🎥 ببینید | هم‌خوانی گروه سرود 🌸 زن‌ام شکوه و جمال هستی / حماسه سازم برای دنیا 📌دیدار جمعی از بانوان منتخب کشور 🗓 ۱۴۰۱/۱۰/۱۴ ═❁๑❄️๑☃๑❄️๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

بچه‌های عزیزِ من...! شماها همون نسلی هستید که این کشور رو ان شاءالله به اوج خواهید رسوند.. پ.ن:اونایی که دنبال انگیزه این، انگیزه بهتر از این؟😍 #جهاد_علمی ╭┅─────☆•°💛°•☆────┅╮ 🌻 #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🎙مدح زیبا و شنیدنی حضرت علی اکبر علیه السلام توسط محسن تیموری پسر اردبیلی در برنامه معلی 📎 #میلاد_حضرت_علی_اکبر(ع) #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🔴 4 راه حل برای حفظ خانواده در #اخرالزمان 🔹نشرحداکثری لطفا🔹 #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ 🌛 ┊ ┊ 🌸 ┊ 🌛 🌸 سلااااااام بچه هاااا😍🤩🥳 📣📣 خبررررررررر 😉 🌛در سی امین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم🌜 🌞منتظر حضور گرم شما عزیزان هستیم🌻 🌟بیایید و از محصولات موسسه موعود که برای شما بچه های گل هست دیدن کنید😍 📚کلی کتاب و محصولات عالی،که خیلی براتون مفیده🤩 👇پس همگی🙃 🛵پیـــــش به سوی نمایشگاه قرآن🚘 📍غرفه زندگی زیبای مهدوی: مصلی بزرگ امام خمینی (رحمه الله علیه)، روبروی ستون ۱۲۵ قسمت نهادهای مردمی 📍غرفه پیام حنان: مصلی بزرگ امام خمینی (رحمه الله علیه)، شبستان شرقی مصلی. 📅 ۱۲ الی ۲۶ فروردین ماه 🕔 ساعت ۱۷ الی ۲۳:۳۰ ═❁๑🌺๑✨๑🌺๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈 بادکنک چی میخواست وسط بحث مهم امر به معروفی 😅😅 اوه اوه،فقط نگاه فاطمه سادات ایروانی😥😅 🎈🐣🎈🙈🎈🐥🎈🙉🎈🐣🎈 📍غرفه زندگی زیبای مهدوی: مصلی بزرگ امام خمینی (رحمه الله علیه)، روبروی ستون ۱۲۵ قسمت نهادهای مردمی 📍غرفه پیام حنان: مصلی بزرگ امام خمینی (رحمه الله علیه)، شبستان شرقی مصلی. 📅 ۱۲ الی ۲۶ فروردین ماه 🕔 ساعت ۱۷ الی ۲۳:۳۰ ═❁๑🌺๑✨๑🌺๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

حدیث امام جعفر صادق(ع) #بخشش زن فاحشه به خاطر؛یک نهی ازمنکر 🦋سخنران استاد علی تقوی‌یگانه🌼🌹 ═❁๑🍬๑🌸๑🍬๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#فرزند_آوری 🦎🐉 آشنایی با انواع خزندگان خوردنی 😍😍 😂😂 ═❁๑🌺๑✨๑🌺๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

•••┈🌹🇮🇷🌹✾┈••• ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

‌#میدونستید می‌دونستی می‌تونی جانشین خدا و رسول خدا (ص) روی زمین باشی؟ 🤩 تعجب کردی؟ 😉 میدونی چیکار باید بکنی؟🤔 • • • 🎥خودتون ببینید😇 ‌‌‌‌ ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

‌این کار چقد قشنگه🥺 منتشرش کنید و لذت ببرید... بین زمین و آسمون منم ببر...😭 ═❁๑🍂๑🌼๑🍂๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

