eitaa logo
⌝ناحِلھ|🇵🇸Naheleh⌞
168 دنبال‌کننده
996 عکس
355 ویدیو
9 فایل
⸤﷽⸣ ⌝ناحِلھ|Naheleh⌞ -شࢪوع‌خـادمۍ:¹²آذر⁰¹ -ڪاوش: @SHOROT_Naheleh69 کپۍ:بلھ،‌فقط سہ‌صلوات واسہ‌ظهور آقا فراموش نشہ^^ لینک از روۍ عکس و کلیپ ها پاک نشہ(: ناحِلھ:دلداده متحول -این ڪانال وقف بانوۍِ دمشقِ♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
ツ ‌‌میدونۍ‌بدترین‌جاۍ‌زندگۍ‌ڪجاست؟ اونجا‌کہ‌بہ‌خاطر‌یہ‌فیلم،نمازتو‌سریع‌میخونۍ یا‌اصلا‌نمیخونۍتابہ‌اون‌فیلم‌برسۍ!💔 فقط،فڪر‌نمیکنۍ‌رو‌زقیامت‌‌اونۍ‌کہ ‌بہ‌دادت‌میرسہ‌نمازه‌،نہ‌‌دیدن‌فیلم••
⌝ناحِلھ|🇵🇸Naheleh⌞
-یاران همه رفتند...): #دلـ💔 #پروفایل #کتاب_نوشتہ‌ [@Naheleh_Lady_Dameshgh]
- دلم‌برات‌میسوزه +چرا؟!! - چون‌برات‌شهادت‌مینویسم با‌گناهات‌خط‌میزنے.... [ツ]
⌝ناحِلھ|🇵🇸Naheleh⌞
-داروی تمام درد های عالم چیست؟!... #دلـ💔 #پروفایل [@Naheleh_Lady_Dameshgh]
ツ می‌گفت : خوشبحال‌اونی‌که ؛ شب‌اول‌قبرش‌امام‌حسین‌بیادبگه : باهاش‌کاری‌نداشته‌باشید! سرسفره‌من‌بزرگ‌شده :)🚶🏾‍♂
سوالی دارم ازاین ابرُ؛بٰادُ؛مَه و خورشیدوفلک.. ای‌ڪه‌ازروزازل‌ڱفت‌شمادرڪارید خبراز‌یوسُف‌گمگشته‌ۍماهم‌دارید!؟🌱 [💔]
-شمایی که تاساعت ۱:۲۰ بیداری تا توی کانالت بزنی آیا نماز شب بیدار میشی؟! اصلا نماز شب به کنار نماز صبحت اولِ وقته؟! [💔] [📌]
مشڪل‌ما‌دقیقا‌ازجایی‌شروع‌شد کہ‌اشتباهات‌یك‌انسان‌و؛ پای‌چادر‌‌،دین‌ومذهبش‌نوشتیم🚶🏿‍♂. . . [💔] [📌]
چراوقتی‌حالمون‌بده... شروع‌میکنیم‌ به‌گذاشتن‌پروفایل‌واستوری‌های‌دِپ؟! چراباخالقمون‌حرف‌نمیزنیم؟!💔 بیایم‌وقتی‌که‌ حالمون‌خوب‌نبود باخدامون‌حرف‌بزنیم... دورکعت‌نمازبخونیم 🙃 حتی‌شده‌یك‌صفحه‌قرآن... بخداآروم‌میشیم(: -شایدتلنگر:) [📌] [💔]
⌝ناحِلھ|🇵🇸Naheleh⌞
به به سلام علیکم یلدای فاطمی تون رو تبریک عرض میکنم☺️
فکرش رو بکن ما باید فقط و فقط برای یک دقیقه ناقابل جشن بگیریم اونوقت چیکار میکنیم؟! ساعت های پای گوشی هستیم و... و وقت ناقابل مون چجوری داره میره و میره مثل آب روان که باید برای یک دقیقه بیشتر در کنار هم بودن جشن بگیریم.. حالا تباهی هایی رو که انجام میدیم رو حساب کتاب کنیم.. ببینیم با خودمون چند چندیم [📌] [] [💔]
مرده‌شوراون‌دنیایی‌روببرن‌که...؛ واسه‌گناهای‌من‌وتو صبح‌تاشب‌گریه‌میکنه!! نمیخایم‌آدم‌شیم؟!💔🚶🏻‍♂ |الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج♥️| [ ] [ ]
درهیاهوی‌دنیایی‌پرجمعیـت:) سلام‌براو🖐🏻 کہ‌جایش همه‌جا‌خالی‌ست...💔 [ ] [ 💔 ]
گفت :که چی ؟!☹️ هی جانباز جانباز... شهید شهید ... میخواستن نرن😐😑 کسی مجبورشون کرده بود !؟ گفتم :چرا اتفاقا !مجبورشون میکرد 🎈🎈 گفت :کی!؟😐 گفتم :همونی که تو نداریش ! گفت من ندارم ؟ چی رو 😳 گفتم :غیرت😊 [ 💔 ] [ 🍃 ] [ 📌 ]
امسال ‌یجوره‌ دیگھ فاطمیه ‌رو درڪ‌ میڪنیم🖤‌‌•`` وقتۍ از سر دختراۍ ‌چادریمون‌؛ چادر‌ ڪشیدن،ڪتڪشون زدن💔:> [ ] [ ] [ ]
طرف‌میگفت: اون‌خانمی‌که‌بدحجابه بایدمستقیم‌زل‌بزنی‌بهش‌تایادنگیره‌ آزادی‌چشمای‌منوبگیره😳😐 خواستم‌بگم‌داداش...توجیه‌زیبایی‌بود برای‌چشم‌چرونی‌ولی‌جم‌کن‌لطفا...!!😑👊🏼 [ ] [ ] [ 📌 ]
⌝ناحِلھ|🇵🇸Naheleh⌞
طرف‌میگفت: اون‌خانمی‌که‌بدحجابه بایدمستقیم‌زل‌بزنی‌بهش‌تایادنگیره‌ آزادی‌چشمای‌منوبگیره😳😐 خواستم‌بگ
تازگی‌ها‌گناه‌نگاه‌به‌نامحرم‌تومجازی‌‌عادی‌ شده‌دختره‌مدام‌عکس‌پروف‌پسره‌رو‌نگاه میکنه‌چشماشو‌میبنده‌میگه‌:اخ‌کاش ‌شوهرم‌چشماش‌این‌شکلی‌باشه!!!:/ ؟!🚶‍♂🚶‍♂ [ ] [ ] [ 📌 ]
وَقُلْنَ‌قَوْلًامَعْرُوفًا مراقب‌حرف‌زدنت‌ بانامحرم‌باش❗️🌱 [ 🔐 ] [ 🖇 ] [ 🌱 ]
✍ حتما بخونید خیلی قشنگه ✨ سلام من جوانی بودم که سال‌ها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم😔و خیری برای خانواده‌ام نداشتم همش با رفقای ناباب و اینترنت و ... شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب زمانی که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بی‌نصیب نماندم و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمی‌دهند😞 تا یه روز تو یکی از گروه‌های چت یه آقایی پست‌های مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند🤗 رفتم توی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم😐 دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچه‌های او باشند😟 و زیر آن عکس یه جمله‌ای نوشته شده بود: "می‌روم تا جوان ما نرود"✋🏼💔 ناخودآگاه اشکم سرازیر شد😭😭دلم شکست باورم نمی‌شد دارم گریه می‌کنم اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بی‌حیا و بی‌غیرت، منه چشم چرون هوس باز😔😔 از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم شدم😠 دلم به هیچ کاری نمیرفت حتی موبایلم و دست نمی‌گرفتم🙂 تصمیم گرفتم برای اولین بار برم اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی می‌کردم، آرامشی که سال‌ها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکه‌های اجتماعی✋🏼💔 از امام جماعت خواستم کمکم کنه ایشان هم مثل یه پدر مهربان همه چیز به من یاد می‌داد😇 نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و... کتاب می‌خرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیت‌های بسیج و مراسمات شرکت میداد✌️ توی محله معروف شدم و احترام ویژه‌ای کسب کردم توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای معرفی شدم نزدیکای امام حسین، یکی از خادمین که پیر بود به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمی‌تونم، میشه شما به نیابت از من بری؟ پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم، زبونم قفل شده بود! من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟💔 اشکم سرازیر شد😭 قبول کردم و باحال عجیبی رفتم🕊 هنوز باورم نشده که اومدم 🕌💔 پس از برگشت تصمیم گرفتم برم که با مخالفت‌های فامیل و دوستان مواجه شدم، اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمی‌گرفت قبول کرد✋🏼 حوزه قبول شدم و با کتاب‌های دینی انس گرفتم👌 در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو می‌کردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام و با خدا آشتی بدم😍✋🏼 یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریه‌ام گرفت، تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه! گفتم بابا چی شده؟ گفت پسرم ازت ممنونم گفتم برای چی؟ گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔 تو رو می‌دیدیم با مرکبی از نور می‌بردن بهشت و ما رو می‌بردن و هر چه به تو اصرار می‌کردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼 👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین 🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔 پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی به ما هم یاد بدی منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند💔😍 چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم💍 یه روز توی خونشون دیدم که خیلی برام بود گریه‌ام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریه‌هام بلند و بلندتر شد😭😭 👈این همون عکسی بود که تو بود👉 خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟ مگه صاحب این عکس و میشناسی؟😊 و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم😔✋🏼 خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭😭😭 مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟ گفتم: نه گفت: این 😊 منم مات و مبهوت، دیوانه‌وار فقط گریه می‌کردم مگه میشه؟😳😭😭 آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر به عقد💍من درآورد💔😔 چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزه‌ها تعطیل شدند ما هم رفتیم خانمم باردار بود و با گریه گفت: وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟ همان جمله شهید یادم اومد و گفتم: میرم تا جوانان ایران بماند...✌️
˼‌به‌قول‌آقـٰآۍبھجت که‌میگن: شمآبرآخوآبت‌که‌کوتآهه جآیِ‌نرم‌تهیه‌میکنۍ امآبرآخرتت‌هیچ‌کـٰآرۍنمیکنۍ ...🚶🏻‍♂! به‌فِکر‌آخرتمونم‌بآشیم‌بآلاغیرتاً(:🖐🏻!˹۰
⚠️ بعضیاکه‌خیلی‌گناه‌دارن‌میگن: یعنی‌خدا‌منوامیبخشه؟! اونانمیدونن‌وقتی‌به‌این‌حال‌میرسن؛ یعنی اینکه بخشیده میشن((:
پسر👱🏻‍♂: عشقم‌یه‌عکس‌خوشگل‌ازخودت بفرست دختر👩🏻: چشم‌ولی‌تومحض‌احتیاط‌یه‌عکس ازخواهرت‌بفرست شیطان‌سرپاایستاده‌بود. سیگارش‌راخاموش‌کردوکف‌مرتبی برای‌دخترزد👏🏻 پسربدون‌معطلی‌عکس‌اون‌یکی‌دوست دخترش‌روواسه‌دخترفرستاد شیطان‌مبهوت‌مانده‌بودازکاراین‌ 2خلقت دختر👩🏻:وای‌ممنون‌عزیزم‌الان‌عکسمو واست‌میفرستم،وعکس‌دوست‌دختر برادرش‌رو‌فرستاد پسرک‌باخوشحالی‌عکس‌وبازکرد وعکس‌خواهرش‌ودید🙂 شیطان‌نگاهی‌به‌اسمان‌کردوگفت: خدایاروزگاربندگانت‌روببین میگن‌باهردستی‌بدی‌باهمونم‌میگیری🚶🏿‍♂ ناموس‌مردم‌روبه‌بازی‌نگیریدتاناموس خودتون‌محفوظ‌باشه✨