قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹 ترجمه و شرح خطبه (۳۲)بخش دوم🔹 ↩️و به تعبير ديگر، آنها افراد بى کفايت و ضعيفى هستند که ب
🔹ترجمه و شرح خطبه(۳۲)بخش سوم🔹
گروه پنجم: مردان خدا
امام (عليه السلام) بعد از ذکر گروههاى چهارگانه دنياپرست و گنهکار پيشين، به سراغ گروه پنجمى مى رود که اولياءالله و جنود حق و مردان خدا و جمعيّت ممتازند که در جوامعى که گروههاى چهارگانه پيشين، زمام امور را به دست گرفته اند و همه جا در صحنه حضور دارند، از متن جامعه کنار زده شده و ناشناخته مانده اند.حضرت به خاطر عظمت مقام آنان از آنها تعبير به «رجال» مى کند در حالى که از گروههاى چهارگانه پيشين، تعبير به «ناس» شده بود و در حقيقت، اين گروه پنجم هستند که امام (عليه السلام) آنها را محور يک جامعه الهى پيشرفته مى داند و ياران خود را تشويق مى کند که در زمره آنان باشند. حضرت در توصيف آنها نخست مى گويد:«(در اين ميان) گروهى باقى مانده اند که ياد قيامت، چشمهايشان را فرو افکنده و ترس از دادگاه محشر اشکشان را جارى ساخته است; وَ بَقِيَ رِجَالٌ غَضَّ أَبْصَارَهُمْ ذِکْرُ الْمَرْجِعِ وَ أَرَاقَ دُمُوعَهُمْ خَوْفُ الْمَحْشَرِ».تعبير به «غَضَّ أَبْصارَهُمْ»، به معناى «فروبستن چشم» نيست، بلکه «فروافکندن و برگيرى نگاه» است، حالتى که به هنگام ديدن پاره اى از مظاهر وحشتناک به انسان دست مى دهد، به گونه اى که حاضر نيست به منظره خوفناک نگاه کند.به اين ترتيب، نخستين توصيف آنها احساس مسؤوليت در برابر خداوند و دادگاه قيامت است، احساسى بسيار نيرومند که دل را به لرزه درمى آورد و اشکها را جارى مى سازد.
براستى براى کسانى که ايمانى قوى به آن روز و به آن دادگاه داشته باشند چيزى از آن وحشتناک تر نيست، روزى که پرده ها کنار مى رود و سرائر، آشکار مى شود و تمام اعمال عمر انسان، در حضور تمام مردم، حسابرسى مى گردد.بعضى از شارحان نهج البلاغه، معتقدند که «مَرْجِعْ» در جمله بالا، به معناى قبر، و «محشر» به معناى «قيامت» است، ولى با توجه به اين که در تعبيرات قرآنى هر دو واژه به معناى قيامت آمده، به نظر مى رسد که اين تفاوت، تنها براى عدم تکرار لفظ است و نه تفاوت در معنا.
در واقع، تعبيرات فوق، از اين آيه شريفه اقتباس شده است که «رِجالٌ لاتُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لابَيْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إيتاءِ الزَّکاةِ يَخافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فيهِ الْقُلُوبُ وَ الاَْبْصارُ» ـ مردانى که هيچ تجارت و معامله اى آنان را از ياد خدا و برپاداشتن نماز و اداى زکات غافل نمى کند، آنها از روزى مى ترسند که در آن دل ها و چشم ها زير و رو مى شود.»
حضرت سپس به سرنوشت متفاوت اين گروه در جوامعى که آن چهار گروه دنياپرست در آن حاکمند، پرداخته و مى فرمايد: هر يک از آنها به يکى از اين پنج سرنوشت گرفتار مى شوند:
«آنان (به خاطر حق گويى و حق جويى) يا از جامعه رانده و آواره شده اند و يا ترسان به گوشه تنهايى خزيده و يا خاموشند و مهر سکوت، بر دهان زده اند (چرا که گوش شنوا و دل بيدارى که سخنان آنان را درک کند و به دعوتشان لبيک بگويد، نمى يابند). يا مخلصانه (به اميد تأثير در بعضى از دل ها)، به سوى خدا دعوت مى کنند و يا با چشمى گريان و دلى پردرد، (به صحنه هاى پرفسادى که قادر بر تغيير آن نيستند) مى نگرند; «فَهُمْ بَيْنَ شَرِيد نَادّ، وَ خائِف مَقْمُوع وَ سَاکِت مَکْعُوم وَدَاع مُخْلِص وَثَکْلاَنَ مُوجَع».
