هدایت شده از خلوتکده مستان
من آسمانِ پُر از ابر هایِ دلگیرم
اگر تو دلخوری از من، من از خودم سیرم
فاضل نظری
#مستانه
#شعر_ناب
#شعر_پایداری
@khalvatkadeh_mastan
هدایت شده از المرسلات
#اخلاق_و_عرفان
♨️نباید از رحمت خدا مأیوس شد/ گدا مجانی طلب است
🔸بارى؛ العياذ باللّه اگر هفتاد پيغمبر را هم كشته باشد، نبايد مأيوس بشود و ترك توبه نمايد كه يأس و ترك توبه هلاك قطعى و سبب زيادتى عقوبت است؛ و ليكن در توبه، احتمال نجات كلّى و در همين عقاب يأس و ترك توبه خلاص قطعى موجود است.
🔸وانگهى، جواب ديگر محكم شافى براى اين وسوسه خبيث اين است كه تو، به من مىگويى كه تو، توبه صحيح نمىتوانى بهجا بياورى! بلى، مرا اگر عنايت اللّه دستگيرى ننمايد، توبه صحيح كه سهل است توبه ناقص هم نمى توانم؛ و ليكن عنايت او- جلّ جلاله- اگر برسد به هر درجه و مقام عالى كه به خيال نگنجد ممكن است كه برسم، اگر بگويد از كجا كه عنايت او به تو خواهد رسيد؟ بگو: از كجا [معلوم] كه نخواهد رسيد!
🔸اگر بگويد عنايت او هم اهليّت مى خواهد، بگو: اهليّت را بزرگان از كجا آوردهاند؟ نه اين است كه او داده، من هم از او مى گيرم؛ اگر بگويد: آخر تو چه قابليّت كرم او را دارى در قبال چه عملت اين تمنّا را مىكنى؟ نمى بينى [اين قابليّت را] به هركس نمى دهند؟! جوابش بگو: به گدايى مى خواهم، گدا مجّانى طلب است! اگر بگويد: به گدايان هم همه چيز را نمىدهند، بگو: لعلّ جدّ در گدايى ندارند؟ و اگر بگويد: تو نافرمانى كرده اى، حكم سلطنت خداوند جليل ردّ تو است؛ بگو: در حكم سلطنت و قهاريّت واجب نيست كه هر نافرمانى را غضب نمايد و ردّش كند؛ اگر بگويد كه قهاريّت خدا پس كجا ظاهر خواهد شد؟ بگو: به امثال تو كه معانده با خداوند جليل نموده و بر ضدّ دعوت او، بندگانش را از درگاه او منع و مأيوس نمايد؛ و اگر بگويد كه استحقاق عقاب تو كه قطعى است و وعده عذاب معاصى قطعى است؛ امّا اجابت و عطاى گدايى تو، محتمل است؛ بگو: تو اشتباه دارى و غفلت از وعده اجابت و قبول او دارى، بلكه اگر سلطان خلاف وعيد خود را نمايد قبيح نيست، ولى خلاف وعده را كسى بر خداوند احتمال نمى دهد؛
🔸و اگر بگويد: آخر روى تو از گناه، سياه و حال تو تباه است به چه روى به آستان قدس او مى روى؟ بگو: اگر روى من سياه است بهوسيله انوار وجوه مشرقات اوليا او مى روم! اگر بگويد: تو قابليّت توسّل به آنها را هم ندارى؛ بگو: به ايشان هم به توسط دوستان ايشان، توسّل مى نمايم!
🔸خلاصه؛ الحذر، الحذر! كه گول او را بخورى و از رحمت واسعه خداوند مأيوس بشوى؛ [همچنين] در جواب او بگو: اگر هزار مرتبه از اين در برانندم، باز برنمىگردم! و حال آنكه اين در، درى است كه تا به حال شنيده نشده كه كسى به اميد رحمت و نوال آن در، به روش اهل مسألت و ضراعت و گدايى آنجا برود و مأيوس شود! چنان كه فرعون كذايى يك شب گدايى نمود، مأيوس نگرديد؛ توى [شيطان] خبيث را اجابت نمود. خلاصه؛ «برانى ام گر از اين در، بيايم از در ديگر!»
🔸از حديث نبوى صلّى اللّه عليه و آله نقل شده است: اگر كسى هفتاد پيغمبر را كشته باشد و توبه كند، توبه او قبول است! توبه وحشى- قاتل حضرت حمزه سيّد الشهداء عليه السّلام- را با اينكه آن همه به قلب مبارك حضرت- قلب اللّه الواعية صلّى اللّه عليه و آله- وارد آورد، قبول كردند! آيا نشنيدهاى به [موسى] كليم خود چه فرمود؟ فرمود: از همه كس مى گذرم الّا قاتل حسين عليه السّلام.
📚#لقاءالله ص85
#توبه #میرزاجوادآقا #اخلاق_و_عرفان
@almorsalaat
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست! این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: میباید تو را تا خانهی قاضی برم
گفت: رو صبح آی، قاضی نیمهشب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانهی خمار نیست
گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت، جامهات بیرون کنم
گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست
گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بی خود شدی
گفت: ای بیهودهگو، حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
#پروین_اعتصامی
🖋 با شمایم هان!
شروران شب آشوب اکباتان!
اگر روزی شما
فریاد دستان غریقی
یا در آوار زمینلرزه، صدایی نیمجان بودید
اگر جسم نزار از تصادفماندهای در پرتگاهی
یا غریب بیپناهی زیر تیغ رهزنان بودید
نمیآمد شما را یاری از خیل تماشاگر
از آن خیل همیشه دوربین در دست
ولی باری اگر از حالتان این مرد
-این مرد رشید بیست و یک ساله- خبر میشد
شتابان میرسید و پایتاسر، دست یاری بود
برای التیام داغتان ابری بهاری بود
ولی آنک شما ای ناجوانمردان
جوانمردی چنین آیینهجان را
آرمان پاک انسان را
به کنج مسلخ آوردید
به جرم عشق و ایمان
دورهاش کردید
شمایان چندکفتار مسلح تا بن دندان
شما ای بارها وحشیتر از حیوان
نه ایران و نه اکباتان
کمی پایینتر آنسوتر
به باغ وحش برگردید
#میلاد_عرفانپور
هدایت شده از Masafmusic
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مرغ دلم راهی قم میشود...
🎼 @masafmusic
هدایت شده از خلوتکده مستان
عمریست امیرِ صف شکن یاورِ ماست
جان دادنِ در راهِ وطن باورِ ماست
عمامه به سر گذاشتن یعنی که
ما مردِ جهادیم، کفن بر سرِ ماست
محمد کاظمی نیا
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ایران
#عمامه_بوسی
@khalvatkadeh_mastan
انت روائح رند الحمی و زاد غرامی
فدای خاک در دوست باد جان گرامی
پیام دوست شنیدن سعادت است و سلامت
من المبلغ عنی الی سعاد سلامی
بیا به شام غریبان و آب دیده من بین
به سان باده صافی در آبگینه شامی
اذا تغرد عن ذی الاراک طائر خیر
فلا تفرد عن روضها انین حمامی
بسی نماند که روز فراق یار سر آید
رایت من هضبات الحمی قباب خیام
خوشا دمی که درآیی و گویمت به سلامت
قدمت خیر قدوم نزلت خیر مقام
بعدت منک و قد صرت ذائبا کهلال
اگر چه روی چو ماهت ندیدهام به تمامی
و ان دعیت بخلد و صرت ناقض عهد
فما تطیب نفسی و ما استطاب منامی
امید هست که زودت به بخت نیک ببینم
تو شاد گشته به فرماندهی و من به غلامی
چو سلک در خوشاب است شعر نغز تو حافظ
که گاه لطف سبق میبرد ز نظم نظامی
#حافظ
#غزلیات
هدایت شده از خلوتکده مستان
قسم به غربتِ گل هایِ سرخِ شیرازی
اگر شهید نمیری به مرگ می بازی
نوید نیّری
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهدا
#ایران
@khalvatkadeh_mastan
همواره عشق بی خبر از راه می رسد
چونان مسافری که به ناگاه می رسد
وا می نهم به اشک و به مژگان، تدارکش
چون وقت آب و جاروی این راه می رسد
اینت زهی شکوه که نزدت کلام من
با موکب نسیم سحرگاه می رسد
با دیگران نمی نهدت دل به دامنت
چندان که دست خواهش کوتاه می رسد
میلی کمین گرفته پلنگانه در دلم
تا آهوی تو کی به کمینگاه می رسد!
