eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
109 دنبال‌کننده
498 عکس
615 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از امیرحسین ثابتی
خالی کردن سطل ماست روی یک نفر به خاطر حجاب، خودش عین منکر است. اما از دید لاشخورهای سیاسی؛ کشتن آرمان علی وردی و روح الله عجمیان با شکنجه و چاقو و سنگ اشکالی ندارد و در برابرش سکوت میکنند اما خالی کردن سطل ماست، بزرگترین جنایت تاریخ بشر است! لعنت بر شما و استانداردهای دوگانه تان. @Sabeti
هدایت شده از نگاشته
✏️می‌فرمایند مردم در حال حاضر تحت فشار اقتصادی هستند و نمی‌شود به حجاب و پوشش گیر داد چون خون‌شان به جوش می‌آید! می‌فرمایم اتفاقا مردم متدین هم(که بیشتر مردم ایران از این گروه هستند) تحت فشار اقتصادی هستند و الان با این ترک فعل مسئولین، تحت فشار فرهنگی و روانی نیز رفته‌اند! آن گروهی که به بهانه‌ی مشکلات اقتصادی، حجاب را نشانه رفته و ترویج بی‌حیایی می‌کند، او خوب فهمیده که راه به جوش آوردن خون مردم متدین چیست! او می‌داند با این بی‌کفایتی مسئولین، مذهبی‌ها هم باید با مشکلات اقتصادی درگیر باشند هم حرص مشکلات اخلاقی را بخورند. پس این فرمایش‌شان، حرف رایگانی بیش نیست. ✍️ @negashteh | نگاشته
مادر فاطمه بودن به شما می‌آید هر صدف لایق این نیست که دُر خلق کند صلی الله علیک یا خدیجه الکبری روح الله کشّاف @khalvatkadeh_mastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
#جشنواره_سیزده 🎉 جوان و انتخاب بزرگ /اصغر طاهر زاده در این کتاب سه بحث زیر مطرح است: 1. جوان و انت
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ • جــوٰانْ و انـتخـٰاب بــزرگ • () جوان و انتخاب بزرگ: جوانی جدّی ترین دوران زندگی است. در این دوران است که انسان می تواند با توجه به وسعت روح خود انتخاب کند که زندگی را ببرد یا ببازد. در واقع انسان در زندگی، سه دوره را پشت سر می گذارد: کودکی، جوانی، پیری. کودکی با رفتار های خاصی همراه است که از آن رفتارها به کارهای بچه‌گانه تعبیر می شود. مشخصهٔ اصلی این رفتارها، عدم انتخاب‌های بزرگ، و کوچک بودن هدف‌هاست؛ کودک نهایتاً لذّت بردن از لحظه را درک می کند و انتخاب های او به همین در لحظه زندگی کردن محدود است. این انتخاب‌ها عملاً واقعی نیست و با توجه به وسعت روح انسان (که ابدیّت را نشانه می رود) زودگذر و فناپذیر است. دوران پیری نیز مقتضیات خاص خودش را دارد؛ انسان در این دوران معمولاً محافظه کار است و عملاً منفعل. از یک فرد هشتاد ساله انتظار نمی رود که مثلاً برای تخلیه هیجانات خود به اسکی برود! در این دوران نیز انتخاب های بزرگ و بلند مدّت معنایی ندارد. می‌ماند دوران جوانی که پر از شور و اشتیاق و آرمانگرایی‌ست. از جوان، نه انتظار می‌رود که کارهای بچّه‌گانه انجام دهد و نه اینکه به محافظه کاری پیران باشد. او درک می کند که باید انتخاب های بزرگ داشته باشد. حال اگر هدف او این باشد که: درس بخواند، کنکور بدهد، دانشگاه برود، مدرک بگیرد، ازدواج کند و تشکیل خانواده بدهد و... و سپس بمیرد، آیا هدف بزرگی را انتخاب کرده است؟ مسلّماً از سیر بالا مشخص می شود که باطن همه ی این انتخاب و اتفاقات پوچی است؛ یعنی او اگر به این سیر توجه کند از خود می پرسد: «که چی؟!» حال این جا مسئلهٔ "وسعت ابدی روح" مطرح می شود. علّت پوچ بودن این انتخاب ها، هدف کوچک و عدم توجه به ابدی بودن انسان است... ... م.بــرهان ۱۴۰۲/۰۱/۱۲ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ؟ نسخه pdf این کتاب را از طریق لینک زیر دانلود کنید: http://lobolmizan.ir/uploads/old/book/file/1188_lobolmizan.ir_483_Javan%20va%20entekhabe%20bozorgh.pdf
