eitaa logo
نهج البلاغه
37.3هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
59 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
امير مؤمنان على عليه السلام در خطبۀ 32 از خطب نهج البلاغه مى‌فرمايد: «وَ مِنْهُمْ‌ مَنْ‌ أَبْعَدَهُ‌ عَنْ‌ طَلَبِ‌ الْمُلْكِ‌ ضُئُولَةُ‌ نَفْسِهِ‌ وَ انْقِطَاعُ‌ سَبَبِهِ‌ فَقَصَرَتْهُ‌ الْحَالُ‌ عَلَى حَالِهِ‌ فَتَحَلَّى بِاسْمِ‌ الْقَنَاعَةِ‌ وَ تَزَيَّنَ‌ بِلِبَاسِ‌ أَهْلِ‌ الزَّهَادَةِ‌ وَ لَيْسَ‌ مِنْ‌ ذَلِكَ‌ فِي مَرَاحٍ‌ وَ لَا مَغْدًى؛ بعضى از آنها كسانى هستند كه ناتوانى‌اشان آنها را از رسيدن به جاه و مقام بازداشته و دستشان از همه جا كوتاه شده آنگاه خود را به زيور قناعت آراسته و به لباس زاهدان زينت بخشيده‌اند در حالى كه در هيچ زمان نه در شب و نه در روز در سلك زاهدان راستين نبوده‌اند». بسيارى از بنيان‌گذاران مذاهب باطله نيز در سلك همين زاهدان ريايى بودند. به تعبيرى ديگر: زاهد كسى است كه وابسته به دنيا و اسير آن نباشد نه آن‌كس كه دستش از همه چيز ته است 🔶 @Nahj_Et
شرح حکمت ۱۰۸ بخش ۱۷ مدیریت قلب.mp3
3.93M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه 📒 7⃣1⃣ ⭕️ مدیریت قلب 🎙حجت الاسلام 🔶 @Nahj_Et
💠اين جملۀ حكمت‌آميز خواه مقارن ايام سقيفه گفته شده باشد يا در شوراى شش نفرۀ عمر براى انتخاب خليفه پس از او، اشاره به مسئلۀ خلافت دارد كه حق مسلّم اهل‌بيت و امير مؤمنان على عليه السلام بود. مى‌فرمايد: «ما را حقى است كه اگر به ما داده شود (آزاديم) وگرنه (همچون اسيران و بردگانى خواهيم بود كه) در عقب شتر سوار خواهيم شد، هرچند زمانى طولانى اين سير در تاريكى بگذرد»؛ (وَ قَالَ‌ عليه السلام: لَنَا حَقٌّ‌، فَإِنْ‌ أُعْطِينَاهُ‌، وَ إِلَّا رَكِبْنَا أَعْجَازَ الْإِبِلِ‌، وَ إِنْ‌ طَالَ‌ السُّرَىٰ‌) . با توجه به اين‌كه «اعجاز» جمع «عَجُز» به معناى پشت و «سُرى» به معناى سير شبانه است مفسران در اين‌كه منظور از اين تشبيه چيست، احتمالاتى داده‌اند: مرحوم سيّد رضى مى‌گويد: «اين كلام از سخنان لطيف و فصيح امام است و معناى آن اين است كه اگر حق ما به ما داده نشود همچون افراد خوار و بى‌مقدار خواهيم بود و اين بدان سبب است كه كسى كه پشت سر ديگرى سوار بر مركب مى‌شود در قسمت عقب مركب خواهد بود، همچون برده و اسير و مانند آنها»؛ شرح 🔶 @Nahj_Et
💠🔹در اين خطبه امام عليه السّلام مردم را از فتنه و فريب دنيا بر حذر مى‌دارد (و از ناپايدارى آن خبر مى‌دهد) خطبه در يك نگاه اين خطبه همان گونه كه از عنوان آن برمى‌آيد، هشدارى است به همگان در مورد فتنۀ دنيا؛ امام عليه السّلام در اين خطبه به دو مطلب مهم اشاره مى‌كند: نخست اينكه دنيا مى‌تواند مايۀ نجات و يا مايۀ بدبختى انسانها گردد و اين در حقيقت، بستگى به تفاوت ديدگاههايى دارد كه دربارۀ دنيا مطرح است. اگر دنيا هدف باشد و مال و ثروت و مقام و زرق و برقش، محبوب و مطلوب