••
.
زیر سقفت تا منم، معمار می خواهی چه کار؟
با ستون شانه ام ديوار می خواهی چه کار؟
سرشماری میکنی در سرزمین قلب من
یک نفر تنها تویی! آمار میخواهی چه کار؟
میکُشی با چشمهای قهوه ای رنگت مرا
روی میزت قهوهی قاجار میخواهی چه کار؟
مثل گلدانی عتیقه اعتبار موزه ای
خاک خوردن گوشهی انبار میخواهی چه کار؟
خنده ی شیرین تو متن خبرهای جهان!
در کنارم تلخی اخبار می خواهی چه کار؟
فصل خرمنکوبی تبدار آغوشت رسید....!
اینهمه خوشه به گندمزار می خواهی چه کار؟
عشق یعنی راهی ِ پیچ و خم "حیران" شدن!
همسفر! یک جادهی هموار میخواهی چه کار؟
#محمدعلی_نیکومنش
.
•••
••
.
همیشه
نسبت به کسانی که بیشتر دوست داریم؛
"سختگیرتر میشویم"
چون توقع انجام خیلی کارها را از آنها نداریم
#هاراکی_موراکامی
.
•••
••
.
بهانههای نبودن همیشه
بسیار است
کجاست آنکه تو را بیبهانه دریابد؟
#معصومه_صابر
.
•••
••
.
منم که شعر و تغزل پناهـگاه من است
چنانکه قول و غزل نیز در پناه من است
صفای گلشن دلها به ابر و باران نیست
که این وظیفه محول به اشکوآه من است
#شهریار
.
•••
••
.
عشق اما نهایتی مجهول،
بی حضورش اگرچہ شب عالیست
در تن فڪرهاے هر شبہام،
باز هـم جـاے خـالیاش خالیست
#علیرضا_آذر
.
•••
|•ناڕوَݩ🌿'
•• . نقاشی #پاییز هنر ترکیب رنگ هاییست که خبر از دلتنگی نقاش آن می دهند..🍂 #لاادرے . •••
••
.
پاییز کوچک من
دنیای سازش همه ی رنگهاست...
تا من نگاه شیفتهام را در خوشترین زمینه به گردش برم
و از درختهای باغ بپرسم
خواب کدام رنگ یا بیرنگی را می بینند
🍂"در طیف عارفانه" پاییز؟
#حسین_منزوی
.
•••
|•ناڕوَݩ🌿'
••
.
معشوقه تویی، شعر تویی، بغض منم من
جولانِ قلــم پیشِ نگاهت عـددی نیست!
دیوانه تـر از قبل کمی خسته تـر از پیش
مَردُم به خدا عشق دگر چیزِ بدی نیست
#مریم_قهرمانلو
.
•••
••
.
سفر میکردی و کار تو را دشوار میکردم
که چون ابر بهاری گریهی بسیار میکردم
همان "آغاز" باید بر حذر میبودم از عشقت
همان دیدارِ "اول" باید استغفــار میکردم
ملاقـات نخـستین کاش بار آخرینـم بـود
تورا دیگر میان خوابها دیدار میکردم
«به روی نامههایت قطرهیاشک است، غمگینی؟»
"تو میپرسیدی و با چشمِ خون انکار میکردم "
در آن دنیا اگر قدری مجـال همنشینی بود
به پای مرگ میافتادم و اصرار میکردم
خدا عمر غمت را جاودان سازد...که این شاعر
غزل در گوشِمن میخواند و من تکرارمیکردم
#سجاد_سامانی
.
•••