#حرف_حق
توی یک کتابی خوندم..
یک آقایی وقتی میخواست خانمش رو واسه نماز صبح بیدار کنه و خانمشون میگفتن که بیدار میشن و بهونه میاوردن ایشون میگفتن:
انقدر بخوابیم تو قبر که کسی دیگه نیست که صدامون بزنه الان بلند شو...
یہ تخته سفیدم روش هے ماژیک بکشۍ
آخر سر میشه عینِ تخته سیاھ!
دیگه دل که جاۍ خودشو داره..
با هرگناه یه خطِ مشکۍ
رو صفحه سفیدِ دلت میزنے!(:🤍🖤
از امروز بیا سعی کنیم که👇🏻
خط مشکی روی دلمون نکشیم😉 🖊️
یواش یواش اون خط مشکیایی که کشیدیم روپاک کنیم🤍😌
#حرف_دل
گریه های شبونه هم قشنگی های خاص خودش رو داره:))🚶🏿♂🙃
کیا موافق هستن؟!
هدایت شده از •سیودو | فیاض•
+ببخشید خانوم! اجازه هس یه سوال شخصی بپرسم؟
-لبخند میزنم و به برقِ چشاش که از شیطنت نوجوونی و کنجکاوی این سن و سال خبر میده نگاه میکنم و میگم: بپرس عزیزم...
+خانوم شما چند تا بچه دارید؟
-بیش از هشت هزار تا!
+خااااااانووووووم....شوخی نکنید دیگه...واقعی بگید!🙁
-واقعا جدیام! من هشت هزارتا دختر دارم و همهشون رو با قلبم دوست دارم ومهرشون رو توی وجودم احساس میکنم.
من یه سوال از تو بپرسم؟
+بله خانوم
-مادر بودن و فرزند داشتن به چیه؟
[انگار از سوالم جا خورد.توی ذهنش دنبال جوابی بود که دم دستش باشه!]
گفت: خب من ک هنوز بچه ندارم و نمیدونم!
-دستاشو گرفتم و گفتم: من برای تمام دخترام دعا میکنم. با عشق به حرفاشون گوش میدم. با غصههاشون غصه میخورم. با گریههاشون اشک میریزم. با خوشحالیهاشون شاد میشم.
هر وقت رزقِ خوبی نصیبم میشه و زیارتی میرم یا حالِ خوبی دارم اونو با دخترام تقسیم میکنم و اول سهمِ اونا رو میذارم کنار...
اولین زیارتنامه یا اولین دعا برای اوناست! 🌠
هر وقت فرصت فراغتی داشته باشم تلفنی پای حرفاشون میشینم و هر زمانی کارشون گیر داشته باشه تمام تلاشم رو میکنم تا کمکشون کنم.
بهم بگو به نظرت اینکه نسبتِ خونی با دخترام ندارم؛ اما روحم با اوناست و حس میکنم تو قلبم هستن برای احساسِ خوبِ مادرانه کافی نیست؟
[درحالی که چشاش پر از اشک شده بود🥹] گفت: جواب سوالمو گرفتم مامان!
+بغلش کردم!
دلم روشن شد.🌻✨
#روزنوشت
حیف این آلبالویی نیس کنار دیوار باشه بعد من از پشت پنجره بشینم نگاش کنم://😐🚶🏿♂😂
#خاطره
هدایت شده از ⌝ناحِلھ|🇵🇸Naheleh⌞