انقد زود قرار نبود بری
هنوز خیلی کارا داشتی
کلی آرزو داشتی
هنوز کلی کار نیمه تموم داشتی
پاشو پاشو بسه
بسه
از کسایی که دوسشون دارین هرچند وقت یه بار یه خبر بگیرین .
بعد مرگ کسی نمیتونه جواب زنگ و پیامتون رو بده . .
مرگ هم چیز عجیبیهها. یه نفر بوده بعد یهو دیگه نیست.
یعنی نه که شهر یا کشور دیگه باشهها، کلا نیست.
دیگه هیچوقت قرار نیست باشه. یعنی نیست که نیست :)))))))))
Day ; Monday
Time ; 3:13 PM
تا دیر نشده همو بغل کنید ؛ بهم بگید چقد همو دوست دارید ،
تا دیر نشده قدر ِ همو بدونید .
یه روز چشاتونو باز میکنید میبیند دیگه همو ندارید .
کی فکرشو میکرد انقد زود برات نماز وحشت بخونم ؟
این روزا رو خیلی دور میدیدم
فکر میکردم خیلی دیر این روزا برسن فکر میکردم تو خوب میشی دوباره میایی خونمون .
فکر میکردم برای دیدنت باید بیام خونتون ، نه سر خاکت .
فکر نمیکردم برای بغل کردنت باید سنگ قبرتو بغل کنم .
من کِی فکر میکردم دیگه قراره تو رو نداشته باشم ؟
من این روزا رو نمیدیدم ، وگرنه محکم تر بغلت میکردم ،
این روزا رو نمیدیدم ، وگرنه بهت میگفتم چقد دوسِت دارم ،
این روزا رو نمیدیدم ، وگرنه بیشتر قدرتو میدونستم .
میخوام که باور نکنم ، میخوام که فکر کنم همه ی اینا یه کابوسن!
ولی نمیتونم ، تو شُک موندم.
گیجم ؛ گیج . .
چشمامو میبندم ، باز میکنم ، میخوام تصور کنم که جلوم نشستی
میخوام تصور کنم که داری قشنگ میخندی ،
میخوام تصور کنم که خوب ِ خوب شدی ،
میخوام وقتی صدات کردم جوابمو بدی
نمیخوام نا امید بشم ، میدونم جوابمو میدی،
چرا به خوابم نمیایی ؟
بیا تو خوابم دلم برات تنگ شده ،
از خواب بیدار شو ، از اون خواب ابدیت بیدار شو ،
از صدا کردن و جواب نشنیدن خستهم ؛
از دوریت خستهم ؛
از این روزایی که آشفتهن خستهم ؛
تروخدا ، میشه بیدار شی و منم از این کابوس ِ لنتی بیدار کنی ؟
میشه بیدار شی و من و نجات بدی از این روزا ؟
تروخدا برگرد ، میخوام فقط یه بار دیگه بغلت کنم ،
تروخدا من نمیخوام سنگ قبرت و بغل کنم ،
تروخدا چشای قشنگت ُ باز کن . . .
تروخدا بلند شو میخوام بیام خونهتون ،
خونهتون بدون ِ تو خیلی دلگیره ؛
تروخدا پاشو گل پرپر شدهم :)))))))))))))))))))))))
قدر همو بدونید از کنار هم بودن لذت ببرید ،
همو دوست داشته باشید
اینکه فردا قراره چی بشه مهم نیست ،
مهم اینه من الان کنار تو خوشحالم و دارم لذت میبرم.
قدر لحظه ها رو بدونید.
وقتی عزیزترینم هفته ی پیش تنهام گذاشت و رفت ،
من هنوز دارم حسرت میخورم که چرا
آخرین بار دیدمش بغلش نکردم(:
شایدم تا سالها این حسرت منو ول نکنه . . .
میدونی دلتنگی چقدر قویه ؟
میدونی چیکار میکنه با آدم ؟
اگه نمیدونی، خوب به من نگاه کن.