شماره ۱ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌📚 #قصه_شب 7⃣6⃣ 🧕قصه گو :خانم فلاح 🧕🏼 نویسنده : خانم مقدم 🔹مناسب سن ۴تا ۱۲ 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 ماچ (بوسه) آفتاب مامان خم شدو پیشونیمو بوس کرد و بعد به موهام دستی کشید.وقتی بلند شد یه لبخند از همون لبخندهای آرامش بخشش بهم زد.منم با یه لبخند مهربون جوابشو دادم. میدونستم داره سعی میکنه ناراحتی و نگرانیشو بهم نشون نده. منم ناراحت بودم.نمیدونستم چی شده واسه همین از مامان پرسیدم:مامان عمو ابراهیم چی شده؟ چرا هی آقا تلویزیونیه میگه دارن دنبال هلیکوپتر عمو میگردن؟ مگه عمو کجا رفته گم شده؟ مامان لبخندش کمرنگ شد و رفت توی فکر. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✅ ادامه قصه..... ❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 ✅ ادامه قصه..... ❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲

به نام خدا نویسنده:م.خ.مقدم ماچ آفتاب... 1⃣ 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 مامان خم شدو پیشونیمو بوس کرد و بعد به موهام دستی کشید.وقتی بلند شد یه لبخند از همون لبخندهای آرامش بخشش بهم زد.منم با یه لبخند مهربون جوابشو دادم. میدونستم داره سعی میکنه ناراحتی و نگرانیشو بهم نشون نده. منم ناراحت بودم.نمیدونستم چی شده واسه همین از مامان پرسیدم:مامان عمو ابراهیم چی شده؟ چرا هی آقا تلویزیونیه میگه دارن دنبال هلیکوپتر عمو میگردن؟ مگه عمو کجا رفته گم شده؟ مامان لبخندش کمرنگ شد و رفت توی فکر. بعدش دوباره خم شدو به موهام دست کشید و لبخندی زدو گفت: ان شاء الله چیزی نشده مامان جون،الان بهتره بخوابی و به چیزی فکر نکنی.شبت بخیر و خوابای خوب ببینی. عروسکمو توی بغلم فشار دادم و چشمامو محکم بستم. مامان باز سرمو بوس کرد و صدای پاشو شنیدم که به طرف در اتاق رفت و برقو خاموش کرد. چند لحظه بعد که دیدم خوابم نمیبره دوباره چشمامو باز کردم و نگاه کردم.در نیمه باز بود و از بیرون نور می اومد. برق هال روشن بود. صدای تلویزیون خیلی کم بود ولی میشنیدمش.گوشامو تیز کردم تا ببینم عمو تلویزیونی چی میگه. مطمئنم داداش هم همین کارو کرده. من بیشتر واسه اینکه کنجکاو بودم و نگران عمو ولی داداش جز اینها واسه اینکه مرد خونس و میخواد مثل بابا مراقب خونه باشه یا شاید مراقب همه مردم.منم میخوام بزرگ شدم پلیس شم تا مراقب همه ی آدم خوبا باشم و آدم بدارو بگیرم،مثل بابا. از تلویزیون صدای دعا می اومد.صدای مردمی که داشتن واسه عمو دعا میکردن.صدای صلوات های مامان خیلی آروم بود ولی میشنیدم.فکرکنم داشت با صلوات شمار قرمزش صلوات میگفت. منم داشتم تو دلم دعا میکردم. دعا میکردم عمو پیدا بشه. ولی مگه آدم بزرگا هم گم میشن؟ ═❁๑🍂๑🌼๑🍂๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

به نام خدا نویسنده:م.خ.مقدم ماچ آفتاب...2⃣ .🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 چشمامو آروم باز کردم.نمیخواستم بیدار شم و ادامه خوابمو ببینم ولی نور خورشید که از لای پرده به چشمم می تابید از خواب بیدارم کرد.مامان به این نور میگه ماچ آفتاب. یواش یواش کامل بیدار شدم و چشمام به نور عادت کرد. یاد دیشب افتادم که میخواستم بیدار بمونم.همیشه وقتی میخوام بیدار بمونم خوابم میبره . عروسکمو طبق معمول تو خواب انداخته بودم زیر پام. سریع از زیر پام برداشتمش و بغلش کردم و دراز کشیدم. یهو دوباره یاد خوابم افتادم! بابارو خواب دیدم ولی با عمو ابراهیم بود. من همونجایی که دوست دارم باشم بودم،بغل بابا. عمو هم پیش بابا وایساده بود و به من لبخند میزد. من دستامو دور گردن بابا انداخته بودم و محکم صورتمو به صورت بابا چسبونده بودم به عمو نگاه میکردم.ریشای بابا اصلا لپمو نمیسوزوند. به عمو گفتم: عمو ابراهیم،مگه کجا رفته بودی که پیدات نمیکردن؟ گمشده بودی؟ عمو گفت: من همین جام حلما خانم.جایی نرفتم. با تعجب به بابا و عمو نگاه کردم.دوتاشون بهم لبخند میزدن.داشتم فکر میکردم برم به مامان بگم که عمو ابراهیم همین جاست. عمو نامه ای که براش درست کرده بودمو از جیب لباسش درآورد و بهم نشون داد و گفت:نگاه کن این نامه حلما خانمه، هنوز دارمش.همیشه میزارمش توجیبم. من خیلی خوشحال شدم و یکی از اون لبخندای لوسی که وقتی کسی ازم تعریف میکنه یا نازم میکنه میزنم،زدم. عمو اومد جلو یه ماچ مهربون به لپم زد.بعدش بابا هم این یکی لپمو ماچ کرد. من که خیلی ذوق زده شده بودم و حس میکردم لبخندم کل صورتمو گرفته، صورت بابا رو بین دوتا دستام گرفتم و یه ماچ محکم به لپش زدم.ریشاش لبمو نسوزوند. بعد به عمو نگاه کردم. دستامو طرفش دراز کردم تا صورت عمو رو هم بگیرم و ماچ کنم.دستمو که رو صورت عمو گذاشتم، ماچ آفتاب بیدارم کرد. از تخت اومدم پایین و سریع از اتاق خارج شدم. وقتی رفتم هال ،مامانو دیدم که روی مبل نشسته و داره تلویزیون نگاه میکنه. به تلویزیون که نگاه کردم اولین چیزی که دیدم یه خط سیاه بزرگ گوشه تلویزیون بود. یاد همون روبان سیاهایی افتادم که گوشه عکس بابا وقتی شهید شده بود بسته بودیم.حال و هوای خونه هم مثل همون موقع شده بود.توی این جور وقتا دوست دارم برم بچسبم به مامان تا هم من مراقبش باشم هم اون مراقبم باشه. چند قدم جلو رفتم و کلمو خم کردم تا صورت مامانو نگاه کنم.مامان که متوجه حضور من شد سرشو برگردوند و بهم نگاه کرد. صورتش خیس اشک بود و چشماش یکم سرخ شده بود. به آرومی اشکاشو پاک کرد و دستشو دراز کرد و دستم رو گرفتو کشید سمت خودش.بعد بغلم کردو روپاش نشوندم و گفت:سلام مامان جون صبحت بخیر. کی از خواب بیدار شدی؟ گفتم:تازه، ماچ آفتاب بیدارم کرد. مامان گفت: برو دست و روتو بشور داداشم بیدار کن باهم صبحونه بخورید. من دوباره به تلویزیون و خط سیاه گوشش نگاه کردم گفتم:مامان کی رفته پیش خدا؟ مامان دوباره یه حلقه اشک توی چشماش درست شد.سرشو برگردوند و به تلویزیون نگاه کرد.بعد گفتم:عمو ابراهیم و چنتا از دوستاش شهید شدن. من حس کردم صورتم وا رفت.گفتم: چرا شهید شدن؟مامان گفت:وقتی برای خدمت به مردم رفته بود، هلیکوپترش سقوط کرده. ═❁๑🍂๑🌼๑🍂๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