نهايى گردد، بى‌شك اين دنيا مذموم است و مايۀ حسرت و اندوه، و اگر به عنوان وسيله به آن نگاه شود و مزرعه‌اى براى جهان آخرت گردد و ابزارى جهت نيل به ارزش‌هاى والاى انسانى شود، ممدوح است و مايه افتخار و مباهات! مطلب ديگرى كه امام عليه السّلام در اين خطبه به آن اشاره فرموده است، زوال و ناپايدارى دنيا است، همانند سايه درختى كه انسان چند لحظه‌اى براى استراحت انتخاب مى‌كند ولى چيزى نمى‌گذرد كه سايه جا به جا مى‌شود و محل خود را به آفتاب سوزان مى‌دهد. 🔶 @Nahj_Et
💢 معرفی بهترین انسانها 💠 امام علی علیه السلام فرمودند: 🍃 طوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِي نَفْسِهِ... 🔹 خوشا به حال كسى كه در نزد خود كوچك (و متواضع) است (و در نظر مردم بزرگ وعزيز)... 📚 نهج البلاغه 🔶 @Nahj_Et
🇮🇷🇮🇷 *امام خامنه ای حفظه الله تعالی:* «امروز آشکارترین و روشن ترین حقایق اسلامی، به وسیله بخشی از مدعیان اسلام در کشورهای اسلامی نادیده گرفته می شود. امروز همان روزی است که شعارها یکسان است، اما جهت گیری ها به شدت مغایر یکدیگر است. امروز شرایطی مشابه شرایط حکومت دوران امیرالمؤمنین علیه السلام است. پس روزگار، روز *نهج البلاغه*است. *امروز می شود از دیدگاه دقیق و نافذ امیرالمؤمنین علیه السلام به واقعیت های جهان و جامعه نگاه کرد و بسیاری از حقایق را دید و شناخت وعلاج دردها را پیدا کرد. همین است که به نظر ما، امروز بیش از همیشه به *نهج البلاغه* محتاج تریم* » 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️ حدیث روز 💠 امام عل (علیه السلام): 🔹 «فلا تطَوِّلَنَّ احْتِجابَكَ عَنْ رَعِيَّتِكَ، فَإِنَّ احْتِجابَ الْوُلاةِ عَنِ الرَّعِيَّةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضِّيقِ وَ قِلَّةُ عِلْمٍ بالاُْمُورِ» 🔶خود را زياد از مردم پنهان نكن كه پنهان شدن واليان از رعيت شاخه و نمونه اى است از تنگ نظرى و كم اطلاعى در كارها 📚 نهج البلاغه، نامه 53 🔶 @Nahj_Et
💠🔹هنگامى كه به امام عليه السّلام خبر رسيد كه بنى اميّه او را متّهم به شركت در قتل عثمان كرده‌اند، اين سخن را ايراد فرمود (و به اين اتّهام پاسخ گفت). خطبه در يك نگاه امام عليه السّلام در اين سخن كوتاه، عيب‌جويان بى‌انصاف و خرده‌گيران دور از منطق را، مورد نكوهش قرار مى‌دهد كه بيهوده مشت بر سندان نكوبند و آبروى خويش را نبرند و زحمت روا مدارند، زيرا سابقۀ امام روشن، و هدف او از هر نظر، آشكار است.آيا آگاهى بنى اميّه نسبت به (روحيات و صفات) من، آنان را از عيب‌جويى من باز نداشته‌؟ و آيا سابقۀ من (در اسلام) اين افراد نادان را، از گمان بد در حقّ‌ من مانع نشده‌؟! پند و اندرز الهى از گفتار من رساتر است (ولى آنها به اندرزهاى الهى نيز گوش فرا نمى‌دهند) من با مارقين (آنان كه از دين خدا خارج شده‌اند) محاجّه مى‌كنم و دشمن آشتى‌ناپذير پيمان‌شكنان و ترديدكنندگان (در حقايق اسلام) هستم. آنچه مبهم است بايد در پرتو عرضۀ بر كتاب خدا روشن گردد و بندگان به آنچه در دل دارند، جزا داده مى‌شوند. شرح و تفسير دشمن آشتى‌ناپذير منحرفان! شرح 🔶 @Nahj_Et