چو عاشق می‌شدم گفتم که بردم گوهر مقصود ندانستم که این دریا چه موج خون‌فشان دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
التوبة وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ «إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ» ﻛﺎﺵ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭی ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺑﻪ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﻣﻲ‌ﺩﻫﻨﺪ، ﺭﺍﺿﻲ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ: ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﺲ ﺍﺳﺖ. ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﺶ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺖ‌ﻫﺎی ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﺍﺯﮤ ﺍﻟﻬﻲ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺩﺍﺩ. «ﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﺑﺲ.» (٥٩)
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ • جــوٰانْ و انـتخـٰاب بــزرگ • () ...حال این جا مسئلهٔ "وسعت ابدی روح" مطرح می شود. علّت پوچ بودن این انتخاب ها، هدف کوچک و عدم توجه به ابدی بودن انسان است. فرض کنید دست شما قطع شود و شما آن را ببینید؛ آیا دیگر به خودتان نمی گویید "من"؟ اگر دست دیگر و دو پای شما قطع شود، شما "نیم من" می شوید؟ این یعنی منِ شما چیزی ماوراء جسم مادّی شماست. با این توضیح مشخص می شود انسان بعد از مرگِ اعضاء و جوارح باز هم زنده است و این چیزی‌ست که از آن تعبیر به روح می شود. در نتیجه، بزرگیِ انتخاب های انسان به در نظر گرفتن "ابدیّت" و هدف قرار دادن آن یا در نظر نگرفتن آن بستگی دارد زیرا که مادّه و محدویّت، بسیار کوچک تر از باطن و ابدیّت است و انتخاب های محدود نمی توانند بزرگ باشند. حال چگونه انتخاب های خود محدود به این زندگی زمینی نکنیم و هدف را ابدیّت قرار دهیم؟ دین و شریعت جواب این سؤال است. زیرا دین، هدف را برای ما مشخص کرده و راه را نیز نشان می دهد. زندگی کسی که ابدّیت را هدف قرار می دهد به هیچ عنوان دچار یأس و پوچی نمی شود زیرا که می داند تمام این دنیا وسیله و ابزار است و با دیدن عقم و نازایی امکانات، مأیوس و ناامید نمی شود... ... م.بــرهان ۱۴۰۲/۰۱/۱۳ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ نسخه pdf این کتاب را از طریق لینک زیر دانلود کنید: http://lobolmizan.ir/uploads/old/book/file/1188_lobolmizan.ir_483_Javan%20va%20entekhabe%20bozorgh.pdf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ • جــوٰانْ و انـتخـٰاب بــزرگ • () من کو؟: منِ انسان بدون جسم او هم وجود دارد، در واقع روح انسان سوار بر جسم اوست؛ به همین خاطر است که مرگ انسان، مرگ جسم اوست نه مرگ خود او. وقتی ما نسبت به بدن خود علم داریم یعنی غیر از جسم هستیم. از آنجا که جنس روح انسان با جنس مادّی جسم متفاوت است در نتیجه هدف و مقصد او هم مادّی نیست. حال اگر ما جسم خود را مطابق با روح خود کنترل کردیم و روح را درگیر مسائل مادّی جسم نکردیم، در مسیر جاودانه و اصلی قدم گذاشته‌ایم زیرا اصالت با روح است چون جاودان است. تأثیر حرکات ورزشی بر روح: روح و جسم بر روی هم تأثیر گذار اند. اگر روح بدن را کنترل کند، انسان به سمت خوبی ها سوق پیدا می کند و اگر بدن روح را به خود مشغول کرد، تمام بدی به سمت انسان هجوم می آورد. ورزش دریچه ایست برای کنترل روح. از اینجا می توان اهمیّت عرفان های مبتنی بر ورزش را درک کرد. هرچه که جسم بیشتر در اختیار روح باشد روح سریع تر می تواند بتازد. اگر انسان بدن خود را در اختیار بگیرد و روح را بر آن حاکم کند، اراده او بسیار قوی خواهد شد. خیال بافی مولود تنبلی است؛ آدم تنبل خیال دارد ولی آدم زرنگ هدف. برنامه ریزی با تنبلی دروغ محض است. والسلام والحمد للّٰه علی التمام... م.بــرهان ۱۴۰۲/۰۱/۱۴ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ؟ نسخه pdf این کتاب را از طریق لینک زیر دانلود کنید: http://lobolmizan.ir/uploads/old/book/file/1188_lobolmizan.ir_483_Javan%20va%20entekhabe%20bozorgh.pdf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از خلوتکده مستان
اولین دفعه به ایوان که نگاهم افتاد سرم آنقدر عقب رفت کلاهم افتاد عقل از سر، نفس از سینه، رمق از پایم تا رسیدم به نجف یک دفعه با هم افتاد صلی الله علیک یا امیرالمومنین یا علی بن ابی طالب @khalvatkadeh_mastan
هدایت شده از خلوتکده مستان
بادی که از حوالی شهر نجف وزد یک درصدش هواست نود درصدش شراب صلی الله علیک یا امیرالمومنین یا علی بن ابی طالب سید علی هاشمی خباز @khalvatkadeh_mastan
هدایت شده از خلوتکده مستان
یک ماه در آغوش تو ای ماه، چه خوب است شیرینی این لذت دلخواه چه خوب است حسن یعقوبی @khalvatkadeh_mastan
به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه اسیری رازی @khalvatkadeh_mastan
يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ «وَلَا تَيْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ» ﺑﭽﻪ‌ﻫﺎی ﻣﻦ، ﺑﺮﻭﻳﺪ ﻭ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻳﻮﺳﻒ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﺑﻨﻴﺎﻣﻴﻦ ﺑﮕﺮﺩﻳﺪ «ﻭ ﺍﺯ ﮔﺸﺎﻳﺶ ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﺮﺩم ﺍﺯ ﮔﺸﺎﻳﺶ ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﺍﻣﻴﺪ ﻣﻲ‌ﺷﻮﻧﺪ.» (یوسف/٨٧)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ماهبندان | نوشته‌های غیرسیاسی و غیر طنز محمدرضا شهبازی
. به نیت افطاری خونه یکی از اقوام، زدیم بیرون اما یکدفعه شانزده ساعت رانندگی کردیم و سر از قشم درآوردیم! چون بی‌مقدمه و بدون وسایل راه افتادیم سمت قشم، کل مسیر و بعدش تا جاگیر شیم و... بهره من از چای،همین چای کیسه‌ای‌هایی بود که هر چند ساعت میزدم بغل و از مغازه‌ها میگرفتم و توی لیوان کاغذی می‌خوردم. و این چه عذاب دردناکیه برای کسی که خود فرایند دم کردن چای رو بصورت یه مراسم آیینی‏ برگزار می‌کنه. خانواده رو اسکان دادم، راه افتادم به نیت خرید یه قوری یا فلاسک کوچک و پیدا کردن چای خشک ایرانی درجه یک تا این خماری دردناک رو پایان بدم. چند تا سوپر مارکت و بقالی رفتم ولی چای نداشتن. البته از این چیزهای معطر مصنوعی که رنگ هم پس می‌دن داشتن اما این گمان از من‏ دور باد که اسم چای روی اینها بذارم! راه کج کردم به سمت حاشیه درگهان -یکی از شهرهای قشم- و در یک بقالی که از قضا شناخت و مشتری پاورقی از آب دراومد، عرض حاجت و استیصال کردم و گفتم دنبال چای خوب ایرانی‌ام و تازه اگر پیدا کنم، بعیده تا دم آوردنش دووم بیارم. آدرس یه عطاری رو داد‏که چای اعلای ایرانی داره و البت نشونی یه قهوه‌چی باحال در کوچه پس کوچه‌های درگهان که چای اعلا دم می‌کنه و یه لیوانش می‌تونه زمان بخره برام تا سر فرصت چای دم کنم و جرعه جرعه بنوشم. چای رو از عطاری خریدم و راه کج کردم سمت قهوه‌چی مذکور. الحق نفسش حق بود و چایش چای. چنین چایی رو‏ فقط یکبار در یک قهوه‌خانه بین رودبار و منجیل خورده بودم.