eitaa logo
نهج البلاغه
37.3هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
59 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به يكى از آثار سوء ظلم و ستمكارى اشاره كرده مى‌فرمايد: «بدترين توشه براى آخرت ستم بر بندگان (خدا) است»؛ (بِئْسَ‌ الزَّادُ إِلَى الْمَعَادِ، الْعُدْوَانُ‌ عَلَى الْعِبَادِ) . مى‌دانيم دنيا سرايى است كه همگان از آن براى رفتن به سوى آخرت توشه بر مى‌دارند و هر كسى به فراخور حال و اعمال خود توشه‌اى تهيه مى‌بيند. قرآن مجيد مى‌گويد: بهترين توشه‌ها توشۀ تقواست «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ‌ خَيْرَ اَلزّٰادِ اَلتَّقْوىٰ‌» ؛ و زاد و توشه تهيه كنيد، و بهترين زاد و توشه، پرهيزكارى است». ولى گروهى به جاى آن ظلم و ستم بر بندگان خدا را توشۀ اين سفر سرنوشت‌ساز قرار مى‌دهند كه به گفتۀ امام عليه السلام بدترين توشه‌هاست. 🔶 @Nahj_Et
❤️قلب، کتاب چشم است. ✍امام علی علیه السلام: براى اين كلام حكيمانه دو تفسير مختلف شده است: نخست اينكه «قلب، كتاب چشم است (و آنچه انسان با چشم مى بيند و مى آزمايد در قلبش نقش مى بندد»؛ (الْقَلْبُ مُصْحَفُ الْبَصَرِ). در تفسير دوم، مفهومى درست مقابل تفسير اوّل مورد توجه قرار گرفته و آن اين كه آنچه در قلب و درون روح انسان باشد در چشمان او نمايان است. 📚 نهج البلاغه 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به يكى از آثار سوء ظلم و ستمكارى اشاره كرده مى‌فرمايد: «بد
💠🔹زيرا گناهانى كه جنبۀ معصيت اللّٰه دارد و يا به تعبير ديگر ظلم بر خويشتن است با توبه آمرزيده مى‌شود و حتى بدون توبه اميد عفو الهى و شفاعت دربارۀ آن وجود دارد، همان گونه كه قرآن مجيد مى‌فرمايد: «قُلْ‌ يٰا عِبٰادِيَ‌ اَلَّذِينَ‌ أَسْرَفُوا عَلىٰ‌ أَنْفُسِهِمْ‌ لاٰ تَقْنَطُوا مِنْ‌ رَحْمَةِ‌ اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ يَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ‌ جَمِيعاً إِنَّهُ‌ هُوَ اَلْغَفُورُ اَلرَّحِيمُ‌» زيرا او بخشندۀ مهربان است. ولى آنجا كه پاى ظلم بر ديگران به ميدان مى‌آيد نه با آب توبه شسته مى‌شود و نه با عنايت شفاعت و جز با رضايت صاحب حق نجات از عواقب آن ممكن نيست و به همين دليل امام عليه السلام آن را بدترين زاد و توشۀ قيامت شمرده است. شك نيست كه زاد و توشه چيزى است كه در راه سفر و به هنگام رسيدن به مقصد به انسان كمك مى‌كند و به يقين ظلم چنين موقعيتى را ندارد، بنابراين انتخاب اين لفظ در اينجا نوعى كنايۀ بليغ است، درست مانند اين است كه انسان در سفرهاى دنيا به جاى حمل مواد غذايى مشتى از سموم با خود ببرد به او مى‌گوييم بدترين توشه آن است كه به جاى غذا سموم با خود حمل كنى 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹اين خطبه دربارۀ صفات پرهيزكاران و فاسقان و آگاه‌سازى نسبت به موقعيت اهل بيت در ميان مردم و نيز گ