🍀مقام معظم رهبری: نهج‌البلاغه عامل اصلی حل همه‌ی مشکلات است. 🖌با نهج البلاغه آشنا شوید. 🔶 @Nahj_Et
شرح حکمت ۱۰۸ بخش ۱۸ مدیریت قلب.mp3
3.68M
🌹سلسله جلسات درسهای نهج البلاغه 📒 8⃣1⃣ ⭕️ مدیریت قلب 🎙حجت الاسلام 🔶 @Nahj_Et
💠🔹خطبه‌هاى امام عليه السّلام است كه به عنوان تشويق و تحريك مردم بر عمل صالح ايراد شده است. خطبه در يك نگاه نويسندۀ كتاب «كنز الفوائد» (كراجكى) كه از معاصرين مرحوم «سيّد رضى» است در حديثى از امام صادق عليه السّلام نقل مى‌كند كه فرمود: اميرمؤمنان صلوات الله عليه «بيست و چهار» كلمۀ گرانبها بيان كرده كه ارزش هر يك از آنها به اندازۀ وزن زمين و آسمان است، سپس خطبۀ بالا را نقل مى‌كند . البتّه اين خطبه مطابق آنچه در نهج البلاغه آمده، مشتمل بر «بيست» صفت از اوصاف شايسته و بر جستۀ مؤمنان مخلص است. چهار جمله‌اى كه در نقل مرحوم كراجكى در لابه‌لاى جملات اين خطبه اضافه دارد، عبارت است از: «حذر أملا» «و رتّب عملا» «يظهر دون ما يكتم» و «يكتفي بأقلّ‌ ممّا يعلم» البته در بقيّه خطبه نيز تفاوت مختصرى در تعبيرات ديده مى‌شود 🔶 @Nahj_Et
💢 دنیا از نظر امیرالمؤمنین 💠 امام علی علیه السلام فرمودند: 🍃 و قَدْ مَرَّ بِقَذَرٍ عَلَى مَزْبَلَةٍ: هَذَا مَا بَخِلَ بِهِ الْبَاخِلُونَ. 🔹 (در سر راه از كنار مزبله اى عبور مى كرد) اين همان است که بخيلان به آن بخل مى‌ورزيدند 📚 نهج البلاغه 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام نورانى خود، كه بر گرفته از كلام رسول اكرم صلى الله عليه و آله است حقيقت ايمان كامل را در عبارتى كوتاه و پرمعنا بيان كرده است، هنگامى كه از امام عليه السلام دربارۀ تفسير ايمان سؤال كردند فرمود: «ايمان معرفت با قلب (عقل) و اقرار به زبان و عمل به اركان (دين) است»؛ (وَ سُئِلَ‌ عَنِ‌ الْإِيمَانِ‌ فَقَالَ‌ عليه السلام: الْإِيمَانُ‌ مَعْرِفَةٌ‌ بِالْقَلْبِ‌، وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ‌، وَ عَمَلٌ‌ بِالْأَرْكَانِ‌) . در واقع ايمان درختى است كه ريشۀ آن شناخت خدا و پيامبر اكرم و پيشوايان دين و معاد است و به دنبال آن بر زبان ظهور پيدا مى‌كند و ثمرۀ اين شجرۀ طيبه انجام وظايف الهى است، بنابراين كسانى كه در انجام وظايف كوتاهى مى‌كنند ايمانشان ناقص است و از دو حال خارج نيست يا گرفتار ضعف ايمانند و يا هوا و هوس چنان بر آنها غالب شده كه از تجلى ايمان در عمل پيش‌گيرى مى‌كند. ابن ابى‌الحديد در اينجا به نفع مذهب معتزله استفاده كرده مى‌گويد: آنچه امام عليه السلام در اينجا فرموده عين چيزى است كه معتزلۀ اهل سنت به آن معتقدند كه عمل به اركان و انجام واجبات (و ترك محرمات) را در مفهوم ايمان داخل مى‌دانند و آن كس كه عمل نكند نمى‌توان نام مؤمن بر او نهاد، هرچند با قلب پذيرفته و با زبان اقرار كرده باشد و اين بر خلاف اعتقاد اشعرى‌ها از اهل سنت و اماميه است. 