هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
🌷شنبههاو سهشنبهها شرح 🦋خطبه ها
🌹یکشنبهها و چهارشنبههاشرح 🌴حکمتها
🌷دوشنبهها و پنجشنبهها شرح 🕊نامه ها
🌸جمعه ها مطالب در زمینه 💚مهدویت
🍃✨✨✨✨
✅مطالب به صورت متن و صوت از اساتید بزرگوار گذاشته میشود
🔷 #روزانه تفسیرقرآن
🔷آموزش تجوید
🔷مجموعه دروس و مباحث از اساتید در زمینه های خانواده ،دشمن شناسی و....
کانال#قرآنونهجالبلاغه✨
⚘ eitaa.com/joinchat/3325624337C718d94f441
.
📜سرگذشت فدک در طول تاریخ :
1⃣وقتى آيه《وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ..》 «حق خويشان خود را بپرداز» نازل شد، پيامبر اسلام(ص) دخترش فاطمه(س) را خواست و فدک را به او بخشيد.
2⃣پس از پيامبر اسلام(ص) و در روزهاى نخست خلافت ابوبكر، فدک غصب شد.
3⃣فدک در زمان ادامه خلاف ابوبکر و همچنین در زمان خلافت خلیفه دوم و سوم همچنان فدک در مصادره حکومت غاصب بوده است.
در زمان خلافت امام علی(ع) فدک به نفع مسلمانان مورد بهره قرار گرفت.
4⃣این امر تا شهادت امام علی(ع) ادامه داشت تا اینکه بعد از صلح معاويه با امام حسن(ع) و وقتی که معاویه به قدرت رسيد، فدک را ميان مروان، عمرو بن عثمان و پسرش يزيد، تقسيم كرد.
5⃣در دوران خلافت مروان، همه فدک در اختيار وى قرار گرفت و او آن را به پسرش عبدالعزيز داد.
6⃣عبدالعزيز نيز فدک را به پسرش عمر داد وعمربن عبدالعزيز، فدک را به فرزندان حضرت زهرا(س) برگردانید.
در حالی که او را به خاطر این کار سرزنش می كردند و می گفتند :
تو با اين كار، ابوبكر و عمربن خطاب را تخطئه كردى!
7⃣پس از درگذشت عمر بن عبدالعزيز، فدک در اختيار خلفاى بعدى قرار گرفت و تا روزى كه حكومت امويان ادامه داشت، در اختيار آنان ماند.
8⃣وقتى حكومت به بنى عباس رسيد سفّاح آن را به عبدالله بن حسن برگرداند.
9⃣پس از سفاح، منصور دوانیقى فدک را از فرزندان زهرا(س) گرفت.
🔟فرزند منصور (مهدى) فدک را به فرزندان زهرا(س) بازگردانيد.
1⃣1⃣پس از مهدى، موسى و هارون دوباره فدک را از فرزندان حضرت فاطمه بازگرداند.
2⃣1⃣وقتى خلافت به مأمون عباسى رسيد، به طور رسمى، فدک را به فرزندان حضرت زهرا(س) بازگردانيد و پس از مأمون نيز وضعيت فدک چنين بود كه گاهى بر مى گرداندند و گاهى پس مى گرفتند.
3⃣1⃣سرانجام در دوران متوكل عباسى، فدک از فاطميان پس گرفته شد؛ درختانش به دستور شخصى به نام عبدالله بن عمر قطع گرديد و روسياهى آن براى بدخواهان باقى ماند.
📚منابع :
۱)الغدير علامه امینی، ج۷، ص۱۹۴
۲)مدينه شناسى نجفی، ج۲، ص۴۹۲
۳)معجم البلدان حموی، ج۴، ص۴۳۱
۴)سيره حلبيه، ج۱، ص۳۶۲
۵)اصول كافى، ج۱، ص۴۹۲
⚘ @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🍃 ✅شرح خطبه ۱ بخش ۱۰ ✨طلوع آفتاب اسلام: در اين بخش از خطبه، امام(عليه السلام) اشاره به چهار نکته
🔹
✅ ادامه شرح خطبه ۱ بخش ۱۰
البتّه در ادامه کلام آن حضرت نيز، بحث جامعى درباره کتاب الله (قرآن مجيد) شده است و امّا درباره عترت، گرچه بحثى نيامده ولى در خطبه هاى ديگر نهج البلاغه چنان که اشاره خواهيم کرد کراراً بحث شده است. تعبير به (عَلَم قائِم) در پايان کلام مولا ممکن است اشاره به اوصيا بوده باشد.
🔹به هر حال دلسوزى پيامبران نسبت به امّتها منحصر به حال حياتشان نبوده است و بدون شک، نگران آينده آنها نيز بوده اند بيش از آنچه پدر به هنگام وفات، نگران فرزندان خردسال خويش است; به همين دليل نمى توان باور کرد که آنها را بدون برنامه روشن و سرپرست و وصيّى، رها سازند و زحمات يک عمر خويش را براى هدايت آنان بر باد دهد.
👌نکته ها:
1ـ اديان و مذاهب قبل از بعثت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)
🔹در عبارات فوق، اشارات کوتاه و بسيار پرمعنايى درباره اديان و مذاهب عرب و غير عرب در عصر جاهليّت و قبل از بعثت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) شده است و به طورى که مورّخان و محقّقان نوشته اند نه تنها در دنيا مذاهب و اديان بى شمارى بود و انحرافات فراوان، بلکه در ميان عرب نيز عقايد گوناگون بسيارى بود.
ابن ابى الحديد مفسّر معروف نهج البلاغه درباره اديان عرب جاهلى مى گويد: آنها نخست به دو گروه تقسيم شدند
🍃 معطِّله و غير معطِّله.
♦️گروهى از معطِّله اصلا اعتقادى به خدا نداشتند و همان گونه که قرآن مى گويد، مى گفتند: «ما هِىَ اِلاّ حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيى وَ ما يُهْلِکُنا اِلاَّ الدَّهْرُ; چيزى جز زندگانى دنيا وجود ندارد، گروهى مى ميرند و گروه ديگرى به جاى آنها مى آيند و تنها طبيعت است که ما را مى ميراند».(7)
♦️گروه ديگرى از آنان خدا را قبول داشتند ولى منکر معاد و رستاخيز بودند و مى گفتند: «مَنْ يُحْيِى الْعِظامَ وَ هِىَ رَميم; چه کسى مى تواند استخوانهاى پوسيده را زنده کند؟».(8)
♦️گروه سوّمى، خداوند و رستاخيز را قبول داشتند ولى منکر بعثت پيامبران بودند و تنها به سراغ پرستش بتها مى رفتند.
🔸بت پرستان نيز مختلف بودند بعضى بت ها را شريک خداوند مى دانستند و همين واژه (شريک) را بر آنها اطلاق مى کردند و به هنگام حج مى گفتند: «لَبَّيْکَ اللّهُمَّ لَبَّيْکَ لا شَريکَ لَکَ اِلاّ شَريکاً هُوَ لَکَ».
♦️امّا گروه ديگرى بتها را شفيعان درگاه خدا مى دانستند و مى گفتند: «وَما نَعْبُدُهُمْ اِلاّ لِيُقَرِّبُونا اِلَى اللهِ زُلْفى; اينها را پرستش نمى کنيم مگر براى اين که ما را به پيشگاه خدا نزديک کنند»!(9)
♦️گروه ديگرى قائل به تشبيه و تجسّم بودند و براى خدا جسم و اعضا و صفاتى شبيه انسانها قائل بودند.
🔻بعضى از آنها مانند اميّة بن ابى الصّلت مى گويد: خداوند بر فراز عرش نشسته و پاهاى خود را به سوى کرسى دراز کرده است! (آثار اين افکار و رسوبات آن متأسفانه در بعضى از افراد عقب مانده و ناآگاه از اسلام نيز، بعد از اسلام وجود داشت تا آن جا که بعضى بر اين باور بودند که خداوند از آسمان نازل مى شود بر مرکبى سوار است و به صورت جوان امردى است، در پاى او کفشهايى از طلا وجود دارد و برگرد صورتش پروانه اى طلايى حرکت مى کند و امثال اين خرافات و موهومات).(10)
🔷امّا غير معطِّله، گروه اندکى بودند که اعتقاد به خداوند داشتند و پارسايى و پرهيزکارى را پيشه خود نموده بودند مانند عبدالمطلب و فرزندش عبدالله و فرزند ديگرش ابوطالب و قُسّ بن ساعده و بعضى ديگر.(11)
🔸بعضى ديگر از شارحان نهج البلاغه، دانشمندان عرب را نيز به گروه هاى زير تقسيم کرده اند: 🔸آنهايى که تنها در علم انساب آگاهى داشتند، 🔸گروه ديگرى تعبير رؤيا مى کردند و بعضى داراى علم «انواء» بودند (نوعى ستاره شناسى آميخته با خرافات) و گروهى کاهنان بودند که به گمان خود از امور پنهانى و حوادث آينده خبر مى دادند.
🔹در ميان غير عرب نيز «برهماييها» در هند زندگى مى کردند که جز احکام عقليه چيزى را قائل نبودند و تمام اديان را انکار مى کردند.
🔹گروهى ديگر ستاره پرستان بودند و خورشيدپرستان و ماه پرستان که اَشکال ديگرى از بت پرستى بود.(12)
🌱ادامه دارد...
⚘
@Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرخطبههاینهجالبلاغه
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
۱۳- و من كلام له ( عليه السلام ) > في ذم أهل البصرة بعد وقعة الجمل < كُنْتُمْ جُنْدَ الْمَرْأَةِ وَ
🔹سرزنش مردم بصره
🍃عوامل سقوط جامعه (روانشناسي اجتماعي مردم بصره)
🔹شما سپاه يك زن بوديد، و پيروان حيوان (شتر عايشه) تا شتر صدا مي كرد مي جنگيديد، و تا دست و پاي آن قطع گرديد فرار كرديد، اخلاق شما پست، و پيمان شما از هم گسسته، دين شما دورويي، و آب آشاميدني شما شور و ناگوار است، كسي كه ميان شما زندگي كند به كيفر گناهش گرفتار مي شود، و آن كس كه از شما دوري گزيند مشمول آمرزش پروردگار مي گردد، گويا مسجد شما را مي بينم كه چون سينه كشتي غرق شده است، كه عذاب خدا از بالا و پايين او را احاطه مي كند، و سرنشينان آن همه غرق مي شوند. و در روايتي است: سوگند به خدا، سرزمين شما را آب غرق مي كند، گويا مسجد شما را مي نگرم كه چون سينه كشتي يا چونان شترمرغي كه بر سينه خوابيده باشد بر روي آب مانده است. و در روايت ديگر: مانند سينه مرغ روي آب دريا. و در روايت ديگري آمده: خاك شهر شما بد بوترين خاكها است، از همه جا به آب نزديكتر و از آسمان دورتر، و نه دهم شر و فساد در شهر شما نهفته است، كسي كه در شهر شما باشد گرفتار گناه، و آنكه بيرون رود در پناه عفو خداست گويي شهر شما را مي نگرم كه غرق شده، و آب آن را فرا گرفته، چيزي از آن ديده نمي شود، مگر جاهاي بلند مسجد، مانند سينه مرغ بر روي امواج آب دريا!
📚نهج البلاغه /خطبه ۱۳
🍃🌷 @Nahjolbalaghe1
هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
۱۴- و من كلام له ( عليه السلام )\r> في مثل ذلك <
أَرْضُكُمْ قَرِيبَةٌ مِنَ الْمَاءِ بَعِيدَةٌ مِنَ السَّمَاءِ خَفَّتْ عُقُولُكُمْ وَ سَفِهَتْ حُلُومُكُمْ فَأَنْتُمْ غَرَضٌ لِنَابِلٍ وَ أُكْلَةٌ لِآكِلٍ وَ فَرِيسَةٌ لِصَائِلٍ .
🔹در نكوهش مردم بصره
🔹نقش عوامل محيط در انسان
🌿سرزمين شما به آب نزديك و از آسمان دور است، عقلهاي شما سست و افكار شما سفيهانه است پس شما نشانه اي براي تيرانداز، و لقمه اي براي خورنده، و صيدي براي صياد مي باشيد.
📚نهج البلاغه/خطبه۱۴
#ألـلَّـھُـمَــ_عجِّل_ْلِوَلـیِـڪ_ْألفَـرَج
شرح_صوتی_خطبه_۱۳_و_۱۴.mp3
8.53M
✅شرح خطبه ۱۳و ۱۴
/بنیادمجازی
کانال #قرآنونهجالبلاغه 🌺✨
⚘ @Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرخطبههاینهجالبلاغه