دوست، دوست نیست مگر آنکه حقوقِ
برادرش را در سه جا نگهبان باشد: در
روزگار گرفتاری . . آن هنگام که حضور
ندارند، و پس از مرگ
[ #نهجالبلاغه | #حکمت۱۳۴ ]
کسی که خود را در جایگاه تهمت قرار
داد، نباید جز خود را نکوهش کند . .
[ #نهجالبلاغه | #حکمت ۱۵۹ ]
بدی را از سینه ی دیگران، با
کندن آن از سینهی خود، ریشه
کن نما . . . !
[ #نهجالبلاغه | #حکمت۱۷۸ ]
همانا انـسان در دنـیا تـخته نشـان تـیر هایِ
مـرگ، و ثـروتـی اسـت دسـتـخـوش تــاراجِ
مصـیبت ها: با هـر جـرعه ی نوشیدنی، گلو
رفـتنی، و در هـر لقـمـه ای گـلـوگـیر شـدنی
است. و بنـده نعـمتی به دـست نیـاوَرَد جـز
آنـکـه نعـمـتی از دسـت بدهـد. و روزی بــه
عمـرش افزوده نمـی گـردد جز با کم شــدن
روزی دیگـر ! پس ما یــاران مرگیم، و جـان
های ما هدف نابودی. پس چگونه به ماندنِ
جـاودانـه امیـدوار بـاشــیـم؟ در حالـی کــه
گـذشــتِ شـب و روز بـنـایی را بـالا نـبــرده
جز آن که آن را ویـران کــرده، و بـه اطـراف
پراکند... !
[ #نهجالبلاغه | #حکمت ۱۹۱ ]
با هـر انسانی دو فرشـته اسـت کـه او
را حفظ می کننـد، و چـون تقدیر الـهی
فرا رسد، تنهایش می گذارند، که همانا
زمان عمـر انسـان، سـپـری نگـهـدارنـده
است.
[ #نهجالبلاغه | #حکمت ۲۰۱ ]