هنگام وصل ماست به باغ بزرگ شب
وقتی که سیب نقره ای ماه می رسد
شاعر دلت به راه بیاویز و از غزل
طاقی بزن خجسته که دلخواه می رسد
#حسین_منزوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزی كه «روشنفكر»
در كافههای شهر پرآشوب
دور از هياهوها
عرق میخورد
با جان فشانیهای جانبازان «حزب الله»
تاريخ اين ملت
ورق میخورد.
#سید_حسن_حسینی
alireza_ghorbani_pardeh_neshin.mp3
8.5M
🔰 پردهنشین
🎙 #علیرضا_قربانی
📖 #محمدعلی_بهمنی
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
🔰 پردهنشین 🎙 #علیرضا_قربانی 📖 #محمدعلی_بهمنی
*اینجا برای از تو نوشتن
هوا کم است...
هدایت شده از ♡حَرفِ دِل♡
صدایِ گریه از عرشِ معلّی میرود بالا
همین که نیمه شب ها دستِ زهرا می رود بالا
یکی از پلک هایِ زخمی اش با دیدنِ حیدر
به زحمت تا کند او را تماشا، میرود بالا
گمانم مرکزِ ثقل زمین را شعله ها سوزاند
که آتش از در و دیوارِ دنیا میرود بالا
هنوز از ماجرایِ کوچه ها شرمنده اش هستند
اگر دیوارها کج تا ثریا میرود بالا
صلی الله علیک یا مولاتنا یا فاطمه الزهرا
#مجتبی_خرسندی
#حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا
#فاطمیه
@Harfedel301
هدایت شده از بر پا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبیه یاسی از جور زمونه
اسیر دست خرمنکوب میشی
تحمل کن عزیزم دردهاتو
علی دورت بگرده خوب میشی
@ali_mahdiyan
#بخش_اول
در بیان تجلی دوم و اظهار شأن و مراتب بر ماسوی و عرض امانت عشق و شدت طلب به اندازهی استعداد در هر یک و خیمه زدن تمامیت آن در ملک وجود انسانی به مصداق آیۀ «انا عرضنا الامانة علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انه کان ظلوماً جهولا»:
پرده ای کاندر برابر داشتند
وقت آمد پرده را برداشتند
ساقیای با ساغری چون آفتاب
آمد و عشق اندر آن ساغر شراب
پس ندا داد او نه پنهان برملا
کالصلا! ای باده خواران! الصلا!
همچو این می خوشگوار و صاف نیست
ترک این می گفتن از انصاف نیست
حبذا زین می که هرکس مست اوست
خلقت اشیا مقام پست اوست
هرکه این می خورد، جهل از کف بِهـشت [۱]
گام اول پای کوبد در بهشت
جمله ذرات از جا خواستند
ساغر می را ز ساقی خواستند
بار دیگر آمد از ساقی صدا
طالب آن جام را برزد ندا
ای که از جان طالب این بادهای!
بهر آشامیدنش آمادهای؟!
گرچه این می را دو صد مستی بود،
نیست را سرمایه هستی بود،
از خمار آن حذر کن کـاین خمار
از سر مستان برون آرد دمار
درد و رنج و غصه را آماده شو
بعد از آن آماده این باده شو
این نه جام عشرت این جام ولاست
دُرد [۲] او دَرد است و صاف او بلاست...
۱. بهشت: فعل از ریشهٔ «هشتن»، به معنای "وانهادن".
۲. دُرد: به معنای شراب ناصاف و ناخالص.
#ادامه_دارد...
#عمان_سامانی
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
#بخش_اول در بیان تجلی دوم و اظهار شأن و مراتب بر ماسوی و عرض امانت عشق و شدت طلب به اندازهی استعدا
#بخش_دوم
[این نه جام عشرت این جام ولاست
دُرد او دَرد است و صاف او بلاست]
بر هوای او نفس هرکس کشید
یک قدم نارفته پا واپس کشید
سر کشید اول به دعوی آسمان
کاین سعادت را به خود بردی گمان
ذره ای شد زان سعادت کامیاب
اآن بتابید از ضمیرش آفتاب
جرعه ای هم ریخت زان ساغر به خاک
زان سبب شد مدفن تنهای پاک
تر شد آن یک را لب این یک را گلو
وز گلوی کس نرفت این می فرو
فرقه ای دیگر به بو قانع شدند
فرقه ای از خوردنش مانع شدند
بود آن می در تغیّر در خروش
در دل ساغر چو می در خُم به جوش
چون موافق با لب همدم نشد
اینهمه خوردند اصلا کم نشد
باز ساقی برکشید از دل خروش
گفت: ای صافی دلان درد نوش!
مرد خواهم همتی عالی کند
ساغر ما را زمی خالی کند!
انبیا و اولیا را با نیاز
شد به ساغر، گردن خواهش دراز
جمله را دل در طلب چون خم به جوش
لیکن آن سر خیل مخموران خموش
سر به بالا یکسر از برنا و پیر
لیکن آن منظور ساقی سر به زیر
هریک از جان همتی بگماشتند
جرعهای از آن قدح برداشتند
باز بود آن جام عشق ذوالجلال
همچنان در دست ساقی مالمال
جام بر کف، منتظر ساقی هنوز
اللّٰه اللّٰه غیرت آمد غیر سوز
باز ساقی گفت تا چند انتظار
ای حریف لاابالی سر برآر!
ای قدح پیمای درآ، هویی بزن
گوی چوگانم سرت، گویی بزن
چون به موقع ساقیش درخواست کرد
پیر میخواران زجا، قد راست کرد
زینت افزای بساط نَشأَتـیْن
سرور و سر خیل مخموران حسین
گفت آنکس را که میجویی منم
باده خواری را که میگویی منم
شرطهایش را یکایک گوش کرد
ساغر می را تمامی نوش کرد
«باز گفت از این شراب خوشگوار
دیگرت گر هست یک ساغر بیار...»
#پایان
#عمان_سامانی
هدایت شده از ♡حَرفِ دِل♡
برای آرزوهای محال خویش میگریم
اگر اشکی نمانَد، در خیال خویش میگریم
شب دل کندنت می پرسم آیا باز میگردی؟
جوابت هرچه باشد، بر سوال خویش میگریم
نمی دانم چرا اما به قدری دوستت دارم
که از بیچارگی گاهی به حال خویش میگریم
به گردم حلقه می بندند یاران و نمی دانند
که منچونشمعهرشببر زوال «خویش» میگریم
نمیگریم برای عمر از کف رفتهام، اما
به حال آرزوهای محال خویش می گریم
#عاشقانه
#ناشناس..
@Harfedel301
دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست
کس در همه آفاق به دلتنگی من نیست
گلگشت چمن با دل آسوده توان کرد
آزرده دلان را سر گلگشت چمن نیست
#وحشی_بافقی
هدایت شده از مُهمَل
میخواستم بگویمش امّا گریستم
آری، همیشه بارِ زبان را، کشید چشم
هدایت شده از خلوتکده مستان
بعدِ مرگم شعرهایم را بخوان تا بشنوی
سرگذشتم تلختر از درگذشتم بوده است
#شعر_های_عاشقانه
#تک_بیتی_های_عاشقانه
#تک_بیتی_های_ناب
@khalvatkadeh_mastan
هدایت شده از نگاشته
✏️ترجیح میدهم انسانی سنتی باشم تا حیوانی پیشرفته!
❗️#غرب_وحشی
🔰#انسانم_آرزوست
✍️#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته
Mohsen_Chavoshi_Hamkhaab.mp3
7.35M
🔰 همْــخـوابــ...
🎙 #محسن_چاووشی
📖 #وحشی_بافقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
سورة العادیات:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحًا ﴿۱﴾
فَالْمُورِيَاتِ قَدْحًا ﴿۲﴾
فَالْمُغِيرَاتِ صُبْحًا ﴿۳﴾
فَـأَثَـرْنَ بِـهِ نَـقْـعًـا ﴿۴﴾
فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا ﴿۵﴾
#محمود_شحات_انور