اوقات_شرعی_به_افق_تهران
✅امروز شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹
✅مصادف با ۲۱ ربیعالاول ۱۴۴۲
💠 اذان صبح ۰۵:۰۷
💠 طلوع آفتاب ۰۶:۳۲
💠 اذان ظهر ۱۱:۴۸
💠 غروب آفتاب ۱۷:۰۳
💠 اذان مغرب ۱۷:۲۲
💠 نیمه شب شرعی ۲۳:۰۶
ذکر روز شنبه
🍃 {یا رَبَّ الْعالَمین}
🍃 {ای پروردگار جهانیان}
🍃 {۱۰۰مرتبه}
•{ أَلَابِذِڪْرِاللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوب }•
✍از حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله پرسيدند: بهترين بندگان خدا چه کسانی هستند؟
رسول الله فرمودند:
بهترین بندگان خدا كساني هستند که:
وقتی نيكى میكنند،
شاد میشوند
وقتی بدی میکنند
آمرزش میخواهند،
وقتی به آنها عطا داده شود
شُكر میكنند،
وقتی گرفتار شوند
صبر میكنند،
وقتی خشمگین شوند
چشمپوشى میکنند.
📚اصول كافى، ج ۳ ،ص ۳۳۷
از داستانهای کوتاه
کلام شهید✨
مي گفت هر كاري مي خواهم بكنم
اول نگاه مي كنم ببينم،
امام زمان (عج) از اين كار راضيه؟
چه دردي از درد
امام زمان (عج) دوا مي شود ؟
مي گفت اگر مي بينيد
امام زمان (عج)
از كاري ناراحت مي شود ،
انجام ندهيد .🍃
شهیدمحمدمهدوی🌹
امام_زمان(عج)
#تلنگـر🍁
حكيمى در بیابان به چوپانی رسید و گفت: چرا به جای تحصیل علم، چوپانی می کنی؟
چوپان در جواب گفت: آنچه خلاصه دانشهاست یاد گرفته ام
حكيم گفت: خلاصه دانشها چیست؟
چوپان گفت: پنج چیز است:
- تا راست تمام نشده دروغ نگویم
- تا مال حلال تمام نشده، حرام نخورم
- تا از عیب و گناه خود پاک نگردم،
عیب مردم نگویم.
- تا روزی خدا تمام نشده، به در خانهٔ دیگری نروم.
- تا قدم به بهشت نگذاشته ام، از هوای نفس و شیطان، غافل نباشم
حكيم گفت: حقاً که تمام علوم را دریافته ای، هر کس این پنج خصلت را داشته باشد از آب علم و حکمت سیراب شده
#شهدا🌱
🌱چه آرزوهای قشنگی می کردند،
چقدر زیبا اجابت میشد...
🍂حاج احمد آرزو کرده بود:
"بدست شقی ترین انسانهای روی
زمین یعنی
اسرائیلیها کشته بشم"
و حالا دست اونهاست
🍂حاج همت از خدا خواسته بود:
"مثل مولایم بدون سر
وارد بهشت بشم"
ترکش خمپاره سرش رو برد
🍂شهید برونسی همیشه
میگفت:
"دوست دارم مثل حضرت زهرا گمنام
باشم"
سالها پیکرش مفقود بود
آقا مهدی باکری میگفت از خدا
خواستم:
"بدنم حتی یک وجب از خاک زمین
رو اشغال نکنه"
آب دجله اون رو برای همیشه با
خودش برد
🍂حاج آقا ابوترابی در مسیر پیاده
روی مشهد
میگفت آرزو دارم:
"در جاده عشق(مشهد) از دنیا برم"
تو همون مسیر خدا بردش و روز
شهادت
امام رضا در جوار امام رضا دفن
شد
#حاج_حسین_یکتا:👇🏻
میخواستن
میشد...
میخوایم
نمیشه...
چکار کردیم با
این دلها...
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
🌷شنبههاو سهشنبهها شرح 🦋خطبه ها
🌹یکشنبهها و چهارشنبههاشرح 🌴حکمتها
🌷دوشنبهها و پنجشنبهها شرح 🕊نامه ها
#روزانهتفسیرقرآن و مطالب متنوع دیگر
🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
🌺🍃
@Nahjolbalaghe2
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨
⬇️ادامه تفسیر سوره مبارکه آل عمران آیه های (۱۳۶)و (۱۳۷)
✅(۱۳۶)در ای آیه، پاداش پرهیزگارانى که صفات آنها در دو آیه گذشته آمده، توضیح داده شده است، مى فرماید: آنها پاداششان آمرزش پرودگار و بهشت هائى است که از زیر درختانش نهرها جارى است، جاودانه در آن مى مانند (أُولئِکَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدینَ فیها).
آرى، پاداش آنها آمرزش پروردگار و بهشتى است که نهرها از زیر درختان آن جارى است (و لحظه اى آب از آنها قطع نمى شود) بهشتى که به طور جاودان در آن خواهند بود.
🔹در حقیقت در اینجا نخست اشاره به مواهب معنوى و مغفرت و شستشوى دل و جان و تکامل روحانى شده، سپس اشاره به مواهب مادى نموده، و در پایان مى گوید: چه پاداش نیکى است براى آنها که اهل عمل هستند (وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ).
🔹نه افراد واداده و تنبل که همیشه از تعهدات و مسئولیت هاى خویش مى گریزند.
✅بررسى تاریخ گذشتگان
🔹قرآن مجید دوران هاى گذشته را با زمان حاضر و زمان حاضر را با تاریخ گذشته پیوند مى دهد، و پیوند فکرى و فرهنگى نسل حاضر را با گذشتگان براى درک حقایق، لازم و ضرورى مى داند; زیرا از ارتباط و گره خوردن این دو زمان (گذشته و حاضر) وظیفه و مسئولیت آیندگان روشن مى شود، لذا:در نخستین این فرماید: پیش از شما سنت هائى وجود داشت
✅(۱۳۷) (قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ).
🔹این سنن هرگز جنبه اختصاصى ندارد، بلکه به صورت یک سلسله قوانین حیاتى درباره همگان، گذشتگان و آیندگان، اجرا مى شود.
در این سنن، پیشرفت و تعالى افراد با ایمان و مجاهد، متحد و بیدار، پیش بینى شده، و شکست و نابودى ملت هاى پراکنده، بى ایمان و آلوده به گناه نیز پیش بینى گردیده که در تاریخ بشریت ثبت است.
✔️آرى، تاریخ براى هر قومى اهمیت حیاتى دارد، تاریخ خصوصیات اخلاقى و کارهاى نیک و بد و تفکرات گذشتگان را براى ما بازگو مى کند، و علل سقوط و سعادت، کامیابى و ناکامى جامعه ها را در اعصار و قرون مختلف نشان مى دهد، و در حقیقت تاریخ گذشتگان آینه زندگى روحى و معنوى جامعه هاى بشرى و هشدارى است براى آیندگان.
✔️بر این اساس، قرآن به مسلمانان دستور مى دهد: بروید در روى زمین بگردید و در آثار پیشینیان و ملت هاى گذشته و زمامداران و فراعنه گردنکش و جبار دقت کنید، و بنگرید پایان کار آنها که کافر شدند، و پیامبران خدا را تکذیب کردند و بنیان ظلم و فساد را در زمین گذاردند، چگونه بود؟ و سرانجام کار آنها به کجا رسید ؟ (فَسیرُوا فِی الأَرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبینَ).
آثار گذشتگان، حوادث پند دهنده اى براى آیندگان است و مردم مى توانند با بهره بردارى از آنها از مسیر حیات و زندگى صحیح آگاه شوند.
* * *
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ ⬇️ادامه ترجمه و شرح خطبه سوم نهجالبلاغه بخش چهارم 🔹21. «نَسَم
✨﴾﷽﴿✨
⬇️ادامه ترجمه و شرح خطبه های نهجالبلاغه
✅خطبه چهارم بخش اول
🔹اين خطبه از فصيح ترين سخنان على (ع) است و در آن مردم را اندرز مى دهد و از گمراهى به سوى هدايت مى برد و گفته مى شود: «اين خطبه را بعد از (جنگ جمل و) كشته شدن طلحه و زبير ايراد فرموده است».
✅خطبه در يك نگاه:
🔹اين خطبه چنان كه در عنوان آن آمده، احتمالا بعد از ماجراى «جنگ جمل» و قتل «طلحه و زبير» ايراد شده است و به طور طبيعى ناظر به پيامدهاى اين جنگ و درسهاى عبرتى است كه مسلمانان مى بايست از آن بياموزند. محورهاى اصلى خطبه را در سه قسمت مى توان خلاصه كرد:
1⃣ تصريح به اين واقعيّت كه مردم در ظلمات و تاريكيها به وسيله اهل بيت پيامبر (ص) هدايت شدند و به مقامات عالى و اوج ترقّى رسيدند و به همين دليل بايد آماده باشند تا نصايح و اندرزهاى آنها را به گوش جان بشنوند.
2⃣ اشاره به اين كه من پيش بينى پيمان شكنى ها را مى كردم، ولى نمى خواستم پرده ها را كنار بزنم.
3⃣در بخش آخر خطبه اشاره به اين نكته مى كند كه امروز جاى پرده پوشى نيست، واقعيّتها را بايد گفت و گرنه بيم اين مى رود كه توده مردم گمراه شوند و اگر من ترسى داشته باشم از همين جهت است نه از ناحيه خودم.
✅چشم و گوش خود را باز کنيد:
🔹امام(عليه السلام) در آغاز اين خطبه به نعمتهاى فراوان و چشمگيرى که در سايه اسلام نصيب مسلمانان ـ مخصوصاً مسلمانان آغاز اسلام ـ شد اشاره کرده و در سه جمله کوتاه که با تشبيهات زيبايى همراه است اين مطلب را چنين توضيح مى دهد: «به وسيله ما در تاريکيهاى (جهل و گمراهى و جاهليّت) هدايت يافتيد و به کمک ما به اوج ترقّى رسيديد و در پرتو شعاع ما (خاندان پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)) صبح (سعادت) شما درخشيدن گرفت و تاريکيها پايان يافت» (بِنَا اهْتَدَيْتُمْ(1) فِى الظَّلْماءِ(2)، وَ تَسَنَّمْتُمْ(3) ذُرْوَةَ(4) الْعَلْياءِ، وَ بِنا اَفْجَرْتُمْ(5) عَنِ السِّرارِ(6)).
در جمله اوّل، امام به شرايط زمان جاهليّت که تاريکى جهل و فساد و جنايت همه جا را فرا گرفته بود اشاره مى فرمايد که در پرتو وجود پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)، مردم صراط مستقيم را پيدا کردند و با سرعت به سوى مقصد حرکت نمودند.
در جمله دوّم، ترقّى و تکامل را به شترى تشبيه مى کند که داراى کوهان است (با توجّه به اين که «تسنّمتم» از ماده سنام به معناى کوهان شتر مى باشد) و مى فرمايد: شما بر بالاى آن کوهان قرار گرفتيد که اشاره به اوج ترقّى و تکاملى است که نصيب مسلمين در پرتو اسلام شد و همه مورّخان شرق و غرب در کتابهاى خود به هنگام شرح تمدّن اسلام به آن اعتراف و اذعان دارند.
در جمله سوّم، وضع جامعه جاهلى را به شبهاى تاريک ماه و محاق (با توجّه به اين که سرار به معناى شبهايى است که ماه مطلقاً در آن نمى درخشد) تشبيه کرده و مى فرمايد: «به وسيله پيامبر و خاندان او پرده هاى تاريکى شکافته شد و داخل در فجر و صبح سعادت شديد».
در واقع اين تعبيرات از سرچشمه قرآن گرفته شده که اسلام و ايمان و وحى الهى را تشبيه به نور کرده، گاه مى فرمايد: «اَللّهُ وَلىُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّورِ; خداوند ولىّ و سرپرست کسانى است که ايمان آوردند و آنها را از تاريکيها به سوى نور بيرون مى برد»(7) و در جايى ديگر مى فرمايد: «قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللهِ نُور وَ کِتاب مُبين يَهْدى بِهِ اللهُ مَنْ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّورِ بِاِذْنِهِ; به يقين از سوى خداوند نور و کتاب آشکارى به سوى شما آمد و خداوند به برکت آن، کسانى را که از خشنودى او پيروى کنند به راه هاى سلامت هدايت مى کند و به اذن خود از تاريکيها به سوى روشنايى مى برد»(8) و گاه مى فرمايد: «و اِنَّهُ لَذِکْر لَکَ».(9)
🔹سپس امام(عليه السلام) به عنوان نکوهش از کسانى که گوش شنوا ندارند و تعريف و تقدير از افراد واقع بين و آگاه، مى افزايد: «کر باد! گوشى که نداى بلند پند و اندرز را درک نکند» (وُقِرَ سَمْع لَمْ يَفْقَهِ الْواعِيَةَ).
🔹واژه «وقر» هم در مورد کرى به کار مى رود و هم سنگينى گوش; و منظور از «واعية» فريادهاى بلند است و اشاره به آيات صريح و کوبنده قرآن در مسائل مهمّ اعتقادى و عملى و اخلاقى و همچنين سنّت آشکار پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم). و تعبير به «لَمْ يَفْقَهُ» درک نکرده» به جاى «لَمْ يَسْمَعَ; نشنيده است» به خاطر اين است که تنها شنيدن اثرى ندارد مهم درک کردن است.
سپس مى فرمايد: «کسى که صيحه و فرياد، او را (کر) کرده است چگونه مى تواند آهنگ ملايم (مرا) بشنود» (وَکَيْفَ يُراعِى النَّبْاَةَ(10) مَنْ اَصَمَّتهُ الصَّيْحَةُ).(11)
ادامه⏬
⏬
⏬
هدایت شده از 🌺
⤴️
🔹اشاره به اين که اينها که فرمان خدا و پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله وسلم) را زير پا گذارده اند چگونه ممکن است سخنان مرا بشنوند؟!
از آن جا که در برابر اين گروه، گروه ديگرى وجود دارد که طرفدار حقّند، مى فرمايد: «مطمئن باد! قلبى که از خوف خدا جدايى نپذيرد (و حقيقت را درک کند و در برابر آن خاضع باشد)» (رُبِطَ جَنان(12) لَمْ يُفارِقْهُ الْخَفَقانُ).(13)
*
✔️نکته:
هدايت در پرتو خاندان وحى:
آنچه در فراز بالا از کلام امام(عليه السلام) خوانديم، اشاره به يک واقعيّت مهمّ تاريخى است که از مقايسه عصر جاهليّت عرب با دوران شکوفايى بعد از طلوع اسلام، روشن مى شود که عرب جاهلى از نظر معتقدات دينى، مسائل مربوط به مبدأ و معاد، نظام اجتماعى، نظام خانواده، اخلاق، تقوا و وضع اقتصادى در چه سطحى بوده و بعد از نزول قرآن و اسلام در چه سطحى قرار گرفت. تفاوت در ميان اين دو آن قدر زياد است که جز تعبير به يک معجزه بزرگ، تعبير ديگرى براى آن نمى توان تصوّر کرد.
🔹آنچه امام(ع) در اين بخش از خطبه بيان فرموده که: ظلمت و تاريکى تمام جامعه آنان را در برگرفته بود و با ظهور اسلام سپيده صبح سعادت آشکار گشت و بر قلّه هاى معرفت و فرهنگ و تمدّن قرار گرفتند، فقط يک اشاره کوتاه بود و شرح آن را در کتب تاريخ تمدّن اسلام بايد مطالعه کرد. اين معنا در خطبه هاى متعدّدى از نهج البلاغه با توضيح بيشترى آمده است.
*
✅پی نوشت:
1. «اِهْتَدَيْتُمْ» از «اهتداء» به گفته بعضى از شارحان نهج البلاغه و ارباب لغت در جايى به کار مى رود که انسان با ميل و اراده خود هدايت را بپذيرد و در عبارت بالا نيز منظور همين است.
2. «ظَلْماء» (بر وزن صحراء) به گفته بعضى از محققان به معناى تاريکى آغاز شب است يا به تعبير ديگر تاريکى بعد از نور، برخلاف ظلمت که مفهوم عامى دارد و به کار گرفتن اين واژه در کلام امام(عليه السلام) شايد اشاره به اين نکته باشد که دوران جاهليّت عرب در واقع، در تاريکى بعد از نور، يعنى دعوت انبياى اولواالعزم پيشين بود.
3. «تَسَنَّمْتُمْ» از ماده «سَنَم» (بر وزن قلم) به معناى بالا رفتن است و سنام (بر وزن مرام) به معناى کوهان شتر آمده است.
4. «ذُرْوَة» از ماده «ذرو» (بر وزن سرو) به دو معنا آمده: يکى اشراف چيزى بر چيزى و به همين جهت به قلّه کوه يا کوهان، ذروه گفته مى شود و ديگر ريختن و پراکنده شدن چيزى.
5. «اَفْجَرْتُمْ» از ماده «فجر» در اصل به معناى شکافتن وسيع چيزى است و از آن جا که سپيده صبح، گويى تاريکى شب را مى شکافد به آن فجر گفته اند و «اَفْجَرْتُمْ» به معناى داخل فجر و سپيدى صبح شدن است.
6. «سِرار» از ماده «سِرّ» به معناى پنهان و نقطه مقابل آشکار است و واژه «سرار» معمولا به شبهاى آخر ماه که هوا کاملا تاريک است گفته مى شود.
7. سوره بقره، آيه 257.
8. سوره مائده، آيات 15 و 16.
9. سوره زخرف، آيه 44.
10. «نبأة» در اصل از ماده «نَبَأ» به معناى آمدن از مکانى به مکان ديگر است و از آن جا که خبر از مکانى به مکان ديگر مى رود به آن نبأ مى گويند و «نبأة» به معناى صداى آهسته است چون از مکانى به مکان ديگر مى رود. (مقاييس اللّغة).
11. بعضى از شارحان نهج البلاغه تصريح کرده اند که منظور از «اَصَمَّتْهُ الصَّيْحَةُ» در اين جا اين نيست که فرياد وحى آنان را کر کرده است; بلکه به اين معناست که آنها از شنيدن فرياد وحى کر هستند، مانند: «اَفَاَنْتَ تُسْمِعَ الصُّمَّ وَلَوْ کانُوا لا يَعْقلُون». (سوره يونس، آيه 42).
12. «جنان» به معناى قلب است چرا که در سينه انسان پنهان است و اين واژه از «جَنّ» (بر وزن فنّ) به معناى پنهان شدن گرفته شده است و به همين جهت به باغهاى پر درخت که زمين آن پوشيده از درختان است «جنّت» و به بچّه اى که در شکم مادر است «جنين» و به طايفه پريان که از نظرها پوشيده اند «جنّ» گفته مى شود و ديوانه را نيز به اين جهت «مجنون» مى گويند که عقلش پوشيده شده، يا «جنّ» به درون او راه يافته است.
13. «خفقان» در اصل به معناى «اضطراب» است و از آن جا که خوف و ترس سبب اضطراب مى شود در اين معنا به کار مى رود و منظور در کلام بالا «خوف خدا» است.
@Nahjolbalaghe2
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨
⬇️پرسش و پاسخ اعتقادی
🔺تفکر در ذات خداوند ممنوع است
❓آیا انسان میتواند در ذات خداوند فکر کند؟ در مورد چیستی خداوند توضیح دهید؟
✅پاسخ: فکر و اندیشه بشر، به «ذات غیبی» او راه ندارد و به جز سرگردانی یا انحراف و گمراهی، بهره دیگری نخواهد داشت.
🔹در آلا فکر کردن، شرط راه است
ولی در ذات حق، محض گناه است
بود در ذات حق اندیشه باطل
و محال محض دان تحصیل حاصل [۱]
ذات حق - که از آن به «هویت غیبیه»، «غیب ذات»، «مقام ذات»، «مرتبه ذات» و «غیب الغیوب» و... تعبیر میشود - وجود صرف است؛ هیچ گونه حدی ندارد؛ از جمع تعینات - چه مفهومی، و چه مصداقی - مبراست؛ نه نامی دارد و نه نشانی ؛ نه اسمی دارد و نه رسم و صفتی ؛ نه با اسم و صفتی مفید است و نه با عدم آن اسم یا صفت ؛ نه با تعین خاصی متعین است و نه با عدم همان تعین. حتی به«اطلاق» و «عدم تعین» هم مقید نیست؛ زیرا «اطلاق» و «عدم تعین» نیز به جای خود، نوعی تعین و قید است و مقام ذات، از آن هم منزه است. اما تعینات اسمی و وصفی (اسما و صفات حق)، همه از مقام ذات متأثر بوده، در مقام تجلی به ظهور میرسند.
از این رو راهی به مقام ذات خداوند نیست؛ نه فکر بدان مقام راه دارد و نه عقل ونه وهم و کشف ارباب شهود. همه اینها از این مقام قاصر و در این میدان کاملا عاجزند. اگر قدم پیش بگذارند حیران میشوند و یا به گمراهی و خطا میروند و علاوه بر نرسیدن از آن دور هم میشوند: {یعلم ما بین أیدیهم وما خلفهم ولا یحیطون به علما} [۲] «آنچه را پیش رو دارند، و آنچه را پشت سر گذاشته اند میداند، ولی آنها به او علم ندارند». ۰.
----------
[۱]: شبستری، گلشن راز.
[۲]: سورة طه: آیه ۱۱۰.
✅فکر در ذات الهی
🔹ادراک بشر محدود است، و به ذاتی که از همه محدودیتها و تعینها بالاتر است و تعینها همه متأخر از آن، بعد از آن مخلوق آن هستند، راه ندارد. «اشاره» نیز بدان مقام راه ندارد: چه اشاره حسی و چه اشاره ذهنی، عقلی و وهمی؛ چگونه میتوان به ذاتی که محدویت ندارد، اشاره کرد؟ به همین جهت از فکر در «ذات» نهی شده است.
💡چنان که امام علی بن موسی الرضا علیه السلام میفرمایند: «فلیس الله عرف من عرف بالتشبیه ذاته، ولا إیاه و حد من اکتنهه، و لا حقیقته اصاب من مثله، و لا به صدق من نهاه، و لا صمد صمده من أشاره إلیه؛پس، خدای را نشناخته، آن کس که ذات او را به چیزی تشبیه کرده است و به توحید او نایل نگشته، آن کس که خواسته است به کنه ذات او برسد، و به حقیقت او نرسیده، آن کس که ذات او را تصویر ذهنی نموده، او را تصدیق نکرده است؛ آن کس که برای ذات او حدی قایل شده و به جانب او روی نیاورده است؛ آن کس که به ذات او اشاره کرده است. » [۱]
🔹حتی اگر عقل و عشق هم گام شوند و با بلند پروازیهای خود، بخواهند به سوی مقام ذات اوج بگیرند، راه به جایی نبرده، به حیرت خواهند افتاد و بر عجز و قصور خود در این میدان، با کمال شرمساری اعتراف خواهند کرد.
اهل دعا در مقام «دعا»، اهل عبادت در مقام عبادت»، اهل ذکر
در مقام «ذکر»، ارباب سلوک در مقام «سلوک»، و به ذات عینی حق، در مظاهر اسمای او روی میآورند و از طریق اسما و صفات او، به ذات او متوجه میشوند. به عبارتی، ذات حق را با اسما میخوانند: زیرا به مقام ذات راه نیست. [۱]
🔹قرآن کریم - که جامع ترین، دقیق ترین و رساترین تعریفها را نسبت به خداوند متعال، مطرح میکند - او را تنها از طریق اسما و صفاتش، برای ما معرفی مینماید.
قرآن کریم در پی آن است که در حد توان، خداوند را به کامل ترین وجه از طریق اسما و صفاتش به انسان بشناساند. از دیدگاه قرآن، خداوند گشایش بخش و دانا، [۲] زنده و پاینده، [۳] والا، بزرگ و دارای حقیقت، [۴] صاحب شکوه و ارجمندی [۵] و بی نیاز است. [۶]
🔹از نظر قرآن، خداوند«متعال» است: یعنی او از هر چه در وهم ما آید، بالاتر است و هرگز نمی توانیم حقیقت او و جمال و جلال او را - آن گونه که هست - دریابیم. خداوند، یکی است و جز او خدایی نیست ؛ [۷] او یکتا و یگانه است [۸] و هیچ چیز مثل و مانند او نیست. [۹] او پادشاه راستین جهان هستی، پاک از هر عیب، سلامت بخش، مراقب بر همه چیز، عزیز، اصلاح گر ترمیم کننده و شایسته
بزرگی است [۱] و او بر هر کاری تواناست. [۲]
او خدایی است«بخشنده و مهربان» و این دو صفت، چنان در او متجلی است که تمامی سورههای قرآن را با آن آغاز کرده است (بسم الله الرحمن الرحیم) و آن چنان خدایی است که مهربانی و بخشایش را بر خود فرض کرده است! [۳]
🔹خداوند، در غایت بزرگی و عظمت است؛ اما به انسان از رگ قلب نزدیک تر میباشد و حتی وسوسههای نفس او را نیز میداند. [۴]
🔹آنچه حق است اقرب از حبل الورید
تو فکنده تیر فکرت را بعید
ای کمان و تیرها بر ساخته
صید نزدیک و تو دور انداخته [۵]
ادامه⏬
هدایت شده از 🌺
⤴️
🔹او خدایی است آمرزنده و نیرومند، [۶] توبه پذیر، [۷] دوست دار، [۸] دارای نعمت، [۹] دارای رحمت، [۱۰] بسیار توبه پذیر، [۱۱] و دارای
فضل بزرگ. [۱۲] .
🔹خداوند، آفریننده جهان هستی و آسمانها و زمین، [۱] صاحب اختیار، مالک و مدبر همه شؤون و پروردگار همه عالمیان است. [۲] او هیچ شریکی ندارد؛ نه در آفرینش و سلطنت و نه در ربوبیت، حکم کردن، شفاعت و هیچ کمال دیگر. [۳]
🔹غیر از خداوند، هر کس نصیب و بهره ای از «کمال» دارد، از او وام گرفته است. [۴]
🔹دست رحمت و قدرت الهی، گشوده است و هر گونه که بخواهد میبخشد و روزی میدهد. [۵] هر جا که باشیم او با ماست و به آنچه میکنیم، داناست. [۶] در واقع به هر جا روی میکنیم، خدا آن جا است. [۷] او خدایی است که دعاها را میشنود و اجابت میکند. [۸]
🔹ای دهنده عقل ها! فریاد رس
تانخوانی تو نخواند هیچ کس
هم طلب از توست و هم آن نیکویی
ما که ایم؟ اول تویی، آخر تویی
هم بگو تو، هم تو بشنو، هم تو باش
ما همه لاشیم با چندین تراش [۹]
----------
[۱]: شیخ صدوق، کتاب التوحید: ص۳۷.
[۱]: ر. ک: محمد شجاعی، مقالات: ج ۳، صص ۱۹۱ ۱۸۷.
[۲]: سوره بقره آیه ۱۱۵.
[۳]: سوره انعام: آیه ۶۲.
[۴]: سورة لقمان: آیه ۳۰.
[۵]: سورة الرحمن، آیه ۲۷.
[۶]: سورة اخلاص: آیه ۲.
[۷]: سورة آل عمران آیه ۱۸.
[۸]: سورة اخلاص: آیه ۱.
[۹]: سوره شوری: آیه ۱۱.
[۱]: سوره حشر: آیه ۲۳.
[۲]: سوره بقره: آیه ۲۸۴.
[۳]: سوره انعام: آیه۱۲.
[۴]: سورة ق: آیه ۱۶.
[۵]: سورة غافر: آیه ۳.
[۶]: مثنوی: دفتر ۶، ابیات ۲۲۵۳ و ۲۲۵۴.
[۷]: سورة آل عمران: آیه۸.
[۸]: سوره بروج: آیه ۱۴.
[۹]: سورة غافر: آیه ۳.
[۱۰]: سوره انعام: آیه ۱۲۳.
[۱۱]: سوره بقره: آیه ۳۷.
[۱۲]: سورة
آل عمران: آیه ۷۴.
[۱]: سوره حشر: آیه ۲۴.
[۲]: سورة فاتحه: آیه ۱و ۳.
[۳]: سوره انعام، آیات ۱۶۲، ۱۶۴ و ۵۷.
[۴]: سوره فاطر: آیه ۱۵.
[۵]: سوره مائده: آیه ۶۴.
[۶]: سوره حدید آیه ۴.
[۷]: سوره بقره آیه ۱۱۵.
[۸]: سورة غافر: آیه ۶۰.
[۹]: مثنوی دفتر ۶، ابیات ۱۴۴۰ ۱۴۳۸.
@Nahjolbalaghe2
هدایت شده از 🌺
✨﴾﷽﴿✨
⬇️پرسش و پاسخ شرعی
❓چرا بايد #نماز رو به عربي خواند؟
✅پاسخ:
اولا: تعبدى بودن خواندن نماز به عربى:
یعنی #اسلام دستور به عربى خواندن نماز داده است.
روح عبادت بر تسليم است، انساني كه مي خواهد #عبادت خدا كند، كاري را انجام مي دهد كه #خداوند خواسته است.
💡طبق آيات و #روايات و سيره #پيامبر، نماز به اين شكل واجب شده است اما نماز به عنوان يك دستور ديني بايد به همان قالبي كه خداوند مقرر فرموده ، انجام شود و ميزان تبعيت از اين دستورات حاكي از فلسفه اصلي جعل دستورات ديني یعنی #عبوديت حقيقي است
🔹دوم:ايجاد زبانى مشترك ميان مسلمانان و فراهم سازى وحدت بين المللى:
اگر امروزه نماز براي همه مسلمانان امري كاملا بديهي و مشابه است، نتيجه همين تعبّد و تلاش در همسان سازي فرم آن است
🔹سوم:اذكار نماز، به صورت دقيق در هيچ زباني ترجمه ندارد:
نمي توان مفاهيمي را كه در اذكار نماز است، به صورت دقيق ترجمه كرد. برخي از كلمات يا جملات، معاني بسياري در خود جاي داده كه با يك يا چند جمله نمی توان همه آن ها را بيان نمود (محمد تقى مصباح يزدى، قرآنشناسى، ص 102 - 92
).مثلا سوره حمد كه هيچ ترجمه اى كه بتواند تمام مفاهيم آن را بيان كند، نيست. حتى كلمه #الله، هيچ معادلى در زبان ديگر ندارد. كلمه خدا در زبان فارسى نيز معادل معناى الله نيست
🔹چهارم:
تجربه نشان داده آن جا كه انسان در كارهاي مختلف دخالت كرده ، آن ها را به صورتهاي مختلف در آورده كه گاهي با اصل خود فاصله دارد. ما اين مسئله را در اديان ديگر مشاهده مي كنيم كه دست بردن انسانها در دستورهاي ديني آن ها را به چه وضعي در آورده و گاهي آن را تحريف کرده و از بين برده است
🔹امروزه در اديان ديگر چيزي نمي بينيم كه خواسته الهي باشد تا پيروان آن ها خود را موظف به انجام آن بدانند.
شايد يكي از رموز خواندن نماز به زبان عربي و با ديگر آداب، حفظ نماز بعد از قرنها است.
✔️نکته آخر اين که، تقيد بر حفظ زبان مادر، حقيقتي مهم است و در بسياري از اديان، اذكار ديني بر اساس همان زبان اصلي ادا مي گردد؛ همان گونه كه يهوديان حتي يهوديان ايران مقيدند آداب ديني خود را بر اساس زبان عبراني انجام دهند يا ارامنه ايران هم اصرار بر حفظ زبان ارمني در اجراي برنامه هاي ديني دارند
@Nahjolbalaghe2
♦️ توکّل ♦️
قرآن کریم: " وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ "
"هر که بر خدا توکل کند، خدا او را کفایت می کند. "
--------------------
"خدا، یاگیاه "
حضرت موسی (ع) دندان درد گرفت و به خدا شکایت کرد. حق تعالی به او دستور داد از فلان گیاه استفاده کن، حضرت چنان کرد و دندان مبارکش خوب شد.
بار دیگر دندان موسی ع درد گرفت و همان دوا را به کار برد ؛ ولی دندان حضرتش خوب نشد! او از خداوند سبب را پرسید، خطاب الهی آمد که دفعه قبل، به امید ما رفتی ؛ اما این بار به امید گیاه رفتی و از ما غافل بودی.
یادمان باشد در هر لحظه و در هر مکان همه چیز را از خدا بخواهیم و خدا را هرگز فراموش نکنیم... یاحق
✅ اهميت ازدواج از نگاه اسلام
👤 استاد قرائتی:
🔸 در روايات میخوانيم:
ازدواج سبب حفظ نيمى از دين است. دو ركعت نماز كسى كه همسر دارد از هفتاد ركعت نماز افراد غير متأهّل بهتر است. خواب افراد متأهّل از روزه بيداران غير متأهّل بهتر است.
(ميزان الحكمه)
🔸آرى بر خلاف كسانی كه ازدواج را عامل فقر میپندارند، رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: ازدواج روزى را بيشتر مى كند.
همچنين فرمودند: كسى كه از ترس تنگدستى ازدواج را ترك كند، از ما نيست و به خدا سوء ظن برده است. (ميزان الحكمه)
🔸در روايات میخوانيم:
كسى كه براى ازدواجِ برادران دينى خود اقدامى كند، در روز قيامت مورد لطف خاص خداوند قرار میگيرد.
(كافى ج۵ ص۳۳۱)
🔸قرآن نسبت به تشكيل خانواده و اقدام براى ازدواج، دستور أكيد داده و سفارش كرده كه از فقر نترسيد، اگر تنگ دست باشند، خداوند از فضل و كرم خود، شما را بی نياز خواهد كرد.
(سوره نور آیه۳۲)
ازدواج وسيلهى آرامش است.
(روم، ۲۱)
📗 چهار صد نكته از تفسير نور، ص۱۶۶