eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» ✨﴾﷽﴿✨ وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى کردند، به یقین برکات آسمان و زمین را بر آنها مى گشودیم. ولى (آنها حق را) تکذیب کردند. ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم. (اعراف/۹۶) *** أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ آیا اهل این آبادیها، از این ایمن هستند که عذاب ما شبانه به سراغ آنها بیاید در حالى که در خواب باشند؟! (اعراف/۹۷) *** أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَىٰ أَن يَأْتِيَهُم بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ و یا اهل این آبادیها، از این در امان مى باشند که عذاب ما هنگام روز به سراغشان بیاید در حالى که سرگرم بازى هستند؟! (اعراف/۹۸) * أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ ۚ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ آیا آنها خود را از عذاب ناگهانى خدا در امان مى دانند؟! در حالى که جز زیانکاران، خود را از مجازات خدا ایمن نمى دانند. (اعراف/۹۹) *** أَوَلَمْ يَهْدِ لِلَّذِينَ يَرِثُونَ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ أَهْلِهَا أَن لَّوْ نَشَاءُ أَصَبْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ ۚ وَنَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ آیا کسانى که زمین را بعد از صاحبان (پیشین) آن به ارث مى برند، عبرت نمى گیرند که اگر بخواهیم،آنها را نیز به گناهانشان هلاک مى کنیم، و بر دلهایشان مهر مى نهیم تا (صداى حق را) نشنوند؟! (اعراف/۱۰۰) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۹۴و۹۵)🔹 🔺اگر هشدارها مؤثّر نیفتد ✅این آیات که بعد از ذکر
🔹تفسیر سوره اعراف آیات (۹۶ الی ۱۰۰)🔹 🔹عمران و آبادى در سایه ایمان و تقوا در آیات گذشته، سرگذشت اقوامى همچون قوم هود، صالح، شعیب، نوح و لوط به طور اجمال مورد بحث واقع شد، گر چه خود آن آیات به اندازه کافى براى بیان نتایج عبرت انگیز این سرگذشت ها کافى بود. ولى در آیات مورد بحث به صورت گویاتر، نتیجه گیرى کرده، مى فرماید: اگر مردمى که در این آبادیها و نقاط دیگر روى زمین زندگى داشته و دارند، به جاى طغیان، سرکشى و تکذیب آیات پروردگار و ظلم و فساد، ایمان مى آوردند، و در پرتو آن تقوا و پرهیزکارى پیشه مى کردند ـ نه تنها مورد خشم پروردگار و مجازات الهى واقع نمى شدند، بلکه ـ درهاى برکات آسمان و زمین را به روى آنها مى گشودیم (وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکات مِنَ السَّماءِ وَالأَرْضِ). اما متأسفانه آنها صراط مستقیم که راه سعادت و خوشبختى و رفاه و امنیت بود رها ساختند، و پیامبران خدا را تکذیب کردند ـ و برنامه هاى اصلاحى آنها را زیر پا گذاشتند ـ ما هم به جرم اعمالشان، آنها را کیفر دادیم (وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ). در آیه بعد، به عنوان تأکید بیشتر روى عمومیت این حکم و این که: قانون فوق مخصوص اقوام پیشین نبوده بلکه امروز و آینده را نیز در بر مى گیرد، مى فرماید: آیا مجرمانى که در نقاط مختلف آباد روى زمین زندگى مى کنند، خود را در امان مى دانند که شب هنگام در موقعى که در خواب خوش آرمیده اند مجازات هاى الهى (به صورت صاعقه ها و زلزله ها و مانند آن) بر آنها فرو ریزد (أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرى أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا بَیاتاً وَ هُمْ نائِمُونَ). و مى افزاید: آیا اهل آبادى ها از این ایمنند که به هنگام روز در موقعى که غرق انواع بازى ها و سرگرمى ها هستند، عذاب ما دامان آنها را بگیرد (أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرى أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا ضُحىً وَ هُمْ یَلْعَبُونَ). یعنى آنها در همه حال در روز و شب، در خواب و بیدارى، در ساعات خوشى و ناخوشى همه در دست قدرت خدا قرار دارند، او با یک فرمان مى تواند همه زندگانى آنها را در هم بپیچد، بدون این که کمترین نیازى به مقدمه چینى و فراهم ساختن اسباب قبلى و گذشت زمان داشته باشد. آرى تنها در یک لحظه و بدون هیچ مقدمه ممکن است انواع بلاها بر سر این انسان بى خبر فرود آید. عجیب این است: با تمام پیشرفتى که بشر امروز در صنایع و تکنولوژى کرده و با وجود این که نیروهاى مختلف جهان طبیعت را مسخّر خویش ساخته، در برابر این گونه حوادث به همان اندازه ضعیف و ناتوان و بى دفاع است که انسان هاى گذشته بودند. یعنى در برابر زلزله ها، صاعقه ها و مانند آن کمترین تفاوتى در حال او حتى نسبت به انسان هاى پیش از تاریخ پیدا نشده است، و این نشانه نهایت ضعف و ناتوانى انسان در عین قدرتمندى و توانائى او است. این واقعیتى است که باید همیشه مدّ نظر همه باشد. پس از آن، باز به شکل دیگرى و به بیان تازه اى این حقیقت را تأکید مى کند و مى فرماید: آیا این مجرمان از مکر الهى ایمنند؟ در حالى که هیچ کس جز زیانکاران خود را از مکر او در امان نمى دانند ؟! (أَ فَأَمِنُوا مَکْرَ اللّهِ فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ). همان طور که در ذیل آیه ۵۴ سوره آل عمران گفتیم، مکر در لغت عرب با آنچه که در فارسى امروز از آن مى فهمیم تفاوت بسیار دارد. در فارسى امروز، مکر به معنى نقشه هاى شیطانى و زیان بخش به کار مى رود، در حالى که در ریشه اصلى لغت عرب، مکر به معنى هر نوع چاره اندیشى براى بازگرداندن کسى از هدفش مى باشد، اعم از این که به حق باشد یا به باطل، و معمولاً در مفهوم این لغت، یک نوع نفوذ تدریجى افتاده است. بنابراین، منظور از مکر الهى آن است که: خداوند، مجرمان را با نقشه هاى قاطع و شکست ناپذیر بدون اختیار خودشان از زندگانى مرفه و هدف هاى خوشگذرانى باز مى دارد، و این اشاره به همان کیفرها و بلاهاى ناگهانى و بیچاره کننده است. سپس، بار دیگر براى بیدار ساختن اندیشه هاى خفته اقوام موجود و توجه دادن آنان به درس هاى عبرتى که در زندگى پیشینیان بوده است مى فرماید: آیا کسانى که وارث سرزمین گذشتگان هستند، و اقوامى که به جاى آنها قرار گرفته اند، از مطالعه حال پیشینیان متنبه نشدند؟ که اگر ما بخواهیم مى توانیم آنها را نیز به خاطر گناهانشان هلاک کنیم، و به همان سرنوشت مجرمان گذشته گرفتار سازیم ؟ (أَ وَ لَمْ یَهْدِ لِلَّذینَ یَرِثُونَ الأَرْضَ مِنْ بَعْدِ أَهْلِها أَنْ لَوْ نَشاءُ أَصَبْناهُمْبِذُنُوبِهِمْ). و نیز مى توانیم آنها را زنده بگذاریم، و به خاطر غوطهور شدن در گناه و فساد، درک و شعور و حس تشخیص را از آنها بگیریم، آن چنان که هیچ حقیقتى را نشنوند و هیچ اندرزى را نپذیرند و در زندگى حیران و سرگردان شوند (وَ نَطْبَعُ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لایَسْمَعُونَ).
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹 ترجمه و شرح حکمت(۱۷۷)🔹 🔴اين گونه گنهكار را ادب كن: امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه اشاره
✨﴾﷽﴿✨ ✅راه زدودن كينه ها: امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى راه پاك كردن سينه هاى مردم را از نيات سوء درباره يكديگر، نشان مى دهد و مى فرمايد: «كينه و بدخواهى ديگران را از سينه خود درو كن تا بدخواهى به تو از سينه ديگران ريشه كن شود»; (اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِكَ). بسيار مى شود كه افراد به دليل سوء ظن يا حسادت يا اصطكاك منافع، نيات سوئى درباره انسان در دل مى پرورانند، چگونه مى توان آنها را از ميان برداشت؟ امام مى فرمايد: از خود شروع كن، ابتدا به قلب خويش مراجعه كن ببين آيا نيت سوئى درباره ديگران دارى يا نه؟ اگر دارى آن را از سينه ات پاك كن چيزى نمى گذرد كه خواهى ديد سينه ديگران نيز از نيات سوء درباره تو پاك شده است. اين مطلب دو دليل دارد: نخست اين كه هرگاه انسان نيات بدى درباره ديگران داشته باشد خواه ناخواه در چهره يا سخنان و افعالش نمايان مى شود و همين امر سبب مى گردد ديگران در برابر او موضعى مشابه بگيرند; اما هرگاه سخنان و چهره و اعمال كسى را از هرگونه بدخواهى پاك ديدند و آثار محبت و خيرخواهى در رفتار و گفتارشان نمايان گشت آنها نيز موضع مشابهى خواهند گرفت، بنابراين براى زدودن كينه ها از سينه ها و بدخواهى ها و نيات سوء ديگران بايد از خودمان شروع كرد و اين يكى از اصول مهم روانشناسى است كه تا از خود شروع نكنى نبايد انتظارى از ديگران داشته باشى. ديگر اين كه رابطه مرموز خاصى در ميان دلها برقرار است و ضرب المثل معروف «دل به دل راه دارد» يك واقعيت است. گويى دل ها در پنهانى با هم سخن مى گويند و رابطه برقرار مى سازند هنگامى كه قلب كسى مملو از بدخواهى به ديگران گردد اين پيام به قلب آنها منتقل مى شود و آنها مقابله به مثل مى كنند. اين گفتار حكيمانه در واقع چهره ديگرى از گفتار پيش از آن است و هر كدام براى زدودن آثار سوء از نيات و رفتار و گفتار ديگران تأثير خاص خود را دارند. به همين دليل در روايتى كه از طرطوشى در كتاب سراج الملوك نقل كرديم هر دو با هم آمده است. شایان توجه این که واژه «شر» مفهوم وسیعى دارد که هر نیت سوء و کینه و عداوتى را فرا مى گیرد. در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید تفسیر دیگرى نیز براى این کلام حکمت آمیز ذکر شده است و آن این که منظور امام(علیه السلام) این است که مردم را به کار نیکى موعظه نکن و از کار بدى نهى منما مگر این که قبلاً خودت آن کار نیک را انجام داده باشى و آن منکر را ترک کرده باشى، زیرا اندرزدهنده ناپاک سخنانش در دل ها اثر نمى کند.(1) البته این سخن یک واقعیت است; اما موافق منظور امام(علیه السلام) از گفتار حکیمانه بالا نیست، زیرا تعبیر به «صدر» در دو جاى این کلام حکمت آمیز نشان مى دهد که منظور، نیات سوء و کینه هاى درونى است نه افعال بیرونى. این معنى نه تنها در رابطه انسان ها با یکدیگر، بلکه از یک نظر در رابطه انسان با خدا نیز صادق است، چنان که در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ أرادَ أنْ یَعْرِفَ کَیْفَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَاللهِ فَلْیَعْرِفْ کَیْفَ مَنْزِلَةُ اللهِ عِنْدَهُ فَإِنَّ اللهَ یُنَزِّلُ الْعَبْدَ مِثْلَ ما یُنَزِّلُ الْعَبْدُ اللهَ مِنْ نَفْسِهِ; هر کس مى خواهد بداند چه مقام و منزلتى نزد خدا دارد به منزلت خداوند نزد خود بنگرد، زیرا خدا منزلت بنده را همان گونه قرار مى دهد که بنده منزلت خدا را در دل و جان خود قرار داده است».(2) در حدیث جالبى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که مردى خدمت آن حضرت عرض کرد: شخصى به من مى گوید من تو را دوست دارم چگونه بدانم که او راست مى گوید و واقعاً مرا دوست مى دارد؟ امام(علیه السلام) در پاسخ فرمود: «اِمْتَحِنْ قَلْبَکَ فَإنْ کُنْتَ تَوَدُّهُ فَإنَّهُ یَوَدُّکَ; قلب خود را بیازماى اگر تو او را دوست مى دارى او هم تو را دوست مى دارد». (قلوب با یکدیگر راه دارند).(3) این سخن را با حدیث دیگرى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) درباره امام و پیروانش پایان مى دهیم: یکى از یاران آن حضرت به نام «ابن جهم» عرضه داشت: فدایت شوم مى خواهم بدانم من نزد تو چگونه ام؟ امام(علیه السلام) در پاسخ فرمود: «أُنْظُرْ کَیْفَ أَنَا عِنْدَکَ; نگاه کن ببین من در نزد تو چگونه ام»(4). (5) * پی نوشت: (1). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 18، ص 411. (2). بحارالانوار، ج 71، ص 156، ح 74. (3). اصول کافى، ج 2، ص 652، ح 2. (4). میزان الحکمه، ح 3149. (5). سند گفتار حکیمانه: همان گونه که در اسناد گفتار حکیمانه پیش گفتیم نویسنده کتاب سراج الملوک; طرطوشى این گفتار حکیمانه را به ضمیمه گفتار قبلى با تفاوت و اضافاتى در کتاب خود آورده که به خوبى نشان مى دهد از منبع دیگرى غیر از نهج البلاغه گرفته است. مرحوم ورام و آمُدى آن را در کتاب هاى خود نیز آورده اند. (مصادر نهج البلاغه، ج4، ص 146) @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا