Lindsey_Stirling_-_Carol_Of_The_Bells_(_GandomMusic.ir_).mp3
5.04M
01:01
🔰 carol of the bells
🎹 #Lindsey_Stirling
#بیکلام
Hasan Golnaraghi - Mara Beboos (320).mp3
15.19M
01:03
🎙 #حسن_گلنراقی
📖 #حیدر_رقابی
🎹 #مجید_وفادار
مرا ببوس
برای اخرین بار
تو را خدا نگه دار
که میروم به سوی سرنوشت...
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
01:03 🎙 #حسن_گلنراقی 📖 #حیدر_رقابی 🎹 #مجید_وفادار مرا ببوس برای اخرین بار تو را خدا نگه دار که
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
افسانهها و داستانهای زیادی در وصف چگونگی سرودن قطعه «مرا ببوس» ورد زبانها است.
اما به دور از همه شایعات و افسانهها، باید بگوییم که شاعر این ترانه #حیدر_رقابی است. رقابی شاعری عاشقپیشه، ورزشکار و دانشجویی سیاسی بود که در جبهه ملی فعالیت میکرد و چندین بار هم به همین خاطر به زندان افتاده بود.
در دل مبارزاتش با دختری در دانشگاه آشنا شد که در فعالیتهای سیاسی با او همراهی میکرد. اما زمانی که به توصیه و اصرار شوهر خالهاش، صاحب چلوکبایی شمشیری -که بزرگ خانواده بود- مجبور به ترک وطن و رفتن به آمریکا برای ادامه تحصیل شد، با ناکامی در عشق مواجه شد.
حیدر رقابی ترانه مرا ببوس را برای همان عشق از دست رفتهاش سرود. زمانی که شایعات درباره این ترانه در آمریکا به گوشش رسید آن را تکذیب کرد. به گفته دوستانش از این که ترانهاش به حزب توده نسبت داده شود بسیار ناراحت بود.
او بعد از انقلاب به ایران بازگشت و چندسالی استاد دانشگاه بود اما بر اثر بیماری از دنیا رفت و هیچگاه آن دختر را دوباره ندید.
برادر رقابی دورادور از احوال دختر و ازدواجش باخبر بود. به گفته برادر رقابی، بعد از مرگ حیدر او اولین و بزرگترین دستهگل را بر مزار عاشق و شاعری گذاشت که زیباترین ترانه عاشقانه معاصر را برایش سروده بود.
نرگس قویزری
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
دلشوره ما بود، دلارام جهان شد
.
در اول آسایش ما سقف فرو ریخت
هنگام ثمر دادنمان بود، خزان شد
.
با ما که نمکگیر غزل بود چنین کرد
با خلق ندانیم چهها کرد و چنان شد
#حامد_عسگری
لایق نباشم گرچه، تو در حال من تدبیر کن
من را برای لحظهای معشوق خود تصویر کن
گاهی بیا نزدیک تر در قلب من جا باز کن
مهر خودت را بر دل من اینچنین ابراز کن
دیوانهام، هرگز نترس از این جنون آنیم
کین من به بند عشق تو عمری چنین زندانیم
آه از هوایی که بدون تو به حلقم میرسد
سم نبودت بی شک از رگها به قلبم میرسد
چشمان تو چشمان تو چشمان تو چشمان تو
من مست چشمانت شدم هم شمع و هم پروانه تو
من را گرفتی در برم بعد از خودت میرانیم
من را تو ویران کردهای، محصول این ویرانیم
گر من خطا کردم برو گر خود خطا کردی بمان
زیرا ز حرکت باز ماند بی تو قلبم هر زمان
من عاشقت گشتم همین قلبم ز مهرت آخته
از آتش عشق تو رب، قلب مرا پرداخته
از آتش عشقت بخارم در هوایت پر شده
خونم خروشان گشته و چشمم برایت پر شده
بر روی مژگانت شبیه شبنمی بنشستهام
آیا به قلبت نیز هم من این چنین بنشستهام؟
اشکی شدم بر گونهات من تا به لب ها میرسم
گویا دمی مردم و اینک من به عقبی میرسم
#صابر ندارد باکی از مرگش بدان ای آشنا
چون فکر و ذکرش گشته معطوف دعای ربّنا
#عین_صاد
#قصیده🤦♂
هدایت شده از «نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
خوردیم چو گنجشک، به دیوار بلورین
پنداشته بودیم که این پنجره باز است...
#سید_حسن_حسینی
باز شد قفل و در و شد ره پدید
چون توکل کرد یوسف برجهید
#مولانا
عشق قلیانیست با طعم خوش نعنا دو سیب
میکشی آزاد باشی، مبتلاتر میشوی...
#حامد_عسگری
هدایت شده از وحید یامین پور
✒️
تکنولوژى جدید حاصل چیست؟ به تعبیر هایدگر تکنولوژی حاصل انکشافی خاص برای انسان است؛ حاصل نگاه به طبیعت به عنوان منبع تامین کننده انرژى. این نگاه خاص بشر جدید، از رابطهای تازه میان بین انسان و طبیعت حکایت میکند. هایدگر این رابطه را "تعرض" و "تصرفِ بىامان" میداند. نوعی در افتادن با همهی اشیاء به عنوان "منبع" به قصد مصرف آن.
"علم جدید" الهام گرفته از این نگاه تکنولوژیک به جهان است. طبیعت از نیروهاى محاسبهپذیری تشکیل شده که به ما امکان کشف و سپس تسخیر و تصرف را میدهد.
زمین دیگر مکان زندگی ما نیست؛ بلکه مجموعهای از "چیزهای به درد بخور" است که بناست روزی مصرف شود. کوهستان و رودخانه و جنگل، همه منبع تسخیر و تصرف انسان جدید اند نه اقامتگاه انسان روی زمین. انسان جدید، بیخانمان و آواره است.
هایدگر در پیامی به مردم زادگاهش مینویسد: "بیاندیشید که آیا در روزگار تمدن یکسان ساز تکنیکی، هنوز خانهای برای زیستن وجود دارد؟"
این عجیبترین بلایی است که بشر جدید را گرفتار کرده؛ مواجهه با هر چیزی به عنوان ابژهی تسخیر و مصرف. وقتی انبوه زائران را در مماسترین حالت به نقطهی قدسی اعتاب مقدس میبینم که موبایل به دست در تقلا برای گرفتن سلفی با ضریحِ یک قدّیس هستند، میپرسم حتی زیارت، حتی باطنیترین دقایق در ملکوتیترین جغرافیا هم "مصرف" میشود. آن لحظه را ثبت میکنند تا در نمایشگاهی مثل شبکههای اجتماعی یا در یک مهمانی مجازی آنرا مصرف کنند.
#یادگاری
🆔️ @yaminpour
میدونم کانال تا به حال خیلی تعاملی نبوده؛ اما لینک زیر یه گفتگوی ناشناسه، اگر نظری، پیشنهادی، انتقادی، فحشی چیزی دارید میتونید بنویسید. بدون اینکه بشناسمتون میخونم و همینجا جواب میدم.
https://harfeto.timefriend.net/16956342802697
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
میدونم کانال تا به حال خیلی تعاملی نبوده؛ اما لینک زیر یه گفتگوی ناشناسه، اگر نظری، پیشنهادی، انتقاد
به عنوان اولین بار تجربه خیلی خوشایندی نبود؛ الآن چت ناشناس پر شده از سم خالص! احتمالاً هم توسط یه نفر...
علی ای حال کمکم پیامارو میفرستم تا ادخال سرور باشد در قلوب مومنین بخندیم دور هم
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
به عنوان اولین بار تجربه خیلی خوشایندی نبود؛ الآن چت ناشناس پر شده از سم خالص! احتمالاً هم توسط یه ن
از قرار معلوم کانال دارای کرامات بوده و ما خبر نداشتیم...
انشاءالله باقی امراض هم به واسطه خوندن پست های کانال دفع میشه براتون 🤲🏻