eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
35 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر 📚 جلد پنجم 🗒صفحه: ۱۷۰ ✅ قسمت: هشتصد و چهل و شش 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امین
. 📝ترجمه کتاب الغدیر 📚 جلد پنجم 🗒صفحه: ✅ قسمت: هشتصد و چهل و هفت 🔷 ↩️ پس اگر شیعه (چنانکه ابن حزم پنداشته است) مسلمان نباشند، این کتب روایات چه ارزشی دارد؟ و این صحاح و مسانید در چه پایه ای از حقیقت اند و برای مولفان کتابهاشان که از بزرگان، پیشوایان و حافظان احادیث اهل سنت اند چه ارزشی می‌توان قائل شد؟ و اصولا برای عقائدو آرائی که از آنها گرفته شد، با اینکه همه مشایخ آن غیر مسلمان اند، چه اهمیت و ارزشی می‌توان تصور کرد. بار الها تو بر ما ببخشای که بازگشت همه بسوی تو است و توئی داور بحق. بلی، تنها گناه شیعیان که نزد ابن حزم قابل بخشودگی نیست، دوستی و ولاء آنان نسبت به علی بن ابی طالب و اولاد از ائمه طاهرین علیهم السلام است که بر طبق کتاب و سنت بدان گرویده اند و در نتیجه همین ولای اهل بیت عرض و آروئی که از هر مسلمانی محترم است، از آنان مباح می‌شود، و این خدا است که بایدمیان ما، داوری قاطع نماید. اما اینکه پنداشته است آغاز تشیع به دعوت کسی بود که با اسلام مکر و دشمنی می‌کرد، مقصودش عبد الله سبا میباشد که امیر المومنین او را به گفتار الحاد آمیزش به آتش سوزانید و شیعیان علی در لعن او، و اظهار نفرت از او، از آن بزرگوار پیروی کردند. می پرسیم آیا چه موقع این پلیدی درحزب علوی دیده شده، تا تشیع تاریخش را از آن گرفته باشد و آیا در همه نسلها و دوره‌های تشیع یک نفر شیعه را پیدا می‌کند که به این مرد منحرف گرویده یا منسوب باشد؟ ولی این مرد اصرار دارد شیعیان را به هر دروغ و فضیحتی نسبت دهد. اگر او در صدد یافتن حقیقت بود با آگاهی کامل درمی یافت که بذر افشان تشیع در حقیقت موسس اسلام پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله است از همان روزی که دوستان علی را شیعیانش نامید و با تعریف و تمجید آنان را بدو نسبت می‌داد و امت را به دوستی و پیرویش فرا می‌خواند. و از آنجا که این نسبت سخت بی پایه و ی اساس است، بیش از این در رد آن تفصیل نمی دهیم، تنها به یک سخن طلائی از استاد محمد کرد علی اکتفا می‌کنیم که گفته است " اینکه پاره ای از نویسندگان معتقدند مذهب تشیع بدعت عبد الله بن سبا معروف به ابن سوداء است، ناشی از جهل و نادانی نسبت به این مذهب است، کسی که ارزش این مرد را نزد شیعیان بشناسد و بداند آنان از او و اعمال و گفتارش بیزاری می‌جویند و دانشمندانشان بدون خلاف او را مورد توبیخ و حمله قرار می‌دهند، بخوبی می‌داند این سخن تا چه پایه نا صحیح است.. " ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نمل آیات ۱۵ و ۱۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ ۳ ـ نطق پرندگان
📝تفسیر سوره مبارکه نمل آیات ۱۵ و ۱۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ ۴ ـ روایت نَحْنُ مَعاشِرَ الأَنْبِیاءِ لا نُوَرِّثُ اهل سنت حدیثى در کتاب هاى مختلف خود از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به این مضمون نقل کرده اند که فرمود: نَحْنُ مَعاشِرَ الأَنْبِیاءِ لا نُوَرِّثُ ما تَرَکْناهُ صَدَقَةٌ: ما پیامبران ارثى از خود به یادگار نمى گذاریم، و آنچه از ما بماند باید به عنوان صدقه در راه خدا مصرف شود . و گاه آن را با حذف جمله اول، به صورت ما تَرَکْناهُ صَدَقَةٌ نقل کرده اند. سند این حدیث، غالباً در کتب معروف اهل سنت به ابوبکر منتهى مى شود که بعد از پیامبر(صلى الله علیه وآله) زمام امور مسلمین را به دست گرفت، و هنگامى که حضرت فاطمه(علیها السلام) و یا بعضى از همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) میراث خود را از او خواستند، او به استناد این حدیث از دادن میراث به آنان سر باز زد!.(۱۳) قابل توجه این که: در مدرک اخیر در حدیثى از عایشه چنین مى خوانیم: فاطمه(علیها السلام) و عباس، بعد از وفات پیامبر(صلى الله علیه وآله) نزد ابوبکر آمدند و میراثشان از ناحیه پیامبر را مى خواستند، آنها در آن موقع زمینشان را در فدک و سهمشان را از خیبر مطالبه مى کردند. ابوبکر گفت: من از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) شنیدم گفت: ما چیزى را به ارث نمى گذاریم و آنچه از ما بماند صدقه است... . هنگامى که فاطمه(علیها السلام) این سخن را شنید، با حالتى خشمگین ابوبکر را ترک کرد و تا آخر عمر با او یک کلمه سخن نگفت .(۱۴) این حدیث از جهات مختلفى قابل نقد و بررسى است ولى آنچه در حوصله این تفسیر مى گنجد، امور زیر است: ۱ ـ این حدیث با متن قرآن سازگار نیست، و طبق قواعد اصولى که در دست داریم، هر حدیثى که موافق کتاب اللّه نباشد، از درجه اعتبار ساقط است، و نمى توان به عنوان حدیث پیامبر(صلى الله علیه وآله) و یا سائر معصومین(علیهم السلام) روى آن تکیه کرد. در آیات فوق، خواندیم سلیمان از داود ارث برد، و ظاهر آیه مطلق است و اموال را نیز شامل مى شود. و در مورد یحیى و زکریا مى خوانیم: یَرِثُنِى وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ: فرزندى به من عنایت کن که از من و از آل یعقوب ارث برد .(۱۵) مخصوصاً در مورد زکریا بسیارى از مفسران روى جنبه هاى مالى تکیه کرده اند. به علاوه، ظاهر آیات ارث در قرآن مجید عام است و همه را شامل مى شود. و شاید به همین دلیل قرطبى از دانشمندان معروف اهل سنت ناچار شده است که حدیث را به عنوان فعل غالب و اکثر بگیرد نه عام، و گفته است: این مانند جمله اى است که عرب مى گوید: اِنّا مَعْشَرَ الْعَرَبِ أَقْرَى النّاسِ لِلْضَّیْفِ: ما جمعیت عرب از همه مردم مهمان نوازتریم (در حالى که این یک حکم عمومى نیست).(۱۶) اما روشن است: این سخن ارزش این حدیث را نفى مى کند، زیرا اگر در مورد سلیمان و یحیى(علیهما السلام) به این عذر متوسل شویم شمول آن نسبت به موارد دیگر نیز قطعى نیست. ۲ ـ روایت فوق، معارض با روایات دیگرى است که نشان مى دهد: ابوبکر تصمیم گرفت فدک را به فاطمه (علیها السلام) بازگرداند، ولى دیگران مانع شدند، چنان که در سیره حلبى مى خوانیم: فاطمه دختر پیامبر(صلى الله علیه وآله) نزد ابوبکر آمد، در حالى که او بر منبر بود، گفت: اى ابوبکر! آیا این در کتاب خدا است که دخترت از تو ارث ببرد و من از پدرم ارث نبرم؟! ابوبکر گریه کرد و اشکش جارى شد، سپس از منبر پائین آمد، و نامه اى دایر به واگذارى فدک به فاطمه(علیها السلام) نوشت، در این حال عُمر وارد شد، گفت: این چیست؟ گفت: نامه اى نوشتم که میراث فاطمه(علیها السلام) را از پدرش به او واگذارم. عُمر گفت: اگر این کار را کنى از کجا هزینه نبرد با دشمنان را فراهم مى سازى؟ در حالى که عرب بر ضد تو قیام کرده است؟ سپس عُمر نامه را گرفت و پاره کرد !.(۱۷) ✍ پی نوشت: ۱۳ ـ تفسیر فخر رازى ، جلد ۹، صفحه ۲۱٠. ۱۴ ـ انبیاء، آیه ۷۹. ۱۵ ـ احتجاج طبرسى ، مطابق نقل تفسیر نور الثقلین ، جلد ۴، صفحه ۷۵. ۱۶ ـ ابن منظور در لسان العرب مى گوید: نطق همان تکلم کردن است، سپس مى افزاید: وَ کَلامُ کُلِّ شَىْء مَنْطِقُهُ وَ مِنْهُ قَوْلُهُ تَعالى عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ: تکلم هر چیزى نطق او است، و آیه عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ نیز از همین باب است . سپس از یکى دیگر از عملماى ادب یعنى ابن سیده نقل مى کند: (بر خلاف آنچه بعضى گفته اند که: نطق مخصوص انسان است) گاهى نطق در غیر انسان به کار مى رود ـ توجه به این نکته نیز لازم است که علماى منطق و فلاسفه، نطق را به قدرت تفکر که به انسان توانائى براى سخن گفتن مى دهد اطلاق کرده اند ـ ۱۷ ـ جاثیه، آیه ۲۹. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝شرح خطبه 120: موعظه‌هایی از امیرالمؤمنین ↩️ احتمال سوّمى نيز در تفسير اين عبارت مى رود که امام (عل
📝شرح خطبه 120: موعظه‌هایی از امیرالمؤمنین ↩️ بديهى است انسان نيروى محدودى دارد که بايد آن را در بهترين راه مصرف کند; عقل مى گويد : چرا نيروى خود را در طريقى مصرف کنى که محصول آن چند صباحى بيشتر با تو نيست; چرا در طريقى مصرف نکنى که يک عمر جاويدان همواره با توست. به علاوه، روزى است که اسرار درون و اعمال پنهانى انسان ها فاش مى شود و براى ناپاکان روز رسوايى بزرگ است. و در سوّمين اندرز مى فرمايد : «کسى که از عقل موجود خويش بهره نگيرد، در بهره گيرى از مسائل عقلى دور دست ناتوان تر و در استفاده از عقل پنهان (و مسائل پيچيده) بى نصيب تر خواهد بود» (وَمَنْ لاَ يَنْفَعُهُ حَاضِرُ لُبِّهِ فَعَازِبُهُ(7)عَنْهُ أَعْجَزُ، وَغَائِبُهُ أَعْوَزُ(8)). در واقع، حضرت با اين عبارت، مى خواهد دلايل عقلى را با نقلى بياميزد و همه را براى پيگيرى راه حق بسيج کند. در اين جا امام (عليه السلام) سه نوع عقل و انديشه براى انسان قائل شده است : عقل حاضر; عقل دور; وعقل غايب. اوّلى ممکن است اشاره به مسائل واضح و روشن عقلى باشد، و دوّمى به مطالب نظرى، که انسان از راه استدلال هاى روشن به آن مى رسد و سومى اشاره به مطالب پيچيده اى است که دست يافتن به آن از راه استدلال هم آسان نيست. بديهى است آنها که از مسائل مسلّم و ضرورى فکر خود بهره نمى گيرند، چگونه مى توانند از مطالب نظرى و پيچيده و دور از فکر بهره گيرند ؟ در مسائل نظرى شناخت خداوند، و روز قيامت (مبدأ و معاد) بسيار آشکار است; زيرا نشانه هاى او تمام جهان را پر کرده، و قيامت که دادگاه عدل اوست، به حکم عقل ثابت است و در مسائل عملى حسن عدل و قبح ظلم و ارزش صدق و راستى، پاکى و تقوا براى همه مسلّم است. ولى گاه تعصّب هاى کورکورانه و هوا وهوس ها به انسان اجازه نمى دهد از اين يافته هاى روشن عقل، بهره گيرد; چنين کسى چگونه مى تواند در مسائل نظرى و پيچيده صاحب نظر باشد و به مقصد برسد. امام (عليه السلام) در چهارمين اندرز، به صورت يک انذارکننده آگاه، مخاطبان خودرا مورد خطاب قرارداده مى فرمايد : «از آتشى که حرارتش شديد و عمق آن زياد و زيورش (غل و زنجير) آهنين است و آشاميدنى آن آب جوشان است بپرهيزيد» (وَاتَّقُوا نَاراً حَرُّهَا شَدِيدٌ، وَقَعْرُهَا بَعِيدٌ، وَحِلْيَتُهَا حَدِيدٌ، وَشَرَابُهَا صَدِيدٌ(9)). اين تعبيرات تکان دهنده درباره آتش دوزخ که هر يک به تنهايى براى بازداشتن انسان از گناه، کافى است برگرفته از آيات قرآن مجيد و روايات نبوى است. در يکجا مى خوانيم : « (قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أشَدُّ حَرّاً); بگو آتش دوزخ از گرماى تابستان داغ و سوزان دنيا حرارتش بيشتر است»(10). ✍ پی نوشت: 7. «عازب» از مادّه «عزوب» به معنى دورشدن گرفته شده است و «عازب» به معنى دور است. 8. «اعوز» از مادّه «عوز» (بر وزن مرض) به معنى کمياب و ناياب شدن چيزى به هنگام حاجت است. 9. «صديد» به معنى آب جوشان و نيز به معنى چرک و خونى که از زخم خارج مى شود آمده است. 10. توبه، آيه 81. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ﷽؛ 🏷 خـداونـد، سـود تـو را در نـظـر داشـتـه ☀️امام صادق علیه السلام : ✓ «ويُجعَلُ لَهُ بِكُلِّ دِرهَمٍ أنفَقَهُ عَشَرَةُ آلافِ دِرهَمٍ، وذُخِرَ ذلِكَ لَهُ، فَإِذا حُشِرَ قيلَ لَهُ: لَكَ بِكُلِّ دِرهَمٍ عَشَرَةُ آلافِ دِرهَمٍ، إنَّ اللّهَ نَظَرَ لَكَ فَذَخَرَها لَكَ عِندَهُ». ⁙ «و برايش (زائر امام حسین(ع)) در برابر هر درهمى كه هزينه كرده، ده هزار درهم مى‌دهند و آن را برايش مى‌اندوزند، و چون محشور شود، به او گفته مى‌شود: براى تو در برابر هر درهمى، ده هزار درهم است. خداوند، سود تو را در نظر داشته و آن را نزد خود، برايت اندوخته است». 📚 تهذيب الأحكام : ج٦ ص٤٥ ح٩٦ عليه‌السلام @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
#موعظه 🔉#به_وقت_شام 🔰فصل پنجم؛ شجرهٔ شوم | جلسه پنجم 🎙استاد امینی خواه *لزوم اتکا به روایات
@Aminikhaah1405165314_1351031882.mp3
زمان: حجم: 25.87M
🔉 🔰 فصل پنجم؛ شجرهٔ شوم | جلسه ششم 🎙استاد امینی خواه *ندای جبرئیل از آسمان و صدای ابلیس از زمین، از نشانه‌های حتمی ظهور، به روایت امام صادق علیه السلام. *شناخت و ترتیب علائم قطعی ظهور برای تشخیص حق از باطل، به‌ویژه تمایز بین صیحهٔ جبرئیل و صوت ابلیس. *خروج سفیانی، اختلاف در میان بنی‌عباس و قتل نفس زکیه، از علائم حتمی ظهور به نقل از امام باقر علیه السلام. *شرح و تبیین قتل نفس زکیه، از علائم قطعی ظهور امام زمان ارواحنافداه. * نزدیک شدن به ظهور امام زمان ارواحنافداه، با آشکار شدن حقایق غیبی و نزدیکی عالم مُلک به عالم ملکوت! *شباهت‌های امام زمان ارواحنافداه به پنج پیامبر الهی، تیغ دولبه تایید و انکار امام! *غیبت، خوف، و اختلاف در ولادت، وجه تشابه امام زمان ارواحنافداه به حضرت یوسف، موسی و عیسی علیهم‌السلام. *قیام مسلحانه با شمشیر و علایم خروج، شباهت دوران امام زمان ارواحنافداه با پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله. *ریشه‌یابی تاریخی جدال دو خاندان بنی هاشم و بنی امیه. *روضه: مظلومیت امام حسن و وداع حسنین علیهماالسلام... ⏰مدت زمان: ۴٨:٠٠ 📆1404/05/09 🌐 دریافت سایر جلسات + متن سخنرانی @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر 📚 جلد پنجم 🗒صفحه: ✅ قسمت: هشتصد و چهل و هفت 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی
. 📝ترجمه کتاب الغدیر 📚 جلد پنجم 🗒صفحه: ۱۷۳ ✅ قسمت: هشتصد و چهل و هشت 🔷 💫علم علی از تمام صحابه بیشتر نبوده است 👈اشاره ۲- می‌گوید: هر کس بگوید علم علی از همه صحابه پیغمبر بیشتر بود دروغ گفته است) ۴ر۱۳۶ الفصل) آنگاه در بیان اعلمیت ابو بکر و تقدم او بر علی از نظر علمی بیانات سستی را آغاز کرده تا آنجا که گوید: کسی که بهره ای از علم داشته باشد می‌داند علم ابو بکر چندین برابر علم علی بود. و در تقدم عمر بر علی از نظر علمی گفته است: هر کس حسن داشته باشد به وضوح می‌داند علم عمر چندین برابر علم علی بود، تا آنجا که گوید: پس سخن آن نادان آزرمی که مدعی اعلمیت علی شده باطل است و اگر در این زمینه معاند یابی آزرمی با ما عناد ورزد، دروغ و نادانیش آشکار خواهد شد زیرا هیچکس نمی تواند به ما این تهمت را روا دارد که ما احدی از اصحاب پیغمبر را از مرتبه خود فروتر آورده ایم. پاسخ- من نمی دانم بر این مرد، آیا به عنوان یک نفر نادان بخندم یا به عنوان یک فرد غافل بگریم یا او را به عنوان یک نفر دیوانه، مسخره کنم؟ چیزی که بر احدی جای شک باقی نمی گذارد این واقعیت است که امیر المومنین علمش بر همه صحابه پیغمبر فزونی داشته و در داوریها و مشکلات همه به او مراجعه کرده اند واو در هیچ قضیه ای احدی مراجعه نفرموده است. 🔹احادیث وارده در گواهی پیامبر که علی اعلم امت است اول کسی که اعتراف به اعلمیت علی نسبت به صحابه کرد، شخص پیغمبر اسلام (ص) می‌باشد. که به فاطمه فرمود: اما ترضین انی زوجتک اول المسلمین اسلاما و اعلمهم علما. " آیا خوشحال نیستی که من ترا به ازدواج کسی در آوردم که اول مسلمان است و علمش از همه بیشتر است ". و این سخن که فرمود: " من ترا به ازدواج بهترین فرد امتم در آوردم که از نظر علم از همه داناتر و از نظر فضیلت از همه بردبار تر و از نظر اسلام از همه سابقه دارتر است. و باز این گفتار او به فاطمه: " او (علی) اولین کسی است که اسلام آورد و پیش از همه تسلیم شد و علمش از همه بیش و حلمش بزرگ است ". و باز سخن آن حضر (ص) " داناترین فرد بعد از من علی است ". ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2