eitaa logo
نهج البلاغه
37.1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.7هزار ویدیو
61 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نكتۀ بسيار مهمى در مورد فراگيرى علوم اشاره كرده، مى‌فرم
💠🔹چگونه ممكن است بر افراد نادان فراگرفتن علم واجب باشد اما بر دانشمندان تعليم دادن واجب نباشد؟ امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به دو پيمان الهى مى‌كند: پيمانى كه در درجۀ اول است پيمانى است كه از دانشمندان گرفته كه علم خود را كتمان نكنند و در اختيار مردم بگذارند، و پيمانى كه از افراد جاهل گرفته كه به‌دنبال تحصيل علم بروند. و اگر اين دو پيمان در جامعۀ انسانى لباس عمل به خود بپوشد، جهل و نادانى ريشه‌كن خواهد شد. همان‌گونه كه در سند اين كلام حكيمانه اشاره شد، در احاديث اسلامى مطالب بسيارى در همين زمينه وارد شده است، ازجمله همان حديث امام صادق عليه السلام كه از جدش على عليه السلام نقل كرده و اين مطلب را به‌طور مشروح‌ترى بيان مى‌كند. مى‌فرمايد: «إِنَّ‌ اللَّهَ‌ لَمْ‌ يَأْخُذْ عَلَى الْجُهَّالِ‌ عَهْداً بِطَلَبِ‌ الْعِلْمِ‌ حَتَّى أَخَذَ عَلَى الْعُلَمَاءِ‌ عَهْداً بِبَذْلِ‌ الْعِلْمِ‌ لِلْجُهَّالِ‌ لِأَنَّ‌ الْعِلْمَ‌ كَانَ‌ قَبْلَ‌ الْجَهْلِ‌؛ خداوند از جاهلان پيمانى براى طلب علم نگرفت تا اين‌كه از عالمان پيمان بذل علم گرفت زيرا علم، قبل از جهل است (و تا عالمى كه علمش را در اختيار بگذارد وجود نداشته باشد مكلف ساختن جاهلان به تحصيل علم مفهومى ندارد)» 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار فصيحانه مدح بليغى دربارۀ انصار (يارانى كه اهل مدينه بودند و به پيغمبر صلى الله عليه و آله پيوستند) بيان كرده، مى‌فرمايد: «به خدا سوگند آن‌ها اسلام را همچون فرزندى در دامانشان پرورش دادند با دست‌هاى گشاده و پرسخاوت و زبان‌هاى گويا و فصيح، با اين‌كه نياز مادى به آن نداشتند»؛ (هُمْ‌ وَ اللّٰهِ‌ رَبَّوُا الإِسْلاَمَ‌ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ، مَعَ‌ غَنَائِهِمْ‌، بِأَيْدِيهِمُ‌ السِّبَاطِ، وَ أَلْسِنَتِهِمُ‌ السِّلاَطِ). «فِلْوْ» (بر وزن حلم) به معناى بچۀ اسب است. در بعضى از شروح نهج‌البلاغه اين واژه را تفسير به مُهر كرده‌اند كه آن هم به معناى بچۀ اسب است. «سِبَاطِ» (بر وزن صفات) جمع «سَبَط» (بر وزن سبد) به معناى شخص سخاوتمند است. «سِلاطِ» (بر وزن صفات) جمع «سليط» به معناى شخص فصيحى است كه منطق كوبنده‌اى دارد. در اين گفتار حكيمانه، امام عليه السلام، هم اشاره به نقش انصار در پيشرفت اسلام كرده و هم دو صفت برجستۀ آن‌ها را بيان نموده است. در قسمت اول، كار آن‌ها را تشبيه به پرورش فرزند مى‌كند و مى‌دانيم كه اسلام هنگامى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از مكه به مدينه هجرت كرد در واقع همچون نهال يا كودكى بود كه هنوز پرورش نيافته بود 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀 پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله: 🔸 «مَنْ كُنْتُ وَلِيَّهُ فَهَذَا وَلِيُّهُ؛ اَللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ.» 🔸 هرکس که من مولای اویم، پس این علی علیه‌السّلام ولی اوست؛ خدایا دوستدارش را دوست بدار و دشمنش را دشمن بدار. 📚 کمال الدین، ج 1، ص 234. 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به افراد بخيل و خسيس هشدار مى‌دهد و مى‌فرمايد: «هر انسانى در اموالش دو شريك دارد: وارثان و حوادث»؛ (لِكُلِّ‌ امْرِيءٍ‌ فِي مَالِهِ‌ شَرِيكَانِ‌: الْوَارِثُ‌، وَ الْحَوَادِثُ‌) . اشاره به اين‌كه افراد بخيل به چه مى‌انديشند؟ آيا تصور مى‌كنند اين اموال را با خود مى‌برند با اين‌كه از دو حال خارج نيست: يا به وسيلۀ حوادث و پيش‌آمدهاى روزگار ازقبيل ورشكست شدن در تجارت، ربوده شدن به‌وسيلۀ سارقان، سيل و آتش‌سوزى و امثال آن بر باد مى‌رود و يا در صورت مصون ماندن از حوادث به دست وارث مى‌رسد. وارثى كه غالباً دلش به حال صاحب مال نسوخته و آن را تملك مى‌كند و از آن براى منافع خود و عيش و لذت بهره مى‌گيرد؛ بى‌آن‌كه به فكر صاحب اصلى مال باشد. بسيار ديده‌ايم افرادى را كه اموالى از آن‌ها به ارث رسيده و در ميان آن ثلث يا موقوفاتى وجود دارد و وارثان اصرار دارند كه با بهانه‌هايى حتى ثلث را تملك كرده و وقف را به نوعى باطل كنند و عين موقوفه را به تملك خود درآورند! افراد بخيل اگر در اين امور درست بينديشند به اشتباه بزرگ خود پى مى‌برند. 🔶 @Nahj_Et
💠🔹🌴حضرت علی علیه‌السلام ✉️نامه نوزدهم به یکی از فرماندهان هشدار از بدرفتاری با مردم پس از نام خدا و درود. همانا دهقانان مرکز فرمانداریت، از خشونت و قساوت و تحقیر کردن مردم و سنگدلی تو شکایت کردند، من درباره آنها اندیشیدم، نه آنان را شایسته نزدیک شدن یافتم، زیرا که مشرکند. و نه سزاوار قساوت و سنگدلی و بدرفتاری هستند زیرا که با ما هم پیمانند، پس در رفتار با آنان، نرمی و درشتی را به هم آمیز. رفتاری توام با شدت و نرمش داشته باش، اعتدال و میانه روی را در نزدیک کردن یا دور نمودن، رعایت کن. 🔶 @Nahj_Et
💠فَلاَ تَحْمِلْ هَمَّ سَنَتِكَ عَلَى هَمِّ يَوْمِكَ! كَفَاكَ كُلُّ يَوْم عَلَى مَا فِيهِ 🔹 غم و اندوه تمام سال را بر همّ و غمّ امروزت اضافه مكن. غم هر روز براى آن روز كافى است» 🔶 @Nahj_Et
🔸اسلام مکتب جامع و همه جانبه 🔸 اسلام که بر چنین جهان‌‏بینی بنیاد شده است مکتبی است جامع و واقع‏گرا. در اسلام به همه جوانب نیازهای انسانی- اعم از دنیایی یا آخرتی، جسمی یا روحی، عقلی و فکری یا احساسی و عاطفی، فردی یا اجتماعی -توجه شده است. 📚 ، انسان و ایمان، ص63✨ 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه، به نكتۀ قابل ملاحظه‌اى مربوط به روابط اجتماعى اشاره مى‌كند و مى‌فرمايد: «داورى در حق افراد مورد اطمينان، با تكيه بر گمان، عدالت نيست»؛ (لَيْسَ‌ مِنَ‌ الْعَدْلِ‌ الْقَضَاءُ‌ عَلَى الثِّقَةِ‌ بِالظَّنِّ‌) . مى‌دانيم يكى از دستورات قرآنى و روايى اين است كه در حق مسلمانان سوء ظن نداشته باشيد. قرآن مجيد مى‌گويد: «يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ‌ آمَنُوا اِجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ‌ اَلظَّنِّ‌ إِنَّ‌ بَعْضَ‌ اَلظَّنِّ‌ إِثْمٌ‌» ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد از بسيارى از گمان‌ها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمان‌ها گناه است». در حكمت 360 نيز بر اين معنا تأكيد شده است. آنجا كه امام عليه السلام مى‌فرمايد: «لَا تَظُنَّنَّ‌ بِكَلِمَةٍ‌ خَرَجَتْ‌ مِنْ‌ أَحَدٍ سُوءاً وَ أَنْتَ‌ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مُحْتَمَلاً ؛ هر سخنى كه از دهان كسى خارج شد تا احتمال صحت در آن مى‌دهى حمل بر فساد مكن». دليل آن هم روشن است، زيرا سوء ظن پايه‌هاى اعتمادِ عمومى را كه سرچشمۀ همكارى است متزلزل مى‌سازد. حال اگر آن شخصى كه انسان به او سوء ظن پيدا مى‌كند كسى باشد كه سوابق حسنۀ او بر ما روشن است و در يك كلمه به تعبير امام عليه السلام، «ثقه» محسوب شود به يقين قضاوت دربارۀ چنين شخصى با ظن و گمانِ‌ بدون دليل، عادلانه نيست 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹🌴حضرت علی علیه‌السلام ✉️نامه نوزدهم به یکی از فرماندهان هشدار از بدرفتاری با مردم پس از نام
💠🔹شرحی بر نامه نوزدهم نهج‌البلاغه از نامه هاى امام(علیه السلام) است که به بعضى از فرماندهانش نگاشته است. مخاطب این نامه آن گونه که از تاریخ یعقوبى و تاریخ بلاذرى استفاده مى شود عمر بن ابوسلمه (مسلمه) ارحبى است که به گفته بعضى حاکم بر فارس و بحرین بود که نسبت به بعضى از گروه هایى که تحت حاکمیّت او قرار داشتند و از طایفه مجوس بودند، خشونت به کار برده بود و آنها شکایت نامه اى خدمت امام علیه السلام فرستادند. امام ناراحت شد و نامه مورد بحث را براى او مرقوم داشت و او را دعوت به رعایت اعتدال و ترک خشونت فرمود. جالب اینکه توصیه امام(علیه السلام) در این نامه درباره غیر مسلمین است، آنهایى که به عنوان «اهل ذمّه» در داخل کشور اسلام زندگى مسالمت آمیز داشتند و باید مورد رأفت و محبّت اسلامى قرار گیرند و جان و مال و عرض آنها محفوظ باشد، امام هیچ گونه خشونت را در حقّ آنها نمى پذیرد. ولى از آنجا که نزدیکى بیش از حدّ به آنها ممکن بود سبب مشکلات دیگرى شود امام(علیه السلام) دستور رعایت اعتدال را به این فرماندار مى دهد. 🔶 @Nahj_Et
🔴 🔸عَنِ أبی الحسن الرِّضَا عَلَیْهِ السَّلَامُ أَنَّهُ قَالَ ؛ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ زُفَّتْ أَرْبَعَةُ أَیَّامٍ إِلَی اللَّهِ کَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَی خِدْرِهَا . قِیلَ مَا هَذِهِ الْأَیَّامُ ؟ قَالَ یَوْمُ الْأَضْحَی وَ یَوْمُ الْفِطْرِ وَ یَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ یَوْمُ الْغَدِیرِ . وَ إِنَّ یَوْمَ الْغَدِیرِ بَیْنَ الْأَضْحَی وَ الْفِطْرِ وَ کَالْقَمَرِ بَیْنَ الْکَوَاکِبِ . 🔸 سلام الله علیه‌ فرمودند ؛ هنگامی که روز قیامت برپا شود ، چهار روز بسوی خدا برده میشوند همان‌طور که عروس به حجله‏‌اش برده میشود . سؤال شد روزهائی هستند ؟ حضرت فرمود روز و روز و روز و روز . و روز بین این چهار روز مثل ماه است بین ستارگان . 📚زاد المعاد / الفصل الرابع فی فضائل و أعمال لیلة و یوم عید الغدیر . 🌷الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِیطالِب وَ الْأَئِمَّةِ الْمَعصومیٖن عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ🌷 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه، به نكتۀ قابل ملاحظه‌اى مربوط به روابط اجتماعى اشاره مى‌كند
💠🔹بعضى از شارحان نهج البلاغه اين گفتار حكيمانه را به صورت مسئله‌اى اصولى (اصول فقه) عنوان كرده‌اند و آن اين است كه هر گاه مطلبى به دليل معتبر ثابت شود، عدول از آن جز با دليل معتبر جايز نيست و حديث معروف باب استصحاب: «لا تَنْقُضِ‌ الْيَقينَ‌ بِالشَّكِ‌» را اشاره به آن مى‌دانند. بعضى از شارحان نيز قضاء را در اينجا به معناى قضاوت مصطلح؛ يعنى داورى براى فصل خصومت گرفته‌اند كه قاضى نمى‌تواند در برابر شخص مورد اعتماد، با ظن و گمانش قضاوت كند. ولى ظاهر اين است كه اين حديث شريف معناى وسيع و گسترده‌اى دارد و اشاره به يك مفهوم گستردۀ اخلاقى است كه عدالت در آن مانع از داورى دربارۀ اشخاص مورد اعتماد به ظن و گمان مى‌شود 🔶 @Nahj_Et