💠🔹در بخش سوم: در تكميل بخش‌هاى گذشته به مردم هشدار مى‌دهد كه با وجود اهل بيت و عترت پيامبر كه سرچشمه زلال علم و آگاهى اسلامى هستند، چرا به سراغ افراد جاهل و بى‌خبر و ناآگاه مى‌روند؟! در چهارمين بخش: به بعضى از سخنان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و پاره‌اى از نكته‌هاى حسّاس در مورد اهل بيت و معرّفى خويشتن اشاره فرموده و «حديث ثقلين» را كه در ميان همۀ مسلمانان معروف و مشهور است، به عنوان گواه سخن خود ذكر مى‌كند. سرانجام در آخرين بخش: يعنى: بخش پنجم، به توهّمات و پندارهاى بى‌اساس برخى مردم كه گمان مى‌كردند دنيا براى هميشه در كام بنى‌اميّه خواهد بود، اشاره كرده و قاطعانه خبر از زوال و سقوط حكومت كوتاه آنها مى‌دهد. همان گونه كه در بالا اشاره شد، اين بخش، از بخش‌هاى چهارگانۀ بالا از نظر محتوا جدا است و پيدا است كه مطالب ديگرى در ميان بوده كه مرحوم «سيّد رضى» آنها را نياورده است 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار پربار خود به آثار صدقه در راه خدا و اداى زكات و بركات دعا اشاره كرده مى‌فرمايد: «ايمانتان را با صدقه حفظ كنيد و اموالتان را با زكات، و امواج بلا را با دعا از خود دور كنيد»؛ (سُوسُوا إِيمَانَكُمْ‌ بِالصَّدَقَةِ‌، وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ‌ بِالزَّكَاةِ‌، وَ ادْفَعُوا أَمْوَاجَ‌ الْبَلَاءِ‌ بِالدُّعَاءِ‌) . «سوسوا» از ريشۀ «سياست» به معناى تدبير و حفظ و اصلاح است. تأثير صدقه در حفظ ايمان از اين نظر است كه علاقۀ انسان به مال بيش از هر چيز است؛ بسيارند كسانى كه در اعمال و عبادات ظاهرى قهرمان ميدان‌اند؛ اما هنگامى كه پاى مسائل مالى به ميان مى‌آيد مى‌لنگند. به همين دليل پرداختن صدقه و چشم‌پوشى از مال مخصوصاً اگر به صورت عادت روزانۀ انسان درآيد در تقويت پايه‌هاى ايمان بسيار مؤثر است و شايد به دليل اهميت صدقات و انفاق در راه خدا در قرآن مجيد بذل مال در كنار بذل جان قرار گرفته و مى‌فرمايد: «إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ اِشْتَرىٰ‌ مِنَ‌ اَلْمُؤْمِنِينَ‌ أَنْفُسَهُمْ‌ وَ أَمْوٰالَهُمْ‌ بِأَنَّ‌ لَهُمُ‌ اَلْجَنَّةَ‌» ؛ خداوند از مؤمنان، جان و مالشان را خريدارى كرده كه در برابرش بهشت براى آنان باشد» 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانۀ بسيار كوتاه و پرمعنا مى‌فرمايد: «مردم دشمن چيزى هستند كه نمى‌دانند»؛ (النَّاسُ‌ أَعْدَاءُ‌ مَا جَهِلُوا). همان‌گونه كه در سند اين گفتار حكيمانه ذكر شد اين جمله عيناً در حكمت 172 بدون هيچ تغييرى آمده و در آن‌جا تفسيرهاى سه‌گانه‌اى براى آن ذكر كرديم و در اين‌جا اضافه مى‌كنيم كه ممكن است بسيارى از امور داراى فوايد زيادى باشد اما شخصى كه از آن بى‌خبر است با آن به مخالفت برمى‌خيزد همان‌گونه كه قرآن مجيد مى‌فرمايد: « كُتِبَ‌ عَلَيْكُمْ‌ الْقِتَالُ‌ وَ هُوَ كُرْهٌ‌ لَكُمْ‌ وَ عَسى أَنْ‌ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ‌ وَ عَسَى أَنْ‌ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ‌ وَ اللّٰهُ‌ يَعْلَمُ‌ وَ أَنْتُمْ‌ لَا تَعْلَمُونَ‌ »؛ جهاد در راه خدا بر شما مقرّر شد؛ در حالى كه برايتان ناخوشايند است. چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خيرِ شما در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آن‌كه شرِّ شما در آن است و خدا مى‌داند، و شما نمى‌دانيد». افراد ناآگاه كه به اهميت جهاد و تأثير آن در عظمت و عزت مسلمين واقف نيستند آن را امرى خشونت‌آميز و زيانبار مى‌پندارند و طبيعى است كه با آن به عداوت برخيزند يا براى آن‌ها ناخوشايند باشد. 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانۀ بسيار كوتاه و پرمعنا مى‌فرمايد: «مردم دشمن چيزى هستند كه ن
