eitaa logo
نهج البلاغه
37.3هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27
مشاهده در ایتا
دانلود
  شدن 🖌 در راه جنگ نهروان، لشکر امیرالمؤمنین علی علیه السلام از دیری می گذشتند، پیر ترسا (راهب مسیحی) بر بالای دیر بود، نعره زد که ای لشکر! پیشوای خود را بگویید نزدم آید؛ به امام این خبر را رساندند، امام به طرف راهب آمد، وقتی نزدیک شد، عرض کرد: ای سرور لشکر! کجا می روی؟! 🌱 امام فرمود: به جنگ دشمنان دین. عرض کرد: در همین جا توقف کن و لشکر خود را بفرما که متوجه جنگ مخالفان نشوند که ستاره مسلمانان به خوشبختی نیست و این ساعت طالع ندارد؛ چند روز صبر کنید تا کوکب سعد شود، آن وقت حرکت کنید که پیروز خواهید شد. 🌺 امام فرمود: تو دعوی علم آسمانی می کنی، مرا از سیر فلان ستاره خبر ده؟ عرض کرد: اسمش را نشنیدم؟! امام سئوال از ستاره دیگری کردند، باز ندانست؛ فرمود: تو از آسمانها علم نداری، از احوال زمین می پرسم؛ آن جا که ایستاده ای، می دانی در زیر پای تو چه چیزی مدفون است؟ عرض کرد: نمی دانم. 🍀 فرمود: ظروفی است و فلان عدد، دینارهای سکه دار و نقش دار در آن می باشد. 🍁 عرض کرد: از کجا می فرمایی؟ فرمود: رسول خدا مرا خبر داده است. حتی فرموده: تو با این قوم نهروانیان می جنگی از لشکر توده نفر کشته و از لشکر دشمن، کمتر از ده نفر فرار کنند. راهب، متحیر شد و تعجب کرد؛ امام فرمود: زیر قدم او را حفر کنید؛ پس از کندن آن ظروف و دینارها که نشانی هایش را امام فرمود یافتند؛ پس از مشاهده صدق کلام امام، راهب به دست و پای حضرت افتاد و مسلمان شد و سپس حضرت متوجه نهروان گردید. 📚 شرح ابن ابی الحدید، ج ۴ ص ۹۸ 🔶 @Nahj_Et