هدایت شده از «نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
Del-e Nadan.mp3
12.92M
🔰 Del-e Nadan
🗣 #Yawar_Abdal
📖 #Ghalib
هدایت شده از «نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
ہم کو ان سے وفا کی ہے امید
جو نہیں جانتے وفا کیا ہـے۔۔۔
«جان تم پر نثار کرتا ہوں
میں نہیں جانتا دعا کیا ہے...»
دل ناداں! تجھے ہوا کیا ہے؟
آخر اس درد کی دوا کیا ہے؟
ہم ہیں مشتاق اور وہ بیزار
یا الٰہی یہ ماجرا کیا ہے؟
میں بھی مُن٘ہ میں زبان رکھتا ہوں
کاش پوچھو کہ مدعا کیا ہـے
میں نے مانا کہ کچھ نہیں غالبؔ
مفت ہاتھ آئے تو بُرا کیا ہے؟!
#غالـب
زاهد نداشت تاب جمال پریرُخان
کنجی گرفت و ترس خدا را بهانه ساخت!
قتیل لاهوری
ای وای از این بیچارگی کین گونه دامن گیر شد
من زود سمتت آمدم گویا ولیکن دیر شد
عشقت چنان در قلب من آتش کشیده تا سرم
کز آسمان چشم من باران غم لبریز شد
دور از منی و در دلم هر لحظه یادت میکنم
حیران همی پرسم چرا؟ ما را چنین تقدیر شد
من شهریارم گرچه چون او مرد عقبی نیستم
اما چه شیرین سرنوشت من بدو تشبیه شد
۱۴۰۲/۹/۹
#عین_صاد
#صابر
همه اینان که گرد خود بینی مگسانند گرد شیرینی
دل آتش گرفتهی ما را تو چرا نزد خود نمی بینی
منم و ملتی که میخواهد دل من از دلت جدا باشد
دل ما نیز سوی یک دیگر بشود گرچه بی صدا باشد
به تو سوگند یا به چشمانت که در این راه با تو میمیرم
که مگر لحظهای خدا خواهد ز رقیبان تو را که پس گیرم
همهی عمر در پیت بودم و ز عشقت دمی نیاسودم
که تویی آنکه از ازل دانم که فقط من برای او بودم
چه کنم بی نگاه گیرایت که کنون از نگاه من دوری
و خدا داند اینکه میدانم که به دوری چنین تو مجبوری
همه ام اشک و آه و لبخندم و تویی مرهم همه دردم
به فراغت اگر ضعیفم من به کنار تو چون دماوندم
تو کجایی در این شب تارم که ز درد دلت خبر دارم
همهی شهر را به دنبالت که غمی از دل تو بر دارم
نشناسی تو روح #صابر را که چنان آسمان شب باشد
اگرم تیره و سیاه اما به دلش شمس و نجم و مه باشد
۱۴۰۲/۹/۱۰
#عین_صاد
#صابر
دل گفت مرا علم لَدُنی هوس است
تعلیمم کن اگر تُرا دست رس است
گفتم که: الف،گفت: دگر؟ گفتم: هیچ
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.
#شیخ_بهائی
کانٹوں کو مت نکال چمن سے او باغباں
یہ بھی گلوں کے ساتھ پلے ہیں بہار میں
#غالب
هدایت شده از عقل بی آرام (تاملات پراکنده امین اسدپور)
۱۱ آذر ماه یکصدمین سالروز تولد جلال آل احمد است، البته به گواه شناسنامه وی، (ظاهرا پدرش تولد او را ۷ فروردین ۱۳۰۳ یادداشت کرده است.) روشنفکر، ادیب و نویسنده ای اثرگذار که حداقل سه دوره فکری متفاوت را از سر گذرانده و پا به پای تحولات اجتماعی سیاسی جامعه خویش تحول یافته و در پایان به نهضت ۱۵ خرداد به رهبری امام خمینی دل بسته است.
او در داستان نویسی سبک خاصی داشت. جملات کوتاه و قاطع، بی باک و پرخاشگر، پر احساس و کاملا همراه با حالات مخاطب، ناظر به آداب و سنن جامعه، بخشی از ویژگی های نثر اوست.
تاثیرگذارترین ساحت اندیشه ای وی، نقد روشنفکران ایرانی و ادا و اطوار روشنفکری فکلی در دو کتاب غرب زدگی و در خدمت و خیانت روشنفکران است.
گزارش توصیفی او از اوضاع روشنفکری به دلیل هم افقی و همراهی جلال با آنان در دهه ۲۰ گزارشی دقیق، صادقانه و انتقادی است.
رهبر معظم انقلاب که از دهه چهل با او در ارتباط بوده یادداشتی در پاسخ به پرسش های انتشارات رواق در سال ۵۸ مرقوم فرموده اند که سندی مهم در جلال پژوهی به شمار می آید. می توانید متن این یادداشت را در لینک ذیل مطالعه فرمائید.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=8018
ایشان به تاریخ ۱۳۷۷/۲/۲۲ در جمع دانشجویان دانشگاه تهران، در بیانات مهمی با ارجاع به جلال آل احمد به نقد و بررسی جریان روشنفکری در ایران پرداختند. مطالعه این سخنرانی را اکیدا توصیه می کنم.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2888
https://eitaa.com/amin_asadpour
هدایت شده از عقل بی آرام (تاملات پراکنده امین اسدپور)
هدایت شده از عقل بی آرام (تاملات پراکنده امین اسدپور)
هدایت شده از عقل بی آرام (تاملات پراکنده امین اسدپور)
برو ای توبه کاینجا صرف بشکن بشکن است امشب
مرا خون سبو و جام و خم بر گردن است امشب
به عقل بی خرد گو تا بگیرد دامن ما را
که دست عشق عاقل هم مرا بر دامن است امشب
#معنی_زنجانی
نمی سازد غذای مانده با طبع تو ای معنی
غم امشب همین امشب بخور، فردا خدایی هست
#معنی_زنجانی
شوری به سر نمانده چرا آرزو کنم؟
قلبی دگر نمانده که آن را رفو کنم
من منتظر شدم بنشینی برابرم
اکنون چگونه من به نبود تو خو کنم؟
از گاه بودن تو که شرمندهام چنین
باید به لحظه های نبود تو رو کنم
(شرمنده ام ز دوست که دل نیست قابلش)
باید میانه سینه غمش را فرو کنم
من در میان دست گروهی مخالفم
روزی که این دسیسهی رندانه رو کنم
در منزلم همی بنشینم به انتظار
تا اینکه گیسوی تو در این خانه بو کنم
چون من به درگه تو چنین آورم پناه
بنشین که با تو بهر خودم گفتگو کنم
من هرچه در توان دلم شد گذاشتم
اما نشد که تر، لبی از آن سبو کنم
فریاد میزنم به تمنای بودنت
یک لحظه باش تا که جهان زیر و رو کنم
#صابر مرا ببین که چه آورده بر سرم
این ماجرا که ترک سر و آبرو کنم
#عین_صاد
#صابر
۱۴۰۲/۹/۱۵
درس خوندن مثل تاسیس استارتاپ میمونه 🚫
حالا برید پادکست ۱۰صبح رو گوش کنید... 🎙:
۱۰ صبح در شنوتو
۱۰ صبح در کستباکس
سایت پادکست ۱۰ صبح
#اهل_دلا_کجان؟
مقدار یار همنفس چون من نداند هیچکس
ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
#سعدی
هدایت شده از 📻 رادیو روایت
S1E7_96.mp3
20.7M
🎙 فصل اول | قسمت هفتم
✳️ جای خودت رو پیدا کردی ؟ ✳️
♨️ در مورد نسبت طلبه با ولی فقیه، جمهوری اسلامی و طرح پیشرفت صحبت کردیم و اینکه چطور جای خودمون رو پیدا کنیم ‼️‼️
ارتباط با پادکست حجره :
@HojrePodcast
در شنوتو با کیفیت بالا گوش کنید :
Shenoto
〰️〰️〰️〰️〰️
#طلبه_عصر_انقلاب
#هویت_طلبگی
📻 پادکست حجره - کاری از رادیو روایت
🌀 به حجره ما خوش آمدید 🌀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا جرات درخواست دادن دارید یا از ترس "نه" شنیدن، خواسته خود را بیان نمیکنید؟
تجربهای شنیدنی استیو جابز 👌🏻
آیا شعر نو، شعر است؟
*شهریار زرشناس پاسخ میدهد:
«تفسیر خاصی از شعر دارم. نمیخواهم بگویم شعر نو، شعر نیست بلکه بعضاً آنها را گوش میدهم و میخوانم اما تفسیر و درکی که من از شعر دارم معتقدم که آنچه که ما به نام اوزان عروضی و نظام قافیه در شعر میشناسیم، امور عرضی بر شعر نیست؛ آنها نسبتی با ذاتیات شعر در زبان دارند.
اساساً شعر در هر زبانی، نزدیکترین نسبت را با حقیقت آن زبان دارد. باطنیترین لایهها، درونیترین تجربهها و دریافتهای شهودی و معرفتی یک زبان در شعر حاصل میشود.»
دکتر شهریار زرشناس، گفتگو با خبرگزاری فارس
آتشی در میان خاکستر
یا دلی در میان این سینه
هردوشان نفس آدمی را کشت
این یکی بخل و آن یکی کینه
گر برادر کشی به راه افتاد
میرسد بیوگی به تهمینه
پسر نوح یادمان باشد
با ذغال و رفیق و آدینه
بی رِفاقَت هم آدم اوّل
بِگْذَریم از کلام دیرینه
حالتان خوب؟ کیفتان کوک است؟
ای که آغوشتان چو نرمینه
میشود یک شبی بیاساییم
با شراب و شما و ترخینه
بس که شوخی هوس فروکش کرد
با کمی شرم باشو سنگینه
از قضا من به دامت افتادم
حبس گشته نفس در این سینه
ناگهان یک نوای بس ناجور
همچو واق سگی سراسیمه
احتمالاً صدای یک زنگ است
که شده در فضا نهادینه
بوده انگار خواب شیرینی
و چه خوشمزه بود ترخینه
#عین_صاد
#صابر
زندگی -این تاجر ناخن خشک طماع پیر-
مرگ را همچون شراب ناب کمکم میفروخت
#فاضل