اونجا جوری از چای حرف زدم که طرف بیجک دستش اومد از عاشقان و ملازمان چای و مقربان دربار سلطان اشربه‌ام و راهم داد به پستو و خودم رفتم سروقت سماور و هی استکان استکان چای ریختیم و خوردیم و قندان قندان در فضیلت چای گفتیم ‏و شنیدیم. اما اینجا در حداکثر فاصله طولی ممکن از از قهوه‌خانه بین منجیل و رودبار، کارم با قهوه‌چی به آنجاها نکشید. از ابتدایش خیره خیره نگاهم میکرد و کارت را که دادم حساب کند، اسم رو که دید خندید و گفت شک داشتم، پس خودشی. این هم مشتری پاورقی دراومد. هرچه کردم زیر بار نرفت و‏ من که نقشه کشیده بودم رفیق شم و بعد از سرکشیدن لیوان چهارم و پنجم کم‌کم راز چای خوشمزه‌ش رو بپرسم و از اسم چای تا نحوه دم کردن و... رو جویا بشم، دیدم الان خیطه که وقتی پول نمی‌گیره بگم حالا دومی و سومی رو هم بریز. قربان صدقه هم رفتیم و زدم بیرون و سریع خودم رو رسوندم ‏به اتاق تا چای دم کنم و جوری ناز بکشم ازش که دلخوری خیانتم با چای کیسه‌ای از دلش در بیاد! از قهوه‌چی درگهان تا راننده قایق موتوری جزیره هنگام که گفت غریب گیر کردی توی جزیره خبرم کن؛ از جوون متصدی پمپ بنزین قشم که ازم پرسید وضع اقتصادی خوب میشه یا نه تا فروشنده آرایشی بهداشتی‏ بازار دلفینی که پرید توی راه و خفتم کرد و گفت آقا از این وضع حجاب مسافرای نوروزی بگو، ما بومی‌های اینجا کشته مرده اینا نیستیم که لخت و پتی میان اینجا؛ از زن چادری که گفت شوهرم ضد انقلاب اساسیه اما عاشق پاورقی شده تا فروشنده گوش‌کوب برقی بازار قدیم که گفت می‌خوامت اما همه ‏حرفاتم قبول ندارم؛ از زن مانتویی و پسرش که وقتی پرسیدن مجری پاورقی‌ام اما باور نکردن و دیدم رفتن اونور دارن بحث میکنن که خودشم یا نه تا رسپشن هتل که به زور میخواست توی هتل بهم اتاق لوکس و گرون بده و با بدبختی پیچوندمش و خلاصه همه اونایی که توی این سفر اومدن جلو و گپ زدیم ‏یه بار دیگه بهم ثابت کرد توی اهالی بومی قشم هم میشه مخاطب داشت و حرف زد. اما چای... از هرچه بگذریم سخن دوست خوش‌تر است! چای کیسه‌ای نخورید. چای عطری نخورید. چای جوشیده و مونده و سرد نخورید. به چای، این اشرف مشروبات خیانت نکنید! ماهبندان | نوشته‌های غیرسیاسی و غیر طنز محمدرضا شهبازی @mahbandan
هدایت شده از موسسه مصاف
خودکشی «کیومرث پوراحمد» تایید شد 👤 دادستان گیلان: 🔹به‌محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شدند و با بررسی‌های اولیه نظر بر خودکشی این کارگردان سینما داشتند که واکاوی جزئیات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. 🔹کیومرث پوراحمد ساعت یک بامداد روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۰۱/۱۶ در یکی از واحد‌های دهکده ساحلی انزلی فوت کرده است. 🔹درحال حاضر جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی که خبر تکمیلی متعاقبا اطلاع‌رسانی می‌گردد. 👤 مرکز اطلاع‌رسانی پلیس گیلان: 🔹یافته‌های پلیس حاکی است کنار جسد مرحوم کیومرث پوراحمد دست‌نوشته‌ای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام به خودکشی وی دارد. 🔹تلاش کارآگاهان پلیس برای بررسی دقیق علت انگیزه احتمالی متوفی در اقدام به خودکشی، ادامه دارد./تسنیم 🆔 @Masaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا «إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ» ﺑﺎﺍﻳﻦ‌‌ﻫﻤﻪ، ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺳﺮِ ، ﺧﻄﺎﻳﻲ ﻛﺮﺩﻩ‌ﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ، ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺳﺮﺍﻍ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﻓﺘﻪ‌ﺍﻧﺪ، «ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ، ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﮤ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ». (نحل/١١٩)
تمام شهر به فریاد نام زیبایت طلوع فجر تو را از سحر اذان میداد منی که نوح شدم تا که کام بر گیرم صبا به شمس نگاه توام خبر می داد تو آمدی که بتابی به این دلی که غبار به روی سینه ی آن کوس مرگ سر می داد
هدایت شده از امیرحسین ثابتی
طرز گفتار دعا را، کرمت ریخت بهم أنت مولا و أنا هر چه صلاح است حسن... ‎