AUD-20220429-WA0139.mp3
3.89M
🎥 شرح دعای روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان
🔰 #آیت_الله_مجتهدی
@Nahjolbalaghe2
ترجمه قرآن ۲۵.mp3
5.91M
📖 انس با قرآن :سوره بقره آیه ۱۶
🔹 جلسه بیست و چهارم
🤔 روش معامله ی منافقین تو این دنیا چیه؟
آیا میتونن سود و سرمایه ی زیادی جمع کنن؟
می دونید سود و تجارت واقعی تو این دنیا چیه؟
📌 برای رسیدن به جواب سوالات کلیپ بالا رو حتما ببینید
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیه (۱۴۳)🔹 🔷تقاضاى مشاهده پروردگار در این آیات، و آیات بعد، صح
✨﴾﷽﴿✨
تفسیر سوره مبارکه اعراف آیه (۱۴۳)
↩️گویا خداوند با این کار مى خواست دو چیز را به موسى(علیه السلام) و بنى اسرائیل نشان دهد:
نخست این که: آنها قادر نیستند، پدیده کوچکى از پدیده هاى عظیم جهان خلقت را مشاهده کنند، با این حال، چگونه تقاضاى مشاهده پروردگار و خالق را مى کنند.
دیگر این که: همان طور که این آیت عظیم الهى با این که مخلوقى بیش نبود خودش قابل مشاهده نبود، بلکه آثارش یعنى لرزه عظیم، و صداى مهیب او شنیده مى شد، اما اصل آن یعنى آن امواج مرموز یا نیروى عظیم، نه با چشم دیده مى شد و نه با حواس دیگر قابل درک بود.
با این حال آیا هیچ کس در وجود چنین آیتى مى توانست تردید کند و بگوید چون خودش را نمى بینم و تنها آثارش را مى بینم نمى توانم به آن ایمان بیاورم؟
جائى که درباره یک مخلوق چنین قضاوت کنیم درباره خداوند بزرگ چگونه مى توانیم بگوئیم چون قابل مشاهده نیست به او ایمان نمى آوریم؟ با این که آثارش همه جا را پر کرده است.
احتمال دیگرى در زمینه تفسیر این آیه داده شده است و آن این که: موسى(علیه السلام)به راستى براى خودش تقاضاى مشاهده کرد.
ولى منظور او مشاهده با چشم نبود که لازمه آن جسمیت بوده باشد، و با مقام موسى(علیه السلام)سازگار نباشد، بلکه منظور یک نوع ادراک و مشاهده باطنى بوده است، یک شهود کامل روحى و فکرى.
زیرا بسیار مى شود کلمه رؤیت در این معنى به کار مى رود، مثلاً مى گوئیم:
من در خودمان این قدرت را مى بینم که این کار را انجام دهیم .
در حالى که قدرت، چیز قابل مشاهده اى نیست، بلکه منظور این است: ما به وضوح این حالت را در خودمان مى یابیم.
موسى(علیه السلام) مى خواست به چنین مقامى از شهود و معرفت برسد، در حالى که رسیدن به چنین مقامى در دنیا ممکن نیست، اگر چه در آخرت که عالم شهود و عالم بروز است، امکان دارد.
ولى خداوند در پاسخ موسى(علیه السلام) گفت: چنین رؤیتى هرگز براى تو ممکن نیست و براى اثبات مطلب، جلوه اى بر کوه کرد و کوه از هم متلاشى شد، و بالاخره موسى(علیه السلام) از این درخواست توبه نمود.
ولى این تفسیر، از جهاتى بر خلاف ظاهر آیه مورد بحث است، و لازمه آن ارتکاب مجاز از چند جهت مى باشد.
به علاوه با بعضى از روایات که در تفسیر آیه نیز وارد شده، سازگار نیست، و حق همان تفسیر اول است.
* * *
۴ ـ موسى(علیه السلام) سؤالى که در این باره، مطرح مى شود این است که: موسى(علیه السلام) چرا پس از به هوش آمدن، عرضه داشت تُبْتُ إِلَیْکَ در حالى که کار خلافى انجام نداده بود؟ چه این که:
اگر این درخواست را از طرف بنى اسرائیل کرده، عملى بر طبق مأموریت بوده است و انجام وظیفه نموده.
و اگر براى خودش به منظور شهود باطنى سوال کرده، این هم کار خلافى محسوب نمى شود!
ولى از دو جهت مى توان این سؤال را پاسخ گفت:
نخست این که: موسى(علیه السلام)به عنوان نمایندگى از بنى اسرائیل چنین درخواستى را کرد و باز در همین مقام و به همین صورت نمایندگى، تقاضاى توبه و اظهار ایمان نمود.
دیگر این که: موسى(علیه السلام) اگر چه مأموریت داشت تقاضاى بنى اسرائیل را مطرح کند.
ولى به هنگامى که جریان تجلى پروردگار پیش آمد و حقیقت امر آشکار شد، مدت این مأموریت پایان یافته بود، در این موقع باید به حالت نخست، یعنى قبل از مأموریت بازگردد، و ایمان خویش را ابراز دارد تا اشتباهى براى کسى باقى نماند، لذا آن را به صورت توبه و با جمله تُبْتُ إِلَیْکَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنینَ بیان فرمود.
* * *
۵ ـ خداوند به هیچ وجه قابل رؤیت نیست
این آیه، از آیاتى است که به خوبى گواهى مى دهد: به هیچ وجه خدا را نمى توان دید; زیرا کلمه لَنْ طبق مشهور در میان ادباء براى نفى ابد است.
بنابراین جمله لَنْ تَرانِى مفهومش چنین مى شود: نه در این جهان و نه در جهان دیگر مرا نخواهى دید.
و اگر (فرضاً) کسى در این موضوع تردید کند که لَنْ براى نفى ابد است، باز اطلاق آیه و این که نفى رؤیت بدون هیچ قید و شرطى ذکر شده، دلیل بر این است که: در هیچ زمان و در هیچ شرائطى خداوند، قابل رؤیت نیست.
دلائل عقلى نیز، ما را به همین حقیقت رهنمون مى گردد; زیرا رؤیت مخصوص اجسام است.
بنابراین، اگر در روایات اسلامى یا آیات قرآن تعبیر لقاى پروردگار آمده است، منظور، همان مشاهده با چشم دل و دیده خرد است; زیرا قرینه عقلى و نقلى بهترین شاهد براى این موضوع مى باشد.
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹ترجمه و شرح حکمت(۱۸۵)🔹 ✅آنچه مى گويم حق است: امام(علیه السلام) براى رفع ابهام از پیشگویى هایى که د
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح حکمت (۱۸۶)🔹
🔺سرنوشت ظالم آغازگر:
امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه خود هشدار شدیدى به ظالمان و ستمگران مى دهد و مى فرماید: «آن ستمگر که ابتداى به ظلم مى کند فرداى قیامت دست خود را از پشیمانى (به دندان) مى گزد»; (لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِکَفِّهِ عَضَّةٌ).
امام(علیه السلام) این سخن را از آیه 27 سوره فرقان برگرفته است آنجا که مى فرماید: «(وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلا); و (همان) روزى که ستمکار دست خود را (از شدت حسرت) به دندان مى گزد و مى گوید: اى کاش با رسول (خدا) راهى بر گزیده بودم».
نکته شایان توجه این است که امام(علیه السلام) در اینجا ظالم را مقدم به «بادى» کرده یعنى آن کسى که ابتداى به ظلم مى کند، از این نظر که شخص دوم اگر مقابله به مثل کند ظلم نیست بلکه احقاق حقى است و اگر بیش از مقابله به مثل کند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازه کسى که ابتدا به ظلم کرده نیست و تعبیر به «عَضَّة» (به دندان گزیدن) کنایه از شدت ناراحتى است، زیرا انسان هنگامى که به ناراحتى هاى شدید گرفتار مى شود; ناراحتى هایى که از خود او سر زده و خودش باعث و بانى آن بوده مى خواهد از خود انتقام بگیرد و براى این کار به آزار خویشتن مى پردازد; گاه بر سر و صورت خود مى کوبد و گاه دست خود را که با آن کار خلافى انجام داده مى گزد و همه اینها نشانه ناراحتى شدید از کار خویشتن و نوعى مجازات و انتقام از خود است.
در حدیثى از امام موسى بن جعفر(علیه السلام) مى خوانیم: «فى رَجُلَیْنِ یَتَسابّانِ فَقالَ: الْبادی مِنْهُما أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صاحِبِهِ عَلَیْهِ ما لَمْ یَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ; امام(علیه السلام) در مورد دو نفر که به هم دشنام مى دادند فرمود: آن کس که ابتدا کرده ظالم تر است و گناه او و گناه نفر دیگر بر اوست مادامى که مظلوم از حد تعدى نکند».(1)
جمله اخیر (ما لَمْ یَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ) ممکن است اشاره به آن قسم از سب باشد که مظلوم در انجام آن مجاز است مثل این که کسى به دیگرى بگوید: «لعنة الله علیک» و او در جوابش بگوید: «علیک لعنة الله» ولى در همان کتاب اصول کافى و بعضى کتب دیگر به جاى «ما لَمْ یَتَعَدَّ»، «ما لَمْ یَعْتَذِرَ» آمده است(2) اشاره به این که اگر شخص دشنام دهنده عذرخواهى کند و از کار خود توبه کرده و جبران نماید گناه او برداشته مى شود. این نسخه صحیح تر به نظر مى رسد، زیرا درباره نفر دوم تعبیر به «وِزْر» شده که نشان مى دهد او هم گناه کار است خواه تعدى کند یا تعدى نکند; ولى هرگاه مسئله عذرخواهى پیش آید مشکل حل مى شود.(3)
درباره ندامت ظالم و عاقبت کار او احادیث دیگرى نیز از معصومان(علیهم السلام) نقل شده از جمله در حدیثى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «الظُّلْمُ نَدامَةٌ; ستمگرى پشیمانى است».
با این که مى دانیم ظلم سبب پشیمانى است ولى به قدرى این رابطه شدید است که حضرت فرموده ستمگرى عین پشیمانى است.
در حکمت 341 خواهد آمد که امام على بن ابى طالب(علیه السلام) فرموده است: «یَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ یَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُوم» و شبیه همین تعبیر در حکمت 241 آمده است: «یَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ» و مفهوم هر دو این است که روزى که خداوند از ظالم انتقام مى گیرد بسیار شدیدتر است از روزى که ظالم به مظلوم ستم مى کند.
در مورد تجسم اعمال در روز قیامت از بعضى روایات استفاده مى شود که ظلم به صورت ظلمت و تاریکى مجسم مى شود همان گونه که در حدیثى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: «اتَّقُوا الظُّلْمَ فَاِنَّهُ ظُلُماتٌ یَوْمَ الْقِیامَةِ; از ظلم بپرهیزید که در روز قیامت ظلمت و تاریکى است».
نیز از روایات استفاده مى شود از جمله گناهانى که کیفر و عقوبت آن در این دنیا دامان انسان را مى گیرد ظلم است، همان گونه که از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «ما مِنْ أَحَد یَظْلِمُ بِمَظْلَمَة إلاّ أَخَذَهُ اللهُ بِها فی نَفْسِهِ وَمالِهِ; هیچ کس به دیگرى ستم نمى کند مگر این که خداوند انتقام او را در جان یا مال او خواهد گرفت».
این سخن را با حدیثى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم که فرمود: «إنَّ أسْرَعَ الْخَیْرِ ثَواباً الْبِرُّ وَإنَّ أسْرَعَ الشَّرِ عِقاباً الْبَغْىُ; چیزى که ثواب آن بسیار زود به انسان مى رسد نیکوکارى است و چیزى که مجازات آن زود دامن انسان را مى گیرد ظلم و ستم است»
*
پی نوشت:
(1). کافى، ج 2، ص 322، ح 3.
(2). همان، ص 360.
(3). بحث بیشتر درباره این موضوع را مى توانید در کتاب «انوار الفقاهة» در بحث مکاسب محرمه، ص 214 به بعد مطالعه فرمایید.
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹ادامه شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه ✅حکمت های(۱۶۳ الی۱۶۵) 🎙استاد نظافت ✔️برگرفته از سایت بنیاد
شرح_صوتی_حکمت_۱۶۶_و_۱۶۷_و_۱۶۸.mp3
7.98M
🔹ادامه شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه
✅حکمت های(۱۶۶ الی ۱۶۸)
🎙استاد نظافت
✔️برگرفته از سایت بنیاد مجازی نهج البلاغه
@Nahjolbalaghe2
4_293413254921716497.mp3
4.06M
تندخوانی جزء بیست و نهم قرآن کریم
🎙استاد معتز آقائی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Nahjolbalaghe2
sharh-doa-roozhaye-mah-e-ramezan-mojtehedi_sharh-doa-rooz-aval-ramezan_29.mp3
2.18M
شرح دعای روز بیستم و نهم ماه مبارک رمضان
ترجمه قرآن ۲۶.mp3
5.75M
📖 انس با قرآن :سوره بقره آیه ۱۷ و ۱۸
🔹 جلسه بیست و پنجم
🤔 چرا خدا نور هدایت رو از بعضیا می گیره؟
چه کار کنیم که خدا نور هدایت رو به ما بده؟
📌 برای رسیدن به جواب سوالات کلیپ بالا رو حتما ببینید
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
🔴 فردا عید فطر نیست
🔹ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری اعلام کرد هلال ماه شوال در غروب روز یکشنبه ۱۱ اردیبهشت رؤیت نشد و فردا دوشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ مطابق با ۳۰ رمضان المبارک ۱۴۴۳ خواهد بود.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
قَالَ يَا مُوسَىٰ إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِي وَبِكَلَامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ
(خداوند) فرمود: «اى موسى! من تو را با رسالتهاى خویش، و با سخن گفتنم (با تو)، بر مردم برترى دادم و برگزیدم. پس آنچه را به تو داده ام بگیر. واز شکرگزاران باش.»
(اعراف/۱۴۴)
***
وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الْأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً وَتَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا ۚ سَأُرِيكُمْ دَارَ الْفَاسِقِينَ
و براى او در الواح (تورات) اندرزى از هر موضوعى نوشتیم. و هر چیزى را (که مورد نیازشان بود) شرح دادیم، پس (به او گفتیم:) آن را با جدیّت بگیر. و به قوم خود دستور بده: به نیکوترین آنها عمل کنند. (و آنها که به مخالفت برخیزند، کیفرشان دوزخ است.) و بزودى جایگاه فاسقان رابه شما نشان خواهم داد!»
(اعراف/۱۴۵)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ تفسیر سوره مبارکه اعراف آیه (۱۴۳) ↩️گویا خداوند با این کار مى خواست دو چیز را به موسى(علی
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۴۴و۱۴۵)🔹
الواح تورات
سرانجام در آن میعادگاه بزرگ، خداوند، شرایع و قوانین آئین خود را بر موسى(علیه السلام) نازل کرد.
نخست به او فرمود: اى موسى! من تو را بر مردم برگزیدم، و رسالات خود را به تو دادم، و تو را به موهبت سخن گفتن با خودم نائل کردم (قالَ یا مُوسى إِنِّی اصْطَفَیْتُکَ عَلَى النّاسِ بِرِسالاتی وَ بِکَلامی).
اکنون که چنین است آنچه را به تو دستور داده ام بگیر و در برابر این همه موهبت، از شکرگزاران باش (فَخُذْما آتَیْتُکَ وَ کُنْ مِنَ الشّاکِرینَ).
آیا از این آیه استفاده مى شود که: تکلّم با خدا از امتیازات مخصوص موسى(علیه السلام) در میان پیامبران بود؟ یعنى تو را از میان پیامبران براى این کار برگزیدم؟
حق این است که آیه فوق، در صدد اثبات چنین مطلبى نیست، بلکه به قرینه ذکر رسالات، که همه پیامبران دارا بودند، هدف آیه، بیان دو امتیاز بزرگ موسى(علیه السلام) بر توده مردم است:
یکى دریافت رسالات خدا.
و دیگرى گفتگوى با پروردگار که هر دو مقام رهبرى او را در میان امت خویش تثبیت مى کرد.
آنگاه اضافه مى کند: در الواحى که بر موسى(علیه السلام) نازل کردیم، از هر موضوعى پند و اندرز کافى و شرح و بیان مسائل مورد نیاز در امور دین و دنیا و فرد و اجتماع، براى او نوشتیم (وَ کَتَبْنا لَهُ فِی الأَلْواحِ مِنْ کُلِّ شَیْء مَوْعِظَةً وَ تَفْصیلاً لِکُلِّ شَیْء).
سپس به او دستور دادیم که با نهایت جدیت و قوت اراده، این فرمان ها را برگیر (فَخُذْها بِقُوَّة).
و به قوم خود نیز فرمان ده که بهترین آنها را انتخاب کنند (وَ أْمُرْ قَوْمَکَ یَأْخُذُوا بِأَحْسَنِها).
و نیز به آنها اخطار کن که مخالفت با این فرمان ها و فرار از زیر بار مسئولیت ها و وظائف، نتیجه دردناکى دارد، و پایانش دوزخ است و به زودى جایگاه فاسقان را به شما نشان خواهیم داد (سَأُریکُمْ دارَ الْفاسِقینَ).
نکته ها:
۱ ـ معنى لوح
ظاهر آیه این است که خداوند، الواحى بر موسى(علیه السلام) نازل کرد که شرایع و قوانین تورات در آن نوشته شده بود، نه این که: الواحى در دست موسى(علیه السلام)بود و به فرمان خدا این دستورات در آن منعکس گردید.
اما این که: این الواح چگونه بوده ؟ و از چه جنس و ماده اى؟ در قرآن، بحثى از آن به میان نیامده، تنها کلمه الواح به طور سربسته آمده است، و این کلمه جمع لوح است، که در اصل از ماده لاحَ یَلُوحُ به معنى ظاهر شدن و درخشیدن، گرفته شده و چون با نوشتن بر روى یک صفحه، مطالب آشکار مى گردد و مى درخشد، به صفحه اى که بر آن چیزى مى نویسند، لوح مى گویند.(۱)
ولى در روایات و گفتار مفسران احتمالات گوناگونى پیرامون کیفیت و جنس این لوح آمده است، که چون هیچ کدام جنبه قطعى نداشت از ذکر آنها خوددارى شد.
۲ ـ خدا چگونه با موسى(علیه السلام) مختلف قرآن استفاده مى شود که: خداوند با موسى(علیه السلام)سخن گفت، سخن گفتن خدا با موسى(علیه السلام) از این طریق بوده است که امواج صوتى را در فضا یا اجسام مى آفرید.
گاهى این امواج صوتى از لابلاى شجره وادى ایمن .
و گاهى در کوه طور به گوش موسى(علیه السلام) مى رسید.
و این که: بعضى از افرادى که جمود بر الفاظ دارند پنداشته اند این گونه آیات دلیل بر تجسم خدا است، بسیار بى اساس است.
البته شک نیست که این کلام چنان بوده است که: موسى(علیه السلام) با شنیدن آن، شک نداشت که از طرف خداوند و براى سخن گفتن با او است.
این علم براى موسى(علیه السلام) یا از طریق وحى و الهام حاصل شده بود و یا از قرائن دیگر.
۳ ـ محتواى الواح!
از تعبیر مِنْ کُلِّ شَیْء مَوْعِظَةً چنین استفاده مى شود که: همه مواعظ و اندرزها و مسائل لازم در الواح موسى(علیه السلام)نبود; زیرا مى گوید: از هر چیزى، اندرزى براى او نوشتیم .
و این به خاطر آن است که آئین موسى(علیه السلام)آخرین آئین و شخص موسى(علیه السلام)خاتم انبیاء نبود، و مسلماً در آن زمان به مقدار استعداد مردم، احکام الهى نازل گشت.
ولى هنگامى که مردم جهان به آخرین مرحله از تعلیمات انبیاء رسیدند، آخرین دستور که شامل همه نیازمندى هاى مادى و معنوى مردم بود نازل گردید.
و از اینجا روشن مى شود این که: در بعضى از روایات در زمینه ترجیح مقام على(علیه السلام) بر مقام موسى(علیه السلام) آمده است که على(علیه السلام) آگاه به همه قرآن بود و در قرآن بیان همه چیز آمده است: نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْء (۲) در حالى که در تورات بخشى از این مسائل آمده، طبق همین مطلب است.(۳)
۴ ـ منظور از أَحْسَنِها
این که: در آیه بالا مى خوانیم: بهترین این دستورات را بگیرند ، نه به این معنى است که در میان آنها، بد و خوب بوده است و آنها وظیفه داشته اند خوب ها را بگیرند و بدها را رها کنند، و یا خوب و خوب تر داشته، و موظف بوده اند تنها خوب ترها را انتخاب نمایند.⬇️
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۴۴و۱۴۵)🔹 الواح تورات سرانجام در آن میعادگاه بزرگ، خداوند، شرایع و ق
بلکه گاهى کلمه افعل تفضیل به معنى صفت مشبّهه مى آید و آیه مورد بحث ظاهراً از این قبیل است، یعنى احسن به معنى حسن است، اشاره به این که: جمیع این دستورات حسن است و نیک.
این احتمال نیز در آیه فوق وجود دارد که احسن به همان معنى بهتر و افعل تفضیل بوده باشد، اشاره به این که: در میان این دستورات، امورى مجاز شمرده شده است (همانند قصاص) و امورى از آن بهتر معرفى شده (همانند عفو و گذشت).
یعنى به پیروانت بگو: تا مى توانند آنچه بهتر است انتخاب کنند، فى المثل عفو را بر قصاص (جز در موارد خاص) ترجیح دهند.(۴)
* * *
۵ ـ منظور از دارَ الْفاسِقینَ
در مورد جمله سَأُریکُمْ دارَ الْفاسِقینَ: به زودى خانه فاسقان را به شما نشان مى دهم ظاهر این است که: منظور از آن، دوزخ مى باشد، که قرارگاه کسانى است که از اطاعت فرمان خدا و انجام وظائف خویش خارج شده اند.
این احتمال را نیز بعضى از مفسران داده اند که: منظور این است: اگر با این دستورات مخالفت کنید، به همان سرنوشتى گرفتار خواهید شد که قوم فرعون، فاسقان و گنهکاران دیگر، به آن گرفتار شده اند، و سرزمین شما تبدیل به دار فاسقان خواهد شد.(۵)
* * *
۱ ـ تفسیر تبیان ، جلد ۴، صفحه ۵۳۹، مکتب الاعلام الاسلامى، طبع اول، ۱۴٠۹ هـ ق.
۲ ـ نحل، آیه ۸۹.
۳ ـ براى توجه به این روایات به تفسیر نور الثقلین ، جلد ۲، صفحه ۶۸، مؤسسه اسماعیلیان قم، طبع چهارم، ۱۴۱۲ هـ ق ـ بحار الانوار ، جلد ۳۵، صفحه ۴۳۲ ـ بصائر الدرجات ، صفحه ۲۴۷، مؤسسه اعلمى تهران، ۱۴٠۴ هـ ق ـ الفصول المهمة فى اصول الائمة ، جلد ۱، صفحه ۴٠۵، مؤسسه معارف اسلامى امام رضا(علیه السلام)، طبع اول، ۱۴۱۸ هـ ق، مراجعه شود.
۴ ـ این احتمال نیز وجود دارد که: ضمیر أَحْسَنِها به قُوّة یا أخذ به قوة باز گردد، اشاره به این معنى که آنها را به بهترین نوع از جدیت و قوت و قدرت بگیرند.
۵ ـ تفسیر المنار ، جلد ۹، صفحه ۱۹۳ ـ بحار الانوار ، جلد ۱۳، صفحه ۲۱۶ ـ مجمع البیان ، جلد ۴، صفحه ۳۵۵، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، بیروت، طبع اول، ۱۴۱۵ هـ ق ـ جامع البیان ، جلد ۹، صفحات ۷۹ و ۸٠، دار الفکر بیروت، ۱۴۱۵ هـ ق.
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح نامه(۴۹)🔹 🔶ویژگیهای دنیا حرص در دنيا انسان را به جايى نمى رساند: امام(عليه
حضرت در سومين نکته مى فرمايد: «و به دنبال آن جدايى از اموالى است که گردآورى کرده و واتابيدن آنچه را تابيده است»; (وَمِنْ وَرَاءِ ذَلِکَ فِرَاقُ مَا جَمَعَ، وَنَقْضُ مَا أَبْرَمَ!).
آرى چيزى نمى گذرد که انسان بايد بعد از آن همه تلاش و زحمت با تمام اموال نفيس خود وداع گويد و از آن همه تنها يک کفن سهم اوست که با خود به گور مى برد.
قرآن مجيد درباره کاخ هاى فرعونيان و باغ ها و مزارع آبادشان مى فرمايد: «(کَمْ تَرَکُوا مِنْ جَنّات وَعُيُون * وَ زُرُوع وَمَقام کَريم * وَنَعْمَة کانُوا فيها فاکِهينَ * کَذلِکَ وَأَوْرَثْناها قَوْماً آخَرينَ); چه بسيار باغ ها و چشمه ها که به جا گذاشتند * و کشتزارها و قصرهاى پر ارزش * و نعمت هاى فراوان ديگر که در آن غرق شادمانى بودند! * اين چنين بود (ماجراى آنان) و ما اين (نعمت ها) را ميراث براى اقوام ديگرى قرار داديم».
به دنبال اين سخن، امام(عليه السلام) در چهارمين نکته مى فرمايد: «اگر از آنچه (در داستان پيشينيان و در گذشته عمر خودت) وجود داشته است عبرت گيرى آنچه را باقى است حفظ خواهى کرد والسّلام»; (وَلَوِ اعْتَبَرْتَ بِمَا مَضَى حَفِظْتَ مَا بَقِيَ، وَالسَّلاَمُ).
اعتبار و عبرت اندوزى از سرنوشت پيشينيان از مسائل مهمّى است که مورد تأکيد فراوان قرآن مجيد و رسول گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) و ائمه دين(عليهم السلام) است.
قرآن مى فرمايد: «(أَ فَلَمْ يَسيرُوا فِى الاَْرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الاَْبْصارُ وَلکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتى فِى الصُّدُورِ); آيا آنان در زمين سير نکردند (تا آثار خاموش و بسيار عبرت آموز اقوام پيشين را ببينند) تا دل هايى داشته باشند که (حقيقت را) با آن درک کنند; و گوش هاى شنوايى که با آن (نداى حق را) بشنوند؟! زيرا (بسيار مى شود که) چشم هاى ظاهر نابينا نمى شود بلکه دل هايى که در سينه هاست (بر اثر غفلت و دنياپرستى) کور مى گردد».
اساساً بخش مهمى از آيات قرآن که بازگو کننده تاريخ اقوام پيشين است ناظر به همين مسأله است، زيرا هيچ درسى آموزنده تر از درس هاى برگرفته از تاريخ بشر نيست; ولى همان گونه که بسيارى از مردم به گفته قرآن از کنار آيات پروردگار در پهنه هستى بى تفاوت مى گذرند، از کنار آثار بازمانده پيشينيان نيز بى احساس عبور مى کنند و امروز که گردشگرى گسترش پيدا کرده، غالباً به عنوان آثار هنرى و تاريخى به آنها مى نگرند و صاحبان اين آثار پيوسته به آن افتخار مى کنند بى آنکه سرنوشت آينده خود را در اين آثار مطالعه کنند.
@Nahjolbalaghe2
4_293413254921716498.mp3
4.1M
🌺 #تحدیر (تندخوانی)
🌺 #جزء_30
🌺 توسط استاد #معتز_آقائی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
@Nahjolbalaghe2