شماره ۲ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌📚 #قصه_شب 7⃣6⃣ 🧕قصه گو :خانم فلاح 🧕🏼 نویسنده : خانم مقدم 🔹مناسب سن ۴تا ۱۲ 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دوباره چند قطره اشک از چشم مامان روگونش افتاد.به مامان گفتم:یعنی عمو ابراهیم هم رفته پیش بابا؟مامان یه نگاه بهم کردم گفت:آره عزیز دلم. با ناراحتی گفتم: ولی مامان عمو ابراهیم توی خوابم بهم گفت من همین جام که؟ مامان صورتمو نوازشی کردو گفت:درست گفته،شهیدا همیشه زنده هستن،هم توی دلمون هم توی یادمون هم روحشون همیشه هست! امام حسینو میبینی!بعد این همه وقت هنوز همه به یادشن و دوستش دارن! . ✅ ادامه قصه..... ❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 ✅ ادامه قصه..... ❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲

به نام خدا نویسنده:م.خ.مقدم ماچ آفتاب...3⃣ 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 دوباره چند قطره اشک از چشم مامان روگونش افتاد.به مامان گفتم:یعنی عمو ابراهیم هم رفته پیش بابا؟مامان یه نگاه بهم کردم گفت:آره عزیز دلم. با ناراحتی گفتم: ولی مامان عمو ابراهیم توی خوابم بهم گفت من همین جام که؟ مامان صورتمو نوازشی کردو گفت:درست گفته،شهیدا همیشه زنده هستن،هم توی دلمون هم توی یادمون هم روحشون همیشه هست! امام حسینو میبینی!بعد این همه وقت هنوز همه به یادشن و دوستش دارن! . دوروز از شهید شدن عمو و دوستاش میگذره.امروز، مامان صبح زود از خواب بیدارمون کرد.البته من همیشه بیدارکردنم کار سختیه چون وقتی بیدار میشم خودمو میزنم به خواب تا یکم دیگه هم دراز بکشم یا ادامه خوابی که دوست دارمو ببینم ولی امروز با یه صدای مامان بیدار شدم.خود مامان هم از اینکه انقدر سریع بیار شدم تعجب کرد. داداش زودتر از من بیدار شده بود و حتی لباس هم پوشیده بود. بعد از اینکه دست ورومو شستم صبحونه خوردم،رفتم لباسامو که مامان از دیشب حاضر گذاشته بود بپوشم.وقتی پوشیدمشون مامان روی لباسم یه طرف عکس بابا یه طرفم عکس عمو ابراهیمو سنجاق کرد. عکس خودمو عمو رو که توی یه مراسم پیشش رفته بودم و آقا عکاسه ازم عکس گرفته بود،برداشتم. دوست داشتم وقتی عمو میاد ببینه عکسشو دارم و هنوز یاد اون روز هستم،چون شهیدا زنده هستن. گوشه عکس یه روبان سیاه بود. مثل عکسه بابا وقتی شهید شده بود. از داداش پرسیدم :کجا میخوایم بریم عموابراهیمو ببینیم؟ داداش گفت:قراره فرودگاه بریم استقبال شهید رئيسی. داداش دوست داره مثل آدم بزرگا اسم عمورو، صدا کنه شهید رئیسی. البته درسته که کم سنه ، ولی مامان میگه داداش مرد خونس و مثل بابا مردبزرگیه.منم وقتی صدام میکنن حلما خانم حس میکنم خیلی بزرگم،مثل مامان یا خانم پلیسا.ولی من دوست دارم عمورو همیشه همون عمو ابراهیم یا عمو شهید صدا کنم. . ═❁๑🍂๑🌼๑🍂๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

به نام خدا نویسنده:م.خ.مقدم ماچ آفتاب...4⃣ 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 همه توی فرودگاه مرتب وایساده بودن.منم چسبیده بودم به مامان و عکس عمو و خودمو دو دستی گرفته بودم. به طرف هواپیما نگاه میکردم و منتظر عمو شهید بودم. حس و حال همون وقتی بود که بابا محمدرضارو می‌آوردند. مثل سال پیش بود. چندتا آقا عکاسه بودن که داشتن هی عکسو فیلم میگرفتن.هر وقت میچرخیدن طرفم تا فیلم بگیرن من عکس عمو خودمو نشونشون میدادم. نگاه کردمو دیدم عمو شهیدو دارن میارن. دلم یه جوری شد . حس کردم الان بیشتر دلم برای بابا محمدرضا و عمو ابراهیم تنگ شده.حس میکردم توی قلبم فرورفتم. یهو یاد خوابم افتادم.همون لحظه ای که میخواستم عموابراهیمو ماچ کنم، ولی از خواب بیدار شده بودم. این دفعه هم باز ماچ آفتاب منو به خودم آورد. نگاه کردم و دیدم عمو شهید از پیشمون رد شده و رفته. سریع چادر مامانو تکون دادم و گفتم:مامان من میخوام عمو شهیدو بوس کنم. مامان یه نگاه کرد به جایی که عمو شهیدو بردن.فهمیدم حرفمو قبول کرده و داره دنبال یه راه حل سریع میگرده.دستمو گرفت و تا نزدیک هواپیما باهم سریع سریع رفتیم.بعد به یکی از اون آقا ها گفت که دخترم میخواد شهیدو بوس کنه.اون آقاهه هم قبول کردو سریع به یکی از دوستاش که به هواپیما نزدیکتر بود اشاره کرد که منو ببرتوی هواپیما پیش عمو.مامان بهم گفت:اگه میخوای عمورو بوس کنی برو. من سریع دویدم و رفتم پیش همون آقاهه.وقتی رسیدم بهش، عکسی که دستم بودو نشونش دادم.آقاهه خم شد اول عکسو بعد خودمو نگام کرد و بعد به یکی ازدوستاش گفت:همون دخترس که توی عکسه، با شهید رئیسی!بهشون گفتم:میخوام عمورو بوس کنم. منو بغل کردو سریع برد داخل. . وقتی منو بردن پیش عمو ،توی یه لحظه یاد خوابم افتادم.انگار باز پیشم وایساده بود. اون موقع من خواب بودم الان عمو خوابه.دوست داشتم لپشو ماچ کنم ولی دیگه نمیشد. همون جوری که توی خواب دستامو دراز کرده بودم تا صورت عمورو بگیرم،دستامو گذاشتم روی پرچم و یه ماچ مهربون بهش زدم. یه ماچ آفتابی... آغاز... ‼️نشر داستان بدون ذکر نام نویسنده حرام است. ═❁๑🍂๑🌼๑🍂๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🎥 پویانمایی ماهیگیران شنبه #چالش🥁 ســـــلام کودک آمر عزیز😍 بازم چالش داریم🤩همراه با جایــ🎁ـــزه حتما داستان اصحاب سبت رو شنیدی🐠 و میدونی که چرا این قوم،گرفتار عذاب شدن🐒 این داستان قرآنی رو برامون تعریف کن،فیلـــ📹ــم بگیر و به این آیدی👇 بفرست: @Goleyas6111 به ســــ🥇🥈🥉ــه نفر از کسانی که در این چالش شرکت میکنن،به قید قرعه،جایـــــزه اهدا میشه🏆 منتظر فیلم های قشنگتون هستیم🙂 مهلت ارسال: تا ۱۷ آبان بدو که جا نمونی🏃‍♂ ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━🥀🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━🥀🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#خواندنی 🐠🐠ماهیگیران شنبه 🐒🐒🐒 ماجرای کسانی که به خاطر ترک نهی از منکر گرفتار عذاب شدند 📲 ببین و بخون ═❁๑🌼๑🍁๑🌼๑❁═ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🇮🇷━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🇮🇷━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

ما دیشب همینقدر آروم و با خیال راحت، خواب بودیم❤️😊 •••┈⚘️🇮🇷⚘️✾┈••• ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌ #کودکان_آمر #کودک_آمر_تربیت_کنیم ┏━━━👼🏻🌙━━━┓ @koodakan_Amer ┗━━━👼🏻🌙━━━┛ 👈🏻در تبلیغ کانال ما رسانه باشید📲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