هدایت شده از آرشیو فایل
19.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اسارت
#حضرت_زینب
#رقیه
زلف دیوانگی ام باز پریشان شده است
روضه خوان از خبر آینه جبران شده است
روضه خوان مانده که با معجر زینب چه کند
گویی از آخر این روضه پشیمان شده است
#احمدبابایی
#محرم
@NafasseAmigh
⭐️🖤⭐️🖤⭐️
#حضرت_زینب
#اربعین
باور نمیکنم که رسیدم کنارِ تو
باور نمیکنم من و خاکِ دیارِ تو
یک اربعین گذشته و من پیر تر شدم
یک اربعین گذشت و شدم همجوار تو
یک اربعین اسیرِ بلایَم اسیرِ عشق
یک اربعین دچارِ فراقم دچار تو
یک اربعین دویدهام و زخم دیدهام
دنبالِ نالههای یتیمانِ زارِ تو
یک اربعین بجای همه سنگ خوردهام
یک اربعین شده بدنم داغدارِ تو
یک اربعین به گریهی من خنده کردهاند
لبهای قاتلانِ تو و نیزه دارِ تو
مثلِ رُباب مثلِ همه تار تر شده
چشمان خستهی منِ چشم انتظارِ تو
روز تولدم که زدم خنده بر لبت
باور نداشتم که شوم سوگوار تو
با تیغ و تیر و دشنه تو را بوریا کنند
با سنگ و تازیانه مرا داغدارِ تو
یادم نمیرود به لبت آب آب بود
یادم نمیرود بدنِ نیزه زار تو
مانده صدای حرمله در گوشِ من هنوز
وقتی که نیزه زد به سرِ شیرخوار تو
حالا سرت کجاست که بالای سر روم؟
گریَم برایِ زخمِ تنِ بی شمار تو
من نذر کردهام که بخوانم در علقمه
صد فاتحه برای یَلِ تکسوار تو
یک مُشت خاک رویِ تو و من دعا کنان
شاید شوم نشانِ تو – سنگ مزار تو
#حسن_لطفی
@NafasseAmigh
🖤⭐️🖤⭐️🖤
#شهدا
تصویری ویژه از نجوای سردار دلها در کنار مزار مطهر #حضرت_زینب سلام الله علیها ✨
❗️تو که جان خودت را وقف امنیت حرم بی بی کرده بودی، اینچنین سر به زیر انداخته ای!
فردای محشر چگونه سر بالا بگیرند آنانکه زخم زبان ها زدند بر مدافعان این حرم ؟!❓😔
#حاج_قاسم
#مرد_میدان
#ما_ملت_امام_حسینیم
@NafasseAmigh
✔️🌿✔️🌿✔️
#وفات_حضرت_زینب
#مذهبی
#حضرت_زینب
رسيد روضه به جايي كه ديدنش سخت است
به حنجري كه يقيننا بريدنش سخت است
تني كه مثله شود پاكشيدنش سخت است
صداي واي بني شنيدنش سخت است
اگرچه سخت سرت را ولي جدا كردند
چنان كه فاطمه را از علي جدا كردند
همين كه تير رها كرد تيغ مي بُرد
رفيق مي زند و نارفيق مي برد
و بوسه گاهِ نبي را دقيق مي برد
عميق بوسه زده پس عميق مي برد
چنان پرنده كه هي بال را به هم زده است
صداي فاطمه گودال را به هم زده است
خدابخير كند لحظه هاي اخر را
خدا بخير كند رفتن برادر را
يكي بگيرد از ان دور چشم خواهر را
كه شمر بين دو دستش گرفته يك سر را
به نيزه زلف كمند است ساعتي ديگر
سري به نيزه بلند است ساعتي ديگر
بلند گفت یکی آن وسط، سرش با من
ولی مزاحممان است خواهرش، با من!
تو پا گذار به گودال، خنجرش با من
شروع کار قتال از تو، آخرش با من!
بریدن سر او مثل آب خوردن بود
جداشدن ز قفا، ظلم بر سر و تن بود
ز قتلگاه، اگر بوی سیب می آید
حبیبه ای به مزار حبیب می آید
صدای ناله ی زهرا عجیب می آید
که آخرین پسرم عنقریب می آید
در آن زمان سر خون حسین من جنگ است
به هر کجا بروید آسمان همین رنگ است
#سعید_پاشازاده
@NafasseAmigh
✔️🌿✔️🌿✔️
🖤✨🖤✨🖤
#وفات_حضرت_زینب
#حضرت_زینب علیهاالسلام
با دستِ بسته است ولی دستبسته نیست
زینب سرش شكسته ولی سرشكسته نیست
هرچند سر به زیر... ولی سرفراز بود
زینب قیام كرده چون از پا نشسته نیست
زینب اسیر نیست، دو عالم اسیر اوست
او را اسیر قافله خواندن خجسته نیست
رنج سفر، خطر، غم بازار، چشم شوم
داغ سه ساله دیده ولی باز خسته نیست
حتی اگر به صورت او سنگ میخورد
او زینب است، معجرش از هم گسسته نیست
#مجید_تال
#ام_المصائب
@NafasseAmigh
✨🖤✨🖤✨
🖤🌸🖤🌸🖤
#وفات_حضرت_زینب
#مذهبی
#حضرت_زینب
#مصائب_شام
كوچه به كوچه پايِ سرت سنگ خورده ام
پاي سرت، به جايِ سرت سنگ خورده ام
يحيايِ سر بريده ، شبيه سرِ علي
آخر شكست كوفه سر از دخترِ علي
آنان كه بي ملاحظه بر پيكرت زدند
با كعب نيزه بر بدن خواهــرت زدند
شرمنده از توأم كه به سينه نمي زنم
بستند هر دو دست مَرا دورِ گَردنم
دورم نشانده ام ، حرمي دل شكسته را
اين بچّه هاي گوشه ي زندان نشسته را
زندان كوفه بعد تو دارُ العَزاي ماست
شلاّق ، قوت غالب اين روزهاي ماست
از گريه هام ، كوفه تلاطم گرفته است
زينب براي تو شب هفتم گرفته است
اي تشنه لب ، برايِ تو آتش گرفته ام
در مجلس عزايِ تو آتش گرفته ام
پُر كرده كوفه را دَمِ واويلتاي من
گفتم رباب روضه بخواند به جاي من
تشديد كرده درد مرا ، حال انزواش
از فرط گريه جوهره رفته ست از صداش
جاي صدايِ او همگي ضجّه مي زنيم
از ماجـــرايِ او همگي ضجّه مي زنيم
يك جمله گفت و خواهرت از شرم آب شد
با روضه اش دل همه ي ما كباب شد
گفت از وداع هاي تو ، من سوختم حسين
بيش از همه براي تو ، من سوختم حسين
اندوه تشنه رفتن تو قاتل من است
داغِ گُرسنه رفتن تو قاتل من است
#محمد_قاسمی
@NafasseAmigh
🖤🌸🖤🌸🖤
🌿🏴🌿🏴🌿
#محرم
#حضرت_زینب
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
بین گودال و حرم،عطر فروشم فردا
تن عریان تو را با چه بپوشم فردا؟
من ببینم که تو بی پیرهنی می میرم
تکیه ی بر نیزه ی غربت بزنی، می میرم
چقدر دلهره و غم سرِ پیری دارم!