💠🔹اما مؤمنان آگاه كه به اسرار جهاد و حتى شهادت فى سبيل اللّٰه آشنا هستند به آن عشق مى‌ورزند. داروهاى تلخ و شفابخش براى كودكى كه از آن اطلاعى ندارد تنفرآميز است و به اين آسانى حاضر به نوشيدن آن نيست و با آن دشمنى مى‌كند در حالى كه افرادى كه از آثار آن دارو باخبرند براى به‌دست آوردن آن هرگونه بهايى را مى‌پردازند و با عشق و علاقه آن را مى‌خورند. مؤيد اين سخن گفتارى است كه به عنوان يك اصل كلى، بعضى از روانشناسان اظهار كرده و مثال روشنى نيز براى آن ذكر نموده‌اند و آن اين‌كه جهل انسان به شرايط محيط، محيط را براى او غير قابل تحمل مى‌كند اما هنگامى كه از آن شرايط باخبر مى‌شود ناگهان همه چيز براى او قابل تحمل مى‌گردد 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 🌹امام على عليه السلام : فاعتَبِرُوا بما كانَ مِن فِعلِ اللّه ِ بِإبليسَ ؛ إذ أحبَطَ عَمَلَهُ الطَّويلَ و جَهدَهُ الجَهِيدَ (الجميلَ) .  و كانَ قد عَبَدَ اللّه َ سِتَّةَ آلافِ سَنَةٍ ، لا يُدرى أ مِن سِني الدُّنيا أم مِن سِني الآخِرَةِ عن كِبْرِ ساعَةٍ واحِدَةٍ . 🔺از كارى كه خدا با ابليس كرد عبرت بگيريد ؛ چه  كار دراز مدت و كوشش هاى توان فرساى او را  به سبب لحظه اى تكبر  باطل ساخت . او شش هزار سال خدا را پرستش كرده بود كه معلوم نيست  ، آيا از سالهاى دنياست يا از سالهاى آخرت .🌿🌹 📙( نهج البلاغة ‎‌‌‎‌‎‎‌‎ 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام كوتاه و حكيمانۀ خود اشاره به كوتاهى عمر انسان در دنيا كرده مى‌فرمايد: «فرمان مرگ نزديك است و مدّت همراهى (با مردم و مواهب دنيا) كوتاه»؛ (الْأَمْرُ قَرِيبٌ‌ وَ الِاصْطِحَابُ‌ قَلِيلٌ‌) . واژۀ «امر» اشاره به پايان زندگى و فرا رسيدن مرگ است، همان‌گونه در آيۀ 14 سورۀ «حديد» آمده است: «وَ غَرَّتْكُمُ‌ اَلْأَمٰانِيُّ‌ حَتّٰى جٰاءَ‌ أَمْرُ اَللّٰهِ‌» ؛ و آرزوهاى دورودراز شما را فريب داد تا فرمان خدا رسيد». «اصطحاب» به معناى همراه و همنشين بودن با مردم دنيا يا با مواهب و نعمت‌هاى حيات است. اين حقيقتى است كه همگان آن را مى‌دانيم و آثار آن را همه روز با چشم مشاهده مى‌كنيم؛ هر روز پيكر بى‌جان بعضى از دوستان يا غير دوستان را مى‌بينيم كه بر دوش ديگران به سوى آرامگاهشان حمل مى‌شود. جاى خالى بسيارى از دوستان و بستگان و عزيزان در ميان ما نمايان است. قبور آنها در دسترس ماست: غالباً به زيارت قبورشان مى‌رويم و از همه برتر در صفحات تاريخ ياد نام‌آورانى را ملاحظه مى‌كنيم كه در عصر خود چه قدرت و زندگى پرغوغايى داشتند؛ ولى به سرعت همه پايان گرفت و چيزى جز استخوان‌هاى پوسيدۀ آنها در زير خاك و قصرهاى ويران‌شده‌شان باقى نمانده است. 🔶 @Nahj_Et
