eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۱ الی ۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ خداوندا او را
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۷ الی ۱۱ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅ زکریا به آرزوى خود رسید این آیات، استجابت دعاى زکریا را در پیشگاه پروردگار، استجابتى آمیخته با لطف و عنایت ویژه او بیان مى کند، و با این جمله شروع مى شود اى زکریا ما تو را بشارت به پسرى مى دهیم که نامش یحیى است، پسرى که همنامى براى او پیش از این قرار نداده ایم (یا زَکَرِیّا إِنّا نُبَشِّرُکَ بِغُلام اسْمُهُ یَحْیى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیّاً). چه جالب است: خدا دعاى بنده اش را این چنین بپذیرد، و با بشارت دادن او را از انجام خواسته اش آگاه سازد، و در برابر درخواست فرزند، پسرى به او بدهد، و نام پسر را نیز خودش بگذارد، و اضافه کند، این فرزند از جهاتى بى سابقه است. زیرا جمله لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیّاً گرچه ظاهراً به این معنى است: تا کنون کسى هم نام او نبوده است، ولى، از آنجا که نام به تنهائى دلیل بر شخصیت کسى نیست، معلوم مى شود: این اسم، اشاره به مسمى است، یعنى کسى که داراى امتیازاتى همچون او باشد، قبلاً نبوده است، چنان که راغب در کتاب مفردات صریحاً همین معنى را انتخاب کرده است. بدون شک، قبل از یحیى پیامبران بزرگى بودند، حتى بالاتر از او، ولى هیچ مانعى ندارد که یحیى ویژگى هائى داشته است مخصوص خودش، چنان که بعداً به آن اشاره خواهد شد. * * * اما زکریا، که اسباب ظاهر را براى رسیدن به چنین مطلوبى مساعد نمى دید از پیشگاه پروردگار تقاضاى توضیح کرده: گفت: پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندى نصیب من شود، در حالى که همسر من نازا است و من نیز از نظر سن و سال به حدّى رسیده ام که فرتوت و افتاده شده ام (قالَ رَبِّ أَنّى یَکُونُ لِی غُلامٌ وَ کانَتِ امْرَأَتِی عاقِراً وَ قَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیّاً). عاقِر در اصل از واژه عقر به معنى ریشه و اساس یا به معنى حبس است، و این که: به زنان نازا عاقر مى گویند، به خاطر آن است که کار آنها از نظر فرزند به پایان رسیده، یا این که تولد فرزند در آنها محبوس شده است. عِتِىّ به معناى کسى است که بر اثر طول زمان، اندامش خشکیده شده همان حالتى که در سنین بسیار بالا براى انسان پیدا مى شود. * * * اما به زودى زکریا در پاسخ سؤالش این پیام را از درگاه خداوند دریافت داشت: فرمود: مطلب همین گونه است که پروردگار تو گفته، و این بر من آسان است (قالَ کَذلِکَ قالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ).(۱) این مسأله عجیبى نیست که از پیرمردى همچون تو و همسرى ظاهرا نازا فرزندى متولد شود من تو را قبلاً آفریدم در حالى که هیچ نبودى (وَ قَدْ خَلَقْتُکَ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ تَکُ شَیْئاً). خدائى که توانائى دارد از هیچ، همه چیز بیافریند، چه جاى تعجب که در این سن و سال و این شرائط، فرزندى به تو عنایت کند. بدون شک، بشارت دهنده و گوینده سخن در آیه نخست، خداوند است، ولى در این که گوینده سخن در آیه سوم مورد بحث (قالَ کَذلِکَ قالَ رَبُّکَ) کیست؟ بعضى آن را سخن فرشتگان مى دانند که وسیله بشارت به زکریا بودند و آیه ۳۹ سوره آل عمران را مى توان گواه بر آن دانست: فَنادَتْهُ الْمَلائِکَةُ وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیى: فرشتگان به زکریا ندا دادند در حالى که او در محراب ایستاده و مشغول نماز بود که: خدا تو را به یحیى بشارت مى دهد . ولى ظاهر این است که: گوینده تمام این جمله ها خداوند است و دلیلى ندارد ما آنها را از ظاهرش تغییر دهیم، و اگر فرشتگان واسطه بشارت بوده اند، هیچ مانعى ندارد که خداوند اصل پیام را به خود نسبت دهد، به خصوص که در آیه ۴٠ همان سوره آل عمران مى خوانیم: قالَ کَذلِکَ اللّهُ یَفْعَلُ ما یَشاءُ: خدا این گونه هر چه را بخواهد انجام مى دهد . ✍پی نوشت: ۱ ـ معروف در میان مفسران این است که جمله کَذلِک در تقدیر الأَمْرُ کَذلِک بوده، یعنى مطلب همین گونه است. این احتمال نیز وجود دارد که کَذلِک با جمله بعد پیوند داشته باشد و مفهومش چنین مى شود: این گونه پروردگار تو گفته است. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
. «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَىٰ لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا اى زکریا! ما تو را به پسرى بشارت مى دهیم که نامش «یحیى» است. و پیش از این، همنامى براى او قرار نداده ایم. (مریم/۷) * قَالَ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا گفت: «پروردگارا! چگونه براى من پسرى خواهد بود؟! در حالى که همسرم نازاست، و من نیز به سبب پیرى ناتوان شده ام!» (مریم/۸) * قَالَ كَذَٰلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا فرمود: «این گونه است. پروردگارت گفته این کار بر من آسان است. و قبلاً تو را آفریدم در حالى که چیزى نبودى!» (مریم/۹) * قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۚ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا عرض کرد: «پروردگارا! نشانه اى براى من قرار ده!» فرمود: «نشانه تو این است که سه شبانه روز قدرت تکلّم با مردم را نخواهى داشت. در حالى که سالم هستى.» (مریم/۱۰) * فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَىٰ إِلَيْهِمْ أَن سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِيًّا او از محراب عبادت به سوى مردم بیرون آمد. و با اشاره به آنها گفت: «(به شکرانه این موهبت،) صبح و شام (خدا را) تسبیح گویید.» (مریم/۱۱) @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۶۵ ✅ راه خود سازی ↩️ سپس امام(عليه السلام) در سومين نكته مى فرمايد: «براى تأدي
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۶۶ 🔷 لزوم عمل به دانسته ها آنجا كه علم فرار مى كند! در همين باره قرآن مجيد مى فرمايد: «(ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُون); سپس سرانجام كسانى كه اعمال بد مرتكب شدند به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند و آن را مسخره نمودند!».[1] اين آيه به وضوح مى گويد: گنهكاران در عاقبت، كارشان به جايى مى رسد كه آيات الهى را نيز تكذيب مى كنند بلكه آن را به سخريه مى گيرند. بنابراين اگر بخواهيم علم ما تبديل به جهل نشود و در مبانى علمى خود ترديد نكنيم بايد به آنچه مى دانيم جامه عمل بپوشانيم تا علم ما تبديل به يك علم پايدار گردد. اصولاً علم ـ به خصوص در ارتباط با فروع دين و مسائل اخلاقى ـ جنبه مقدميت دارد يعنى مقدّمه اى است براى عمل و تكامل انسان از اين طريق و مى دانيم اگر تمام مقدمات براى انجام كارى آماده باشد و كار انجام نشود مقدمات ارزشى ندارد. لذا اميرمؤمنان(عليه السلام) در خطبه 110، عالم بى عمل را به منزله جاهل بى خبر شمرده است و مى فرمايد: «وَ إِنَّ الْعَالِمَ بِغَيرِ عِلْمِهِ كَالْجَاهِلِ الْحَائِرِ الَّذِى لاَ يسْتَفِيقُ مِنْ جَهْلِهِ; بَلِ الْحُجَّةُ عَلَيهِ أعْظَمُ، وَ الحَسْرَةُ لَهُ أَلْزَمُ، وَ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَلْوَمُ; به يقين، عالمى كه به غير علمش عمل مى كند، همچون جاهل سرگردانى است كه هرگز از جهل خويش بيرون نمى آيد; بلكه حجّت بر او عظيم تر، حسرتش پايدارتر و سرزنش او در پيشگاه خدا سزاوارتر است!». اين نكته نيز قابل توجه است كه علم مراتبى دارد. در مرحله سطحى ممكن است آثار عملى از خود نشان ندهد ولى اگر به مرحله يقين قطعى كه در درون جان انسان نفوذ دارد برسد توأم با عمل است. آيا كسى كه يقين به سوزندگى آتش دارد هرگز دست خود را در آن فرو مى كند؟ و يا كسى كه يقين به مسموم بودن غذايى دارد آن را تناول مى كند؟ ازهمين رو اميرمؤمنان على(عليه السلام) در حكمت 92 مى فرمايد: «أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِى الْجَوَارِحِ وَ الاَْرْكَانِ; پست ترين مرحله علم آن است كه تنها بر زبان باشد و برترين آن، آن است كه در اعضا و اركان وجود انسان آشكار گردد». نكته ديگر اين كه عمل به علم گاه سبب توسعه علم مى شود مثلاً كسى كه مى داند تواضع خوب است به خصوص در برابر استاد و تواضع پيشه كند اى بسا علوم بيشترى را از استاد خود فرامى گيرد. همچنين كسى كه مى داند عبادات واجب الهى لازم العمل است و به آن عمل مى كند نورانيت علم در قلب او فزون تر مى شود. ازاين رو در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «مَنْ عَمِلَ بِمَا يعْلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلْمَ مَا لَمْ يعْلَمْ; كسى كه عمل كند به چيزى كه مى داند خداوند دانشى را كه نمى داند به او تعليم مى كند».[2] راغب اصفهانى در مقدمه تفسير خود حديثى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) به اين صورت نقل مى كند: «قالتِ الحكمةُ: مَن أرادَنى فَلْيَعملْ بأحسَنِ ما عَلِمَ، ثمّ تَلا (الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ); دانش مى گويد هركس طالب من است به بهترين چيزهايى كه مى داند عمل كند. سپس امام(عليه السلام) اين آيه را تلاوت فرمود: بندگان حقيقى من همان كسانى هستند كه سخنان را مى شنوند و از نيكوترين آن ها پيروى مى كنند».[3] اين سخن را با حديثى از حضرت مسيح(عليه السلام) پايان مى دهيم; فرمود: «لَيْسَ بِنافِعِكَ أن تَعْلَمَ ما لَمْ تَعْمَلْ إنَّ كثرةَ العِلمِ لا يَزيدُكَ إلاّ جَهلاً إذا لَمْ تعمَلْ بِه; علمى كه با آن عمل نباشد براى تو سودمند نيست و كثرت علم در صورتى كه خالى از عمل باشد چيزى جز بر جهل تو نمى افزايد»[4]. [5] * پی نوشت: [1]. روم، آيه 10. [2]. بحارالانوار، ج 40، ص 128. [3]. زمر، آيه 18. [4]. مجموعه ورّام، ج 1، ص 64. [5]. سند گفتار حكيمانه: اين گفتار حكيمانه را مرحوم كلينى در روايتى در كافى از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده است و همچنين ابن كثير در كتاب البداية و النهاية از امام على بن ابى طالب(عليه السلام) با تفاوتى روايت كرده است. در غررالحكم نيز روايتى شبيه به اين روايت آمده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 267.) اضافه مى كنيم كه در غرر دو روايت نقل شده كه يكى از آن دو عين همان چيزى است كه در نهج البلاغه آمده و ديگرى متفاوت است. در يكى چنين مى خوانيم: «العلم مقرون بالعمل فمن علم عمل» و در ديگرى مى خوانيم: «العلم يهتف بالعمل فإن أجابه و إلا ارتحل». (غررالحكم، احاديث 142 و 143)" ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
🎙 تفسیر صوتی آیات ۷ تا۱۱ سوره مبارکه مریم مفسّر : حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتی👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟢 قال المهدی علیه‌السلام: 🔵 رَحْمَةَ رَبِّکُمْ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ ءٍ وَ أَنَا تِلْکَ الرَّحْمَةُ 🔴 رحمت و مهربانی خدا همه چیز را فرا گرفته است و من همان مهربانی خدا هستم 📚 بحار الأنوار، ج‏۵۳، ص ۱۱ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
575_36237246516469.mp3
1.37M
🔴 ضرر قضا شدن نماز صبح 🎙حجت الاسلام رفیعی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Nahjolbalaghe2