با توجه به اين که «شَرِيد» به معناى «فرارى و آواره» و «نادّ» از ماده «ندّ» به معناى «فرار کردن از جماعت و روى آوردن به وحدت و انفراد» آمده است جملات بالا، اشاره به اين است که آنان، حتّى در تبعيد و آوارگى هم با يکديگر نيستند، بلکه هر يک را در گوشه اى پرتاپ مى کنند; چرا که دنياپرستان از اجتماع آنان سخت بيمناکند.
و تعبير به «خائِف مَقْمُوع» با توجه به اين که «مقموع» از مادّه «قمع» به معناى «قهر و غلبه و يا ريشه کن کردن» است، اشاره به اين است که دنياپرستان حاکم، تنها به تهديد آنان را قناعت نمى کنند، بلکه سعى دارند دائماً آنها را در فشار قرار داده، يا ريشه کن کنند.
و تعبير به «ساکِت مَکْعُوم»، با توجه به اين که «مَکْعُوم» از مادّه «کعم» (بر وزن کعب) به معناى «بستن دهان شتر» است، اشاره به اين است که زورمداران ستمگر، هرگز قانع به خاموش بودن اين گروه نيستند، بلکه سعى دارند دهان آنها را ببندند و مهر بر آن نهند.
تعبير به «داع مُخْلِص» اشاره به اين است که دعوت از مردم، به خاطر رسيدن به جاه و مقام و ثروت و قدرت نيست، بکله انگيزه اى جز رضاى خدا ندارند.
احتمال ديگرى نيز در تفسير اين جمله گفته شده است و آن اين است که منظور از «داع مُخْلِص» دعا کننده اى است که از سر اخلاص رو به درگاه خدا آورده و براى بهبود حال جامعه پيوسته دعا مى کند.
بالأخره تعبير به «ثَکْلانَ مُوجَع» با توجه به اين که «ثَکْلانَ» به معناى «انسان مصيبت زده» و «مُوجَع» به معناى «صاحب درد» است، اشاره به اين است که آنها تنها در ظاهر گريان نيستند، بکله از درون مى سوزند و درد مى کشند.
6.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قصه_های_کودکانه |گنجشک زخمی
🎙 با اجرای نورالزینب خانم حافظی
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۵۵و۱۵۶)🔹 پس از آن، موسى(علیه السلام) به دنبال این تضرع و ت
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۵۵و۱۵۶)🔹
↩️و به تعبیر دیگر، درهاى رحمت الهى به روى همگان گشوده است و این خود مردمند که باید تصمیم بگیرند، و از این در وارد شوند.
و اگر کسانى شرائط ورود در آن را فراهم نسازند دلیل بر تقصیر خود آنها است، نه محدود بودن رحمت خدا (تفسیر دوم با مفهوم آیه و جمله اى که بعد مى آید سازگارتر و مناسب تر است).
ولى براى این که کسانى خیال نکنند، پذیرش توبه و یا وسعت رحمت پروردگار و عمومیت آن، بى قید و شرط و بدون حساب و کتاب است، در پایان آیه اضافه مى کند: من به زودى رحمتم را براى کسانى که (سه کار را انجام مى دهند) مى نویسم، آنها که تقوا پیشه مى کنند، و آنها که زکات مى پردازند، و آنها که به آیات ما ایمان مى آورند (فَسَأَکْتُبُها لِلَّذینَ یَتَّقُونَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ الَّذینَ هُمْ بِآیاتِنا یُؤْمِنُونَ).
تقوا اشاره به پرهیز از هر گونه گناه و آلودگى است.
و زکات به معنى وسیع کلمه و طبق حدیث معروف: لِکُلِّ شَىْء زَکاةٌ: براى همه نعمت ها و مواهب الهى، زکاتى هست تمام اعمال نیک را شامل مى شود.
و جمله وَ الَّذینَ هُمْ بِآیاتِنا یُؤْمِنُونَ ایمان به مقدسات را فرا مى گیرد.
و به این ترتیب، آیه مشتمل بر یک برنامه کامل و جامع است.
و اگر زکات را به معنى خصوص زکات مال تفسیر کنیم، ذکر آن از میان سایر وظائف الهى به خاطر اهمیتى است که در عدالت اجتماعى دارد.
در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین نقل شده است که: حضرت مشغول نماز بود، شنید مرد عربى مى گوید: أَللّهُمَّ ارْحَمْنِى وَ مُحَمَّّداً وَ لاتَرْحَمْ مَعَنا أَحَداً: خداوندا تنها من و محمّد(صلى الله علیه وآله) را مشمول رحمت قرار بده و هیچ کس دیگر را در این رحمت وارد مکن !
هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) سلام نماز را داد رو به او کرده فرمود: لَقَدْ تَحَجَّرْتَ واسِعاً! یعنى موضوع نامحدود و وسیعى را محدود ساختى و جنبه اختصاصى به آن دادى !
اشاره به این که: رحمت بى پایان خدا به هیچ صورت نمى تواند محدود به من و تو باشد.»
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت (۱۸۸)🔹 🔺سرانجام مبارزه با حق: امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى از
✨﴾﷽﴿✨
✅ترجمه و شرح حکمت(۱۸۹)🔹
🔺بى تابى كشنده است:
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به اثر زيان بار ترك صبر و پيشه نمودن جزع اشاره كرده مى فرمايد: «كسى كه صبر و شكيبايى او را نجات ندهد بى تابى او را از پاى در مى آورد»; (مَنْ لَمْ يُنْجِهِ الصَّبْرُ أَهْلَكَهُ الْجَزَعُ).
به يقين در طول زندگى انسان، مصائب و مشكلات فراوانى است كه هيچ كس از آن بر كنار نمى ماند. عكس العملى كه انسان مى تواند در مقابل اين حوادث دردناك و غم انگيز نشان بدهد يكى از دو چيز است: نخست صبر و تحمل و شكرگزارى به درگاه خدا و دقت در يافتن راه نجات از آن مشكل يا مصيبت و حداقل كاستن از آثار زيان بار آن است. ديگر جزع و بى تابى است كه هم اعصاب انسان را در هم مى كوبد و او را گرفتار بيمارى هاى مختلف كرده و گاه به مرگ مى كشاند و هم سبب ناشكرى به درگاه خداوند و وزر و وبال براى سراى ديگر مى شود. انسان عاقل راه نخست را بر مى گزيند كه هم اجر صابران را دارد و هم فوايد و بركات صبر را.
بنابراين مفهوم اين كلام حكيمانه بسيار روشن و شفاف است و اين كه بعضى تصور كرده اند در مفهوم آن پيچدگى است كاملاً اشتباه است. در ضمن از آنچه گفته شد معلوم شد كه هلاكت در اين جمله هلاك دنيوى و اخروى هر دو را شامل مى شود همان طور كه (نجات) در پرتو صبر نيز نجات دنيوى و اخروى را در بر مى گيرد، هرچند گاهى در بعضى از روايات تنها به هلاكت اخروى اشاره شده; مانند حديثى از امام صادق(عليه السلام) كه مى فرمايد: «اتَّقُوا الله وَاصْبِرُوا فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ يَصْبِرْ أهْلَكَهُ الْجَزَعُ وَإنَّما هَلاكُهُ فِى الْجَزَعِ أَنَّهُ إذا جَزِعَ لَمْ يُؤجَرْ; تقواى الهى پيشه كنيد و در برابر مشكلات و مصائب صبر و شكيبايى داشته باشيد، زيرا كسى كه صبر نكند جزع او را هلاك خواهد كرد و هلاكت او در جزع اين است كه وقتى بى تابى كند اجر و پاداشى به او داده نخواهد شد».
*
نكته:
صبر و جزع:
بارها در کلام امام(علیه السلام) موضوع صبر و جزع و آثار نیکوى صبر و آثار شوم جزع مطرح شد و ما نیز بحث هایى داشته ایم. در اینجا لازم مى دانیم به سبب اهمیت موضوع باز اشاره اى به این مطلب داشته باشیم.
همان گونه که اشاره شد، حیات دنیا آمیخته با انواع مشکلات است. در مسیر اطاعت الهى مشکلات کم نیست و در طریق پرهیز از گناه و تقوا مشکلات، زیاد است. مصائب ناخواسته دامان همه را در دنیا مى گیرد و اگر توجه به این حقیقت داشته باشیم که در گذشته چنین بوده و در آینده نیز چنین خواهد بود از وجود این مشکلات ناراحت نمى شویم، پیمانه صبر ما لبریز نمى گردد: شکیبایى خود را از دست نمى دهیم و ناراحتى هاى روانى ناشى از جزع و بى تابى به سراغ ما نمى آید، زیرا مى دانیم همه در این گونه امور به شکلى دست به گریبانند. این صبر و شکیبایى افزون بر این که پاداش الهى فوق العاده اى دارد; از جمله در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «مَنِ ابْتَلى مِنْ شیعَتِنا فَصَبَرَ عَلَیْهِ کانَ لَهُ أجْرُ ألْفِ شَهید; کسى که از شیعیان ما مبتلا به مصیبتى شود و شکیبایى کند پاداش هزار شهید را دارد».
در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «ما مِنْ مُؤْمِن إلاّ وَهُوَ مُبْتلىً بِبَلاء مُنْتَظِر بِهِ ما هُوَ أشَدُّ مِنْهُ فَإنْ صَبَرَ عَلَى الْبَلِیَّةِ الَّتی هُوَ فیها عافاهُ اللهُ مِنَ الْبَلاءِ الَّذی یَنْتَظِرُ بِهِ وَإِنْ لَمْ یَصْبِرْ وَجَزِعَ نَزَلَ بِهِ مِنَ الْبَلاءِ الْمُنْتَظَرِ أبَداً حَتّى یَحْسُنَ صَبْرُهُ وَعَزاءُهُ; هیچ فرد باایمانى نیست مگر این که به بلایى مبتلا مى شود و آنچه را انتظار آن مى کشد (اى بسا) از آن هم شدیدتر است. هرگاه بر بلایى که در آن است شکیبایى کند، خدا او را از بلایى که انتظارش مى کشد برکنار مى دارد و اگر بى تابى نماید بلاها یکى پس از دیگرى بر سر او مى آید تا صبر و شکیبایى پیشه کند».
در حدیثى از امام هادى(علیه السلام) مى خوانیم: «الْمُصیبَةُ لِلصّابِرِ واحِدَةٌ وَلِلْجازِعِ اثْنانِ; مصیبت براى انسان صابر یکى است و براى انسان ناشکیبا دوتاست».
مضاعف شدن مصیبت افراد ناشکیبا از اینجاست که ضربه هایى بر جسم و روح آنها وارد مى کند و آنها را در هم مى کوبد. کوتاه سخن این که همان گونه که در گذشته نیز اشاره شد جزع و بى تابى افزون بر نوعى ناسپاسى در پیشگاه خدا، آثار بسیار مخرّبى روى اعصاب انسان دارد و او را گاه تا سر حد جنون پیش مى برد.
براى درمان جزع لازم است انسان توجه به مصائب اولیاء الله در گذشته و مصائب دوستان و خویشان و بستگان کند که هر یک به نوعى گرفتارند. به علاوه در آثار مثبت صبر و شکیبایى و آثار منفى جزع و بى تابى بیندیشد. نیز به امورى بپردازد که فکر او را به خود مشغول مى سازد و از مصیبت منصرف مى کند تا در سایه آن تدریجاً مصیبت را فراموش کند.
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹ادامه شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه ✅حکمت های(۱۷۳ الی ۱۷۵) 🎙استاد نظافت ✔️برگرفته از سایت بنیا
شرح_صوتی_حکمت_۱۷۶_و_۱۷۷_و_۱۷۸.mp3
6.94M
🔹ادامه شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه
✅حکمت های(۱۷۶ الی ۱۷۸)
🎙استاد نظافت
✔️برگرفته از سایت بنیاد مجازی نهج البلاغه
@Nahjolbalaghe2