💠طُوبَى لِنَفْس أَدَّتْ إِلَى رَبِّهَا فَرْضَهَا، وَ عَرَکَتْ بِجَنْبِهَا بُؤْسَهَاوَهَجَرَتْ فِي اللَّيْلِ غُمْضَهَاحَتَّى إِذَا غَلَبَ الْکَرَى عَلَيْهَا افْتَرَشَتْ أَرْضَهَا وَ تَوَسَّدَتْ کَفَّهَا 🔹خوشا به حال آن کس که وظيفه واجب خود را در برابر پروردگارش انجام داده و مشکلات را با تحمل از ميان برداشته و خواب را در (بخشى از) شب کنار گذارده و آن گاه که بر او غلبه کند روى زمين دراز کشد و کف دست را بالش خود کند (و مختصرى استراحت نمايد)» 📘 🔶 @Nahj_Et
مَثَل نماز مَثَل عمود یک خیمه است 💯 این تعبیر «اَلصَّلاةُ عَمودُ الدّینِ» حدیث نبوی است و از امیرالمؤمنین و حضرت باقر علیهما‌السلام هم نقل شده است . می‌فرماید: مَثَل نماز مَثَل عمود یک خیمه است. یک خیمه نیاز به چادر، طناب و چیزهای دیگر دارد ولی آن عمودی که خیمه را به پا می‌دارد اساس آن است که اگر خوابید همه چیز دیگر خوابیده است. ، انسان شناسی قرآن، ص193 🍂🦋 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام كوتاه و حكيمانۀ خود اشاره به كوتاهى عمر انسان در دنيا كرده مى‌فرماي
💠ادامه حکمت۱۶۸ 🔹با اين وصف غالباً گرفتار غفلتيم، به پايان زندگى خود نمى‌انديشيم، توشه‌اى مناسب براى سفر پر خوف و خطر آخرت فراهم نمى‌سازيم. به فرمودۀ امام عليه السلام در حكمت 122 «گويى فرمان مرگ بر غير ما نوشته شده و گويى اين مردگانى را كه با چشم مى‌بينيم مسافرانى هستند كه به زودى به سوى ما باز مى‌گردند»؛ (كَأَنَّ‌ الْمَوْتَ‌ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ‌... وَ كَأَنَّ‌ الَّذِي نَرَى مِنَ‌ الْأَمْوَاتِ‌ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ‌ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ‌) . به همين دليل در روايتى كه مرحوم كلينى آن را در كتاب كافى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله در ضمن خطبه‌اى نقل كرده مى‌خوانيم: «سُئِلَ‌ أَىُّ‌ الْمُؤْمِنينَ‌ أكْيَسٌ‌ ؛ از آن حضرت پرسيدند: كدام يك از مؤمنان باهوش‌ترند؟» فقال: «أكْثَرُهُمْ‌ ذِكْراً لِلْمَوْتِ‌ وَ أشَدُّهُمْ‌ لَهُ‌ اسْتِعْداداً ؛ كسى كه بيش از همه به ياد مرگ باشد و كسى كه از همه آماده‌تر براى آن شود» 🔶 @Nahj_Et
🔹امام علی (ع) در بخشی از نهج البلاغه می فرمایند: ✨زره دانش بر تن دارد و با تمامی آداب و با توجه و معرفت کامل آن را فراگرفته است. (دشتی. ۱۳۸۴.ص ۲۴۹) 👈🏻مفسرین و شارحین نهج البلاغه، عبارات فوق را در وصف امام غائب (عج) می دانند اما نکته ایی که در عبارات فوق خودنمایی می کند این است که حضرت امیر(ع) برای نشان دادن اینکه حضرت مهدی (عج) بر دانش اشراف دارند از لفظ «زره» استفاده کرده اند. در بیان علت بکارگیری این لفظ برای نشان دادن احاطه امام دوازدهم (عج) بر دانش توسط امیرالمؤمنین(ع) باید گفت که زره، رزمنده ی در حال جنگ را از گزند ضربات و زخم ها مصون می دارد پس اگر کسی زره دانش بر تن داشته باشد، قطعاً مراتب حکمت را شناخته و خود را از طریق زهد، از علایق دنیوی وارسته ساخته است. در نتیجه امیرالمؤمنین(ع) با بکارگیری این کلمه یعنی زره برای دانشی که حضرت مهدی (عج) دارای آن است، به صورتی بسیار زیبا و ظریف، علم و معرفتی که در نزد حضرت مهدی (عج) موجود است را به تصویر می کشند. (معادیخواه. ۱۳۷۳. صص ۲۱۶-۲۱۵) 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه كه مجموعه‌اى است از اندرزهاى بسيار سودمند و سرنوشت‌ساز، به ي
💠ادامه حکمت۳۴۹ 🔹در خطبۀ 176 نيز امام عليه السلام تعبير جالب ديگرى در اين زمينه دارد و مى‌فرمايد: «طُوبَى لِمَنْ‌ شَغَلَهُ‌ عَيبُهُ‌ عَنْ‌ عُيوبِ‌ النَّاسِ‌؛ خوشا به حال كسى كه اشتغالش به عيوب خود، او را از اشتغال به عيوب مردم بازدارد». اميرمؤمنان على عليه السلام در حديث ديگرى مى‌فرمايد: «أَعْقَلُ‌ النّاسِ‌ مَنْ‌ كانَ‌ بِعَيْبِهِ‌ بَصيراً وَ عَنْ‌ عَيْبِ‌ غَيْرِهِ‌ ضَريراً؛ عاقل‌ترين مردم كسى است كه بيناى عيب خود باشد و كور از عيب ديگران». امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد: «ثَلاثَةٌ‌ فِى ظِلِّ‌ عَرْشِ‌ اللَّهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ يوْمَ‌ لا ظِلَّ‌ إِلَّا ظِلُّهُ‌ رَجُلٌ‌ أَنْصَفَ‌ النَّاسَ‌ مِنْ‌ نَفْسِهِ‌ وَ رَجُلٌ‌ لَمْ‌ يقَدِّمْ‌ رِجْلاً وَ لَمْ‌ يؤَخِّرْ رِجْلاً أُخْرَى حَتَّى يعْلَمَ‌ أَنَّ‌ ذَلِكَ‌ لِلَّهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ رِضًى أَوْ سَخَطٌ وَ رَجُلٌ‌ لَمْ‌ يعِبْ‌ أَخَاهُ‌ بِعَيبٍ‌ حَتَّى ينْفِى ذَلِكَ‌ الْعَيبَ‌ مِنْ‌ نَفْسِهِ‌ فَإِنَّهُ‌ لا ينْفِى مِنْهَا عَيباً إِلَّا بَدَا لَهُ‌ عَيبٌ‌ آخَرُ وَ كَفَى بِالْمَرْءِ‌ شُغُلاً بِنَفْسِهِ‌ عَنِ‌ النَّاسِ‌؛ گروهى در سايۀ عرش خدا در روز قيامت هستند در آن روزى كه سايه‌اى جز سايۀ او نيست: كسانى كه عدالت را در مورد حقوق خود با ديگران رعايت مى‌كنند و كسانى كه گامى جلو و گامى به عقب نمى‌گذارند مگر اين‌كه بدانند رضاى خدا در آن است يا خشم او و كسانى كه هيچ عيب را بر برادر خود نگيرند مگر اين‌كه نخست آن عيب را از خود دور سازند (اگر اين كارها را كند هرگز به عيوب ديگران نمى‌پردازد) زيرا انسان هيچ عيبى را برطرف نمى‌سازد مگر اين‌كه عيب ديگرى از خودش براى او ظاهر مى‌شود و اين كار او را از پرداختن به عيوب ديگران بازمى‌دارد)» 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه در حقيقت مى‌خواهد حريصان در دنيا را از حرص بازدارد و به كفاف و عفاف قانع سازد و از مسابقۀ گناه‌آلودى كه براى به چنگ آوردن اموال بيشتر در ميان گروهى از دنياپرستان رايج است جلوگيرى كند، مى‌فرمايد: «به يقين بدانيد خدا براى بنده‌اش - اگرچه بسيار چاره‌جو و سخت‌كوش و در طرح نقشه‌ها قوى باشد - بيش از آنچه در كتاب الهى براى او (از روزى) مقدر شده قرار نداده است»؛ (اعْلَموا عِلْماً يَقِيناً اِنَّ‌ اللّٰهَ‌ لَمْ‌ يَجْعَلْ‌ لِلْعَبْدِ - وَ إِنْ‌ عَظُمَتْ‌ حِيلَتُهُ‌، وَ اشْتَدَّتْ‌ طِلْبَتُهُ‌، وَ قَوِيَتْ‌ مَكِيدَتُهُ‌ - أَكْثَرَ مِمَّا سُمِّىَ‌ لَهُ‌ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ‌) 🔶 @Nahj_Et
