eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
35 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅شرح خطبه ۱بخش۱۲ فلسفه حج ( مکارم شیرازی ) 🌷بيان عظمت فريضه حج: گرچه معلوم نيست که امام(عليه ا
🌹 ✅ادامه شرح خطبه ۱ بخش ۱۲(فلسفه‌حج) در احاديث اسلامى آمده است که ابراهيم و اسماعيل بعد از آن که مأموريت خدا را در بناى خانه خدا انجام دادند خداوند به ابراهيم دستور داد که مردم را با صداى رسا به حج دعوت کند. او عرضه داشت: صداى من به جايى نمى رسد، خداوند فرمود: بر تو صدا زدن و بر من رساندن، ابراهيم بر فراز مقام که در آن روز به خانه کعبه چسبيده بود قرار گرفت، مقام مرتفع شد تا آن جا که از کوه ها برتر گشت، ابراهيم انگشت در گوش خود گذاشت و با صداى بلند در حالى که رو به شرق و غرب کرده بود گفت: 🍃«اَيُّهَا النّاسُ کُتِبَ عَلَيْکُمْ الْحَجُّ اِلَى الْبَيْتِ الْعَتيقِ فَاَجيبُوا رَبَّکُمْ; اى مردم حجّ خانه خدا بر شما مقرّر شده است دعوت خدا را اجابت کنيد» و تمام کسانى که در پشت درياهاى هفتگانه و در ميان مشرق و مغرب تا انتهاى زمين بودند بلکه کسانى که در پشت پدران و رحم مادران قرار داشتند، صداى او را شنيدند 🌿 «وَ لَبَّيْکَ اللّهُمَّ لَبَّيْکَ» گفتند.(7) در بعضى از روايات آمده است، آنها که لبّيک گفتند به تعداد لبيک گفتنهايشان موفّق به انجام حجهاى متعدّد مى شوند و آنها که نگفته اند توفيقى نصيبشان نخواهد شد.(8) 🔹بار ديگر به فلسفه حج و آثار سازنده آن باز مى گردد و مى فرمايد: «آنها (حجّاج بيت الله) در جايگاه پيامبران الهى وقوف کرده و به فرشتگانى که به گرد عرش الهى مى گردند شبيه مى شوند» (وَ وَقَفُوا مَواقِفَ اَنْبيائِهِ وَ تَشَبَّهُوا بِمَلائِکَتِهِ الْمُطيفينَ بِعَرْشِهِ). 🍃تعبير به «مواقف انبيا» به خاطر آن است که پيامبران زيادى بعد از ابراهيم و حتّى طبق رواياتى قبل از ابراهيم به زيارت اين خانه توحيد شتافتند(9) و تعبير به تشبّه به فرشتگان به خاطر آن است که خانه اى درست بر فراز خانه کعبه در آسمانها قرار دارد که فرشتگان بر گرد آن طواف مى کنند.(10) در ادامه اسرار و آثار حج مى افزايد: «آنها سودهاى فراوانى در اين تجارتخانه عبادت الهى به دست مى آورند و به سوى ميعادگاه آمرزش و مغفرتش مى شتابند» 🍃 (يُحْرِزُونَ(11) الاَرْباحَ فى مَتْجَرِ عِبادَتِهِ وَ يَتَبادَرُون عِنْدَهُ مَوْعِدَ مَغْفِرَتِهِ). تعبير به «يُحْرِزُون; انبار مى کنند» و «اَرْباح; سودها» و «مَتْجَر; تجارتخانه» 🔹 تعبيرات لطيفى است که اين برنامه مهم معنوى را با برنامه محسوس و ملموس مادّى که براى همگان قابل درک است، تشبيه مى کند و راستى چه تجارتى برتر و بالاتر از عملى که اگر صحيح انجام شود انسان از تمام گناهانش پاک مى شود! درست مانند روزى که از مادر متولّد شده است، آن گونه که در احاديث اسلامى آمده است. سپس مى افزايد: «خداوند متعال اين خانه را پرچمى (يا علامتى) براى اسلام قرار داده و حرم امنى براى پناه جويان» (جَعَلَهُ سُبْحانَهُ و تَعالى لِلاِسْلامِ عَلَماً وَ لِلْعائِذينَ حَرَماً). 🌿به راستى خانه کعبه، پرچم بزرگ اسلام است که هميشه در اهتزاز مى باشد، پرچمى است که مسلمين گرد آن جمع مى شوند و استقلال و عظمت و عزّت خود را در مراسم آن مى جويند و هر سال روح تازه اى با مشاهده آن در کالبد مسلمين جهان دميده مى شود و خون تازه اى در عروقشان به جريان مى افتد. 🔻سپس بعد از ذکر اين همه فضايل و اسرار به مسأله واجب بودن زيارت خانه خدا اشاره کرده، مى فرمايد: «خداوند اداى حقّ آن را واجب شمرده و حجّ آن را لازم کرده و بر همه شما زيارت آن را به طور دسته جمعى مقرّر داشته و فرموده است: و براى خدا بر همه مردم است که آهنگ خانه (او) کنند ـ آنها که توانايى رفتن به سوى آن را دارند، و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند به خود زيان رسانده) خداوند از همه جهانيان بى نياز است» 💥(فَرَضَ حَقَّهُ وَ اَوْجَبَ حَجَّهُ وَ کَتَبَ عَلَيْکُمْ وِفادَتَهُ(12) فَقالَ سُبْحانَهُ: ولِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَيْهِ سَبيلا وَ مَنْ کَفَرَ فَاِنَّ اللهَ غَنيّ عَنِ الْعالَمينَ). 👌نکته ها: در مورد حج مسائل و مباحث زيادى است که ذکر همه آنها کتاب مستقلّى را مى طلبد و در اين جا به چند نکته که از اهميّت خاصّى برخوردار است قناعت مى کنيم: 🔹1ـ تاريخچه خانه کعبه اين خانه که نام ديگرش بيت الله الحرام است، تاريخچه بسيار مفصّلى دارد که مطابق روايات(13) به زمان حضرت آدم(عليه السلام) برمى گردد. او نخستين کسى بود که خانه را بنا کرد و بر گرد آن طواف نمود، سپس در طوفان نوح ويران شد و ابراهيم به کمک فرزندش اسماعيل، طبق آيات صريح قرآن(14) بار ديگر آن را بنا کرد و حجّ خانه خدا به جا آورد و اين اوّلين خانه توحيد است که براى انسانها قرار داده شد: «اِنَّ اَوَّلَ بَيْتِ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذى بِبَکَّةَ مُبارکاً»(15) 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹خطبه۲۳_در باب بينوايان 🔹تناسب نعمتها با استعدادهاي گوناگون (پس از ستايش پروردگار،) 🌷بدانيد كه تقديرهاي الهي چون قطرات باران از آسمان به سوي انسانها فرود مي آيد، و بهره هر كسي، كم يا زياد به او مي رسد، پس اگر يكي از شما براي برادر خود، برتري در مال و همسر و نيروي بدني مشاهده كند، مبادا فريب خورد و حسادت كند، زيرا مسلمان (تا زماني كه دست به عمل پستي نزده كه از آشكار شدنش شرمنده باشد و مورد سرزنش مردم پست قرار گيرد) به مسابقه دهنده اي مي ماند كه دوست دارد در همان آغاز مسابقه پيروز گردد تا سودي به دست آورد و ضرري متوجه او نگردد. همچنين مسلماني كه از خيانت پاك است انتظار دارد يكي از دو خوبي نصيب او گردد، يا دعوت حق را لبيك گفته عمر او پايان پذيرد. (كه آنچه در نزد خداست براي او بهتر است) و يا خداوند روزي فراوان به او دهد و صاحب همسر و فرزند و ثروت گردد، و همچنان دين و شخصيت خود را نگاهدارد. همانا ثروت و فرزندان، محصول دنيا و فاني شدني، و عمل صالح زراعت آخرت است، گرچه گاهي خداوند. هر دوي آن را به ملتهايي خواهد بخشيد. از خدا در آنچه اعلام خطر كرده است برحذر باشيد، از خدا آنگونه بترسيد كه نيازي به عذرخواهي نداشته باشيد، عمل نيك انجام دهيد بدون آنكه به ريا و خودنمايي مبتلا شويد، زيرا هر كس، كاري براي غير خدا انجام دهد، خدا او را به همان غير واگذارد. از خدا، درجات شهيدان، و زندگي سعادتمندان، و همنشيني با پيامبران را درخواست مي كنيم. ضرورت تعاون با خويشاوندان اي مردم، انسان هر مقدار كه ثروتمند باشد، باز از خويشاوندان خود بي نياز نيست كه از او با زبان و دست دفاع كنند، خويشاوندان انسان، بزرگترين گروهي هستند كه از او حمايت مي كنند، و اضطراب و ناراحتي او را مي زدايند، و در هنگام مصيبتها نسبت به او، پرعاطفه ترين مردم مي باشند، نام نيكي كه خدا از شخصي در ميان مردم رواج دهد بهتر از ميراثي است كه ديگري بردارد. (قسمت ديگري از همين خطبه): آگاه باشيد، مبادا از بستگان تهيدست خود رو برگردانيد، و از آنان چيزي را دريغ داريد، كه نگاه داشتن مال دنيا زيادي نياورد و از بين رفتنش كمبودي ايجاد نكند، آن كس كه دست دهنده خود را از بستگانش بازدارد، تنها يك دست را از آنها گرفته اما دستهاي فراواني را از خويش دور كرده است، و كسي كه پر و بال محبت را بگستراند، دوستي خويشاوندانش تداوم خواهد داشت. 📚نهج البلاغه/خطبه۲۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 برای این روزها ؛ به بهانه ی حاج قاسم 🔻 به بهانه ای داشتم کتاب حماسه حسینی (ج۱) اثر شهید مطالعه میکردم. به این چند خط که رسیدم حقیقتاً حیفم آمد در این روزها شما خوبان را در لذت بردن از آن سهیم نکنم ؛ پیشکش محضرتان: 🔹 حسین را یك روز كشتند و سر او را از بدن جدا كردند، اما حسین كه فقط این تن نیست، حسین كه مثل من و شما نیست؛ حسین یك است و بعد از مرگش زنده تر می شود. 🔹دستگاه بنی امیه خیال كرد كه حسین را كشت و تمام شد، ولی بعد فهمید كه مرده ی حسین (ع) از زنده ی حسین مزاحمتر است، تربت حسین كعبه ی صاحب دلان است. 🔹 زینب (س) هم به یزید همین را گفت، گفت: اشتباه كردی، «كِدْ كَیْدَكَ وَ اسْعَ سَعْیَكَ، ناصِبْ جَهْدَكَ، فَوَ اللّهِ لا تَمْحوا ذِكْرَنَا وَ لا تُمیتُ وَحْیَنا» / هر نقشه ای كه داری به كار ببر ولی مطمئن باش تو نمی توانی برادر مرا بكشی و بمیرانی؛ برادر من زندگی اش طور دیگر است، او نمرد بلكه زنده تر شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅تعريف دقيق شهادت و شهيد از نظر شارع مقدس اسلام چيست؟✅ پاسخ: شهادت در فرهنگ دين مقدس اسلام به معناي كشته شدن در راه خدا ميباشد و علتنامگذاري چنين كشته شدني به شهادت به خاطر آن است كه شهيد در واقع نمرده بلكه زنده و حاضر است; چنانكه قرآنكريم ميفرمايد: "]اي پيامبر[ هرگز گمان مبر آنها كه در راه خدا كشته شدهاند مردگانند; بلكه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزي داده ميشوند." (آل عمران، 169) و برخي نيز گفته اند : كشته شدگان در راه خدا را از آن جهت شهيد گويند چون فرشتگان رحمت بر محل شهادت او حاضر ميشوند شهيدان راه خدا، جايگاه والايي در بهشت دارند و مورد آمرزش و بخشش و رحمت خداوند قرار ميگيرند. (ر.ك: تفسير نمونه، آيةاللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 3، ص 168 ـ 173، دارالكتب الاسلامية.) (آل عمران، 157 ; نسأ، 69 و 74) شهادت در فرهنگ اسلام دو معناي متفاوت دارد: يكي معناي "خاص" و ديگري معناي گسترده و "عام". معناي خاص شهادت، همان كشته شدن در معركة جنگ، در راه خداست كه احكام خاصي در فقه اسلامي دارد; از جمله اینکه: شهيد نياز به غسل و كفن ندارد; بلكه با همان لباس خونين دفن ميشود; اما معناي وسيع شهادت آن است كه انسان در مسير انجام دادن وظيفة الهي كشته شود و يا بميرد; بنابراين، هر كس در حين انجام دادن چنين وظيفه اي به هر صورت از دنيا برود، "شهيد" است; لذا در روايات اسلامي آمده است كه چند گروه شهيد از دنيا ميروند: 1. كسي كه در طريق تحصيل علم از دنيا برود (سفينة البحار، ج 1، مادة "شهيد".) 2. كسي كه در بستر از دنيا برود، ولي معرفت حق پروردگار و معرفت واقعي پيامبر اكرم ص و اهلبيتش را داشته باشد. (نهج البلاغه، خ 190، آخر خطبه.) 3. كسي كه براي دفاع از مال خود در برابر مهاجمان ايستادگي كند و كشته شود (سفينة البحار، همان،) و همچنين كساني كه در مسير حق كشته ميشوند و يا ميميرند; بنابراين، از همين جا عظمت اين فرهنگ اسلامي و گسترش آن روشن ميشود. بنابراين، افرادي كه هدف گلولة قرار ميگيرند; ظاهراً شهيد محسوب ميشوند; هر چند كه زمان دادرسي، انگيزه ها و نيّتها شرط است (ر.ك: تفسير نمونه، همان، ج 21، ص 408 / حماسه و عرفان، آية الله جوادي آملي، ص 313، نشر اسرا.) رسول اللَّه صلى الله عليه و آله فرمودند: جز كشته شدگان در راه خدا، شهيدان هفت گروه هستند: كسى كه با دل درد بيمرد. کسیکه با سوخته و زير آوارو غرق شدن و كسى كه با سينه پهلو بميرد. كسى كه با طاعون بميرد.و زنى كه هنگام زايمان بميرد. المواعظ العددية ؛ ج‏2 ؛ ص341
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴 1⃣8⃣ @Nahjolbalaghe2
🔸🔶《السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ(ص) السَّلامُ عَلَيْكِ يَا اُمَّ الاَئِمَّة النُجَبَاء، السَّلاَمُ عَلَيْکِ يَا فَاطِمَهَ الزَهرَاء(س)》🔶🔸 ✅در روایات آمده است که حضرت فاطمه(س) در اواخر عمر شریفشان در دو جا تبسم و لبخند به لب داشتند! 1⃣هنگام شنیدن خبر شهادت خود از حضرت رسول اکرم(ص) : در این باره عایشه در شرح لحظات آخر عمر رسول اکرم(ص) نقل می کند که؛ 📋《دَعَا رَسُولُ اللهِ(ص) ابْنَتَهُ فاطِمَهَ(س) فَسارَّها، فَبَکَتْ، ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَتْ، فَسَأَلْتُها عَنْ ذلِکَ!》 ♦️هنگامى که رسول خدا(ص) مریض شد، رسول خدا(ص) در ساعات آخر عمرش حضرت فاطمه(س) را به حضورش فراخواند و لحظاتی به نجوا و صحبت محرمانه پرداخت، من از دور دیدم که فاطمه(س) نخست گریه کرد و سپس خندید. دخترش فاطمه را نزد خود خواند و در گوش او سخن گفت. فاطمه(علیها السلام) گریه کرد، مجدّداً رسول خدا با او نجوا کرد، فاطمه(ع) خندید. من از این کار تعجب کرده و از دختر پیامبر(س) پرسیدم: ای فاطمه(س)! با رسول خدا(ص) چه صحبتی کردید که اول گریه کردی و سپس خندیدی؟ او از فاش کردن موضوع مذاکره خودداری کرد، ولی پس از رحلت رسول اکرم(ص) وقتی مجدد از او خواستم که آن را بگوید، فرمود : 📋《أَمّا حَینَ بَکَیتُ فَإِنَّهُ أَخْبَرَنى أَنَّهُ مَیتٌ، فَبَکَیتُ، ثُمَّ أَخْبَرَنى أَنّى أَوَّلُ أَهْلِهِ لُحُوقًا بِهِ فَضَحِکْتُ!》 ♦️پدرم در مرحله نخست، از رحلت خود به من خبر داد و لذا گریه کردم، ولی سپس به من فرمود : اولین کسی که از خانواده ام به من ملحق می شود، تو هستی و لذا خنده نمودم.(۱) 2⃣هنگام ساخت تابوت به پیشنهاد اسماء : در روایتی از اسماء نقل شده است که در همین روزها حضرت فاطمه(س) خطاب به اسماء فرمود : 📋《أَلَا تَرَیْنَ إِلَى مَا بَلَغْتُ؟ فَلَا تَحْمِلِینِی عَلَى سَرِیرٍ ظَاهِرٍ!》 ♦️آیا نمی‌بینی من در چه حالی هستم؟ مبادا مرا روی تخته‌ای بگذارید که جنازه‌ام ظاهر باشد. (گویا تابوت آن‌زمان همانند نردبانى بدون دیوار بوده، وجنازه را روى آن مى‌گذاشتند، و جنازه مشخّص مى‌شد و پارچه‌اى روى جنازه‌ى آنها مى‌انداختند و حجم جسم آنها از زیر پارچه پیدا بود، و هرکس آن ها را می دید تشخیص مى‌داد که مرد است یا زن!) اسماء گفت : 📋《لَا لَعَمْرِی وَ لَکِنْ أَصْنَعُ نَعْشاً کَمَا رَأَیْتُ یُصْنَعُ بِالْحَبَشَةِ!》 ♦️نه! به جان خودم قسم! بلکه نظیر آن تابوتی را برای تو درست می‌کنم که در حبشه دیده بودم. فاطمه(س) فرمود : 📋《فَأَرِینِیهِ!》 ♦️پس نمونه‌ی آن را به من نشان بده! 📋《فَأَرْسَلَتْ إِلَى جَرَائِدَ رَطْبَةٍ فَقُطِّعَتْ مِنَ الْأَسْوَاقِ ثُمَّ جَعَلَتْ عَلَى السَّرِیرِ نَعْشاً وَ هُوَ أَوَّلُ مَا کَانَ النَّعْشُ فَتَبَسَّمَتْ وَ مَا رُئِیَتْ مُتَبَسِّمَةً إِلَّا یَوْمَئِذِِ》 ♦️اسماء فرستاد تا از بازار شاخه‌های تازه‌ی خرما آوردند. آنگاه آن تابوتی را که در حبشه دیده بود ساخت و آن اوّلین تابوتی بود که ساخته شد. حضرت فاطمه(س) پس از دیدن آن تابوت خندان شد و هیچ وقت غیر از آن موقع خندان نشده بود.(۲) در روایتی دیگر آمده که حضرت(س) وقتی تابوت را مشاهده نمود، فرمود : 📋《اُسْتُرِينِي! سَتَرَكِ اَللَّهُ مِنَ اَلنَّارِ》 ♦️حجم بدنم را بپوشان که خداوند متعال بدن شما را از آتش دوزخ مستور گرداند.(۳) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : ای خوش آن روزی که ما، در خانه مادر داشتیم  دیده از دیدار رخشارش، منور داشتیم  هر کسی جسم عزیزش روز بر دارد، ولی  ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم!  کاش آن روزی که مادر گفت: پهلویم شکست!  ما دم در، حق حفظ جان مادر داشتیم  کاش آن روزی که تنها مادر ما را زدند  ما یکی را در میان کوچه، یاور داشتیم!  کاش محسن را نمی‏کشتند، تا ما غنچه‏ یی  یادگار از آن گل رعنای پرپر داشتیم!  کاش آن ساعت که دانستیم بی مادر شدیم  جای آغوشش به خاک تیره، بستر داشتیم!  این در و دیوار می‏گرید به حال ما، که ما  مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم!  مادر ما، رفت از دنیا در آن حالی که ما  گریه بر حالش سر قبر پیمبر داشتیم!  (میثم) از دل می‏ سراید شعر جانسوزش، بلی  از عنایت ما به او چون لطف دیگر داشتیم! 👤غلامرضا سازگار 📚منابع : ۱)امالی شیخ طوسی، ص۴۰۰ ۲)کشف الغمّه اربلی، ج۱، ص۵۰۳ ۳)تهذیب الاحکام طوسی، ج۱، ص۴۶۹ ⚘ @Nahjolbalaghe2