eitaa logo
|•ناڕوَݩ🌿'
298 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
134 ویدیو
4 فایل
🎗•|آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی سایه‌ی نارونی تا ابَدیَت جاری‌ست به سراغِ من اگر می‌آیید...نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینیِ نازکِ تنهاییِ من... 🌱۱۴۰۰/۶/۱۷ 📬 http://payamenashenas.ir/NARVAN @NaRvAn_20 ⌝یامھد؎ﷻ⌞
مشاهده در ایتا
دانلود
•• . ‌‌گوش دل می‌شنود آنچه که در دل باشد عشــق را زمزمه کافیست‌ ، به آواز مگـو... . •••
•• نصیر الملک دلم، جایی است میان کوچه بازار من از عبور نور، میان شیشه های رنگی به حوض آب فکر می کنم... میان شاه نشین دلم خلوتی است در جستجوی یک نگاه صدا می زند مرا...طرح روی دیوار نای رفتنم نیست من محو شاهکاری در دل خاورمیانه ام🌱 . ‌•••
•• . چند پنهان کنم افسانه ى هجران از تو؟ حالِ من بر همه پيداست، چه پنهان از تو . •••
•• . دلم، دریا به دریا، از تماشای تو می‌گیرد دلم دریاست امّا از تماشای تو می‌گیرد جهان زیباست، امّا مثل مردابی که‌با مهتاب جهان رنگ تماشا از تماشای تو می‌گیرد نسیم‌از گیسوانت رد شدو باران‌تو را بوسید طبیعت سهم خود را از تماشای تو می‌گیرد مگو سیاره‌ها بیهوده بر گِرد تو می‌گردند که این تکرار، معنا از تماشای تو می‌گیرد تو تنها با تماشای خود از آیینه خشنودی دلِ آیینه تنها از تماشای تو می‌گیرد . •••
•• . شب برفی آسمون قرمز، سرما، سکوت . . . . •••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•• . به خواب از آن نرود چشم خسته‌ام تا صبح که همچو مرغِ شب افسانه گوی خویشتنم . •••
•• . 🌿•| بشنو ای دوست غزل خوانی صبح که به صد شوق چنین می خواند: « باز کن دیده که من آمده‌ام کوله بارم غزل و شور و نواست هدیه‌ام شادی و لبخند و صفاست روی دستان من اینک خورشید باز هم کرده طلوع زیر یک چتر پر از نور، سپید نفسم عطر گل رازقی و یاسمن است بوی سرمستی و بیداری و عطر چمن است من خودِ صبحدمم جامه ای بافته از نور مرا پیرهن است دیده بگشای که من منتظرم میهمانت شده ام دست بر حلقه ام و پشت درم باز کن در که بگویم به تو یک بار دگر همه ایام به کام باد امروزت و هر روز بخیر از غم ورنج به دور غرق در نور و سرور » . •••
. •••
•• . 🎗•| به سیاره‌ی دوم رفت. آنجا فقط یک پادشاه تنها زندگی می‌کرد. بعد از ملاقاتی کوتاه، شازده کوچولو خواست که سیاره را ترک کند اما فرمانروا که دلش می‌خواست او را نگه دارد گفت: نرو... تو را وزیر دادگستری می‌کنم! شازده کوچولو گفت: اینجا کسی نیست که من او را محاکمه کنم. فرمانروا گفت: خب، خودت را محاکمه کن! این سخت‌ ترین کار دنیاست... اینکه بتوانی درباره‌ی خودت قضاوت درستی داشته باشی و عادلانه خودت را محاکمه کنی...! . •••
•• . تلنگر میزند یادِ تو بر دروازه‌یِ قلبِ پر از دردم وَ خوش مستانه میرقصد خیالِ آن نگاهِ گرمِ تو در سینه‌ے سردم غمت چون شمعِ سوزان است منم پروانه سان گردِ غمت، آوازه خوان با عشق میگردم ... ‌. •••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا