eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 اعمال ماه پیامبر(ص) : 🌺ماه شعبان ماه بسیار شریفى است و منسوب به حضرت سید الانبیاء صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله وسلم است و آن حضرت این ماه را روزه مى داشت و به ماه رمضان وصل مى کردند. 🔰اعمال‌مشتركه اين ماه چند امر است: 1️⃣ در هر روزى هفتاد مرتبه بگويد: «أستَغفِرُ اللهَ وَأسألُهُ التَوبة». 2️⃣ در هر روز، هفتاد مرتبه بگويد: «أستَغفِرُ اللهَ الذي لا إلهَ إلّاهُوَ الرَحمنُ الرَحيمُ، الحَيُ القَيّومُ وَأتوبُ إلَيهِ». 3️⃣ در هر روز، در وقت زوال و در شب نيمه، صلوات شعبانیه را بخواند. 4️⃣ تصدّق كند در اين ماه اگر چه به نصف دانه خرما باشد، تا حق تعالى بدن او را به آتش جهنم حرام گرداند. و روايت است كه «بهترين اعمال در اين ماه، تصدّق كردن و طلب آمرزش نمودن است». 5️⃣ در مجموع اين ماه، هزار مرتبه بگويد: «لا إلهَ إلّاالله وَلا نَعبُدُ إلّاإيّاهُ مُخلِصينَ لَه الدين وَلَو كَرِهَ المُشرِكون» كه ثوابِ بسيار دارد؛ از جمله آنكه عبادت هزار ساله در نامه عملش نوشته شود. 6️⃣ دوشنبه و پنجشنبه اين ماه را روزه بگيرد كه بر آورده شود از او بيست حاجت دنيا و بيست حاجت از حاجت هاى آخرت. 7️⃣ در هر پنجشنبه اين ماه، دو ركعت نماز بگزارد در هر ركعت بعد از حمد صد مرتبه توحيد بخواند و بعد از سلام صد مرتبه صلوات بفرستد «6» و روزهاش نيز فضيلت دارد و روايت است كه: در هر روز پنجشنبه ماه شعبان زينت مىكنند آسمانها را، پس ملائكه عرض مىكنند: خداوندا! بيامرز روزه داران اين روز را و دعاى ايشان مستجاب گردان. 8️⃣ در اين ماه، صلواتِ بسيار بفرستد. 9️⃣ آنكه از روز جمعه آخر ماه تا بقيه ماه بسيار بگويد: «اللهُمَّ إنْ لَم تَكُنْ غَفَرتَ لَنا فيما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فيما بَقِيَ مِنهُ»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : 🌷شنبه‌‌‌‌ها‌و سه‌شنبه‌ها شرح 🦋خطبه ها 🌹یکشنبه‌ها و چهار‌شنبه‌هاشرح 🌴حکمتها 🌷دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها شرح 🕊نامه ها 🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند 🌺🍃 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» ✨﴾﷽﴿✨ إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّىٰ يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ کسانى که آیات ما را تکذیب کردند، و دربرابر آن تکبّر ورزیدند، (هرگز) درهاى آسمان به رویشان گشوده نمى شود. و(هیچ گاه) داخل بهشت نخواهند شد مگر این که شتر از سوراخ سوزن بگذرد! این گونه، مجرمان را کیفر مى دهیم. (اعراف/۴۰ *** لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ براى آنها بسترى از (آتشِ) دوزخ، و روى آنها پوششى (از آن) است. و اینچنین ستمکاران را جزا مى دهیم. (اعراف/۴۱) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات (۳۸و۳۹)🔹 🔴درگیرى پیشوایان و پیروان گمراه در دوزخ! در این
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات (۴۰و۴۱)🔹 ⚖مجازات ویژه بار دیگر قرآن به سراغ سرنوشت افراد متکبر و لجوج، یعنى آنها که زیر بار آیات پروردگار نمى روند و در برابر حق تسلیم نیستند، رفته، مى فرماید: کسانى که آیات ما را تکذیب کنند و در برابر آن تکبر ورزند درهاى آسمان به روى آنان گشوده نمى شود (إِنَّ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ اسْتَکْبَرُوا عَنْها لاتُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ). در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) چنین مى خوانیم: أَمَّا الْمُؤْمِنُونَ فَتُرْفَعُ أَعْمالُهُمْ وَ أَرْواحُهُمْ إِلَى السَّماءِ فَتُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُها وَ أَمَّا الْکافِرُ فَیُصْعَدُ بِعَمَلِهِ وَ رُوحِهِ حَتّى إِذا بَلَغَ إِلَى السَّماءِ نادَى مُناد اهْبِطُوا بِهِ إِلى سِجِّین: اما مؤمنان، اعمال و ارواحشان به سوى آسمان ها برده مى شود و درهاى آسمان به روى آنها گشوده خواهد شد، اما کافر روح و عملش را بالا مى برند تا به آسمان برسد، در این هنگام کسى صدا مى زند آن را به سوى سجین (دوزخ) پائین ببرید . به همین مضمون روایاتى نیز از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در تفسیر طبرى و سایر تفاسیر در ذیل آیه مورد بحث نقل شده است. ممکن است منظور از آسمان در اینجا معنى ظاهر آن باشد، و نیز ممکن است کنایه از مقام قرب خدا بوده باشد، همان طور که در آیه ۱٠ سوره فاطر مى خوانیم: إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ یَرْفَعُه: سخنان پاکیزه به سوى او بالا مى روند و عمل صالح را ترفیع مى دهد . سپس اضافه مى کند: آنها وارد بهشت نخواهند شد، تا زمانى که شتر از سوراخ سوزن بگذرد ! (وَ لایَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتّى یَلِجَ الْجَمَلُ فی سَمِّ الْخِیاطِ). این تعبیر، کنایه لطیفى از محال بودن این امر است، در واقع براى این که عدم امکان دخول این افراد در بهشت به صورت یک مسأله حسى درآید، این مثال انتخاب شده است، تا همان طور که هیچ کس تردید ندارد که ممکن نیست شتر با آن جثّه بزرگش از سوراخ باریک سوزن عبور کند، همین طور مسلّم بدانند راهى براى ورود افراد بى ایمان متکبر در بهشت مطلقاً موجود نیست! جَمَل در لغت به معنى شترى است که تازه دندان برآورده، ولى یکى دیگر از معانى جمل طناب محکمى است که کشتى ها را با آن مهار مى کنند، و از آنجا که طناب و سوزن، تناسب بیشترى با هم دارند، بعضى این معنى را در تفسیر آیه بهتر دانسته اند. ولى بیشتر مفسران اسلامى معنى اول را ترجیح داده اند، و حق با آنها است ; زیرا: اّولاً ـ در روایات پیشوایان اسلام نیز تعبیراتى دیده مى شود که با تفسیر اول متناسب است. ثانیاً ـ نظیر این تفسیر، درباره ثروتمندان (خودخواه و متکبر) نیز در انجیل دیده مى شود، در انجیل لوقا ، باب ۱۸، جملات ۲۴ و ۲۵ مى خوانیم که عیسى(علیه السلام) فرمود: چه بسیار مشکل است کسانى را که صاحبان دولتند، درآمدن در ملکوت خدا; زیرا آسان تر است شتر را که در چشمه سوزن درآید از این که صاحب دولتى در ملکوت خدا داخل شود . حداقل از این جمله چنین استفاده مى شود که: این کنایه، از قدیم در میان اقوام معمول بوده است. هم امروز نیز در میان ما این ضرب المثل درباره افرادى که گاهى زیاد سختگیرند و گاهى بسیار آسان مى گیرند رائج است، مى گویند فلان کس گاهى از دروازه وارد نمى شود، ولى گاهى از چشمه سوزن عبور مى کند . ثالثاً ـ با توجه به این که کلمه جمل بیشتر در معنى اول به کار مى رود و استعمال این کلمه در معنى طنابِ ضخیم، بسیار کم است تفسیر اول مناسب تر به نظر مى رسد. و در پایان آیه براى تأکید و توضیح بیشتر اضافه مى کند: این چنین گنهکاران را کیفر مى دهیم (وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُجْرِمینَ). * * * در آیه بعد، به قسمتى دیگر از مجازات دردناک آنها اشاره کرده مى فرماید: براى این گونه افراد، بسترهائى از جهنم و آتش سوزان است و روى آنها پوشش هائى از همان آتش سوزان قرار دارد (لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواش). و باز براى تأکید اضافه مى کند: این چنین ظالمان و ستمگران را کیفر مى دهیم (وَ کَذلِکَ نَجْزِی الظّالِمینَ). جالب این که: گاهى از آنها به عنوان مجرم ، گاهى، ظالم و گاهى تکذیب کننده آیات پروردگار و گاهى متکبر تعبیر مى کند که همه آنها در واقع به یک حقیقت برمى گردد. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹ترجمه و شرح حکمت (۱۶۹)🔹 ✅نشانه هاى حق آشكار است: امام(عليه السلام) در اين كلام حكيمانه به كسانى ك
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت (۱۷۰)🔹 ✅راه نزديكتر! امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه به نکته مهمى در مورد ترک گناه و مقایسه آن با توبه از گناه اشاره کرده مى فرماید: «ترک گناه آسان تر از تقاضاى توبه است»; (تَرْکُ الذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ التَّوبةِ(1)). امام(علیه السلام) فرمود ترک گناه از تقاضاى توبه آسان تر است این نکته دلایل زیادى دارد، زیرا از یک سو ممکن است انسان پس از ارتکاب گناه توفیق توبه نیابد و از دنیا برود به خصوص اگر توبه را به تأخیر بیندازد آن گونه که سیره بسیارى از غافلان است. از سوى دیگر توبه شرایط زیادى دارد پشیمانى قطعى از گناه و تصمیم بر ترک در آینده و پرداخت حق الناس و قضاى عبادات و پرداختن و کفاره اگر عملى است که داراى قضا و کفاره بوده مانند ترک روزه واجب و جبران کردن خطاهاى گذشته با اعمال صالح آینده، زیرا در قرآن مجید کرارا بعد از جمله «تابُوا» واژه «اَصْلَحُوا» ذکر شده است.(2) از همه اینها گذشته گناه رسوباتى در روح انسان از خود بجاى مى گذارد که برطرف ساختن آن بسیار مشکل است و درست به این مى ماند که به کسى بگویند مراقب باش بدنت مجروح نشود و دست و پایت نشکند. او بگوید مهم نیست اگر مجروح شد مداوا مى کنم و اگر شکست به شکسته بند مراجعه مى نمایم در حالى که بعد از مداواى جراحات و جبران استخوان هاى شکسته آثارى از آن در ظاهر یا در باطن باقى مى ماند که گاه تا آخر عمر همراه انسان است. مرحوم علامه مجلسى در روضه بحارالانوار در حدیث معروف «هشام بن حکم» از امام موسى بن جعفر(علیه السلام) جمله اى از حضرت مسیح نقل مى کند و آن جمله این است: «بِحَقِّ أقُولُ لَکُمْ إنَّ مَنْ لَیْسَ عَلَیْهِ دَیْنٌ مِنَ النّاسِ أرْوَحُ وَأقَلُّ هَمّاً مِمَّنْ عَلَیْهِ دَیْنٌ وَإنْ أحْسَنَ الْقَضاءَ وَکَذلِکَ مَنْ لَمْ یَعْمَلِ الْخَطیئَةِ أرْوَحُ هَمّاً (مِمَّنْ) عَمِلَ الْخَطیئَةَ وَإنْ أخْلَصَ التَّوْبَةَ وَأنابَ; به حق براى شما مى گویم. کسى که بدهى به مردم ندارد راحت تر و کم غصه تر است از کسى که دینى بر ذمه اوست، هرچند مى تواند به خوبى آن را ادا کند. همین گونه کسى که گناهى نکرده راحت تر و کم اندوه تر است از کسى که مرتکب گناهى شده، هرچند توبه خالصانه اى بعد از آن کند و به خدا باز گردد».(3) مرحوم کلینى در کافى و مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار داستان جالبى از عابدى از بنى اسرائیل نقل مى کند که ذکر آن در اینجا بسیار مناسب است. در این حدیث امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «مرد عابدى در بنى اسرائیل بود که هرگز مرتکب خلافى در امور دنیا نشده بود (و گناهى نکرده بود) به گونه اى که ابلیس از دست او ناراحت شد و فریاد کشید و لشکرش نزد او حاضر شدند. ابلیس گفت: چه کسى مى تواند براى من این عابد را گمراه سازد؟ یکى از آنها گفت: من آماده ام. ابلیس گفت: از کدام راه به سراغ او مى روى؟ گفت: از ناحیه زنان (و شهوت جنسى که بسیار نیرومند است). ابلیس گفت: کار تو نیست این عابد مسائل مربوط به زنان را تجربه نکرده است. دیگرى از شیاطین گفت: من آمادگى داردم. ابلیس گفت: از کجا به سراغ او مى روى؟ گفت: به وسیله شراب و لذات. ابلیس گفت: کار تو نیست او علاقه اى به این امور ندارد. سومى گفت: من آماده ام (که او را گمراه سازم). ابلیس گفت: از چه راه به سراغ او مى روى؟ گفت: از طریق کارهاى نیک (و عبادت!) ابلیس پسندید گفت: برو، این کار از تو ساخته است. او به صومعه عابد رفت و در برابر او ایستاد و مشغول نماز شد. عابد از عبادت خسته مى شد و مى خوابید و آن شیطان چشمش به خواب فرو نمى رفت، عابد استراحت مى کرد ولى شیطان استراحت نمى کرد. عابد در حالى که خود را در برابر او قاصر و عمل خود را کوچک مى دید گفت: اى بنده خدا از چه راه این همه قدرت و قوت بر نماز و عبادت پیدا کردى؟ شیطان جوابش را نداد. بار دوم و بار سوم تکرار کرد. شیطان در جواب او گفت: اى بنده خدا! گناهى از من سر زده و من از آن توبه کردم هر زمان که گناه به خاطرم مى آید قوتى بر نماز پیدا مى کنم. عابد گفت: اگر چنین است گناهت را به من بگو تا من هم انجام دهم و توبه کنم و هرگاه چنین کردم (و گناه به خاطرم آمد) قوت بر نماز پیدا کنم. شیطان به او گفت: به شهر مى روى (در محله بدنام) و سراغ فلان زن آلوده را مى گیرى دو درهم به او بده و مرتکب گناه شو. عابد گفت: من دو درهم ندارم اصلاً نمى دانم دو درهم چیست. شیطان دو درهم از زیر پاى خود در آورد و به او داد. مرد عابد (ساده لوح) با همان لباس عبادت وارد شهر شد و سراغ منزل آن زن آلوده را گرفت. مردم او را راهنمایى کردند و تصورشان این بود که آمده است او را موعظه کند تا دست از کار زشت بر دارد. فرد عابد هنگامى که به سراغ آن زن آمد دو درهم را نزد او افکند و گفت: برخیز! برخاست و به داخل منزلش شد و به عابد گفت: داخل شو.⬇️
⬆️آن گاه زن آلوده گفت: تو با وضع و هیئتى به سراغ من آمده اى که هیچ کس به این صورت به سراغ من نمى آید. (با لباس عابدان وپارسایان آمده اى) بگو ببینم چه خبر است. عابد جریان را به طور کامل براى آن زن تعریف کرد. آن زن گفت: «إنَّ تَرْکَ الذَّنْبِ أهْوَنُ مِنْ طَلَبِ التَّوْبَةِ وَلَیْسَ کُلُّ مَنْ طَلَبَ التَّوْبَةَ وَجَدَها; ترک گناه آسان تر از تقاضاى توبه است و تمام کسانى که تقاضاى توبه مى کنند ممکن است موفق به توبه نشوند». سپس افزود: تصور مى کنم فردى که این دستور را به تو داده شیطانى بوده که در برابر تو به صورت عابدى ظاهر شده است. برگرد که من هرگز تسلیم خواسته تو نخواهم شد. مرد عابد (از خواب غفلت بیدار شد و) بازگشت (و اثرى از آن شیطان ندید) اتفاقاً آن زن بدکاره آن شب از دنیا رفت و مردم دیدند بر در خانه او نوشته شده است به تشییع جنازه این زن حاضر شوید که از اهل بهشت است. مردم به شک افتادند سه روز دست نگه داشته و او را دفن نکردند، چون در کار او حیران بودند. خداوند به پیامبر آن زمان یعنى «موسى بن عمران» وحى فرستاد که به سراغ فلان زن برو نماز بر او بخوان و به مردم بگو که در نماز بر او شرکت کنند که من او را بخشیدم و بهشت را بر او واجب کردم، زیرا فلان بنده عابد مرا از گناه باز داشت(4). (5) * پی نوشت: (1). در متن نسخه صبحى صالح «طَلَبِ الْمَعُونَةِ» آمده است در حالى که اکثر نسخه ها «طَلَبِ التَّوْبَة» است و مناسب نیز همین است و به نظر مى رسد واژه «الْمَعُونَة» خطاى ناسخ باشد. (2). در 5 مورد از آیات قرآن (تابُوا وَأصْلَحُوا) و در 2 مورد «تاب و اصلح» ذکر شده است. (3). بحارالانوار، ج 75، ص 307، ح 1. (4). بحارالانوار، ج 8، ص 384، ح 584. (5). سند گفتار حکیمانه: مرحوم کلینى در جلد دوم کتاب اصول کافى این کلام نورانى را از امام صادق از جدش امیرمؤمنان(علیهما السلام) به این صورت نقل مى کند: «تَرْکُ الْخَطِیئَةِ أیْسَرُ مِنْ طَلَبِ التَّوْبَةِ وَکَمْ مِنْ شَهْوَةِ ساعَة أوْرَثَتْ حُزْناً طَویلاً وَالْمَوْتُ فَضَحَ الدُّنْیا فَلَمْ یَتْرُکْ لِذى لُبٍّ فَرَحاً; ترک گناه از تقاضاى توبه آسان تر است و چه بسیار شهوت رانى ساعتى که اندوه طولانى به دنبال دارد و مرگ چهره نازیباى دنیا را آشکار کرده و براى هیچ عاقلى شادى نگذارده است». (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 142)   @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» ✨﴾﷽﴿✨ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ و کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند ـ البتّه هیچ کس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمى کنیم ـ آنها اهل بهشتند. و جاودانه در آن خواهند ماند. (اعراف/۴۲) *** وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ ۖ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ ۖ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ ۖ وَنُودُوا أَن تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ و آنچه در دلها از کینه و حسد دارند، برمى کَنیم (تا در صفا با هم زندگى کنند). و از زیر (قصرهاى) آنها، نهرها جارى است. مى گویند: «ستایش مخصوص خداوندى است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد. و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، ما (به اینها) راه نمى یافتیم. مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند.» و (در این هنگام) به آنان ندا داده مى شود که: «این بهشت را در برابر اعمالى که انجام مى دادید، به ارث بردید.» (اعراف/۴۳) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات (۴۰و۴۱)🔹 ⚖مجازات ویژه بار دیگر قرآن به سراغ سرنوشت افراد
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات (۴۲و۴۳)🔹 ✅آرامش کامل و سعادت جاویدان همان گونه که سابقاً اشاره کردیم، روش قرآن این است که براى تأکید مطلب، گروه هاى مختلف و سرنوشت آنها را در برابر یکدیگر نهاده و با مقایسه به یکدیگر، چگونگى وضع آنها را تشریح کند. در آیات گذشته بحث از سرنوشت منکران آیات خدا و متکبران و ظالمان بود، در اینجا آینده روشن افراد با ایمان را چنین شرح مى دهد: کسانى که ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند... اهل بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند (وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ... أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فیها خالِدُونَ). ولى در میان این جمله (یعنى در میان مبتدا و خبر ) یک جمله معترضه که اشاره به پاسخ بسیارى از سؤالات است بیان کرده، مى فرماید: ما هیچ کس را جز به اندازه توانائیش تکلیف نمى کنیم (لا نُکَلِّفُ نَفْساً إِلاّ وُسْعَها). اشاره به این که کسى تصور نکند: قرار گرفتن در صف افراد با ایمان و انجام عمل صالح، در دسترس همه کس نیست و جز افراد معدودى قدرت بر وصول به آن ندارند; چرا که تکالیف پروردگار به اندازه قدرت افراد است و به این وسیله راه را بر روى همه کس اعم از عالم و جاهل، کوچک و بزرگ و در هر سن و سال گشوده و همه را دعوت به پیوستن به این صف مى کند، و البته از هر کس به اندازه استعداد فکرى و جسمى و امکاناتش انتظار دارد. این آیه مانند بسیارى دیگر از آیات قرآن، وسیله نجات و سعادت جاویدان را منحصراً ایمان و عمل شایسته، معرفى مى کند و به این ترتیب به عقیده خرافى مسیحیان امروز که وسیله نجات را قربانى شدن مسیح(علیه السلام) در برابر گناهان بشریت مى دانند، خط بطلان مى کشد. اصرار قرآن روى مسأله ایمان و عمل صالح در آیات مختلف براى کوبیدن این طرز تفکر و مانند آن است. * * * در آیه بعد، به یکى از مهم ترین نعمت هائى که خدا به بهشتیان ارزانى مى دارد، و مایه آرامش روح و جان آنها است اشاره کرده، مى فرماید: کینه ها، حسدها و دشمنى ها را از دل آنها بر مى کنیم (وَ نَزَعْنا ما فی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلّ). غِلّ در اصل، به معنى نفوذ مخفیانه چیزى است، و به همین جهت به حسد و کینه و دشمنى که به طرز مرموزى در جان انسان نفوذ مى کند غِلّ گفته مى شود، و اگر به رشوه نیز غلول مى گویند، به این مناسبت است که نفوذ مخفیانه براى انجام خیانتى مى باشد. در حقیقت یکى از بزرگ ترین ناراحتى هاى انسان ها در زندگى دنیا که سرچشمه پیکارهاى وسیع اجتماعى مى شود، و علاوه بر خسارت هاى سنگین جانى و مالى آرامش روح را به کلى بر هم مى زند، همین کینه توزى و حسد است. بسیارى را مى شناسیم که در زندگى هیچ چیز کم ندارند، تنها رنج و عذاب الیم آنها حسد نسبت به وضع دیگران، و کینه توزى است که زندگى مرفه آنها را عرصه تاخت و تاز لشکر اندوه و غم و فعالیت هاى خسته کننده بى دلیل مى سازد. بهشتیان به کلى از بدبختى هاى ناشى از این گونه صفات برکنارند، نه کینه اى دارند، نه حسدى و نه عواقب شوم این صفات زشت. آنها با هم در نهایت دوستى و محبت و صفا و صمیمیت و آرامش زندگى مى کنند، همه از وضع خود راضیند، حتى آنها که در مقامات پائینترى قرار دارند نسبت به وضع کسانى که مقام آنها بالاتر است، رشک و حسد نمى برند، و به این ترتیب، بزرگ ترین مشکل همزیستى سالم آنها حل شده است. بعضى مفسران روایتى بدین گونه نقل کرده اند: هنگامى که بهشتیان به سوى بهشت روان شوند، بر در بهشت درختى مى بینند که از ریشه آن دو چشمه جارى است. از یکى از آن دو چشمه مى نوشند، و تمام کینه ها و حسدها از قلب آنها شسته مى شود و این همان شراب طهور است. و در چشمه دیگر خود را شستشو مى دهند و طراوت و زیبائى در اندام آنها آشکار مى شود، به طورى که بعد از آن هرگز ژولیده، رنگ پریده و دگرگون نخواهند شد . این حدیث گر چه سندش به پیامبر و امامان(علیهم السلام) نرسیده است و تنها یکى از مفسران به نام سدّى نقل کرده، اما بعید نیست در اصل از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده باشد; زیرا این امور از مسائلى نیست که امثال سدّى بتوانند از آن آگاهى یابند. در هر حال اشاره لطیفى است به این حقیقت که بهشتیان هم از درون شستشو مى شوند و هم از برون، هم زیبائى هاى جسمانى دارند و هم زیبائى هاى روحانى، و هیچ گونه حسد و کینه آنها را رنج نمى دهد. خوشا به حال مردمى که در این دنیا نیز بهشتى براى خود بسازند، سینه ها را از کینه ها و حسدها پاک کنند، و از رنج هاى ناشى از آن برکنار گردند. قرآن پس از ذکر این نعمت روحانى، به نعمت مادى و جسمانى آنها اشاره کرده، مى فرماید: از زیر قصرهاى آنها نهرهاى آب جریان دارد (تَجْری مِنْ تَحْتِهِمُ الأَنْهارُ).« @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه(۴۵)بخش هفتم🔹 ↩️سرانجام، امام(عليه السلام) نامه پربار و آموزنده خود را ب
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه (۴۵)بخش هفتم🔹 در حديث ديگرى که در کنز العمال از اميرمؤمنان على(عليه السلام) نقل شده، آمده است: «فِي حَلالِها حِسابٌ وفِي حَرامِها عِقابٌ، فَدَعِ الْحَلالَ لِطُولِ الْحِسابِ وَدَعِ الْحَرامَ لِطُولِ الْعَذابِ; در حلال دنيا حساب و در حرامش عقاب است، بنابراين از پاره اى از حلال ها به موجب طول حساب صرف نظر کنيد و از حرام به سبب طول عذاب چشم بپوشيد». به نظر مى رسد جمع ميان اين آيات و روايات به يکى از طرق زير است: 1. استفاده از مواهب الهى حکمى است عام و روى آوردن به زهد حکمى است براى خواص. 2. روايات زهد براى اين است که روى آيات و روايات بهره گيرى از نعمت هاى مادّى تأثير بگذارد و از افراط و فرو رفتن در آن بکاهد; مبادا مردم غرق در لذات شوند و راه افراط را بپويند. 3. پيشوايان دين و اسوه ها و قدوه ها بايد زندگى خود را همچون زندگى ضعفاى امّت قرار دهند تا سختى معيشت، زياد آنها را آزار ندهد. 4. پوييدن راه زهد آرامش روحى به همه حتى غير پيشوايان مى دهد، چرا که غرق ناز و نعمت بودن در حالى که ديگران در زحمتند روح را آزار مى دهد و از نظر عاطفى ناپسند است. 5. با توجّه به اينکه حلال حساب دارد، گروهى زندگى ساده را بر زندگى مرفه ترجيح مى دهند تا طول وقوف در عرصه قيامت براى حساب نداشته باشند. درباره حقيقت زهد و جمع ميان اين دستور اسلامى و برخوردارى از مواهب الهى که در آيات و روايات به آن اشاره شده است، در ذيل خطبه 81، جلد سوم همين کتاب نيز بحث هايى آمده است. همچنين مى توانيد به کتاب دائرة المعارف فقه مقارن، جلد دوم، «بحث زهد و شکوفايى اقتصادى» مراجعه کنيد. 6. افزون بر همه گرايش به زهد و چشم پوشى از پاره اى لذات مادّى يکى از عوامل پرورش روح و تزکيه نفوس است، همان گونه که در بحث رياضت نفس در شرح همين نامه آمده است. 2. حزب الله کيانند؟ آنچه امام(عليه السلام) در پايان اين نامه درباره حزب الله بيان فرموده برگرفته از آيات قرآن مجيد است. اين تعبير در دو آيه از قرآن مجيد آمده نخست در آيه 56 سوره مائده است که مى فرمايد: «(وَمَنْ يَتَوَلَّ اللهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْغالِبُونَ); و کسانى که ولايت خدا و پيامبر او و افراد با ايمان(24) را بپذيرند (پيروزند;) زيرا حزب خدا (گروه خداپرستان) پيروزند». در اين آيه پذيرش ولايت الهى و اولياى الهى از اوصاف حزب الله شمرده شده است. در آيه 22 سوره مجادله نيز مى فرمايد: «(لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الآْخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشيرَتَهُمْ أُولئِکَ کَتَبَ في قُلُوبِهِمُ الاْيمانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوح مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنّات تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَْنْهارُ خالِدينَ فيها رَضِيَ اللهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ); هيچ قومى را که ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمى يابى که با دشمنان خدا و پيامبرش دوستى کنند، هرچند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندانشان باشند; آنان کسانى هستند که خدا ايمان را بر صفحه دل هايشان نوشته و با روحى از ناحيه خود آنها را تأييد فرموده، و آنها را در باغ هايى بهشتى وارد مى کند که نهرها از پاى درختانش جارى است. جاودانه در آن مى مانند; خدا از آنها خشنود است و آنان نيز از خدا خشنودند; آنها «حزب الله»اند; بدانيد «حزب الله» پيروزان و رستگارانند». در آيه نخست همان گونه که اشاره شد حزب الله به عنوان ولايت پذيرى خدا و اولياى الهى وصف شده اند و در اين آيه با وصف «بغْض فى الله» و عداوت با دشمنان حق معرفى شده اند. از مجموع اين دو آيه، مسأله «حُبّ فى الله» و «بُغْض فى الله» به عنوان اوصاف آنها استفاده مى شود. آنچه امام(عليه السلام) در اين نامه آورده که حزب الله را به عنوان سحرخيزان و شب زنده داران و عابدان و زاهدان معرفى کرده در واقع با آنچه در قرآن آمده است لازم و ملزوم يکديگرند. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : 🌷شنبه‌‌‌‌ها‌و سه‌شنبه‌ها شرح 🦋خطبه ها 🌹یکشنبه‌ها و چهار‌شنبه‌هاشرح 🌴حکمتها 🌷دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها شرح 🕊نامه ها 🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند 🌺🍃 @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات (۴۲و۴۳)🔹 ✅آرامش کامل و سعادت جاویدان همان گونه که سابقاً
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۴۲و۴۳)🔹 ...سپس رضایت و خشنودى کامل و همه جانبه اهل بهشت را با این جمله منعکس مى کند که آنها مى گویند: حمد و سپاس مخصوص خداوندى است که ما را به این همه نعمت رهنمون شد و اگر او ما را راهنمائى نمى کرد، هرگز، هدایت نمى یافتیم، این توفیق او بود که دست ما را گرفت و از گذرگاه هاى زندگى عبور داد و به سر منزل سعادت رسانید (وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللّهُ). آن گاه مى افزاید: آنها چنین اقرار مى کنند: مسلماً فرستادگان پروردگار ما، راست مى گفتند و ما با چشم خود درستى گفتار آنها را هم اکنون مى بینیم (لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ). و سرانجام مى فرماید: در این هنگام ندائى بر مى خیزد، و این جمله را در گوش جان آنها سر مى دهد که این بهشت را به خاطر اعمال پاکتان به ارث بردید (وَ نُودُوا أَنْ تِلْکُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوها بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ). بار دیگر به این حقیقت مى رسیم که نجات در سایه عمل صالح است، نه پندارها و خیالات بى اساس. أُورِثْتُمُوها از ماده ارث گرفته شده و ارث در اصل به معنى انتقال یافتن مال و ثروتى از کسى به دیگرى است بدون این که قراردادى در میان آنها باشد (یعنى از مسیر طبیعى نه خرید و فروش و مانند آن) و اگر به انتقال اموال میت به بازماندگانش ارث گفته مى شود، نیز از همین نظر است. * * * نکته: تعبیر به ارث چرا؟ در اینجا این سؤال پیش مى آید که: چگونه به اهل بهشت گفته مى شود، این نعمت ها را به ارث در برابر اعمالتان بردید؟ پاسخ این سؤال را حدیثى مى دهد که از طرق شیعه و اهل تسنن از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است، آنجا که مى فرماید: ما مِنْ أَحَد اِلاّ وَ لَهُ مَنْزِلٌ فِى الْجَنَّةِ وَ مَنْزِلٌ فِى النّارِ فَأَمَّا الْکافِرُ فَیَرِثُ الْمُؤْمِنَ مَنْزِلَهُ مِنَ النّارِ وَ الْمُؤْمِنُ یَرِثُ الْکافِرَ مَنْزِلَهُ مِنَ الْجَنَّةِ فَذلِکَ قَوْلُهُ أُورِثْتُمُوها بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ: هر کس ـ بدون استثناء ـ جایگاهى در بهشت و جایگاهى در دوزخ دارد، کافران جایگاه دوزخى مؤمنان را به ارث مى برند و مؤمنان جایگاه بهشتى کافران را، و این است معنى گفتار خداوند: أُورِثْتُمُوها بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ . این حدیث، در واقع اشاره به آن است که: درهاى سعادت و شقاوت به روى همگان باز است هیچ کس از آغاز، بهشتى آفریده نشده، و نه هیچ کس دوزخى، بلکه همه کس استعداد رسیدن به هر دو را دارند، و این اراده خود آنها است که سرنوشتشان را تعیین مى کند، بدیهى است هنگامى که مؤمنان با اعمال خود، به بهشت راه یافتند، و افراد ناپاک و بى ایمان به دوزخ، جاى خالى هر کدام به طور طبیعى در اختیار دیگرى قرار خواهد گرفت. به هر حال این آیه، و این حدیث یکى از دلائل روشن نفى جبر و طرفدارى از اصل آزادى اراده است.» @Nahjolbalaghe2