eitaa logo
«نفیر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
116 دنبال‌کننده
595 عکس
664 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
(۷) در دوران امارت شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرده و احتمالاً شغل دیوانی پیشه کرده است. علاوه بر شاه ابواسحاق در دربار شاهان آل مظفر شامل شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز راه داشته است. شاعری پیشه اصلی او نبوده و امرار معاش او از طریق شغلی دیگر (احتمالاً دیوانی) تأمین می شده است.
(۸) او فقط یک بار ازدواج کرد و پس از درگذشت همسرش دیگر ازدواج نکرد. همسر می بایستی در همان سال های اول ازدواج پسری به دنیا آورده باشد که تنها فرزند است و او هم در دوران جوانی در راه سفر نیمه کاره به هند همراه پدرش، وفات می یابد.
15.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 بخشی از قطعه "veritas" 🎹 از *کنسرت When Paths Meet، فستیوال هلند، آمستردام
Sami Yusuf - veritas_mp3.mp3
زمان: حجم: 11.14M
🔰نسخه کامل "veritas" 🎹 از *کنسرت When Paths Meet، فستیوال هلند، آمستردام
هدایت شده از خلوتکده مستان
منی که لفظِ شراب از کتاب می‌شُستم زمانه کاتبِ دکانِ مِی فروشم کرد طالب آملی @khalvatkadeh_mastan
هدایت شده از خلوتکده مستان
آن که تسبیح ز دستش نفتادی هرگز دیدمش دوش در شیشه به لب وا می‌کرد صائب تبریزی @khalvatkadeh_mastan
???? ?????????? ???????????? ???? ????????1372_این_بار_من_یک_بارگی_در_عاشقی_پیچید.mp3
زمان: حجم: 909.1K
این بار من یک بارگی در عاشقی پیچیده‌ام این بار من یک بارگی از عافیت ببریده‌ام دل را ز خود برکنده‌ام با چیز دیگر زنده‌ام عقل و دل و اندیشه را از بیخ و بن سوزیده‌ام ای مردمان ای مردمان از من نیاید مردمی دیوانه هم نندیشد آن کاندر دل اندیشیده‌ام دیوانه کوکب ریخته از شور من بگریخته من با اجل آمیخته در نیستی پریده‌ام امروز عقل من ز من یک بارگی بیزار شد خواهد که ترساند مرا پنداشت من نادیده‌ام من خود کجا ترسم از او شکلی بکردم بهر او من گیج کی باشم ولی قاصد چنین گیجیده‌ام از کاسهٔ استارگان وز خون گردون فارغم بهر گدارویان بسی من کاسه‌ها لیسیده‌ام من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده‌ام حبس از کجا من از کجا مال که را دزدیده‌ام در حبس تن غرقم به خون وز اشک چشم هر حرون دامان خون آلود را در خاک می مالیده‌ام مانند طفلی در شکم من پرورش دارم ز خون یک بار زاید آدمی من بارها زاییده‌ام چندانک خواهی درنگر در من که نشناسی مرا زیرا از آن کم دیده‌ای من صدصفت گردیده‌ام در دیده من اندرآ وز چشم من بنگر مرا زیرا برون از دیده‌ها منزلگهی بگزیده‌ام تو مست مست سرخوشی من مست بی‌سر سرخوشم تو عاشق خندان لبی من بی‌دهان خندیده‌ام من طرفه مرغم کز چمن با اشتهای خویشتن بی‌دام و بی‌گیرنده‌ای اندر قفس خیزیده‌ام زیرا قفس با دوستان خوشتر ز باغ و بوستان بهر رضای یوسفان در چاه آرامیده‌ام در زخم او زاری مکن دعوی بیماری مکن صد جان شیرین داده‌ام تا این بلا بخریده‌ام خاموش کن کاندر سخن حلوا بیفتد از دهن بی گفت مردم بو برد زان سان که من بوییده‌ام
هدایت شده از خلوتکده مستان
تو از ازل جوادی و ما از ازل الفقیر یا ایها الجواد تَصَدَّق علی الفقیر صلی الله علیک یا جوادالائمه یا محمد بن علی مجتبی خرسندی @khalvatkadeh_mastan