💠🔹از عهدنامه‌هاى امام عليه السلام براى قبيلۀ ربيعه و يمن مى‌باشد كه از خط هشام بن كلبى نقل شده است. نامه در يك نگاه همان‌گونه قبلا اشاره شد اين كلام، متن پيمان‌نامه‌اى است كه حضرت على عليه السلام براى اهل يمن و طايفۀ ربيعه نگاشته و مفاد آن اين است كه آنها بايد دعوت قرآن را بپذيرند و هركس آنها را به سوى قرآن فرا خواند اجابت كنند و همه با هم در برابر مخالفان متحد باشند و يكديگر را يارى دهند و با هيچ عذر و بهانه‌اى اين پيمان را نشكنند. منظور از اهل يمن همان طايفۀ قحطان بودند كه در آنجا مى‌زيستند و ربيعه از طايفۀ عدنان بودند. ابن ابى‌الحديد در اينجا سخنى دارد كه شايان دقت است. او مى گويد در حديثى وارد شده است: «كُلُّ‌ حِلفٍ‌ كٰانَ‌ فِى الْجٰاهِلِيَّةِ‌ فَلاٰ يَزيدُهُ‌ الإسْلاٰمُ‌ إلّاشِدَّةً‌ وَلاٰ حِلْفَ‌ فِى الْإسلام؛ هر پيمانى كه در جاهليت بسته شد (و هدف والايى را در بر داشت) در اسلام به قوت خود باقى، بلكه قوى‌تر خواهد بود؛ ولى در اسلام پيمانى وجود ندارد». مطابق اين سخن پيمان‌نامۀ مورد بحث زير سؤال مى‌رود؛ ولى ابن ابى‌الحديد در اينجا مى‌افزايد: «كار اميرمؤمنان على عليه السلام بر اين خبر واحد ترجيح دارد و بايد از آن پيروى نمود. 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹از عهدنامه‌هاى امام عليه السلام براى قبيلۀ ربيعه و يمن مى‌باشد كه از خط هشام بن كلبى نقل شده است
💠🔹به خصوص اينكه عرب بعد از اسلام بارها پيمان‌هايى برقرار ساخت كه در كتب تاريخ شرح آن آمده است». افزون بر اين، حديث مزبور با فعل پيغمبر اكرم نيز سازگار نيست، زيرا همه مى‌دانيم كه پيامبر در حديبيه پيمانى با مشركان برقرار ساخت و شايد به همين دليل است كه بعضى مى‌گويند حديث مزبور بعد از جريان فتح مكه بوده است. به هر حال اين حديث قابل اعتماد به نظر نمى‌رسد، زيرا در تاريخ تمام امت‌ها و ملت‌ها حوادثى پيش مى‌آيد كه آنها را ناگزير به پيمان بستن با مخالفان خود مى‌كند. *** هَذَا مَا اجْتَمَعَ‌ عَلَيْهِ‌ أَهْلُ‌ الْيَمَنِ‌ حَاضِرُهَا وَبَادِيهَا، وَرَبِيعَةُ‌ حَاضِرُهَا وَبَادِيهَا، أَنَّهُمْ‌ عَلَى كِتَابِ‌ اللّٰهِ‌ يَدْعُونَ‌ إِلَيْهِ‌، وَيَأْمُرُونَ‌ بِهِ‌، وَيُجِيبُونَ‌ مَنْ‌ دَعَا إِلَيْهِ‌ وَأَمَرَ بِهِ‌، لَايَشْتَرُونَ‌ بِهِ‌ ثَمَناً، وَلَا يَرْضَوْنَ‌ بِهِ‌ بَدَلاً، وَأَنَّهُمْ‌ يَدٌ وَاحِدَةٌ‌ عَلَى مَنْ‌ خَالَفَ‌ ذَلِكَ‌ وَتَرَكَهُ‌، أَنْصَارٌ بَعْضُهُمْ‌ لِبَعْضٍ‌ 🔶 @Nahj_Et
💠🔹از خطبه‌هاى امام عليه السّلام است كه در آن از حسن رفتار خود با مردمى كه تحت حكومت او مى‌زيستند، سخن مى‌گويد. خطبه در يك نگاه امام عليه السّلام در اين خطبه به نكتۀ ظريفى اشاره مى‌كند و مى‌فرمايد: در برابر خوش رفتارى‌هاى كم و بدرفتارى‌هاى بسيار شما، من تا آن جا كه ميسر بود، دربارۀ شما نيكى كردم؛ از ظلم و ذلت رهايى‌تان بخشيدم و در برابر دشمنان درونى و برونى از شما پاسدارى نمودم. *** بخش اوّل و لقد أحسنت جواركم، و أحطت بجهدي من ورائكم. و أعتقتكم من ربق الذّلّ‌، و حلق الضّيم، شكرا منّي للبرّ القليل و إطراقا عمّا أدركه البصر، و شهده البدن، من المنكر الكثير. ترجمه : به يقين، وظيفۀ حسن جوار را در مورد شما انجام دادم. من در پشت سر نيز به پاسدارى از شما پرداختم و شما را از بند ذلّت و حلقه‌هاى زنجير ستم آزاد كردم. همۀ اين‌ها به منظور سپاس فراوان من در برابر نيكى اندكى از سوى شما و چشم پوشى از بدى‌هاى فراوانى بود كه نسبت به من انجام داديد؛ بدى‌هاى آشكارى كه چشم، آن را مى‌ديد و بدن، آن را لمس مى‌كرد. 🔶 @Nahj_Et
ترغیب به اسلام و دعوت مردم به سوی اسلام ، از پیامبر گرامی ( ص ) 👌✨ سیره عملی پیغمبر اکرم در رهبری و دستورهایی که در این زمینه می‌دهد خیلی عجیب است. به قدری روان‏شناس است و به قدری متوجّه راه و رسم انسانهاست که حدّی بر آن متصوّر نیست؛ متد انسان اداره کردن را می‌داند. معاذ بن جبل را برای تبلیغ، هدایت و رهبری و راهنمایی به یمن فرستاد؛ چند جمله دارد که برای همه ما دستور العمل است در حالی که اکثر بر خلاف رفتار می‌کنیم. می‌فرماید: «یسِّرْ وَ لا تُعَسِّرْ، بَشِّرْ وَ لا تُنَفِّرْ، وَ صَلِّ بِهِمْ صَلوةَ اضْعَفِهِمْ.»[1] یعنی تو که اکنون به منظور تبلیغ اسلام و دعوت مردم به اسلام و ترغیب و تشویق آنها به سوی اسلام به سراغ مردم می‌روی، بر آنها آسان بگیر، سخت نگیر، با سختگیری نمی‌توان کسی را رهبری کرد؛ دیگر اینکه به مردم بشارت بده، مزایای دنیوی و اخروی اسلام را برای مردم بگو، نویدهای اسلام را بر مردم عرضه کن، تمایل آنها را برانگیز، ترغیب‏شان کن، از راه تخویف و ایجاد هراس وارد مشو، کاری نکن که مردم احساس تنفّر کنند؛ هنگام نماز با این مردم تازه مسلمان که‏ هنوز ذائقه‏شان لذّت عبادت را نچشیده است و بعلاوه همه نوع افراد در میان مأمومین هست، بعضی پیرند، علیل‏اند، ناتوان‏اند، تو رعایت حال اضعف را معمول بدار، یعنی حساب کن در میان آنها از همه ناتوان‏تر کیست، وقتی که رکوع می‌کنی چهل تا «سبحان ربّی العظیم و بحمده» نگو، تو نماز خود را با او تطبیق بده، کسی را در نماز خواندن ناراحت نکن. ، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص 117، 118 🖇🇮🇷 🔶 @Nahj_Et
💠🔹در مقدمۀ اين كلام حكمت‌آميز شأن ورودى براى آن ذكر شده هنگام باز گشت امير مؤمنان على عليه السلام از ميدان صفين به امام عليه السلام خبر دادند «سهل بن حنيف» (يكى از پيشگامان اسلام، از اصحاب خاص پيغمبر اكرم و اميرمؤمنان على عليهما السلام) در كوفه چشم از دنيا فرو بسته در حالى كه محبوب‌ترين مردم نزد امام عليه السلام بود»؛ (وَ قَدْ تُوُفِّيَ‌ سَهْلُ‌ بْنُ‌ حُنَيْفٍ‌ الْأَنْصَارِيُّ‌ بِالْكُوفَةِ‌ بَعْدَ مَرْجِعِهِ‌ مَعَهُ‌ مِنْ‌ صِفِّينَ‌، وَ كَانَ‌ أَحَبَّ‌ النَّاسِ‌ إِلَيْهِ‌) . امام عليه السلام در اين هنگام در زمينۀ بى‌وفايى دنيا و از دست رفتن سريع عزيزان فرمود: «حتى اگر كوهى مرا دوست بدارد از هم مى‌شكافد و فرو مى‌ريزد»؛ (لَوْ أَحَبَّنِي جَبَلٌ‌ لَتَهَافَتَ‌) . اشاره به بى‌وفايى و ناپايدارى طبيعت دنيا و از دست رفتن عزيزان است كه هم آزمونى براى مردان خداست و هم هشدارى براى همگان 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين جملۀ كوتاه و پرمعنا مى‌فرمايد: «انجام دهندۀ كار نيك از كارنيكش بهتر است و انجام دهندۀ كار بد از كار بدش بدتر»؛ (فَاعِلُ‌ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ‌، وَ فَاعِلُ‌ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ‌) . در اينكه چگونه فاعل خير بهتر از فعل خود است و فاعل شر بدتر از فعل خود؛ وجوهى به نظر مى‌رسد: نخست اينكه همواره فاعل از فعل قوى‌تر است به همين دليل اگر كار نيك باشد آن فاعل از كارش قوى‌تر و اگر كار بد باشد از كارش بدتر است. ديگر اينكه شخصى كه كارى انجام مى‌دهد غالبا داراى ملكۀ آن است و آن ملكه مى‌تواند سرچشمۀ كارهاى فراوانى بشود، بنابراين اگر كسى را ببينيم كه مثلا يتيمى را نوازش مى‌كند و دست افتاده‌اى را مى‌گيرد مى‌دانيم كه او داراى صفتى است درونى كه مى‌تواند سرچشمۀ ده‌ها و گاه صدها و هزاران از اين‌گونه كارها شود و به همين دليل از كارش بهتر است. 🔶 @Nahj_Et
🌷قال علی علیه السلام : روزگاری بر این مردم بیاید که جز مومن بی نام و نشان از فتنه ها نجات نیابد؛ و او کسی است که چون در میان مردم است کسی او را نمی شناسد و اگر در جماعت ها حاضر نشود کسی سراغ او را نمی گیرد؛ نه فتنه انگیز است و نه اهل فساد؛ خداوند درهای رحمت را به روی او باز کرده و سختی عذاب خویش را از او گرفته است . به زودی زمانی بر مردم خواهد آمد که اسلام و دستوراتش چون ظرفِ واژگون گشته که محتویاتش فرو ریخته است، واژگون می گردد. 📚نهج البلاغه، 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين جملۀ كوتاه و پرمعنا مى‌فرمايد: «انجام دهندۀ كار نيك از كارنيكش بهتر است
💠🔹سوم اينكه كسانى كه كار نيكى انجام مى‌دهند بسيار مى‌شود كه آرزو دارند بهتر از آن را انجام دهند ولى امكانات آن در اختيارشان نيست و به تعبير ديگر همتشان از آنچه انجام مى‌دهند بسيار بالاتر است و گاه به زبان جارى كرده مى‌گويند: افسوس كه بيش از آن توان نداريم و اگر مى‌توانستيم چنين و چنان مى‌كرديم. همين‌گونه، شروران بسيار مى‌شود كه داراى چنين باطنى هستند؛ يعنى اگر قدرت و توانى داشتند شرارت را به مرتبۀ بالاترى مى‌رساندند. در حديثى از امام باقر عليه السلام مى‌خوانيم: «نِيَّةُ‌ الْمُؤْمِنِ‌ خَيْرٌ مِنْ‌ عَمَلِهِ‌ وَ ذَلِكَ‌ لِأَنَّهُ‌ يَنْوِي مِنَ‌ الْخَيْرِ مَا لَا يُدْرِكُهُ‌ وَ نِيَّةُ‌ الْكَافِرِ شَرٌّ مِنْ‌ عَمَلِهِ‌ وَ ذَلِكَ‌ لِأَنَّ‌ الْكَافِرَ يَنْوِي الشَّرَّ وَ يَأْمُلُ‌ مِنَ‌ الشَّرِّ مَا لَا يُدْرِكُهُ‌؛ نيت مؤمن از عملش بهتر است، زيرا كارهاى خيرى در دل دارد كه نمى‌تواند آنها را انجام دهد و نيت كافر بدتر از عمل اوست، زيرا كارهاى بدى در سر دارد كه توان آن را ندارد» 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام نورانى و كوتاه و پرمعنا به يكى از عواقب سوء اختلاف اشاره مى‌كند و مى‌فرمايد: «اختلاف، تصميم‌گيرى و تدبير را نابود مى‌كند»؛ (الْخِلَافُ‌ يَهْدِمُ‌ الرَّأْيَ‌) . همه مى‌دانيم اختلاف سرچشمۀ همۀ بدبختى‌هاست. هيچ قوم و ملتى نابود نشدند مگر بر اثر اختلاف و هيچ جمعيتى پيروز و كامياب نگشتند مگر در سايۀ اتفاق. كلام حكيمانۀ بالا دو تفسير مى‌تواند داشته باشد: نخست اين‌كه گاه مى‌شود عده‌اى مى‌نشينند و بر سر موضوع مهمى تصميم‌گيرى مى‌كنند؛ ولى ناگهان فرد يا افرادى نظر مخالفى ابراز مى‌كنند و تصميم‌گيرى پيش گفته را به هم مى‌زنند و كار ابتر مى‌ماند. همان‌گونه كه در داستان جنگ صفين، على عليه السلام و جمعى از دوستان خبير و آگاه اصرار داشتند كه جنگ به مراحل نهايى رسيده و آن را تا پيروزى ادامه دهند و غائله را ختم كنند؛ ولى مخالفت افرادى ناآگاه و جاهل و بى‌خبر اين تصميم را بر هم زد و مسلمانان با عواقب بسيار دردناك آن روبرو شدند. 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا