💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه شدت تنفر خود را از زرق و برق دنيا بيان كرده مىفرمايد: «به خدا سوگند اين دنياى شما در نظر من از استخوان خنزيرى كه در دست شخص جذامى باشد پستتر است»؛ (وَ اللَّهِ لَدُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِي عَيْنِي مِنْ عِرَاقِ خِنْزِيرٍ فِي يَدِ مَجْذُومٍ) . «عِراق» با كسره و ضمۀ عين، جمع «عَرق» (بر وزن فرق) به معناى استخوانى است كه گوشت آن را كنده باشند. امام عليه السلام با اين تشبيه كه بيان فرموده رساترين تعبير را در مورد تنفرش از زرق و برق دنيا ذكر كرده است. استخوان بىگوشت ارزشى ندارد به ويژه اگر استخوان حيوان نجس العين مانند خنزير باشد و مخصوصاً اگر در دست انسان بيمار مبتلا به جذام باشد كه همه از وى فرار مىكنند! سوگندى كه در آغاز اين سخن آمده و تعبير به «دنياكم» (دنياى شما) مطلب را روشنتر مىسازد.
#حکمت_236
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه شدت تنفر خود را از زرق و برق دنيا بيان كرده مىفرمايد: «به
💠🔹ابن ابىالحديد در شرح اين كلام مىگويد: به جانم سوگند كه حضرت در اين گفتارش صادق و هميشه صدق و راستى پيشۀ وى بود و كسى كه در سيره و روش زندگى او در آن زمان كه در مقام ولايت ظاهرى بود و آن زمان كه در كنار، قرار داشت بنگرد صحت اين كلام را درمىيابد (چرا كه او در هر دو حالت در نهايت بىاعتنايى به دنيا بود). امام عليه السلام در طول كلماتى كه از نهج البلاغه از آن حضرت نقل شده بىاعتنايى خود را به مقامات دنيوى و مواهب آن با تعبيرات مختلفى بيان كرده كه هر كدام از ديگرى گوياتر و فصيحتر است. در خطبۀ «شقشقيه» چنين بيان فرمود: «وَ لَأَلْفَيْتُمْ دُنْياكُمْ هٰذِهِ أَزْهَدَ عِنْدي مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ» (اگر براى احقاق حقوق مظلومان نبود مهار ناقۀ خلافت را بر پشتش مىافكندم و رهايش مىساختم و در آن هنگام) در مىيافتيد كه ارزش اين دنياى شما در نظر من از آب بينى بز كمتر است
#حکمت_236
🔶 @Nahj_Et
✨قَالَ علیه السلام وَ اللّهِ لَدُنیَاکُم هَذِهِ أَهوَنُ فِی عیَنیِ مِن عِرَاقِ خِنزِیرٍ فِی یَدِ مَجذُومٍ
✨(به خدا قسم، این دنیای شما در نظر من پست تر از استخوان بی گوشت خوکی است که در دست مبتلای به خوره باشد). عراق جمع عرق، از نوع جمعهای غریب، مثل توام جمع توام است، و آن استخوانی است که گوشت را از آن زدوده اند. و این مبالغه ای است در پستی و حقارت دنیا و نفرت از آن، زیرا استخوان بی گوشت هیچ فایده ای ندارد، بویژه آن که با انتساب به خوک مورد تاکید قرار داده است، و بعد هم با این که در دست جذامی باشد نفرت را به حد اعلا رسانده است.
📙شرح#حکمت_236
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص240
🔶 @Nahj_Et
🍃🌹قَالَ علیه السلام وَ اللّهِ لَدُنیَاکُم هَذِهِ أَهوَنُ فِی عیَنیِ مِن عِرَاقِ خِنزِیرٍ فِی یَدِ مَجذُومٍ
🍃🌹(به خدا قسم، این دنیای شما در نظر من پست تر از استخوان بی گوشت خوکی است که در دست مبتلای به خوره باشد). عراق جمع عرق، از نوع جمعهای غریب، مثل توام جمع توام است، و آن استخوانی است که گوشت را از آن زدوده اند. و این مبالغه ای است در پستی و حقارت دنیا و نفرت از آن، زیرا استخوان بی گوشت هیچ فایده ای ندارد، بویژه آن که با انتساب به خوک مورد تاکید قرار داده است، و بعد هم با این که در دست جذامی باشد نفرت را به حد اعلا رسانده است.
📙شرح#حکمت_236
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص240
🔶 @Nahj_Et
❣امیرالمومنین علیهالسلام مى فرماید:
▫️وَ اللَّهِ لَدُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَهْوَنُ فِي عَيْنِي مِنْ عِرَاقِ خِنْزِير فِي يَدِ مَجْذُوم
💠به خدا سوگند اين دنياى شما در نظر من از استخوان خنزيرى كه در دست شخص جذامى باشد پست تر است.
✍«عِراق» با كسره و ضمه عين، جمع «عَرق» (بر وزن فرق) به معناى استخوانى است كه گوشت آن را كنده باشند. امام عليه السلام با اين تشبيه كه بيان فرموده رساترين تعبير را در مورد تنفرش از زرق و برق دنيا ذكر كرده است. استخوان بى گوشت ارزشى ندارد به ويژه اگر استخوان حيوان نجس العين مانند خنزير باشد و مخصوصاً اگر در دست انسان بيمار مبتلا به جذام باشد كه همه از وى فرار مى كنند! سوگندى كه در آغاز اين سخن آمده و تعبير به «دنياكم» (دنياى شما) مطلب را روشن تر مى سازد.
#حکمت_236
🔶 @Nahj_Et