پدرم گفت که یک روز اسیری دارم
پدرم گفت که یک روز بلا می بینم
سرِ نی، زلف پریشان تو را می بینم
#وحید_قاسمی
@NafasseAmigh
🏴🌿🏴🌿🏴
🥀▪️🥀▪️🥀
#محرم
#حضرت_زینب
#اسارت
مردم لباس پاره ما خنده دار نیست
کاخ غرور کاذبتان پایدار نیست
مردان ما به نیزه و در کوچه های شهر
گرداندن زنان حرم افتخار نیست
در سختی و بلا به خدا تکیه میکنیم
سر می دهیم در ره او، این شعار نیست
ای بزدلان ز بام به ما سنگ می زنید
در دست های بسته ما ذوالفقار نیست
زن های شهر کوفه چرا گریه می کنید؟
دیگر به گریه های شما اعتبار نیست
در بین طعنه های وقـیح تمام شهر
بدتر ز طعنه های بد نیزه دار نیست
#وحید_قاسمی
@NafasseAmigh
▪️🥀▪️🥀▪️
✔️💐✔️💐✔️
#محرم
#حضرت_زینب
#اسارت
پر می کشد دلم به تمنای نیزه ات
دنیای دیگری شده دنیای نیزه ات
جانی بده دوباره... به من نه به دخترت
تا جان نیامده به لبش پای نیزه ات
ترسانده است فاطمه کوچک تورا
خون های جاری از قدوبالای نیزه ات
یک بوسه بود سهم من از آن گلوی خشک
باقیش گشته قسمت لبهای نیزه ات
با دستخط نیزه و خون گلوی تو
افتاده است هرقدم امضای نیزه ات
لج کرده است تیزی سرنیزه با سرت
چیزی نمانده از تو و دعوای نیزه ات
چرخیده است دیده ناپاکشان به ما
این قوم پست بعد تماشای نیزه ات
#محمدعلي_بياباني
@NafasseAmigh
💐✔️💐✔️💐
🥀▪️🥀▪️🥀
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#اربعین
شبیه کوه پابرجایم و چون رود سیّالم
به سویت میدوم با کودکانی که به دنبالم...
تمام ابرها بر شانۀ من گریه میکردند
گرفتم آسمان خسته را زیر پر و بالم
نمیدانی چطور آرام کردم کودکانت را
گرفتم قطرههای اشک را با گوشۀ شالم
ببین بر چهرۀ من ردّ پای باد و باران را
ببین بیعمر نوح امروز، بانویی کهنسالم!
نشد لبریز در طوفان غمها کاسۀ صبرم
به آن پروردگاری که خبر دارد از احوالم
اگر عمری بماند تا کنارت سیر بنشینم
برایت شرح خواهم داد از اندوه چهل سالم
میان رفت و آمدهای قایقهای سرگردان
به غیر از کشتیات راه نجاتی نیست در عالم
#اعظم_سعادتمند
@NafasseAmigh
▪️🥀▪️🥀▪️
🌟🖤🌟🖤🌟
#حضرت_زینب علیهاالسلام
آتشفشان زخم منم، داغ دیدهام
خاکسترم، بهار به آتش کشیدهام
چشم بلا کشیدۀ من خونجگر شدهست
از باغ سرخ آینهها، آه چیدهام
ققنوسهای عاطفه را در فراق تو
از شعله شعلههای دلم آفریدهام
از لحظهای که رفتی و دیگر ندیدمت
من کشتۀ وداع تو هستم، شهیدهام
گودال زخم جان به لبم کرد روی تل
بیتابم از فراز و نشیبی که دیدهام...
«بزمی به پا کنید خوارج رسیدهاند»
از این قبیل زخمزبانها شنیدهام
کوهم که ایستادهام و خم نمیشوم
شمشیر زخمخورده ولی آبدیدهام
با آرزوی صبحِ نگاهت، بهشت من!
هر چه مصیبت است به جانم خریدهام
📝 #سیدمسیح_شاهچراغی
@NafasseAmigh
🖤🌟🖤🌟🖤