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امّا همّام، او همّام بن شريح بن يزيد بن مرّة بن عمرو بن جابر بن عوف اصهب است، كه از پيروان و دوستان على (ع) به شمار است و مردى عابد و پارسا بود، درنگ امام (ع) در دادن پاسخ به او براى اين بود كه استعداد و آمادگى او را براى پذيرش موعظه، و تأثير عميق آن را در وجود او مى‌دانست و بيم داشت كه با شنيدن پاسخ، از خوف خدا هوش از سرش برود و جان از قالب تهى كند، از اين رو او را به رعايت تقوا دستور داد، و منظور از اين ترس از خدا در باره حفظ جانش بود كه مبادا بر اثر اين پرسش، حادثه ناگوارى براى او رخ دهد، معناى و أحسن كه در دنباله جمله اتّق اللّه آمده اين است كه بر جان خويش نكويى كند، و آن را به كارى كه بيش از توان اوست وادار نسازد، از اين رو هنگامى كه همّام بى‌هوش به زمين افتاد و مرد، امير مؤمنان (ع) فرمود: بدانيد به خدا سوگند من در باره او از اين حيث بيمناك بودم، و امام (ع) هنگامى پاسخ او را داد كه به گفتار آن حضرت بسنده نكرد و جز جواب پرسش خود را نمى‌خواست و عزم عليه يعنى در خواهش خود اصرار ورزيد و آن بزرگوار را سوگند داد. اگر گفته شود: چگونه امام (ع) با اين كه ظنّ‌ غالب به هلاكت او دارد به وى پاسخ مى‌دهد؟ در صورتى كه او مانند پزشك است كه به هر يك از بيماران بر حسب استعداد و توان طبيعت او دارو تجويز مى‌كند. پاسخ اين است: چيزى را كه آن حضرت در باره همّام گمان داشت اين بود كه بر اثر شوق بسيار هوش از سر بدهد امّا اين كه اين امر به مرگ او منجرّ گردد در گمان آن حضرت نبود 🔶 @Nahj_Et
📜۱۷۶ ضرورت خودسازی 💫🍃ای مردم! خوشا به حال کسی که عيب شناسی نفس، او را از ديگران باز دارد و خوشا به حال کسی که به خانه و خانواده خود پردازد و غذای خود را بخورد و به اطاعت پروردگار مشغول باشد و بر خطاهای خويش بگريد، همواره به خويشتنِ خويش مشغول باشد و مردم از او در امان باشند.🍃💫 📣۱۷۶بندهشتم_نهج_البلاغه 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 استفاده از فرصت امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمود: فرصت مانند ابر از افق زندگی می‌ گذرد، هرگاه فرصت ‌های خیری پیش می ‏آید غنیمت بشمارید و از آنها بهره بگیرید.و نیز فرموده است: فرصت مناسب زود می گذرد و دیر بر می‌ گردد نهج البلاغة، 🔶 @Nahj_Et
💠🔹در خطبۀ حضرت، پاره‌اى از زمانها بر بعضى برترى داده شده است، نيكى را به بعضى از زمانها و بدى را به بعضى ديگر نسبت دادن؛ و اين برترى دادن بعضى از زمانها بر بعضى نسبت درستى است، زيرا زمان از اسبابى است كه در اين جهان نقش آماده كننده دارد. آنچه در زمان تحقّق مى‌يابد، نيك يا بد شمرده مى‌شود. گاهى روزگاران به نسبت آمادگى پذيرش نيك و بد فرق دارند. در پاره‌اى از زمانها بر حسب آمار، شر و بدى فراوانى وجود دارد، به اين لحاظ گفته مى‌شود: روزگار دشوار، زمان ستمگر؛ بويژه در زمانى كه دين رو به ضعف داشته باشد و قوانين شريعت كه نظام بخش جهان و بقاى آن است و موجب زندگى جاويد آخرت مى‌شود بى‌اعتبار شود. شرح 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹در خطبۀ حضرت، پاره‌اى از زمانها بر بعضى برترى داده شده است، نيكى را به بعضى از زمانها و بدى را ب
ادامه خطبه 32 💠🔹در بعضى از زمانها نيكى و خير فراوان است، بدين سبب روزگار نيك و زمان دادگرى گفته مى‌شود و آن هنگامى است كه وضع مردم درست و منظم باشد. بخصوص روزگار نيرومندى و جلوه و پايدارى دين كه گوهر و ناموس شريعت محفوظ باشد. توضيح فوق برداشتى از نيك و بد، در صورت مجزّا نگرى به اجزاى زمان بود، ولى اگر اجزاى نيك و بد زمان را به نسبت آنچه در كلّ‌ جهان اتّفاق مى‌افتد در نظر بگيريم تفاوت زيادى در آنچه خير و شر ناميده مى‌شود نيست. براى همين است كه افلاطون، حكيم مشهور يونان، گفته است: مردم هر زمانى مى‌پندارند كه روزگار آنها آخر الزمان باشد، زمان خود را از روزگاران پيشين زشت‌تر و كم اهميت‌تر مى‌دانند. در صورتى كه نمى‌انديشند تا حق زمان گذشته و حال را بخوبى ادا كنند. اين كم دقّتى و بى‌توجّهى شايد به اين دليل است كه انسانها ميان فرزندان زمان حاضر و كسانى كه مراحلى از عمر خود را سپرى كرده‌اند مقايسه مى‌كنند، و مى‌بينند كه گذشت و جوانمردى در زمان حاضر نسبت به گذشته بسيار كمتر شده است بى آن كه توجهى به علل و اسباب و هدف هر يك در دو زمان داشته باشند شرح 🔶 @Nahj_Et
شرح حکمت ۱۰۹ ارزش والای اهل بیت پیامبر.mp3
3.77M
🌹سلسله جلسات نهج البلاغه 📒 ⭕️ ارزش والاى اهل بيت پيامبر 🎙حجت الاسلام 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه كه بسيار فشرده و پرمعناست مى‌فرمايد: «آنهايى كه به حكومت مى‌رسند (غالباً) مستبد مى‌شوند»؛ (مَنْ‌ مَلَكَ‌ اسْتَأْثَرَ) . «اسْتَأْثَرَ» از ريشۀ «اسْتئْثار» به معناى استبداد و خودكامگى و انحصارطلبى است. تاريخ نيز گواه روشنى بر اين معناست؛ بسيار بودند كسانى كه چون دستشان به حكومت نرسيده بود دم از حق و عدالت و مشورت و واگذارى كار مردم به مردم مى‌زدند؛ اما هنگامى كه بر مركب مراد سوار شدند و حكومت را در اختيار گرفتند بناى استبداد گذاشتند؛ نه به نصيحت كسى گوش دادند و نه به دوست و دشمن رحم كردند و خودكامگى را در حد اعلا در برابر رعايا انجام دادند. اين مطلب به قدرى شايع بوده و هست كه به صورت ضرب‌المثلى درآمده است: «مَنْ‌ غَلَبَ‌ سَلَبَ‌ وَ مَنْ‌ عَزَّ بَزَّ ؛ كسى كه غالب شود مى‌دزدد و كسى كه پيروز گردد سرمايه‌هاى ديگران را مى‌ربايد». ابن ابى‌الحديد در شرح اين سخن، شعرى از ابوالطيب (متنبّىء) نقل مى‌كند: وَ الظُّلْمُ‌ مِن شِيَعِ‌ النُّفوسِ‌ فَإنْ‌ تَجِدْ ذا عِفَّةٍ‌ فلِعلّةٍ‌ لا يَظْلِمُ‌ «ظلم و ستم عادت انسان‌هاست و اگر شخص عفيف و عادلى يافتى حتماً به دليلى است كه ظلم نمى‌كند» شرح 🔶 @Nahj_Et
💠🔹از آن‌جا كه افرادى آگاهانه از انجام وظايف الهى و وجدانى خود سر باز مى‌زنند، امام عليه السلام به آن‌ها هشدار مى‌دهد كه علم و آگاهى، راه عذر را بر اين افراد بسته است؛ (قَطَعَ‌ الْعِلْمُ‌ عُذْرَ الْمُتَعَلِّلِينَ‌) . واقعيت آن است كه گروهى از مردم ناآگاهانه گرفتار كارهاى خلاف مى‌شوند؛ اما گروه ديگرى مى‌دانند و بهانه‌جويى مى‌كنند و پيوسته شانه از زير بار مسئوليت خالى مى‌نمايند. گاه به گمان اين‌كه خداوند غفور و رحيم است و گناه آن‌ها را مى‌بخشد و گاه به اين بهانه كه علم آن‌ها قطعى و يقينى نيست و گاه سعى مى‌كنند علم خود را به فراموشى بسپارند و خود را به نادانى بزنند. همۀ اين‌ها در پيشگاه خدا مسئولند و بهانه‌جويى‌ها هرگز عذرى براى آن‌ها نزد خدا درست نخواهد كرد و اگر تاريخ اسلام را از اوّل تا كنون با دقت مطالعه كنيم بسيارى را مى‌بينيم كه مشمول اين كلام امامند و گمان مى‌كنند عذر دارند، در حالى كه در پيشگاه خدا مسئولند. اين حكم شامل همۀ كسانى مى‌شود كه آگاهانه به بهانه‌هاى واهى با اصول يا فروع دين به مخالفت برخاسته‌اند. شرح 🔶 @Nahj_Et
❓ مراحل «سیر و سلوک»؟ ✍️ پاسخ اجمالی: عارفان اسلامى هر كدام مراحلى را براى «سير و سلوك» قائل شده اند؛ برخی آنرا در چهار چيز خلاصه كرده اند: مشارطه، مراقبه، محاسبه و معاقبه يا مؤاخذه. سالك، صبحگاه با نفس خويش شرط مى كند كه كمترين قدمى براى رضاى غير خدا برندارد، سپس در طول روز مراقب اعمال خويش است و شامگاه به حسابرسى مى پردازد و اگر خلافى از او صادر شده بود، نفس خويش را تنبیه می كند. اميرمؤمنان(ع) در خطبه 220 نهج البلاغه اساس پويش راه حق را احياى عقل و کنترل نفس و اصلاح اخلاق برشمرده، ونتیجه آنرا هدایت شدن و رسیدن به آرامش بیان نموده اند. 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار نورانى چهرۀ واقعى دنيا را به همگان نشان داده و از بى‌وفايى و ناپايدارى و مشكلات گوناگون آن سخن مى‌گويد؛ سخنى كه از جان مولا برخاسته و بر جان مى‌نشيند. حضرت در آن به شش نكتۀ مهم اشاره كرده است: نخست مى‌فرمايد: «انسان در اين دنيا هدفى است كه تيرهاى مرگ همواره به سوى او نشانه‌گيرى مى‌كند و ثروتى است كه مصائب، در غارت آن شتاب دارند و بر يكديگر سبقت مى‌گيرند»؛ (إِنَّمَا الْمَرْءُ‌ فِي الدُّنْيَا غَرَضٌ‌ تَنْتَضِلُ‌ فِيهِ‌ الْمَنَايَا، وَ نَهْبٌ‌ تُبَادِرُهُ‌ الْمَصَائِبُ‌) . «غرض» به معناى هدفى است كه به آن تير مى‌اندازند و «تَنْتَضِلُ‌» از ريشۀ «نضل» (بر وزن عزل) به معناى غلبه در مبارزه و «منايا» جمع «منية» به معناى مرگ است. جالب اينكه در اين عبارت انسان به دو چيز تشبيه شده؛ يكى هدفى كه تيراندازان آن را نشانه مى‌گيرند و ديگر سرمايه‌اى كه غارتگران آن را چپاول مى‌كنند. انسان آن هدف است و عوامل مرگ‌زا تيرهايى كه به سوى او پرتاب مى‌شوند. شرح 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا