از روزگار گفتی و با هم قدم زدیم اما نه آن‌قَدَر که دلم انتظار داشت من حرف می‌زدم که تو لب وا کنی، ولی لب‌های کوچکت هوسِ اختصار داشت با تو چه قصه‌ها که نمی‌گفت زندگی با من چه غصه‌ها که بدِ روزگار داشت رفتی شبیه آمدنت، ساده و غریب چشمت نگفت با دلم آخر چه کار داشت . •••
•• . درخـتِ پیـرم و باید به خاک تن بدهم چــرا به دسـتِ جـوانت تبـر نمی‌گیری؟ به فرضِ اینکه بخواهی به آتشم بکشی جـرقه‌ای و از ایـن بیـشـتر نـمی‌گیـری . ‌‌•••
•• . پـــرواز هـــــم غبار دلــم را نمی‌برد مــانـنـد گـردِ روی تـنِ یاکــریـم‌ها امشب شبیه قاصدکی کوچ می‌کنم فــردا بپــرس حال مرا از نسـیم‌ها . •••
|•ناڕوَݩ🌿'
راه بدست آوردن همه نیاز ها..! #استاد_مویدی
•• . 🍃 چاهی به عمقِ باورِ پرواز می‌كَنَم! . •••
‌•• . "قطـره از ابر جداشد" که به دریا برسد آســمان دام، به اندازهٔ صحرا انداخت ترس در جامه‌ٔصبر آمد و دستم را بست کار امروز مرا باز . . . به فردا انداخت . •••
•• . چه قصه‌ای‌ست؟ چرا پیش من که می‌آیی 🍃 حریص گفتنم و از سکــوت لبریزم!؟ . •••
•• . شیر هرگز سر نمی‌کوبد به دیوارِ حصار مـن همـان دیوانه‌ی ديروزم امـا بردبار فرق دارد معـنی تنهایی و تنهـا شـدن کوه‌ِبی‌فاتح کجا و دشت‌های بی‌سـوار . •••
•• . در شعــرِ تـازه‌ام خبـری از خـیال نیسـت بغضم جواب داده که جای سوال نیست در روزگارِ مـن متشــــاعـر زیـاد هســت اما زبانِ شعرِ من از قیل و قال نیست اے طفــلِ نورســیده دنیـــــای واژه‌هــا باور کن این زبانِ فروبسته لال نیست هـر دلبرے که لایق پیغـــام عشـق نیست هرسینه را که‌طاقتِ‌این شوروحال نیست طبعِ روان چه فایده وقتی که شعـر ما جـــز بر زبانِ مـردم بی‌اعتــدال نیست دنیای‌شعر، برکه‌ای از نور و روشنی‌ست دنیـــای ما اگرچــه همیـشه زلال نیست وقتی شبیهِ شعــــرِ خودم درد مـی‌کشم حس‌می‌کنم به قله‌رسیدن محال‌نیست . •••
•• . گاهی فقط یک ابر می‌فهمد هوایم را یک روحِ سرگردان، سـرایِ ناکجایم را . •••